بخشی از مقاله

چکیده

در دوران معاصر بدلیل محدودیت مفهوم انسان در نظریه های طراحی کهصرفاً انسان را از دید فیزیولوژیکی دیده می شود نیازبه مفهومی است که رابطه انسان و محیط راتعریف کند از سویی نظریه های معماری و طراحی شهری و بطور کلی نظریه های طراحی محیطی بر پایه یک دیدگاه خاص ار رابطه انسان و محیط بنا شده است . رابطه ای که باید آنرا شناخت ودرستی و نادرستی آنرا ارزیابی کرد .

معماران مدرن این رابطه را علت و معلولی دیده ، در حالیکه معماران دوران قبل از مدرن ، عامل انسانی را در این جریان به صورت فعالانه تری موثر بوده و تا حدودی رابطه محرک و پاسخ را زیر سوال می برد یک سوال اساسی که در کار طراحی محیطی مطرح می شود این است که به طور کلی کیفیت محیط تا چه اندازه و درجه و ابعادی بر انسان تأثیر می گذارد میزان این تأثیر خود تعیین کننده میزان اهمیت کار طراحی و ابعادی است که در کارطراحی بایستی بدان توجه شود شکل گیری مفهوم روانشناسی محیطی بر همین اساس بوده تا به عنوان زبان مشترک روانشناسان و معماری در برطرف کردن نیازهای انسانی به کار گرفته شود. این مقاله به بررسی نقش روانشناسی در معماری می پردازد و لزوم توجه هر چه بیشتر به مفهوم روانشناسی محیطی تاکیید دارد.

.1مقدمه

آنچه می تواند شهر سازی معاصر به طور کلی و طراحی شهری را به طور خاص موفق تر از دیروز کند ، شناخت نحوه رفتار ، ادراک و احساس مردم در محیط های کالبدی پیرامون است . این امر امکان حرکت از واقعیت های موجود به سوی باید و نباید ها ، ایده آل ها ، راز راهی روشن تر و مطمئن ترمقدور می سازد . شناخت خاصه ها و نظریات مردمضرورتاً به معنای تأمین راه حلهای انها نیست ، ضرورتاً نیز به معنی مطلوبیت این خواسته ها و نظریات نیست . اما در هر صورت نخستین گام برای هر اقدامی اعم از پذیرش و تسهیل خواسته مردم و یا عدم پذیرش و تصحیح خواسته مردم ، شناخت صحیح و دقیق رابطه انسانی - محیطی است .

برای ساختن محیط های سازگار و متناسب با نیازهای ادراکی - رفتاری شهروندان می بایست از تمام علوم و حرف مرتبط با مسائل انسانی - محیطی کمک گرفت. طراحان به تجربه دریافتند که طراحی برای ساخت محیطی همساز با خواست های انسان در جوامع بزرگ و با ساختی پیچیده امری ضروری است، نیاز به همکاری بین طراحان و روان شناسان برای برطرف کردن کاستی های موجود در طراحی برای مردم استفاده کننده از فضاهای معماری و شهری بدون تردید لازم به نظر می رسید، اما به زودی آشکار گردید که طراحان و روان شناسان دارای نگرش های متفاوت از یکدیگر در چگونگی پرداختن به حل مسائل محیطی هستند.

بنابراین، گروه کوچکی ازمعماران به ضرورت ایجاد این زبان مشترک بین این دوعلم پی برده و در تلاش برای ساخت و ایجاد دانشی نو برای ساخت محیطی که بتواند بهتر از پیش برای مردم مانوس باشد، برآمدند .ساخت یک پارادایم که بتواند انگیزه ها و احتیاجات انسان را متکی بر زمینه های مختلف موجود در معماری، علوم اجتماعی، روان شناسی و انسان شناسی در برگیرد و ماهیتی بین دانشی داشته باشد، مورد توجه آنها قرارگرفت. این در واقع نقطه ی شروع ایجاد مفهومی جدید و کارآمد به نام روانشناسی محیطی بود که سبب ارتباط میان روانشناسان و معماران به شکل مظلوب تری صورت بگیرد . این مقاله بر لزوم توجه هر چه بیشتر به روانشناسی محیطی تا کیید دارد و پیشینیه و رابطه ی این با معماری را مورد بررسی قرار می دهد.

.2 روانشناسی محیط چیست :

در دهه های 60 و 70 پژوهش هایی که به بررسی تاثیر متقابل محیط و انسان اختصااص داده می شدند به عنوان بررسی های تخصصی رشته های - روانشناسی محیط - روانشناسی اکولوژیک یا علوم اکورفتاری منتشر شدند. گرامان - 1976 - روانشناسی محیط را مکمل روانشناسی عمومی فاقد محیط می داند . پس روانشناسی محیط نیز یکی از زیر مجموعه ها و رشته های تخصصی روانشناسی عمومی است. - 1 - آقای گرامان به این نتیجه می رسد که در روانشناسی سنتی به ابعاد محیطی -فرهنگی توجه کافی نشده است و این پدیده موجب پیدایش رشته روانشناسی محیط یا اکولوژیک شده است. در دهه هفتاد پژوهشگران ویژگی هایی را برای روانشناسی محیط گزارش کردند که عبارتند از:

.1 در بررسی های روانشناسی محیط انسان را از محیط طبیعی وی جدا نمی کند بلکه انسان را بعنوان بعدی غیر قابل تفکیک از شرایط محیط مورد پژوهش و بررسی قرار می دهند.

.2در روانشناختی محیط به آداب ، رسوم ، ارزشها و معیارهای اجتماعی و فرهنگی توجه می شود .

.3 برخی عقیده دارند مبانی نظری روانشناسی محیط هنوز تکمیل نشده است و این هدف از طریق تجربه و پژوهش میسر می شود و به این دلیل نمی توان تعریف دقیق و جامعی برای این رشته تخصصی ارائه کرد. گیفورد - 1997 - روانشناسی محیط را - بررسی متقابل بین فرد و قرارگاه فیزیکی وی - تعریف می کند . به عقیده وی ، در چنین تأثیر متقابلی ، فرد محیط را دگرگون می کند و همزمان ، رفتار و تجارب وی به وسیله محیط دگرگون می شود . منظور از قرارگاه فیزیکی ، فضای فیزیکی با هدف های کاربردی و سازمانی تعریف شده است ، مانند مدرسه که محل تعلیم و تربیت است. - - 2 به طور خلاصه ، در روانشناسی محیط ، رفتار در تعامل با ابعاد فیزیکی - معماری یا نمادی محیط مورد بررسی قرار می گیرد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید