بخشی از مقاله
چکیده
در آسیا چهار تنگه هرمز ، مالاکا ، باب المندب و کانال سوئز قرار دارد که دارای اهمیت اقتصادی ، استراتژیک و سیاسی بوده و از لحاظ تردد کشتیها، جابه جایی کالاهای استراتژیک بویژه نفت وحتی استفاده نظامی از آنها جایگاه ویژه ای دارند. این آبراه های استراتژیک همواره مسائل ژئواکونومیک و ژئو پلیتیک را چه در سطح منطقه ای و چه در سطح جهانی تحت تأثیر خود قرار داده اند. هدف اصلی این مقاله بررسی تاثیر اقتصادی اختلال در این تنگه های استراتژیک به ویژه تنگه هرمز بر کشورهای وارد کننده نفت می باشد. این پژوهش بدنبال پاسخ به این سوال است که تنگه ها در نظریات اقتصادی چه جایگاهی دارند و چنانچه اختلالی در هر کدام از این تنگه ها بو جود آید متغیرهای اقتصادی چگونه تحت تاثیر قرار میگیرند؟
برای پاسخ به این سوال از روش سناریو نویسی و همچنین شبیه سازی استفاده شده و به روش توصیفی- تحلیلی، آمار های ارائه شده در سایتهای موسسات معتبر پژوهشی و تحقیقاتی علوم دریایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که تنگه ها بدلیل کاربرد اقتصادی که دارند جایگاه ویژه ای نیز در نظریات اقتصادی داشته ، اختلال در آنها بر متغیرهای اقتصادی کشورهای وارد کننده نفت مانند تولید ناخالص داخلی ، نرخ بیکاری ، تورم و قیمت نفت تاثیر گذار می باشد. در صورت اختلال در تنگه استراتژیک هرمز، سنگاپور زودتر از کشورهای دیگر با افت یک درصدی تولید ناخالص داخلی و همچنین نرخ بیکاری مواجه می شود. چنانچه اختلالی در تنگه ها ایجاد شود اثر اختلال در تنگه هرمز بر افزایش قیمت نفت بیشتر از سایر تنگه ها می باشد. همچنین تنگه هرمز نسبت به سایر تنگه ها بیشترین اثر را بر تورم ایالات متحده در مقایسه با اروپا و ژاپن دارد.
کلمات کلیدی : اختلال در تنگه هرمز ، متغیرهای اقتصادی، کشورهای وارد کننده نفت.
مقدمه :
تنگه ها به دلایل اقتصادی، تجاری و نیز نظامی دارای اهمیت استراتژیک هستند. دولتهایی که بر این آبراههای استراتژیک همچون تنگه هرمز، کانال سوئز، تنگه باب المندب ، تنگه مالاکا و تنگه بسفر و داردانل تسلط دارند از یک ارزش ژئوپلیتیک بالاتری برخوردارند که می توانند از آن به عنوان اهرم فشار و یا خنثی سازی فشارهای خارجی استفاده کنند.با اهمیت یافتن روز افزون تجارت دریایی، تنگه های بین المللی نیز در جغرافیای سیاسی نوین از جایگاه ویژه ای برخوردار شده اند. هر چند در گذشته نیز تنگه های مهم از اهمیت محوری برخوردار بوده اند، ولی اهمیت کنونی آنها بیشتر جنبه اقتصادی یافته است.
با توجه به اهمیت جهانی شدن و برجسته شدن مکانهای جغرافیایی در اقتصاد پسافوردیسم ، تنگه ها اهمیت ژئو اکونومیک پیدا کردند. از طرف دیگر علاوه بر نقش اقتصادی تنگه ها ، با در نظر گرفتن نقش مهم و استراتژیک انرژی در اقتصاد، در امنیت عرضه انرژی نیز جایگاه تنگه ها بوضوح دیده می شود. لذا با توجه به پیوند امنیت انرژی و امنیت اقتصادی با یکدیگر ، تنگه ها که عاملی جهت انتقال انرژی می باشند علاوه بر آنکه که نقش کلیدی در امنیت اقتصادی دارند نقش مهم و استراتژیکی نیز در انتقال نفت و گاز و امنیت عرضه انرژی دارند.به طور کلی چندین تنگه استراتژیک در جهان وجود دارد که در این مقاله فقط به تنگه های واقع شده در قاره آسیا اشاره شده است و نقش آنها در امنیت انرژی و همچنین در اقتصاد مورد بررسی قرار گرفته است.
تنگه هرمز، باب المندب، مالاکا و کانال سوئز که تنگه های واقع شده در منطقه آسیا هستند در حدود 41 درصد از نفت تولیدی در سال 2012 را به آسیا ، اروپا و آمریکا انتقال داده اند. علاوه بر اروپا و امریکا ، ژاپن 80 درصد از واردات نفت خود را از منطقه خاورمیانه وارد کرده است. همچنین اقتصادهای در حال ظهور مانند هند و چین نیز وابستگی زیادی به نفت تولید شده در خاورمیانه و خلیج فارس و به تبع آن تنگه های هرمز و مالاکا دارند.سوال اصلی این پژوهش آن است که تنگه ها در نظریات اقتصادی چه جایگاهی دارند و چنانچه در هر کدام از تنگه های واقع شده در منطقه آسیا اختلالی بوجود آید چه متغیرهای اقتصادی و چگونه متاثر می شوند ؟نتیجه بررسیهای انجام شده در مورد تنگه های واقع شده در آسیا بیانگر کاربرد ژئواکونومیکی تنگه ها بدلیل انتقال انرژی و بخصوص نفت می باشد. در صورت بروز اختلال در تنگه ها متغیرهای اقتصادی به خصوص در کشورهای آسیایی تحت تاثیر قرار میگیرد.
روش تحقیق :
روش تحقیق در این مقاله بر اساس نحوه گردآوری داده ها ، تحلیلی - توصیفی می باشد. روش گردآوری اطلاعات و داده ها نیز تلفیقی از روشهای میدانی و کتابخانه ای بوده است. ابزاری که در این مقاله از آنها استفاده شده است سناریو نویسی، شبیه سازی و تجزیه و تحلیل آمار های ارائه شده در سایتهای موسسات پژوهشی مرتبط با علوم و تحقیقات دریایی می باشد. آمارهای استفاده شده در این مقاله نیز از آخرین آمارهای ارائه شده توسط اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده2 و همچنین مرکز تحقیقات علوم دریایی3 استخراج شده است.
چارچوب نظری : جایگاه تنگه ها در نظریات اقتصادی تنگه ها و تجارت جهانی
با فروپاشی نظام دوقطبی و کمرنگ شدن رقابتهای ژئوپلیتیکی میان دو استراتژی زمینی و دریایی - شوروی و ایالات متحده - ، دریاها و تنگه های استراتژیک از نقش اقتصادی بیشتری برخوردار شدند. کاستلز معتقد است که در اواسط دهه 1970 و بعد از شکل گیری بحران انرژی و بالا رفتن قیمت نفت در سطح جهان، نظام سرمایه داری و اقتصاد جهانی در شکل فوردیستی آن با بحران مواجه شد. نتیجه چنین بحرانی تجدید ساختارهایی بود که آن را با انقلاب تکنولوژی اطلاعات پیوند زد و شکل جدیدی از اقتصاد تحت عنوان پسافوردیسم را بوجود آورد castells,2001:16 لازم به