بخشی از مقاله

چکیده:

کشف و شهود از مفاهیم بنیادین معرفت عرفانی و مهمترین رکن معرفتی سیدحیدرآملی است. به اعتقاد وي همهي معارف جهان از حقیقت سهگانهي هستی - حق تعالی، عالم کبیر و انسان - نشأت میگیرد لذا مباحث عرفانی خود را در سه محور معرفتی بیان میکند که آن را تثلیث معرفتی نامیده است و با توجه به این مهم کشف و شهود عرفانی خویش را با براهین عقلی و نقلی مستدل ساخته است. کشف و شهود بالاترین مرتبهي شناخت است که در یک تقسیم کلی، به دو قسم صوري و معنوي تقسیم میشود. مقالهي حاضر ابتدا به جایگاه کشف و شهود و انواع آن از دیدگاه سیدحیدرآملی پرداخته، سپس به بررسی برخی از وجوهات آن در مثنوي معنوي اشاره کرده است. به نظر میرسد دیدگاه معرفتی مولانا تا حدود زیادي همسو با نگرش سید حیدر آملی میباشد. این مهم با مراتب کشف و شهودي که مولانا درمثنوي آورده است، به خوبی قابل درك است.

کلیدواژه: معرفت، سیدحیدرآملی، تثلیث معرفتی - کشف و شهود - ، مولانا - مثنوي - ، نقد و تحلیل

مقدمه

علامه سیدحیدرآملی از عرفاي برجستهي شیعی قرن هشتم و بنیانگذار مکتب عرفان شیعی میباشد که در بحث معرفت، نظریهي تثلیث معرفتی را اولین بار مطرح نموده است و در آن با تکیه بر عقل و نقل و کشف، نظریهي عرفانی ابن عربی مبتنی بر کشف و شهود را در فصوص الحکم به چالش کشیده است. وي در این تثلیث با تکیه بر مهمترین مسائل شناخت و معرفت، و تأکید بر عدم جدائی برهان و عرفان و قرآن به عنوان معیار و میزانی براي تشخیص کشف و شهود عرفانی توجه نموده است و بدینگونه توانست کشف و شهود خویش را با براهین عقلی و دلایل نقلی - قرآن و احادیث معصوم - اثبات کند.

به اعتقاد وي تمام معارف از سه اصل کلی نشأت میگیرد زیرا حقایق هستی سه تاست و»همهي معارف به این سه حقیقت رجوع میکنند که آن عبارت است از حق تعالی، عالم کبیر و انسان یاعالم صغیر - «آملی، . - 502 :1367 او نظر فلاسفه را که تنها به عقل و استدلال عقلی تکیه میکنند و نیز عرفا که تنها منبع شناخت و معرفت را از راه کشف و شهود قلبی میدانند، نمیپذیرد و معتقد است که معرفت حقیقی حاصل سه اصل مهم عقل و نقل و کشف میباشد. به عبارت دیگر او براي رسیدن به کنه حقایق و معرفت واقعی بر کشف و شهودي تکیه میکند که مطابق با عقل و نقل - آیات و روایات - باشد.

در اندیشهي این عارف جاویدان، کشفی که با عقل و نقل تأیید نشود در معرض شک و شبهه است و نمیتوان به آن اعتماد کرد و از آنجا که عقل و نقل و کشف با هم متحدند، کشف مغایر با برهان و قرآن، کشف حقیقی نیست و مطمئنا یکی از ارکان آن از جهت رؤیت یا تعبیر و یا اشخاص و یا در زمان کشف و یا شرایط دیگر آن اشکال دارد. از اینجاست که در آثار خود همواره براي اثبات مطالب خود علاوه بر برهان از قرآن نیز استشهاد کرده است. »تأکید بر آوردن براهین عقلی و کشفی و استدلال از آیات قرآن در مورد خاص، علاوه بر این که عنایت خاص سید حیدر را نسبت به آن موضوع نشان میدهد که براهین تام و کامل بر مدعاي خود اقامه کرده است، همچنین بیانگر این نکته است که آن منبع معرفتی با هم اختلاف ندارند و بر یک معنا دلالت دارند - «اکبریان، بی تا: . - 46

این بحث مهم در مکتب عرفانی علامه سیدحیدرآملی میزان محکمی شد براي سنجش افکار و اندیشهي عارفان برجستهاي که سعی کردند تا با قلم عشق، نقشی ماندگار و اثرگذار بر صحیفهي حقیقت بزنند، شاید نشانی باشد براي رهپویان حقیقت. از جملهي این بزرگان مولانا جلالالدینمحمدبلخی از شگفتیهاي تبار انسانی میباشد که با آراء و اندیشههاي بیبدیل عرفانی خود به خلق اثر همیشه جاویدان مثنوي معنوي همت گمارده است. لذا نگارنده در این مقاله به تحلیل مثنوي معنوي مبتنی بر تثلیث معرفتی سیدحیدرآملی با تکیه بر کشف و شهود - = وحی و الهام - پرداخته است. کشف در حقیقت »رفع حجاب از معانی غیبی و امور حقیقی است که از روي وجود حقالیقین، یا از روي شهود عینالیقین به دست میآید - «آشتیانی، . - 543 : 1370

در یک تقسیم کلی، کشف به دو قسم صوري و معنوي تقسیم میشود. در کشف صوري،»صور و حقایقی از عالم مثال بر هر یک از حواس باطنی آشکار میگردد از رهگذر این حواس، کشف صوري به پنج دستهي کشف ابصاري، سمعی، شمی، ذوقی و لمسی تقسیم میگردد - «قیصري، . - 107 :1375 در کشف معنوي، ظهور معانی غیبی و حقایق عینی بعد از عالم برزخ و مراتب خیال مطلق و منفصل میباشد - همان: . - 545 که داراي مراتبی است که عبارتند از:کشف حدسی، کشف قدسی، کشف الهامی، کشف روحی، کشف سرّي و خفی. مولاي بلخی براي هریک از این مراتب کشفی در مثنوي سخنی دارد که در این مقاله به آن اشاره شده است.

- 2 بیان مسأله

»تثلیث معرفتی« اصطلاحی است که اولینبار، سیدحیدرآملی براي بیان معارف خود در بحث وجودشناسی آن را به کار گرفته است که مهمترین مفاهیم آن شامل مباحث عقل و نقل و کشف میباشد. علامه سید حیدرآملی، بر اساس این روش فصوص الحکم ابنعربی را شرح نموده نقاط ضعف و قوت اندیشههاي عرفانی شیخ حاتمی را به چالش کشیده به اثبات یافتههاي عرفانی خود پرداخته است. این اندیشهي والا و شیوهي ناب حیدر آملی میتواند به عنوان برترین روش بررسی آثار عرفانی دیگر اندیشمندان عرصهي معرفت مورد توجه قرار گیرد و از آنجا که مثنوي معنوي یکی از برزگترین شاهکارهاي عرفان ادب فارسی است که بیانگر مشرب اندیشگی خاص حضرت مولانا میباشد، نگارنده در این مقاله بر آن است که، پس از شرح تثلیث معرفتی به نگرش مولوي و جایگاه کشف وشهود در مثنوي معنوي اشاره کند. در عین حال، تحلیل این اثر بیبدیل بر اساس تثلیث معرفتی سیدحیدرآملی با تکیه بر کشف و شهود جاي بحث و فحص دارد که در این مقاله کوشش شده است تا دریافته شود که مولانا در مثنوي تا چه اندازه در بیان مفاهیم خود در چارچوب نگرش معرفتی حیدر آملی قرار میگیرد؟ و در ضلع کشف و شهود چه اختلاف نظري بین دیدگاه او و اندیشه حیدرآملی وجود دارد؟

- 3 ضرورت و اهمیت تحقیق

با توجه به اهمیت موضوع عرفان در شناخت و معرفت، شایسته است به منظور روشنتر شدن مفاهیم عمیق آثار عرفانی ادب فارسی، این آثار در چارچوب تثلیث معرفتی - عقل و نقل و کشف - مورد بررسی قرار بگیرد تا از درجهي اعتبار قابل اطمینانی برخوردار شود در واقع اهمیت این پژوهش، آشنایی با تثلیث معرفتی - عقل و نقل و کشف - سید حیدرآملی مبتنی بر کشف و شهود میباشد. شایان ذکر است که تامترین نوع معرفت، معرفتی است که رهآورد کشف و شهود قلبی یاشد به عبارت دیگر کشف و شهود از مهمترین اصول و ارکان معرفت و عرفان به شمار میرود لذا ضرورت دارد که جایگاه آن در آثار عرفانی و نگرش عرفا به این مهم مورد توجه قرار گیرد و مثنوي معنوي به عنوان یکی از شاخصههاي مهم معرفتی بایسته است که اینگونه مورد ارزیابی قرار گیرد تا موارد حقیقت آن، به ویژه کشف و شهود آن هرچه شفافتر مشخص گردد.

- 4 پیشینهي تحقیق

باید خاطر نشان کرد که با توجه به بررسیهاي بهعملآمده، »تثلیث معرفتی سیدحیدر آملی« از جمله موضوعاتی است که بسیار مورد توجه اندیشمندان و بزرگان و صاحبنظران قرار گرفته لذا پژوهشهاي زیادي در این زمینه به عمل آمده است.همچنین مثنوي معنوي که در طی سالیان گذشته از هیچ نگاه نافذ و از دید هیچ اندیشمند پژوهشگري پنهان نمانده است؛ اما نکتهي قابل تأمل در انجام این مقاله این است که تاکنون هیچ محقق ژرفاندیشی به بررسی مثنوي عظیم مولوي بر اساس تثلیث معرفتی - عقل و نقل و کشف - سید حیدر آملی نپرداخته است.اولین پیشینهي این تحقیق، کتاب نص النصوص در شرح فصوص علامه حیدر آملی است که به قلم محمد رضا جوزي ترجمه شده است و در سال 1375 توسط انتشارات روزنه به چاپ رسیده است.

نگارنده در این کتاب که شرحی است بر فصوص الحکم، آن را در سه تمهید و هر تمهید شامل سه رکن تألیف کرده است که در آن یافتههاي عرفانی خود را با براهین عقلی و نقلی و کشف و شهود مستدل مینماید و این چنین کشف و شهود ابن عربی را به چالش میکشد و نقاط ضعف و قوت آن را آشکار مینماید. روش نویسنده در این کتاب اینگونه است که براي شرح هریک از موارد عنوان شده و اثبات یافتههاي خود به سه ضلع معرفتی عقل و نقل و کشف تکیه دارد و با براهین عقلی و آیات و روایات آنچه را که از راه دل دریافته است، اثبات میکند. او پس از اثبات فضیلت حضرت رسول صلوات االله علیه و اله و کتاب نازل بر او - قرآن کریم - و کتاب صادر از او - فصوص الحکم - به بیان فضیلت شیخ اکبر و کتاب نازل بر او - فصوص - و کتاب صادر از او - فتوحات مکیه - میپردازد، سپس در بحث ولایت خطاي آراء ابن عربی را با کشف و شهود خود شرح میدهد.

دومین اثري که عنوان میشود، کتاب عرفان شیعی به روایت سید حیدرآملی نوشتهي سید محمد اکبریان است که توسط انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد قائمشهر به چاپ رسیده است. نویسنده در این کتاب به جلوههاي اندیشهي سید حیدرآملی پرداخته است و نگرش علامه را در باب معرفت شرح نموده به تثلیثهاي معرفتی او که شامل وحی و الهام و کشف، رسالت و نبوت و امامت، عرفان و برهان و قرآن، شریعت و طریقت و حقیقت است، پرداخته است. نویسنده در این کتاب تنها به بیان مباحث معرفتی از دیدگاه حضرت علامه و بررسی نگرش وي پرداخته است. در واقع به جلوهي حقیقت اندیشهي او به عنوان بنیانگذار مکتب عرفان شیعی و میزانی براي اثبات مباحث عرفانی توجه نموده است.سیدمسلم مدنی در تابستان 1392 در مقالهاي با عنوان »گونهشناسی کشف صوري در مثنوي« به بررسی کشف و شهود در مثنوي اشاره نموده است. او در این بررسی به جایگاه کشف صوري در مثنوي پرداخته است و آن را نزد مولوي گستردهتر از

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید