بخشی از مقاله
چکیده
پژوهش اصیل و ارزشمند حتی المقدور می بایست به نتایج بدیع منتهی شود که مبین ماهیت یا تشخیص رابطه بین پدیده ها و ارائه نظریه ای متقن و تا حدامکان تعمیم پذیر باشد و درجه ارزش گذاری نظریه ها به درجه شمولیت آنها بستگی دارد.
به عبارت بهتر در یک پژوهش بنیادین و نظری در حوزه علوم انسانی هر اندازه درجه شمولیت و توان تعمیم آن نظریه زیاد باشد ، درجه اعتبار آن نظریه افزون تر میگردد. بنابراین در یک جامعه انسانی ارزیابی و نسبت سنجی یک مفهوم با مکاتب مختلف روش شناسی از اهمیت بسیار زیادی برخودار است. زیرا برداشتها ، معانی و مفاهیم برگرفته از یک مفهوم در مکاتب مختلف متفاوت می باشد و باعث ظهور راه حل های مختلفی جهت تبیین مفاهیم خواهد شد.
از این رو از حیث منطقی ، تعیین ماهیت یک موضوع ، فارغ از تعیین چارچوب نظری آن امکانپذیر نیست. یکی از زیرشاخهای جغرافیای سیاسی مفهوم جغرافیای سیاسی فضای شهری است که در مکاتب مختلف معرفت شناسی معانی متفاوت و حتی متضاد دارد. در این مقاله کوشش گردیده رابطه سیاست و شهر در مکاتب اصلی معرفت شناسی تبیین گردد. از این رو با توجه به بنیادین بودن نوع پژوهش ، کوشش گردیده با رویکرد توصیفی - تحلیلی و با مراجعه به مستندات معتبر نظری رویکرد نوینی در رابطه با ارائه این مفهوم در هر کدام از مکاتب معرفت شناسی ارائه گردد.
-1 مقدمه
پژوهش اصیل و ارزشمند حتی المقدور می بایست به نتایج بدیع منتهی شود که مبین ماهیت پدیده یا تشخیص رابطه بین پدیده ها و ارائه نظریه ای متقن و تا حد امکان تعمیم پذیر باشد و درجه ارزش گذاری نظریه ها به درجه شمولیت آنها بستگی دارد. به عبارت بهتر در یک پژوهش بنیادین و نظری در حوزه علوم انسانی هر اندازه درجه شمولیت و توان تعمیم آن نظریه زیاد باشد درجه اعتبار آن نظریه افزون تر میگردد - سروش ، 1375 ، . - 26-21 بطورکلی هدف از یک پژوهش تبیینی در مورد یک موضوع نظری در درجه اول جستجو برای دستیابی به قانون تعمیم پذیر می باشد
چرا که ظهور نظریه ها در هر شاخه ای از علوم انسانی سبب ایجاد نوعی نظم ذهنی گردیده و اندیشمندان را قادر می سازد تا رویدادهای پراکنده کنونی و گذشته را تبیین نموده و تحولات آتی را حتی المقدور پیش بینی کنند
این در حالی است که تعمیم پذیری در شناخت مفاهیم تنها در چارچوب یک مکتب خاص روش شناسی امکانپذیر می باشدبه. عبارت دیگر شناخت مفهوم نظری در حوزه علوم انسانی ، ذاتاً مفهوم فلسفی - سیاسی می باشد. به همین جهت ابعاد مختلف علوم انسانی کم و بیش ناگزیر به نسبت یابی راه حل های ارائه شده توسط خود ، با این چارچوب های بنیادین می باشند.
در مطالعه ابعاد مختلف یک جامعه انسانی ، نسبت سنجی یک مسئله و مفهوم با مکاتب مختلف روش شناسی از اهمیت بسیار زیادی برخودار است. زیرا برداشتها ، معانی و مفاهیم برگرفته از یک مفهوم در مکاتب مختلف معرفت شناسی متفاوت و حتی متضاد می باشد و این مسئله بنیاد ظهور راه حل های مختلف جهت حل مسائل و معضلات در جامعه خواهد شد.
از این رو از حیث فلسفی در علوم انسانی تعیین علل ظهور، ماهیت یک مفهوم فارغ از تعیین چارچوب نظری آن امکانپذیر نیست. به عبارت دیگر هستی شناسی ، معرفت شناسی و روش شناسی یک مفهوم ؛ بدون تعیین چارچوب و نوع نگاه به پدیده امکانپذیر نمی باشد. بنابراین بر خلاف مفاهیم و مجهولات موجود در علوم تجربی و حسی ، در علوم انسانی غایت اندیشی در مورد یک پدیده یا معضل الزاماً به مفاهیم راه حل های یکسان منجر نمی گردد.
در فلسفه علم و بویژه در علوم انسانی تعریف و شناخت مفاهیم و موضوعات مورد مطالعه دارای مبناهای هستی شناسانه و معرفت شناسانه متفاوت و حتی متضاد باشد. به عبارت دیگر شناخت یک مفهوم در مکاتب مختلف می تواند دارای تعاریف متضاد باشد
از این جهت تعیین چارچوب نظری شناخت یک مفهوم بنیادین ؛ یکی از مبنایی ترین اصول در مطالعه و شناخت مفاهیم و موضوعات می باشد. در جغرافیای سیاسی یکی از مفاهیم و پارادایم های تعیین کننده مفهوم جغرافیای سیاسی فضای شهری می باشد که تفسیر آن در مکاتب مختلف معرفت شناسی از جمله در پوزیتیویسیم ، مارکسیسم ، انتقادی ، ساختارگرایی و پساساختارگرایی متفاوت می باشد. در این مقاله کوشش گردیده مفهوم نظری فضای جغرافیای سیاسی فضای شهر در مکاتب اصلی معرفت شناسی تبیین گردد.
-2 روش تحقیق
برای دستیابی به یک نظریه علمی و جهانشمول در این پژوهش کوشش گردیده که در درجه نخست شالوده های مفهوم جغرافیای سیاسی شهری استخراج گردد. سپس با تطبیق آن با آموزه ها و نظریه های موجود در مکاتب مختلف معرفت شناسی ؛ یک نظریه تعمیم پذیر در رابطه با اثرپذیری مفهوم جغرافیای سیاسی شهر از این مکاتب ارائه گردد.
از این رو با توجه به بنیادین بودن نوع پژوهش ، کوشش گردیده با رویکرد توصیفی - تحلیلی و با مراجعه به مستندات معتبر نظری ؛ رویکرد نوینی در رابطه با شناخت مفهوم جغرافیای سیاسی فضای شهری در هر کدام از مکاتب معرفت شناسی ارائه گردد. روش جمع آوری داده ها و اطلاعات در این پژوهش اسنادی و کتابخانه ای بوده و شیوه تحلیل اطلاعات نیز توصیفی - تحلیلی می باشد. در این راستا کوشش گردیده با استفاده از ادبیات و منابع کتابخانه ای داخلی و خارجی ، در وهله نخست مفهوم جغرافیای سیاسی شهری تبیین گردد ، سپس با تلفیق آن با آراء هر کدام از مکاتب معرفت شناسی ؛ سازه معرفت شناسی متمایزی از این مفهوم در این مکاتب ارائه گردد.
-3 مبانی نظری
-1-3 سیاست و فضای شهری
شهر همواره با مفهوم »سیاست« در ارتباط بوده است. بطوریکه مروری بر واژه شناسی شهر ، بیانگر این واقعیت است که تمامی واژه هایی که برای بیان مفهوم شهر بکار گرفته می شود به نوعی بر نظم ، مدنیت ، حکومت و برتری یک طبقه یا قشر اجتماعی تأکید دارد. در واقع سیاست در معنای قدیم خود از جمله در یونان به معنی علم حکومت بر شهر بوده است و اندیشمندان سیاست را علم اداره شهرها نامیده اند بدیهی است علت این مسئله ناشی از فلسفه تک عاملی نقش نهادها و ساختارهای دولتی و غیردولتی در ظهور تغییرات فضایی بوده است.