بخشی از مقاله
چکیده
آموزش عالی نظامی حرفهای است و استادان دانشگاه به عنوان افرادی که مسئولیت تعلیم و تربیت دانشجویان را بر عهده دارد باید از اصول اخلاق حرفهای معلمی آگاهی داشته و به آن پایبند باشند. تدریس بخش تنومند و مهمی از فرآیند تعلیم و تربیت است که علاوه بر نیاز به مهارت در اجرای روشهای مناسب، نیازمند ملاحظات اخلاقی خاص حرفه تدریس است. در این میان آموزشهای دینی به دلیل ویژگیهای خاص محتوایی و تمایز آن با سایر دروس مانند ریاضی، فیزیک، بیولوژی و ...، اقتضائات ویژهای دارد. در واقع در تدریس دروس دینی میتوان میان دو اصصلاح "دیندهی " و "دینیابی "تفاوت قائل شد. بنابراین شناسایی مؤلفههای اخلاق حرفهای در تدریس دروس معارف اسلامی، از آن جهت که آنها نقش غیر قابل انکاری در ارزیابی و پویایی برنامه ها و رسالت آموزش عالی به ویژه در تربیت دینی خواهد داشت. توجه و اهمیت تدوین استاندارد ها و آین نامه های اخلاقی توسط متولیان آموزش عالی در حوزه دینی، آگاه سازی استادان معارف اسلامی از چهارچوب های اخلاقی خود و در نهایت اعمال نظر همه ذی نفعان، ذی ربطان و ذی طلاحان نظام آموزش عالی در تدوین منشور اخلاق حرفه ای تدریس استادان دروس تربیت دینی می تواند در شناسایی یک چهارچوب مفهومی بهتر اخلاق حرفه ای تدریس برای استادان دینی مؤثرتر و مفید تر باشد تا در نهایت اهداف تربیت دینی در دانشگاه و آموزش عالی محقق شود.
مقدمه
از والاترین اهداف تربیت دینی وصول به حیات طیبه و نهایتاً قرب الی االله است. که این مهم از ارکان اصلی مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور می باشد - علیخانی و راعی، ٌٍَُ - . انسان همواره نیازمند دستیابی به تکیهگاه و کانونی است که ضمن پاسخگویی به نیازهای درونی، به او آرامش بخشد. دین و باور به خدا، یک نیاز متأفیزیکی و روانشناختی است که قدرت عظیم و بیپایانی به انسان میبخشد و در بحرانهای فکری و تنشها و فراز و نشیبهای حیات، یاریگر وی بوده، قادر است او را به ساحل نجات رهنمون گردد. لذا تربیت دینی از ضروریات جامعه انسانی بوده و هست - واجارگاه، ٌَََ - . در این میان عواملی همچون اجتماع، محیط خانوادگی، مربیان و پرورشکاران، برنامه درسی تربیت دینی، آموزش عالی و مدرسه از عوامل مهم و تأثیرگذار بر تربیت دینی نوجوانان و جوانان هستند - رهنما، طباطبایی و علیین، ٌََِ - . حساسیت دوران نوجوانی و به دنبال آن جوانی به عنوان سنین حساس آسیبپذیری در تربیت دینی، همراه با در نظر داشتن این نکته که
در این دوره، نوجوانان مستعد حالات مثبت و منفی هستند و به لحاظ فرا رسیدن هنگامه بلوغ در معرض اضطرابها و نابسامانیهای فیزیولوژیک و روانی قرار دارند، ضرورت توجه به زمینههای آسیبپذیری تربیت دینی در این دوره سنی را مضاعف میکند - همان - . از سوی دیگر تحقیقات انجام شده از جمله ، رحماندوست - ٌٌَْ - ،سعیدیرضوانی و همکاران - ٌََّ - ، تجاسب - ٌَُْ - ، محمدی - ٌََْ - ، شحاته - ٌٌُُ - ، مهرام - ٌَََ - در داخل و خارج نشان میدهد که تربیت دینی جوانان در مواجهه با مسائل نوظهور امروز با آسیبها و آفتهایی همراه بوده است. درحدودهفتسالگی،تربیتافراددر مدرسهآغازمیشودوتادورانجوانیادامهمییابد . دراینمدت،دانشآموزاندرتمامیابعاد زندگی،اعمازجنبه - هایمختلفجسمانی،عقلانی،اخلاقی،هنریودینیپرورشمییابند - هاشمی، نیلی و نیستانی، ٌَُُ - .
یکی از این ابعاد تربیت دینی استتربیت. دینی یعنی فراهم کردن زمینه شکوفایی فطرت توحیدی انسان و تجّلی آن در عمل عبادی وی است - ابوطالبی، ٌَََ - . دایره المعارف بین المللی تربیت، تربیت دینی را تدریس منظم و برنامه ریزی شده که هدف از آن دست یابی فرد به اعتقاداتی درباره وجود خداوند، حقیقت جهان هستی و زندگی و ارتباط انسان با پروردگارش و دیگر انسان هایی که در جامعه با آنها زندگی می کند و بلکه با همه آحاد بشر است - مشایخی راد، ًٌََ - .در راستای فائق آمدن به عوامل آسیبزای تربیت دینی در نظام آموزشی، طی سالهای اخیر نظام آموزش و پرورش ایران، به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار بر تربیت دینی جوانان و نوجوانان همواره سعی بر آن داشته که آموزش و پرورش ماهیت دینی داشته باشد، اما علیرغم این تلاشها، تجربه سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به ویژه با نگاه به واقعیتهای موجود آموزش و تربیت دینی در مدارس، نشان میدهد که در این راه، بنبستها، آسیبها و آفتهای وجود دارد. مشاهده وضعیت دینداری نوجوانان و جوانان و میزان پایبندی آنان به دستورات اسلام نشان میدهد که آموزش و پرورش رسمی در تحقق هدفهای تربیت دینی، موفقیت چندانی به دست نیاورده است - رهنما و همکاران، ٌََِ - . پر واضح است که در نظام آموزش و پرورش که برنامه ریزان و مؤلفان کتب درسی، افرادی دلسوز و متعهد بوده اند و محتوای کتب درس دینی، نوعاً مطالبی است که جلوههایی از معارف و احکام اسلامی را مینمایاند تردیدی وجود ندارد؛ ولی احتمالاً آنچه باعث ناکارامدی آموزش دینی شده است، یکی عدم توجه کافی به نیازهای دانش آموزان و شرایط جامعه در انتخاب محتوای کتب درسی و دیگری عدم کارایی معلمان در اجرای موفق برنامه های طراحی شده است - شرفی و شرفی، ٌٍَُ - .
اخلاق حرفه ای تدریس در نظام آموزش عالی
امروزه مهمترین عاملی که در تعلیم و تربیت دانشجویان نقش ایفا میکند، استادان میباشند - قربانی و همکاران، ٌََْ - . استادان دانشگاه قدرت مسلمی برای تأثیر گذاشتن از طریق استفاده از دانش خود برخوردارند.برای درک اهمیت نقش استادان دانشگاه از سخن مایر - ترجمهی فیاض، ٌَُْ: ٍِّ - ، کمک میگیریم. او در کتاب » تاریخ اندیشههای تربیتی« این سؤال را مطرح میکند که عظمت یک دانشگاه در چیست؟ در پاسخ میگوید نه ساختمانها باعث ارتقای علمی میشوند و نه وسائل موجود در دانشگاه، نه شهرت میتواند تأثیر ماندگاری بر تمدن برجای گذارد و نه تألیفات دانشگاهی قادر به انجام چنین کاری است. عظمت واقعی دانشگاه به انگیزه و استعداد استادان و آرمانها و اخلاق ایشان وابسته است. خصوصیات یک استاد است که میتواند موجب تسهیل فرایند آموزش شده و حتی نقص کتب درسی و کمبود امکانات آموزشی را جبران کند. یا برعکس، بهترین موقعیت و موضوع تدریس را با عدم توانایی در ایجاد ارتباطی مطلوب به محیط غیرفعال و غیرجذاب تبدیل نماید. از طرفی ویژگی فردی استاد از مواردی است که گاهی تواناییهای علمی استاد را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. زیرا آموزش بیش از هر چیز به شخصیت و خصائص و توانمندیهای آموزش دهنده - یعنی مدرس - بستگی دارد و همه عوامل آموزشی تحت تأثیر آن میباشد - عابدینی، کمال زاده، آقاملایی ، ٌََُ - .
در این بین امروز این باور غلط وجود دارد که هر فرد عالمی، معلم تصور میشود، در حالی که چنین ادعایی همیشه صادق نیست و بسیاری از افراد متخصص و خبره نمیتوانند در حرفه تدریس، موفقیت چندانی داشته کسب کنند. اثربخشی فرایند تدریس و آموزشهای دانشگاهی به عنوان یک حوزه مهم حرفهای به مجموعهای از عوامل فردی، حرفهای و سازمانی بستگی دارد. در این میان برخورداری اعضای هیأت علمی و استادان دانشگاه از قابلیتها و صلاحیتهای حرفهای و الزام آنان به رعایت مجموعهای از اصول و استانداردهای حرفهای در فرایند تدریس نقش تعیین کننده در افزایش اثربخشی فعالیتهای آموزشی و پرورشی دارد. در واقع رعایت استانداردهای اخلاق حرفهای در تدریس به منزله یک منشور اخلاق حرفهای تلقی میگردد که اهتمام استادان به آنها در تعامل با دانشجویان، همکاران و مجموعه سازمانی گروه آموزشی و دانشگاه میتواند علاوه بر افزایش کارآمدی در بازده تدریس، به سطح بالایی از رضامندی ذینفعان چنین فرایندی علیالخصوص دانشجویان بینجامد - عزیزی، ٌََُ - . استادان معارف اسلامی نیز به عنوان مبلغین دین اسلام نقشی بسیار مهم و حساس را در امر دین و دینداری بر عهده دارند. این مهم از آنجا ناشی میشود که امروزه در عصر تحولات شگرف علمی، نسبی گرایی اخلاقی- ارزشی و عصر تکثر گرایی فرهنگی و مبارزه با بنیادگرایی، مقولهای به اسم ناکارآمدی دین، مطرح و جوانان نسبت به آن دین و کارکردهای آن بیانگیزه و سست میشوند. بنابراین انجام این وظیفه مهم نیازمند داشتن ویژگیهای اخلاقی و حرفهای برای استادان معارف اسلامی به عنوان یک الگوی اسلامی است، و داشتن چهارچوب های اخلاقی تدریس برای کسی که وظیفه امر تربیت و پرورش معنوی دانشجویان را در نظام آموزش عالی بر عهده دارد، لازم و ضروری است.
اخلاق حرفهای یکی از شعبههای جدید اخلاق کاربردی است که می کوشد به مسائل اخلاقی حرفههای گوناگون پاسخ داده و میکوشد به مسائل اخلاقی حرفههای گوناگون پاسخ داده و برای آن اصولی خاص متصور است - کرمپوریان، ایمنی و ترک زبان، ٌٍَُ - . رهیافت سنتی، رویآوری مدیریت منابع انسانی به اخلاق حرفهای است که بر مسئولیت اخلاقی افراد در مشاغل و حِرَف حصر توجه میکند و رهیافت جدید که در دهههای اخیر رواج یافته است، رویکرد مدیریت استراتژیک به اخلاق حرفهای استبنابراین. اخلاق حرفهای بر حسب تنوع حِرَف، دامنه بسیار وسیعی دارد: اخلاق پزشکی، اخلاق آموزش و تدریس، اخلاق پژوهش و ... - فرامرزقراملکی، ٌََْ - . تعاریف مختلفی از اخلاق حرفهای شده است: آن مجموعه قواعدی است که باید افراد داوطلبانه و براساس نداری وجدان و فطرت خویش در انجام کار حرفهای رعایت کنند؛ بدون آنکه الزام خارجی داشته باشند یا در صورت تخلف، به مجازاتهای قانونی دچار شوند - کرمپوریان و همکاران، ٌٍَُ - . وقتی از اخلاقی بودن و فضیلتها و نیز ضد اخلاقی بودن و رذیلتها به منزله اوصاف سخن میگوییم، در واقع به توصیف رفتارهای بشری میپردازیم و رفتارهای آدمی را اخلاقی یا غیر اخلاقی میانگاریم. بنابراین، اشیاء و موجودات، به خودی خود، مورد ارزش داوری اخلاقی میشوند. حتی اخلاقی دانستن آدمیان به اعتبار رفتار اخلاقی آنان است. یکی از تعاریفی که از اخلاق حرفه ای شده است این است که:
»آن الگوی رفتار ارتباطی درون شخصی و برون شخصی مبتنی بر رعایت حقوق طرف ارتباط.«
براساس این تعریف، میتوان اخلاق را به مسئولیتپذیری فرد در رفتار ارتباطی در قبال حقوق طرف ارتباط تحلیل کرد. اخلاق یعنی وظایف ما در مقابل حقوق کسی که رفتار ارتباطی با آن داریم. الگوی مواجهه با این افراد این است که شما حق دارید و