بخشی از مقاله
چکیده
هدف : تاکنون درمورد اختلال وسواس فکري عملی به عنوان جزئی از اختلالات اضطرابی پژوهش هاي بسیاري انجام شده است، اما این موضوع نیازمند پژوهش ها و توجه بیشتري است، از این رو پژوهش حاضر با هدف تبیین نشخوار فکري در افراد مبتلا به وسواس فکري- عملی براساس انعطاف پذیري شناختی و هیجان پذیري مثبت ومنفی انجام گرفت. روش : پژوهش حاضر از نوع همبستگی – توصیفی بود. نمونه شامل 64 نفر - 48 زن و 16 مرد مبتلا به وسواس فکري – عملی - بودند که به روش نمونه گیري در دسترس از میان کلینیک هاي روانشناسی شهرستان ورامین انتخاب شدند. ابزار : به منظور جمع آوري داده ها ، پرسشنامه نشخوار فکري یوسفی ، پرسشنامه انعطاف پذیري شناختی و پرسشنامه عواطف مثبت و منفی واتسون، کلارك و تلگان - - PANAS مورد استفاده قرار گرفت . جهت تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیري استفاده گردید. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که بین انعطاف پذیري شناختی با نشخوار فکري رابطه وجود دارد. خرده مقیاس هاي ادراك گزینه هاي مختلف ، ادراك توجیه رفتار و خرده مقیاس ادراك کنترل پذیري با نشخوار فکري رابطه منفی معنادار داشت. عاطفه مثبت با نشخوار فکري رابطه منفی معنادار و عاطفه منفی با نشخوار فکري رابطه مثبت معنادار داشت. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که خرده مقیاس ادراك توجیه رفتار ، ادراك گزینه هاي مختلف و ادراك کنترل پذیري به ترتیب متغیرهاي پیش بین نشخوار فکري بودند. سایر متغیرهاي پیش بین قادر به تبیین نشخوار فکري نبودند.
مقدمه
اختلالات اضطرابی داراي طیف گسترده اي می باشند که یکی از زیر مجموعه هاي آن اختلال وسواسی -اجباري می باشد - شاپوریان ،. - 1385 اختلال وسواس فکري - عملی یکی از نه اختلال اضطرابی در راهنماي تشخیصی و آماري اختلالات روانی1 -با افکار و اعمال وسواسی تکرار شونده مشخص می شود؛ شدت این افکار و اعمال وسواسی به حدي است که وقت گیر بوده - بیشتر از یک ساعت در روز - یا باعث پریشانی یا آسیب قابل ملاحظه می شوند .افکار وسواسی در حقیقت افکار، تصاویر ذهنی یا تکانه هاي ناخواسته، غیرقابل قبول، مزاحم و تکراري اند که با مقاومت ذهنی همراهند، کنترلشان دشوار است و به طور کلی، گرچه فرد به بی معنی بودن این افکار واقف است، اما ایجاد پریشانی می کنند از سوي دیگر، اعمال وسواسی رفتارهاي کلیشه اي تکراري یا اعمال ذهنی هستند کهمعمولاً در پاسخ به یک فکر وسواسی و به منظور جلوگیري از اضطراب یا کاهش اضطراب یا پریشانی انجام می شوند - انجمن روانپزشکی آمریکا، 2007 به نقل از ایزدي، . - 1391 براي توصیف جنبه هاي مختلف اختلال وسواسی -اجباري،معمولاً از دو اصطلاح استفاده می شود :تشریفات ، نشخوار فکري ..نشخوار فکري، رشته افکاري است بی ثمر، تکراري و دنباله دار درباره موضوع یا زمینه معین - شاپوریان، . - 1385 نشخوار فکري1 به عنوان افکاري مقاوم و عود کننده تعریف می شود که گرد یک موضوع معمول دور می زنند. این افکار به طریق غیر ارادي، وارد آگاهی می شوند و توجه را از موضوعات مورد نظر و اهداف فعلی منحرف می سازند - جورمن، 2006 به نقل از حسن زاده ، . - 1391 نشخوار فکري در بیماري وسواس نیز، شامل افکاري هستند که بطور پایان ناپذیر مرور می شوند و به نا امیدي درباره آینده و ارزیابی هاي منفی درباره خود منجر می شوند. یکی از مهمترین مشکلاتی که نشخوار فکري براي افراد ایجاد می نماید، جداسازي آنها از واقعیت و فاصله گرفتن از اینجا و اکنون می باشد که روي پردازش آنها تاثیر منفی به جا می گذارد؛ شناسایی این سازه و کمک به بیماران در پیدا کردن بینش نسبت به اینکه به جاي گذشته در حال و اینجا زندگی کنند، فرایند واقعیت سنجی و درك کامل تر از وضعیت فعلی خود و اطرافیان را تسریع می بخشد. یکی از ویژگی هاي برخی از بیماران وسواسی این است که نمی توانند توجه خود را از علائم ادراك شده برجسته برگیرند و در واقع قادر نیستند جلوي افکار ناخوانده مزاحم را بطور موثر بگیرند - کاوانگ، 2001 به نقل از سراج خرمی، کرمی و مومنی، . - 1393
طبق نظریه شناختی، مسأله افکار وسواسی، مربوط به مهار ذهنی ضعیف نیست. بلکه، فرض بر این است که بیماران وسواسی مایل به سوءتعبیر جنبه هاي عملکرد ذهنی خود هستند، از جمله حافظه کنشی، افکار و تردیدهاي - وسواسی - مزاحم؛در نتیجه آن ها تلاش بسیار زیادي را براي اعمال کنترل انجام می دهند . ناراحتی تجربه شده توسط بیمار ناشی از ارزشیابی2 او از محتوا و رویداد افکار مزاحم است. افزایش فراوانی افکار و تصاویر مزاحم در مقایسه با افراد غیر وسواسی، به طور عمده به رفتارهاي - آشکار و ناآشکار - برآمده از ارزیابی هاي انجام شده بستگی دارد.این ارزیابی ها در بیماران وسواسی بر افکار تحریف شده درباره "مسولیت" متمرکز است . معناي تحریف شده مسولیت، که فرد مبتلا به فعالیت هاي خود - از جمله و مواد یادسپاري شده در حافظه مثل خاطرات و هم چنین رفتار آشکار - نسبت می دهد، به تلاش هایی ذهنی منجر می شود که با مهار بیش از حد 3 و اشتغال ذهنی 4 مشخص می گردد. - کلارك،. - 1385 مطالعات لیوبومیرسکی - 2004 - 5 نشان میدهد که سبکهاي واکنشی نشخوار نه تنها در افسردگی بلکه در اضطراب نیز پدیدار می شود .از این رو، چنین به نظر می رسد که نشخوار یک عامل مستعد کننده شناختی براي افسردگی و اضطراب باشد. مطالعات بسیاري از رابطه تنگاتنگ بین افکار نشخواري و انواع مختلف اختلالات هیجانی حکایت می کنند - نولن هوکسما6، . - 1991 براین اساس نتایج مطالعه کون، بوستانو، کاتوبی و هوتزینگر - - 2012 نشان داد که ذهن آگاهی و نشخوار فکري بطور منفی با یکدیگر ارتباط دارند. همچنین نتایج پژوهشی فت فوتا ، گرلاچ و مرکی - - 2015 نشان داد که تحسین بطور منفی با انتقام و اجتناب از همدلی با فرد متجاوز ارتباط داشت . در مقابل، به واسطه جنسیت ، نشخوار فکري و همدلی کمتر، با انتقام و اجتناب بیشتر همبستگی مثبت داشت. نتایج مطالعه اسدي مجره و همکاران - - 1391 نشان داد که بین عدم تحمل بلاتکلیفی و نشخوار فکري با نگرانی همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. در پژوهش سلیمانی - - 1391 که با هدف بررسی رابطه بین باورهاي فراشناختی، نگرانی و نشخوار فکري با نشانه هاي نباتی و غیر نباتی در افسردگی اساسی انجام گرفت، نتایج پژوهش نشان داد که باورهاي فراشناختی درباره نشخوار فکري یا افکار نشخواري همبستگی معنادار دارد. در حالی که بین باورهاي فراشناختی درباره نگرانی با نگرانی ارتباط معنی داري یافت نشد . همچنبن در مطالعه اي که صادري اسکویی - - 1388 انجام داد به این نتیجه رسید که بین علایم افسردگی با نشخوار فکري، نگرانی، درخود فرورفتن، تعمق، نوروتیسم، در افراد افسرده رابطه مثبت وجود دارد .
یکی دیگر از عواملی که با وسواس فکري – عملی ارتباط دارد، انعطاف پذیري شناختی7 است . انعطاف پذیري شناختی به عنوان توانایی ذهنی تفکر درمورد دو موضوع مختلف ، و تفکر درمورد زمینه هاي چندگانه بطور همزمان تعریف شده است - اسکات8، . - 1962 بطور کلی انعطاف پذیري شناختی به عنوان توانایی تنظیم تفکر از موقعیت هاي قدیمی به موقعیت هاي جدید - مور، مالینووسکی، 2009؛ دیک، - 2003 و نیز توانایی دیدن اندیشه هاي جدید و بررسی افکار نو و پذیرش مناسب ترین و کارآمدترین روش هاي حل مسئله تعریف شده است. هر اندازه خلاقیت و نوآوري بیشتر باشد به همان اندازه انعطاف پذیري بیشتر شده و وقت کمتري به حراست و دفاع از افکار غلط گذشته صرف خواهد شد. انعطاف پذیري یکی از ویژگی هاي افراد خلاق به شمار می آید. شناخت مسائل، تحلیل و بازسازي اطلاعات، ابداع راه حل ها یا تعدیل هاي نو یا بدیع فعالیت هاي هنري براي فرایند خلاقیت ضروري است. افراد با انعطاف پذیري ذهنی پایین در توانایی کنار گذاشتن چارچوب هاي ذهنی گذشته و دیدن اندیشه هاي جدید و بررسی و پذیرش روش هاي نو و کارآمد ضعیف عمل می کنند - گنجی، . - 1391 براین اساس، انعطاف پذیري به عنوان یکی از عملکردهاي اجرایی، اغلب به مهارت شناختی اشاره دارد که اجازه یادگیري از اشتباهات و تغییر رویکردها در روند انجام یک کار را فراهم می کند. انعطاف پذیري براي مقابله با موقعیت هاي جدید و تنظیم انتظارات براساس تغییرات و شرایط جدید مفید می باشد - تقی زاده و فرمانی، . - 1392 براساس پژوهش سلطانی و همکاران - - 1392 نتایج نشان داد که بین انعطاف پذیري شناختی و خرده مقیاس هاي آن با افسردگی همبستگی منفی معنی دار و با تاب آوري همبستگی مثبت معنی دار وجود دارد. تقی زاده و فرمانی - 1392 - در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که خرده مقیاس ادراك کنترل پذیري قادر به پیش بینی نمره کل نومیدي و همه خرده مقیاس هاي آن قادر به پیش بینی نمره کل نومیدي بطور منفی بود.
یکی دیگر از متغیرهاي تاثیر گذار بر وسواس فکري – عملی هیجان ها یا عواطف مثبت و منفی1 است. هیجان پذیري یک ویژگی فردي است که سبب می شود افراد در موقعیت هاي مشابه، واکنش هاي عاطفی و احساسی متفاوت از خود نشان دهند - گراي، 1981؛ لارسن و کتلار، 1989؛ شاو و همکاران ، 2003 به نقل از رضائیان و نائیجی ، . - 1388 عاطفه مثبت و منفی ، از نظر واتسون وتلگان - 1985 - 2 بیانگر ابعاد اصلی حالات عاطفی هستند. عاطفه منفی طیف گسترده اي از حالات خلقی منفی مثل ترس ،اندوه ، خشم و ..وعاطفه مثبت شامل حالت هاي خلقی شادي ، اشتیاق ،علاقه و...است - به نقل از بشر دوست، . - 1390 به طور خلاصه، عاطفه مثبت نشان می دهد که فرد چه میزان احساس اشتیاق، هوشیاري و فعالیت می کند. در مقابل عاطفه منفی بعد کلی پریشانی و اشتغال ذهنی ناخوشایند است که مشتمل بر حالات خلقی نامطلوبی از قبیل خشم، تحقیر، تنفر، گناه، ترس و عصبانیت است، در حالی که عاطفه منفی پایین حالتی از آرامش و متانت را به همراه دارد. این دو عامل نشان دهنده ابعاد حالت عاطفی هستند - واتسن، کلارك و تلگان به نقل از صراف پور، . - 1390
همچنان که مطالعه هوگز و کندال - 2009 - 3 نشان می دهد، عاطفه منفی ارتباط معنی داري با ابزارهاي سنجش اضطراب و افسردگی دارد. از دیدگاه تکاملی، عواطف منفی مانند ترس یا خشم به انسان می گویند احتمال خطر وجود دارد و آسیب قریب الوقوع است. این عواطف توجه افراد را به منبع تهدید آمیز محدود کرده، انسان را براي واکنش جنگ یا گریز به فعالیت وا می دارد. فردریکسون - 2002 - 4 معتقد است عواطف منفی از قبیل اضطراب یا خشم سبب می شود ذهن فرد فقط به تولید واکنش دفاعی در برار موضوعات ایجاد کننده این عواطف منفی محدود شود. بنابراین، عواطف منفی افراد را براي بازي برنده – بازنده که در آن یک برنده مطلق و یک بازنده مطلق وجود دارد، آماده می کند. همچنین این رویکرد می گوید که عواطف منفی، تمرکز را آسان می کند و تفکر دفاعی، قدرت نقد و تصمیم گیري را بالا می برد. جایی که واقع بینی براي تشخیص و پرهیز از اشتباه و روشن کردن آن بکار می آیند، عواطف مثبت و تفکر بردبارانه،خلاقیت وثمربخشی را ساده می کند - به نقل از حکیمی، . - 1392 تلگان صفت عاطفه منفی و عاطفه مثبت را به ترتیب به سازه هاي زیستی روانی و روان پویایی حساسیت به علائم پاداش و تنبیه مرتبط می داند. وي همچنین معتقد است که عاطفه مثبت پایین و عاطفه منفی بالا - هم حالت و هم صفت - به ترتیب ویژگی هاي بارز افسردگی و اضطراب هستند. همچنین مقیاس عاطفه مثبت و نه منفی، با فعالیت اجتماعی مرتبط است و تغییرات روزانه معناداري را نشان می دهد، در حالی که عاطفه منفی و نه مثبت، به صورت معناداري با استرس دریافت شده ارتباط دارد و از هیچ گونه الگوي شبانه روزي پیروي نمی کند - واتسون کلارك و تلگان، 1998 به نقل از صراف پور، . - 1390 در مطالعه آنیتی و چریف - - 2013 که به بررسی ارتباط بین استرس هاي ادراك شده و هیجانات مثبت و منفی بر روي دانشجویان رومانیایی پرداختند. نتایج رابطه مثبت معنی داري را بین ارتباط دانشجویان با اساتید و عواطف مثبت ، و رابطه منفی معنی داري را بین ارتباط دانشجویان و اساتید و هیجانات منفی نشان داد. مطالعه دي نولت و دي وریس - 2006 - 5 نشان داد خلق و خو یا عاطفه منفی با استرس،