بخشی از مقاله
چکیده
امروزه رشد پر شتاب علم و ظهور فناوریهای جدید از یک سو و از هم گسیختگی مبانی سنتی اخلاق در جوامع از سوی دیگر، اهمیت اخلاق حرفهای را دو چندان کرده است. پژوهش حاضر با روش کتابخانهای و با مرور تحقیقات مرتبط با حوزهی اخلاق حرفهای، سعی کرده است که به بررسی مبانی نظری، اهمیت و پیامدهای رعایت اصول اخلاق حرفهای در دانشگاهها بپردازد. پرداختن به اخلاق در حوزههای گوناگون تربیتی و اجتماعی نشان از توجه ویژه صاحب نظران به این امر دارد. وجود دیدگاههای متفاوت اخلاقی بیانگر این است که بنیانهای مختلفی در خصوص طرح نظریات و اصول اخلاقی در نظر گرفته میشود.
این مبانی، نظامهای اخلاقی متفاوتی به وجود میآورد. بدین ترتیب، تربیت اخلاقی و حوزههای وابسته به آن بر اساس این آموزهها مسئلهای است که باید مورد توجه دانشگاهها و مراکز آمورش عالی قرار گیرد. با توجه به اینکه اخلاق تدریس در حوزه تربیت اخلاقی مطرح میشود، از این رو ابتدا به تبیین، اخلاق حرفهای اساتید جهت تدریس پرداخته و در ادامه به مبانی اخلاق حرفهای تدریس اشاره، در پایان به ذکر راهبردها و اصول اخلاق تدریس و پیشنهادهایی در این زمینه ارائه میشود.
.1 مقدمه
آموزش عالی نظامی حرفهای است و مجموعهای از رفتارهای انسانی1 را پوشش میدهد؛ بنابراین میتواند به لحاظ اخلاقی مورد بحث قرار گیرد. محدودیت منابع همراه با افزایش شرایط رقابتی بهویژه در عصر یکپارچگی بازارها و جهانی شدن موجب میشود ک به هر اندازه "آموزش عالی" اهمیت کانونی در زندگی، اقتصاد و توسعه جوامع مییابد، به همان میزان نیز حساسیت شدیدی نسبت به"کیفیت" آن پدید آید
با توجه به فرایند جهانی شدن و بینالمللی شدن علم و آموزش عالی، نیاز به زبان مشترک در اخلاق، آن هم در مقیاس جهانی احساس میشود
متفکرین بهطور مداوم، توجه زیادی به درک خصوصیات اخلاقی مهم در زندگی و نقش نهادهای تعلیم و تربیت در بهبود آنها کردهاند
رعایت اصول اخلاقی در ارتباط با دانشجویان مسائلی از قبیل آماده کردن دانشجویان برای جامعه، درک شرایط و اقتضائات سنی، مشارکت دادن دانشجویان در تصمیم گیریها، پاسخگو بودن و احترام به دانشجویان در این حوزه قرار میگیرند
نکتهی قابل توجه اینکه مواردی چون تسلط به اصول آموزش و ارزشیابی معتبر دانشجویان بااینکه جزو کدهای اخلاق حرفهای استاندارد اغلب کشورهای جهان هستند، اما اغلب مدرسان دانشگاهها بدون آمادگی قبلی در زمینهی اصول معلمی وارد این حرفه میشوند. حال آن که آشنا بودن افراد با حرفهی معلمی و تسلط داشتن به آن، یکی از راههای مؤثر برآوردن نیازهای دانشجویان و ارتقاء و بهبود کیفیت کلی آموزش است
دانشگاه نیز نظامی حرفهای است که مجموعهای از رفتارهای انسانی کارکنان و دانشجویان را شکل میدهد؛ افعال این افراد در منافع یا مضار افراد خارج از این مجموعه و همچنین در رشد یا زوال شخصیت خود آنان تأثیر میگذارد. از این رو نظام آموزش عالی میتواند به لحاظ اخلاقی مورد بحث قرار گیرد. هدف این نوشتار، بررسی مبانی نظری، اهمیت و پیامدهای رعایت اصول اخلاق حرفهای در دانشگاهها است.
.2 پیشینه تحقیق
کار - 2000 - ، از فیلسوفان اخلاقی معاصر، پژوهشی با موضوع "اخلاق حرفهای در آموزش" نیز در بیان ماهیت اخلاقی تدریس بر ضرورت حفظ آراستگی ظاهر و تنوع لباس پوشیدن و چگونگی سخن گفتن معلم تأکید میکند. رابین سون - 2010 - 1، در مقاله پژوهشی خود با عنوان "گزارش اخلاق حرفهای" نتیجه میگیرد که آخرین نگرانی اساسی در این زمینه، عرصه کرامت انسان است که به نظر میرسد دست نیافتنی است.
موری و همکاران - 2007 - 2، مقالهای با عنوان "اصول اخلاقی در آموزش عالی" به بیان اصول نهگانهای پرداختهاند که مهمترین آنها عبارتاند از: اصل صلاحیت محتوا، اصل رشد دانشجویان، اصل ارزیابی مناسب دانشجویان و اصل احترام به همکاران و مؤسسه.
تکیه و تأکید اصلی کمپل و تیسن - 2001 - 3، در مقاله پژوهشی خود با عنوان "بررسی دیدگاههایی در مورد پایههای اخلاقی نفوذ اخلاقیات در تدریس" بر نقش استاد بهعنوان یک عامل معنوی و جهت گیری است که در جریان امور کلاس به سمت امور صحیح یا غلط هدایت میشود و این امور صحیح توسط استادان و محققان شناسایی میشود.
در ایالت نبراسکا4 استانداردهای خاصی را برای مراکز آموزشی قائلاند که رفتار آموزشی اعضای هیأت علمی را که شامل شرایط اخلاقی بودن، داشتن عملکرد حرفهای، مهارت و خدمات حرفهای و قراردادی برای تعهدات آنهاست نیز در بر میگیرد توسط آموزش و پرورش این ایالت، اصول ذیل را به تصویب رساندهاند: تعهد بهعنوان یک مربی حرفهای؛ تعهد به دانشجویان؛ تعهد به عموم؛ تعهد به حرفه؛ تعهد به تمرین حرفهای و استخدام است. هدف کمیسیون آموزش و پرورش از تدوین این اصول، ترویج و اجرای استانداردهای حرفهای برای مربیان آموزشی نبراسکا است
طی یک مطالعه کیفی در کانادا محققین از دانشجویان در مورد مواقعی که ملزم به انجام رفتار غیراخلاقی شدهاند، سؤال کردند که نزدیک به نیمی از دانشجویان - %47 - اظهار داشتند که این موضوع برای آنان بسیار زیاد یا گاهی اتفاق افتاده است. وقتی که از آنها سؤال شد که هر چند وقت یک بار آنها شاهد رفتارهای غیراخلاقی اساتید بودهاند، - %61 - از آنها اظهار کردند که این موضوع برای آنها فراوان اتفاق افتاده است .
در نهایت دانشجویان عنوان کردند که مسائل اخلاقی که آنها مشاهده میکنند بهندرت توسط اساتید بحث و حل و فصل شده است
در مطالعه دیگری در دانشگاه واشنگتن، 120 نفر از دانشجویان سال دوم پزشکی عناصر اخلاق حرفهای را مشخص نمودند. یافتهها مؤید این بود که نظرات دانشجویان منطبق با کدهای اخلاق حرفهای برد داخلی آمریکا بود و آنها حیطه تعارض در اخلاق حرفهای و سوءاستفاده از قدرت را بهعنوان عوامل ضد اخلاق حرفهای معرفی نمودند
در سال 1994 در آمریکا پیمایشی ملی درباره اخلاق حرفهای در میان کارکنان و مدیران تعداد زیادی از صنایع مختلف، توسط مرکز منابع اخلاقی8 انجام شد؛ که رفتار حرفهای کارکنان شرکتهایی که برنامههای اخلاق را اجرا کرده بودند، نسبت به دسته اول بسیار اخلاقیتر بود. ارزیابی کارکنان این شرکتها درباره اخلاق همکاران، مدیران و حتی خود آنها مثبتتر بود
.3 اخلاق
معادل واژه اخلاق واژه - Ethics - است که از ریشه یونان - Ethos - مشتق شده و به معنای - منش - است و واژه - Morality - که از ریشه لاتینی - Moral - و به معنای - عادت و رفتار - آمده است؛ و همچنین گفته شده واژه یونانی - Ethikos - به معنای - اقتدار رسوم وسنّت - و باور داشتهای فرهنگی فرد است
روزن براک - 1995 - 2 اخلاق را این گونه تعریف میکند: اخلاق به اصول اخلاقی فردی یا گروهی مربوط است و علم اخلاق علمی است که با اصول رفتار ارزشی ارتباط دارد، یعنی اعمال ما کدام ارزشی است و کدام ارزشی نیست، کدام خوب است و کدام بد است
بهطور کلی، واژه اخلاق با استاندارهای مربوط به درست و غلط بودن رفتارها سروکار دارد
ملاک نهایی اخلاق، ارتباطی نزدیک و تنگاتنگ باارزشها دارند و به آن همچون ابزاری نگریسته میشود که ارزشها را به عمل تبدیل میکند
داوریهای اخلاقی نیازمند شاخص و ملاک هستند. عدالت یک ملاک اخلاقی است که انتظار میرود. در امور سازمانی و حرفهای رعایت گردد. هر نظام اخلاقی دارای ملاکهای نهایی است. در نظام اخلاقی کانتی، تعهد و وظیفه اجتماعی و عقلانی برترین ترازوی اخلاق است و در نظام اخلاقی دینی تقرب به خداوند برترین ملاک است و این ملاک برای جرمی بنتام5 سودمند بودن است.
رالز1972 - 6 - ، عدالت را برترین شاخص داوری اخلاقی میداند و نوزیک - 1964 - 7، آزادی فردی را نخستین ملاک ارزش آفرین تلقی میکند
به هر صورت انسان ناگریز است که برای تصمیم گیری اخلاقی به یکی از این چهار روش، عمل کند: .1 اختیار .2 شهود - درک بیواسطه - .3 علم تجربی .4 استدلال اخلاقی
.4رشد اخلاقی
پیاژه و کلبرگ، روانشناسان برجستهای هستند که رشد اخلاقی را از منظر مکتب شناختی مورد بررسی قرار دادهاند. به باور پیاژه، رشد اخلاقی در دو مرحلهی - خود پیروی اخلاقی - و - دیگر پیروی اخلاقی - شکل میگیرد. پیاژه، ترتیب مراحل رشد اخلاقی را بسیار مهم و بدون تغییر میدانست. بعدها، کلبرگ نظریهی جامعتری را در خصوص رشد اخلاقی مطرح نمود. وی معتقد بود که رشد اخلاقی در سه سطح - پیش قراردادی، قراردادی و فرا قراردادی - شش مرحله صورت میپذیرد. کلبرگ، این مراحل را جهان شمول و در همهی فرهنگها، یکسان میدانست. منتقدان کلبرگ، نظریهی وی را مربوط به جوامع غربی و معطوف به رشد اخلاقی مردان میدانند.
با توجه مشکلات نظریههای پیاژه و کلبرگ، کارول گیلیکان9، مدل دیگری را برای رشد اخلاقی مطرح نمود که هم زنان و هم مردان را در بر میگرفت . به نظر گیلیکان، زنان در قضاوتهای اخلاقی بیشتر بر - توجه - ، تأکید دارند درحالیکه مردان در قضاوتهایشان بر - عدالت - تأکید میکنند. به نظر گیلیکان، مراحل مطرح شده توسط کلبرگ، جهان شمول نیستند.
یکی از نظریههای جدید روان شناسی در خصوص رشد اخلاقی، نظریهی قلمرو اجتماعی 10 است. مطابق با این نظریه، شکل گیری اخلاق در افراد از طریق تعاملات اجتماعی میسر میشود و تفکر و قضاوتهای اخلاقی از طریق تجارب روزمره، صورت میپذیرد. مطابق با این نظریه، فرایند رشد اخلاقی در کودکی با تبعیت از قوانین شروع میشود و به سمت سرباز زدن از قوانین حرکت میکند. به باور این محققان این نظریه، درک و کشف خود، عنصر مهم دیگری است که برای رشد اخلاقی ضروری است. نظریه پردازان نظریهی قلمرو اجتماعی، تأثیر فرهنگ بر اخلاق را بسیار اساسی میدانند. به نظر آنان رشد 4 اخلاقی در فرهنگهای مذهبی و غیرمذهبی یکسان نیست