بخشی از مقاله

چکیده
سبک زندگی، شامل مجموعه ای از رفتارها و الگوهای کنش هر فرد است که معطوف به ابعاد هنجاری و معنایی زندگی اجتماعی باشد، از آنجایی که آموزه های دینی بر شکل گیری و تثبیت باورها، ارزشها و هنجارهای اجتماعی اثرگذار است، می توان گفت که الگوهای رفتاری پذیرفته شده دریک گروه اجتماعی، به میزان زیادی متأثر از آموزه های دینی و گروه های مرجع معرفی شده از سوی دین است .

دین اسلام همواره بر اهمیت سلامتی روح و روان و تندرستی تأکید دارد .قرن ها است که مسلمانان ارزش زندگی خوب، آرام و سالم را به رسمیت شناخته اند .سبک زندگی معنویت محور به عنوان یک پدیده چند علتی و چند بعدی مطرح می شود .

بسیاری از دانشمندان معاصر غربی تأکید می کنند که مشکل انسان معاصراساساً نیاز به دین و ارزش های معنوی است زیرا ایمان به خدا نوعی قدرت معنوی به انسان می بخشد که او را در تحمل سختی ها کمک می کند و نگرانی و اضطراب را دور می سازد و قرائت دعا می تواند به عنوان یک نوع درمان تسکینی، محرکی برای ایجاد پاسخ های فیزیولوژیک و سایکو لوژیک در بیمار باشد

.از سوی دیگر، نتایج مطالعات متعدد حاکی از نقش اثربخش و تحول آفرین اعتقادات معنوی در پیشگیری وکاهش اختلالات روانی در انسانها است .با التفات به نکات فوق، هدف اساسی این مطالعه، بررسی تبیین سبک زندگی معنویت محور در امنیت و سلامت روانی افراد جامعه بر اساس آموزه های اسلامی است.

مقدمه :

 اعتقادات اسلامی در سبک زندگی مسلمانان نقش مهمی دارد .حقیقت این است که اسلام آموزه های قابل توجه ای در درک تجربه های گوناگون روانی به ویژه اختلالات روانی بر عهده دارد .در بین مسلمانان یک گرایش قوی به این که بیماری به خواست خدا اتفاق می افتد وجود دارد و به یک قدرت عظیم که به وسیله حواس نمی تواند ،دریافت شود ، شناخته می شود .همچنین اختلالات روانی در فرایند ارتباطی مسلمانانعموماً به عنوان نتیجه ی گناه یا خواست الهی بیان شده است .

مداخله ها یا روش های مذهبی بارها به شفا دهنده متوسل شده اند .روزه گرفتن، توبه، خواندن قرآن معمولا شکل هایی از فرآیند درمان و شفا دهی می باشد . این اعتقادات ارتباط نزدیکی با بهبود بیماری دارد . روانشناسی اسلامی از لحاظ داشتن اصولی برای توجیه فعل و انفعالات روانی انسان و همچنین دارا بودن قوانینی که در ایجاد رشد و جلوگیری از سقوط می توانند به انسان کمک نمایند، در بین دستگاه های روانشناسی موجود و رایج در جهان منحصر به فرد است .

این سوال بسیار جدی را از تمام مکاتب روانشناسی رایج در جهان باید نمود که آیا شما برای ایجاد سلامت فکر و رشد در فرد و جامعه و اصلاح روابط بین فردی و پیشگیری از اختلالات روانی قانونی دارید؟ در صورت دادن جواب مثبت، آیا برای این قوانین، ضمانت اجرایی دارید

در صورت دادن جواب مثبت، آیا این ضمانت اجرایی در تمام جوامع بشری قابل اجرا می باشد؟ در صورتی که باز هم جواب مثبت بود منطقه ای از جهان که این قوانین اجرا شده اند در کجا و کدام مقطع تاریخی است؟ تا آنجا که مطالعات ما نشان می دهد، هیچ یک از مکاتب موجود روانشناسی، قانونی که در تمام جوامع بشری لازم قابل اجرا باشد ندارند و ضمانت اجرایی در مورد قوانین فرضی آنها در هیچ یک از جوامع بشری مشاهده نمی شود

.تنها مکتب روانشناسی که در طول تاریخ، امتحان خود را داده و توانسته است در طی قرون متمادی زندگی قشرهای وسیعی از جوامع بشری را نظم و آرامش بخشد و آنها را به سمت رشد حرکت دهد، روانشناسی برگرفته از آموزه های دین اسلام است .آموزش های مکتب روانشناسی اسلامی به منظور ایجاد رشد در انسان به هردو جنبه ی نظری و عملی توجه دارد .

نکته بسیار مهمی که در مورد اصول بهداشت روانی باید توجه داشت این واقعیت است که تمام آموزش های الهی - قوانین رشد - قوانین فطری و عقلانی هستند و به همین دلیل در تمام مناطق جغرافیایی و در تمام زمان ها قابل استفاده می باشند .بررسی اصول روانشناسی اسلامی و جریان های اصلی روانی در انسان این واقعیت را نشان می دهد که انسان در حالت سلامت فکر، همواره در حالت پویایی در مسیر رشد می باشد.کندی، توقف و سیر معکوس در این روند موجب بروز اختلالات واکنشی روانی و اختلالات شخصیت می گردد

از سوی دیگر، انسان ها می توانند با نظر به مبانی دینی و عمل به باورهای آن و با توجه به پژوهش های مختلف مانند تاکید بر سالم تر بودن افراد مذهبی به دلیل انجام اعمال مذهبی و تاثیر نگرش مثبت افراد مذهبی در کاهش اختلالات روانی - حسینی واجارگاه ، - 1381و نظر به این که رویکرد دینی، به انسان ها یاری می رساند، توجه به قرآن، یکی از مولفه های آن است .قرآن بالاترین ذکر و یاد خداوند تلقی می شود

می توان گفت باورهای دینی منجر به عمل و رفتار دینی و منجر به سلامت انسان و کاهش اختلالات مختلف روانی می شود .با نظر به این که اسلام در تعریف انسان سالم، خصوصیات او را حرکت به سوی انسان کامل شدن مثل اکتساب فضائل و رفع رذایل می داند؛ و نیز سلامت انسان را در قرابت بیشتر و همرنگی مضاعف با فطرت می داند؛ و نیز با ملاحظه پژوهش های گوناگون در مورد آموزه های اسلام مانند قرآن، نماز، دعا و نیایش، توکل، روزه، و ...به این پژوهش مبادرت شد.

سلامت روان یکی ازمولفه های یک زندگی سالم است که عوامل بی شماری در شکل بندی صحیح یا ناصواب آن دخیل هستند - سازمان بهداشت جهانی، - 2007 سازمان جهانی بهداشت، سلامت روان را قابلیت فرد در برقراری ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، توانایی در تغییر و اصلاح محیط اجتماعی خویش و حل مناسب و منطقی تعارض های هیجانی و تمایلات شخصی خود می داند .

به عبارت دیگر بهداشت روانیحالتِ خاصی از روان است که سبب بهبود، رشد و کمال شخصیت انسان می گردد و به فرد کمک می کند که با خود و دیگران سازگاری داشته باشد .هدف اصلی سلامت روانی کمک به همه افراد در رسیدن به زندگی عاقلانه تر، شادتر، هماهنگ تر، شناخت وسیع و پیشگیری از بروز اختلالات خلقی، عاطفی و رفتاری است 

تعاریف متفاوتی از بهداشت و سلامت روانی ارائه شده است که با جمع بندی آنها می توان بهداشت روانی را علمی دانست برای بهزیستی و رفاه اجتماعی که تمامی زوایای زندگی را در بر می گیرد .به عبارت دیگر سلامت روانی دانش یا هنری است که به افراد کمک می کند که با ایجاد روش های صحیح روانی و عاطفی بتوانند با محیط خود سازگاری حاصل کرده و برای حل مشکل خود از راه های مطلوب اقدام نماید

یکی از عوامل، که به اعتقاد برخی روانشناسان و به استناد پژوهش های صورت گرفته در چند دهه اخیر، نقش و جایگاه موثری در قلمرو بهداشت روانی، احساس رضایت افراد از زندگی و سرسختی روانی دارد و کارآیی آن در درمان بیماری های روانی اثبات شده، دینداری است

در سال های اخیر دین به عنوان یکی از عمده ترین متغیرهای مؤثر بر رفتار و حالات روانی افراد مورد توجه بسیاری از متخصصین علوم رفتاری قرار گرفته است، تا جایی که برخی دین را عامل اساسی در بهداشت روان فردی و اجتماعی بیان کرده اند

از جمله مالشی معتقد است هر چه اعتقادات مذهبی و رفتارهای مذهبی در فرد بیشتر باشد سطح سلامت روانی نیز افزایش می یابد . دین حقیقتی است که در جنبه ها و ابعاد گوناگون زندگی انسان، حضور جدی و قابل توجهی دارد .افزایش تحقیقات مربوط به دینداری خود معرف مهم بودن این مقوله در زندگی انسان هاست

دین کلمه ای عربی به معنی اطاعت، آیین و شریعت که در لاتین به صورت religion آمده است . این اصطلاح معنی واحدی که مورد قبول دانشمندان رشته های علوم انسانی باشد ندارد و هر یک از دانشمندان از دیدگاه خود تعریف متفاوتی از دین ارائه کرده اند . اسپنسر 1 می گوید : ادیاناساساً عبارتند از اعتقاد به وجود همه جا حاضر چیزی که تعقل ما از درک آن عاجز است

پیتربرگر 3 جامعه را دارای نظمی معنی دار - ناموس - 4 می داند و بیان می کند انسان ها ذاتا گرایش دارند که نظم معنی داری را بر واقعیت حاکم کنند و چون ناموس اسرار آمیز انگاشته می شود از طریق دین خصلت قدسی پیدا می کنند - هیلتون 5، ترجمه ثلاثی، . - 1381بعضی از دین پژوهان مغرب زمین نیز دین را ابداع روشنگری می دانند - مورن 6، - 1988 اعتقادات دینی نوعی اقتداراخلاقی به همراه دارد که احساس ملکوتی را در افراد بیدار می کند

لذا ، نقش دینداری را در سلامت روانی نمی توان نادیده گرفت و جامعه ای که نقش دینداری در آن پررنگ تر است سلامت روان بالاتر و به مثابه آن دارا ی امنیت اجتماعی بیشتری می باشد .به عبارتی متغیر های سلامت روان و دینداری می توانند میزان امنیت اجتماعی در یک جامعه را پیش بینی کنند .با توجه به اینکه در پژوهشهای پیشین مطالعه ای در خصوص ارتباط این سه متغیر با یکدیگر صورت نگرفته است، از این رو هدف از انجام پژوهش حاضر توجه به این مسائل و بررسی میزان ارتباط بین این مولفه هاست.

روش شناسی تحقیق

برای انجام این پژوهش از روش تحلیل محتوا و مطالعه کتابخانه ای - اسنادی - استفاده شده است .در این پژوهش سعی شده است بر اساس آموزه های اسلامی، مفاهیم و مضامین مرتبط با سلامت روان، اختلالات روانی و ...مورد شناسایی، توصیف و تحلیل قرار گیرد . به همین منظور از منابع با ارزشی همچون قرآن کریم، نهج البلاغه، کتب اسلامی و احادیث و روایات و پژوهش های صورت گرفته در این زمینه به صورت فرا تحلیلی استفاده شده است .

یافته ها -1 نقش مذهب در کاهش اختلالات روانی:

در روزگار کنونی، بشر آنقدر گرفتار تمدن مادی و ظواهر گوناگون آن شده است که از نقس خود و شناخت نفسانیات دور مانده است .تحقیقات نشان می دهد که امروزه علیرغم پیشرفت های حیرت آوری که انسان به مدد تکنولوژی کسب کرده، به آرامش روانی دست نیافته است، بلکه به موازات پیشرفت های علمی برمشکلات و ناراحتی های روانی وی افزوده شده است و از مهمترین این مشکلات، اضطراب، ناامیدی، یأس، خودکشی، اعتیاد و بیماری های روانی دیگر می باشد 

آلبرت آلیس - 1980 - به مذهب به عنوان یک درمان برای ناراحتی های روانی توجه نموده است .در زندگی انسان مراحل مختلفی وجود دارد که تکامل و رشد شخصیت انسان را دچار فرو پاشی و از هم پاشیدگی می کند و در مقابل عوامل مثبتی وجود دارند که به عنوان ضربه گیر و تعدیل کننده عمل می کنند .این عوامل همان استراتژی های مقابله ای می باشند و در بین شیوه های مقابله ای،

شیوه مقابله مذهبی از اهمیت و اثربخشی بیشتری جهت تأمین بهداشت روان برخوردار است .مذهب می تواند نقش ویژه ای در داشتن تعادل عصبی و رشد و تکامل شخصیت انسان به طور مطلوب داشته باشد و ارزش مثبتی تلقی گردد

تحقیقات نشان داده است که عملکرد مذهبی با پایین بودن اضطراب، افسردگی، طلاق، خودکشی و سوءمصرف مواد و الکل همراه است .هدف عمده ادیان الهی، راهنمایی و هدایت بشر، کمک به چگونه زیستن و حفظ او در برابر انحراف از مسیر رشد می باشد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید