بخشی از مقاله
چکیده
این مقاله در مورد تقسیم بندي هنجاري/توصیفی تحقیق در تجارت و اجتماع می باشد. هدف از این مقاله کاوش در مورد محسوس بودن تمایز بین حیطه هاي هنجاري و رفتاري تحقیقات در تجارت و اجتماع می باشد و به بررسی راهبردهایی در مورد مشارکت دو سنت تحصیلی در رشته تحقیقات تجاري و اجتماعی پرداخته است. در این نوشتار راهبردي براي تلفیق رویکردهاي هنجاري و توصیفی پیشنهاد شده است. تلفیق شامل ساختن یا تقسیم کردن این رویکردها نیست بلکه هویت هر دو نوع بررسی را در نظر گرفته در حالی که محدودیت هایی که براي همدیگر ایجاد می کنند، را شناسایی می کند.
-1 مقدمه
به عنوان یک رشته دانشگاهی، دو سنت تحصیلی در رشته تحقیقات تجاري و اجتماعی ایجاد شده است، که هر دو در رابطه با خوشه اي از مسائل مرتبط با مسئولیت هاي اخلاقی هر فرد و سازمان هاي تجاري می باشند.
دانشمندان علوم اجتماعی این مباحث را در حیطه تجربی مطالعه می کنند، که عمدتاً در رابطه با توصیف و پیش بینی اندیشه ها، عواطف و رفتارهاي انسانی و همچنین رفتار سازمانی می باشد. به عبارت دیگر، اخلاقیات تجاري هنجاري در رابطه با بایدهاي مردم و سازمان ها است، که بیشتر به شکل انتزاعی در روانشناسی انسانی و حقایق اجتماعی مطالعه می شود.
نگرانی هاي رو به رشدي در مورد الحاق تحقیقات تجربی با اخلاقیات هنجاري تجارت و همچنین نگرانی رو به رشدي راجع به ابعاد هنجاري تحقیقات در مورد تجارت و اجتماع وجود دارد .
تلاش هاي متعددي اخیراً به عمل آمده است تا به حضور همزمان و مشارکت بالقوه رویکردهاي هنجاري و توصیفی در تحقیقات اخلاقیات تجارت رسیدگی شود. هدف از این مقاله کاوش در مورد محسوس بودن تمایز بین حیطه هاي هنجاري و رفتاري تحقیقات در تجارت و اجتماع می باشد و به بررسی راهبردهاي قبلی بیان شده در مورد مشارکت هر دو سنت پرداخته است.
این مقاله در پنج بخش سازماندهی شده است. در بخش اول، مختصراً تاریخچه تمایز بین سنت هاي هنجاري و رفتاري در تحقیق بر اخلاقیات تجارت را شرح داده شده است. در بخش دوم، استدلالی ارائه شده است که بر پایه آن تقسیم بندي هنجاري / رفتاري فقط تجسمی از تفکر هست/باید قدیمی قلمداد می شود. در بخش سوم، به بررسی انتقادي این قضیه پرداخته شده و به هم تنیدگی حقایق و ارزش ها در تحقیق بر اخلاقیات تجارت شرح داده شده است. در بخش چهارم، پیش نویس استدلال در مورد ایجاد محدودیت بررسی هنجاري و توصیفی براي همدیگر ترسیم گردیده است. در بخش پنجم نیز به نتیجه گیري پرداخته شده است.
-2 اخلاقیات هنجاري و رفتاري در تجارت
به عنوان یک رشته دانشگاهی، اخلاقیات تجارت با بررسی مسائل مربوط به زندگی سازمانی - بخصوص در سطوح صنفی - سروکار دارد که همان مسئله ارزیابی اخلاقی است. این رشته از یک حرفه مبهم و نامفهوم به یک حرفه با اخلاقیات عملی پیشرفته تبدیل شده است. در سال هاي اول، مطالعه سئوالات مربوط به اخلاق تجاري عمدتاً توسط عده کمی از دانشمندانی انجام می شد که محل تحصیل آنها دانشکده هاي بازرگانی بود. اما در طی دهه 1970 مسائل تغییر کرد. زمانی که شماري از فلاسفه اخلاق وارد این حرفه شدند، نظریه هاي اخلاقی خود براي آزمودن را وارد این رشته کردند و با نظریه هاي خود به بررسی مسائل اخلاقی تجارت پرداختند
اخلاقیات تجاري دانشگاهی در نتیجه تعامل بین نظریه هاي اخلاق و مطالعات تجربی شکل گرفت و پدیدار شد.
حتی امروزه، متخصصان اخلاق اغلب بین خود در مورد حیطه دقیق حرفه خود و همچنین پیش فرض هاي فرا نظري مربوطه توافق ندارند. دو سنت در این بین شکل گرفت. اخلاقیات تجاري هنجاري1 که دقیقاً در ارتباط با نظریه هایی است که به بایدهاي رفتاري اشخاص تاجر و بایدهاي حکومت در یک سازمان می پردازند. اخلاقیات تجاري تجربی - یا رفتاري - 2 در رابطه با این مسئله است که شخص تاجر چگونه رفتار می کند و سازمان در واقع
همایش بین المللی مدیریت
چگونه هدایت می شود، که در نهایت همان حکایت و عواقب رفتار اخلاقی منتسب می باشد. سنت اول توسط اساتید فلسفه اخلاقی ایجاد شده است. سنت دوم توسط مدارس بازرگانی و تجارت و توسط دانشمندان مدیریت ایجاد شده است، که اکثر آنها به صورت دانشمندان اجتماعی تعلیم داده شده اند.
-3 حقایق اجتماعی و روانشناختی و ارزش هاي اخلاقی
دوگانگی بین تحقیقات هنجاري و رفتاري در اخلاق تجاري، نهایتاً تداوم و راستاي بین دوگانگی حقایق و ارزش ها است. در بیشتر دوران قرن بیستم، فلسفه و علم راه خودشان را می رفتند. فلاسفه اخلاق ادعا داشتند که توجهات توصیفی از نوع ارائه شده توسط دانشمندان علوم طبیعی نمی تواند محدودیت هاي اخلاقی را بدون خراب و سست کردن ماهیت طبیعی مربوطه، مجسم نمایند.
چگونه شواهد تجربی می توانند در علوم اجتماعی هر گونه تناسب و سنخیت با نظریه پردازي هنجاري به بار آورند؟ در نظرگیري مقدار منصفانه و مناسبی از داده هاي تجربی در روانشناسی اجتماعی که به رفتار کمک کرده، ممکن است استانداردهاي فلسفی منتسب به بشر دوستی و نوع دوستی را به چالش بکشد. سئوال این است، آیا بشر دوست شمردن فلسفه می تواند نتایج بدست آمده را تلفیق و منطبق کند.
بررسی این امر در فلسفه بیانگر آن است که توجیه رفتار کمکی از هر گونه نگرشی راجع به تشریح آن مستقل است. داده هاي تجربی مرتبط با اساس رفتار نیکوکاري نمی توانند حساب فلسفی نیکوکاري را تکذیب کنند. زیرا چنین رفتاري یک قضیه تجربی راجع به اساس و دلیل رفتار نیست. براساس نظریه هاي کانتی1، این اقدامات ناشی از همدردي حتی اگر اقدامات نیکوکاري و خوبی باشند، داراي ارزش اخلاقی صحیحی نیستند. بنابراین، حتی اگر این مطالعات تجربی نشان دهند که انگیزه و مشوق این رفتارها به عنوان نیکوکاري اخلاقی هیچ نقشی در توضیح رفتار کمک کننده ندارند، داده هاي تجربی مربوط به تشریح رفتار کمک کننده به طور کامل ربطی به درك و فهم ما از آنچه که یک رفتار نیکوکارانه خوب اخلاقی را تشکیل می دهند، ندارد.
به همین ترتیب، عبارات هنجاري نباید با توصیف عقاید اخلاقی یا قوانین اخلاقی یک گروه اشتباه گرفته شوند. چون این چیزي است که به شرح این نکته می پردازد که چگونه یک اجتماع خاص به بایدهاي عملی مردم فکر می کند و چیز متفاوتی که باید گفته شود، این است که آیا این هم شیوه اخلاقی است که مردم باید طبق آن عمل کنند. در طی قرن نوزدهم، عقاید گسترده اي در بین شرکت هاي آمریکایی از قبیل جی.پی. مورگان، برادران لمان، شرکت آیتنا، بانک آمریکا، و دیگران وجود داشت که برده داري از نظر اخلاقی در آمریکاي جنوبی مجاز است.
اما چنین عقیده اي نباید هیچ ادعایی در مورد مجاز بودن اخلاقی برده داري چه در قرن نوزدهم یا امروزه داشته باشد. برعکس، دانشمندان اجتماعی با توصیف عقاید مردم و گروه ها در ارتباط هستند.
تعجب آور نیست که دفاع از یک نظریه اخلاقی برخلاف یک نظریه علمی چقدر متفاوت است. در انتخاب بین نظریه هاي علمی، دانشمندان توسط آزمایشات خود خطی بین شواهد تجربی رسم کرده اند که همان آزمودن پیش بینی ها در مقایسه با مشاهدات و ماننده اینها می باشند. هیچ یک از این روشها در تحقیقات هنجاري دردسترس نیستند. ما به چون آزمایشی براي تست این مسئله نیاز داریم که آیا سوت زدن از لحاظ اخلاقی صحیح است یا فروختن خودي ها از نظر اخلاقی غلط است؟ در عین حال، شواهد تجربی در جهت تصریح حقایق موضوع مهم هستند، براي مثال، در این مورد، حکایات و عواقب سوت زدن و فروختن خودي در روشن کردن آن مهم هستند.