بخشی از مقاله

چکیده

در سالهاي اخیر ایجاد تشکلهاي آببران، مجراي اصلی انتقال مدیریت آبیاري از بخش دولتی به مصرفکنندگان آب بوده است. در صورت ناکارآمدي این تشکلها، مشارکت در بهرهبرداري از تاسیسات آبیاري از سوي کشاورزان مورد استقبال نخواهد بود و این درحالی است که بخش دولتی در تأمین سرمایه و ایجاد تشکیلات جایگزین با چالشهاي جدي روبرو است. این مقاله تجربه تشکیل تعاونیهاي آببران در شبکه آبیاري تحت فشار فیضآباد الشتر را بر اساس فنون ارزیابی مشارکتی روستایی مرور مینماید.

مراحل ایجاد تشکل آببران در قالب شرکتتعاونی شامل؛ شناخت و از میان برداشتن موانع مشارکت، شناسایی کشاورزان تحت پوشش، اطلاعرسانی براي عضوگیري و کاندیداتوري، برگزاري مجمع عمومی و انتخاب هیأت مدیره، پیگیري اداري ثبت شرکت، توانمند سازي از طریق برگزاري دورهاي آموزشی، رفع نقص و تحویل تأسیسات شبکه بوده است. همچنین پیشنهادهایی براي تثبیت و کارآمدي این تشکلها در این مقاله ارائه شده است.

واژههاي کلیدي: ارزیابی مشارکتی، توانمندسازي، تشکلآببران، آبیاري تحت فشار

مقدمه

بهطور کلی مدیریت آبیاري و زهکشی از طریق سه بخش عمومی - دولتی - ، بخش خصوصی و تشکلهاي خصوصی - آببران - امکانپذیر است. روش سوم در حال حاضر از آنرو به جریان اصلی مدیریت آبیاري تبدیل شده که مدیریت دولتی ناکارامد بوده و مدیریت بخش خصوصی با ساختار فعلی مدیریت آبیاري، که در برگیرنده تعداد فراوانی از کشاور زان کوچک است، تناسب ندارد. از سوي دیگر، مدیریت آبیاري مشارکتی که مبتنی بر مدیریت آبیاري و زهکشی از طریق سازمان بهرهبرداران آب است، براین موضوع تاکید دارد که استفادهکنندگان از آب و آببران در تمامی مراحل و سطوح مدیریت آبی درگیر شوند.

مهمترین انگیزههاي ایجاد مدیریت مشارکتی آبیاري در کشورهاي مختلف دنیا شامل کمبود سرمایهگذاري دولت در بخش آبیاري، نگهداري نامناسب سیستمهاي آبیاري، عدم توانایی دولت در جمعآوري سرمایه کافی براي مصرفکنندگان آب و عملکرد ضعیف ﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎي آبیاري میباشند.تشکلهاي آببران یکی از الگوهاي تشکیل و توسعهي بازار آب و مجراي انتقال مدیریت آب از بخش دولتی به مصرف کنندگان آب است.

با توجه به اینکه شکلگیري چنین تشکلی براي اعضا هزینههاي خارجی و تصمیم گیري در بر دارد، ممکن است در صورت کارآیی پایین و عملکرد ضعیف، با استقبال کشاورزان براي مشارکت در فرآیند انتقال مدیریت آبیاري روبرو نشود. هزینه تصمیمگیري شامل هزینهي زمان، فرصت و منابعی است که اعضا باید صرف کنند تا به تصمیمها و توافقهاي مشترك برسند. هزینهي خارجی در برگیرنده هزینههاي سرمایهگذاري و تأسیساتی است که باید انجام دهند تا به هدف اجتماع خود برسند.

تلاشهاي زیادي در کشورهاي مختلف دنیا جهت انتقال حقوق و مسؤولیتهاي مدیریت سیستمهاي آبیاري از دولت به بخش خصوصی و یا ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎي محلی صورت گرفته اﺳﺖ ؛ گیجر و همکاران انتقال مسوولیتها از سوي سیاستگذاران بهعنوان روشی براي کاهش فشار بر منابع مالی دولتها، بهبود عملکرد کشت آبی و اطمینان از پایداري بلندمدت سیستمهاي آبیاري در نظر گرفته میشود.

انتقال مدیریت آبیاري دستاوردهایی نظیر کاهش مشکلات کم آبی، تأمین آب در طول مراحل رشد گیاه، افزایش عملکرد محصولات و مازاد عرضه آب و در نتیجه بهرهبرداري بهینه از منابع آب و افزایش درآمد و عملکرد را در پی دارد علاوه بر آن سبب کاهش هزینههاي بهرهبرداري و نگهداري و پرسنلی، افزایش روحیه همکاري و ﺗﻌﺎون بین کشاورزان و دولت، افزایش احساس مسؤولیت و مالکیت کشاورزان نسبت به استفاده از شبکه آبیاري و حفاظت از آنها و توزیع بهتر آب خواهد شد.

موفقیت و کارآمدي تشکلهاي آب بران در گرو تشکیل موفق و مبتنی بر زمینهیابی و مطالعه آنان است. شواهد نشان داده است اگر مطالعات زمینهیابی تشکیل تشکلهاي آببران بهطور شایسته و بایسته مورد توجه قرار نگیرد، ایجاد، تشکیل، استمرار و تثبیت آنان در جوامع روستایی و کشاورزي با شکست مواجه خواهد شد. این مقاله شرح اقدامات و فعالیتهاي تسهیلگري اجتماعی در راستاي ایجاد و آموزش تعاونیهاي آببران جهت مدیریت بهرهبرداري و نگهداري شبکه فرعی آبیاري بارانی دشت الشتر در محدوده فیض آباد میباشد.

کلیه گام هاي پیموده شده در این راستا با رویکرد مشارکتی بوده است. بطوریکه در کلیه مراحل حضور و درگیر نمودن اکثریت بهرهبرداران مدنظر بوده است. اتخاذ رویکرد مشارکتی جهت توانمندسازي بهرهبرداران و ظرفیتسازي منابع انسانی در جامعه محلی بوده است.

منطقه مورد مطالعه

شبکه آبیاري دشت الشتر در محدوده فیض آباد در شمال استان لرستان واقع شده و مساحت آن در طرح اولیه 3200 هکتار بوده است. محل تأمین آب این شبکه از بند انحرافی ایجاد شده بر روي روخانه دوآب میباشد. آب منحرف شده توسط این بند به وسیله سه ایستگاه پمپاژ در طول دشت منتقل میشود. سامانه انتقال ترکیبی از خطوط لوله و کانالهاي بتنی است و به ازاي هر ناحیه زراعی، یک آبگیر و سازههاي مربوطه تعبیه شده است. براي بخشی از نواح ی زراعی در این شبکه روش آبیاري سطحی و براي بخش اعظم آن روش آبیاري بارانی کلاسیک ثابت با آبپاش متحرك طراحی شده است.

روششناسی تشکیل تعاونیهاي آببران در شبکه آبیاري تحت فشار

بنابر تعریف نظام بهرهبرداري از آب کشاورزي عبارت است از رویه هاي حقوقی و عرفی در فراهم آوردن، تأمین، انتقال و توزیع آب بین بهرهبرداران کشاورزي، نحوه تأمین نیاز آبی گیاهان وساماندهی مناسب عوامل انسانی و نیروي کار در این خصوص است. این مطالعه با استفاده از روشهاي تعریف شده در رهیافت مشارکتی انجام گرفته است. روشهاي بکار گرفته شده در برگیرندهي فنون ارزیابی مشارکتی روستایی6 است که برحسب مورد و در مواقع ضروري از دیگر روشهاي کیفی از قبیل مشاهده مشارکتی، روشهاي اسنادي و مصاحبه و تکمیل پرسشنامه هاي باز نیز استفاده شده است.

بخش دیگري از اطلا عات مورد نیاز در موقع لزوم با مراجعه به ادارات و سازمانهاي دولتی ذیربط مانند بخشداري مرکزي شهر سلسله، اداره تعاون، کار و ر فاه اجتماعی، مدیریت جهاد کشاورزي شهرستان سلسله و مرکز خدمات و ترویج کشاورزي ذیربط، شوراهاي اسلامی و دهیاريهاي روستاهاي تحت پوشش و همچنین بررسی گزارشهاي مطالعات و فعالیتهاي پیشین جمعآوري و استخراج شده است. هدف اصلی از انجام این فعالیتها سازماندهی اجتماعی بهرهبرداران با ایجاد تشکلهاي آببران بوده و اهداف دیگري نیز همچون بهبود و توسعه نظام بهرهبرداري از آب، توانمندسازي و ظرفیتسازي جوامع محلی در ارتقاي بهره-وري، تفاهم متقابل جوامع محلی و ارکان طرح و نیز نظاممند کردن مطالبات مردمی در پهنه هاي آماده اجرا با ایجاد نظارت اجتماعی در قالب تشکلها در آن دنبال شده است.

پس از تحلیل موقعیت منطقه و آسیبشناسی اقدامات پیشین اجتماعی، برنامهریزيهاي لازم بهمنظور تشخیص و اجراي راﻫﮑﺎرﻫﺎي مؤثر با توجه به زمان در اختیار انجام گرفت. بدین منظور با اطلاعات به دست آمده از ارزیابیهاي سریع روستایی7، برنامه عملیاتی8  تدوین گشت. در اولین گام تیم اجتماعی که بتواند با استفاده از رویکردهاي مشارکتی و حضور و ارتباط مستمر با جامعه محلی به ویژه خ برگان، مطّلعین و افراد کلیدي، اهداف طرح را پیش ببرد، سازماندهی گشت. دو کارشناس با تخصصهاي آبیاري و زهکشی - کارشناس ارشد و توسعه روستایی - و سنجش از دور و GIS و یک تکنسین جهت امور دفتري در این زمینه به کار گرفته شدند و دیگر کارشناسان به طور مقطعی و بنا بر ضرورت با تیم اجتماعی همکاري داشتهاند.

تیم اجتماعی با ورود به منطقهي طرح، با برگزاري جلسات مشورتی با کارفرمایان و همکاران فنی دستگاه نظارت مقیم از کم و کیف روند اجرا، مشخصات، مهمترین فاکتورهاي بازدارنده، نحوه و عوامل بهرهبرداري در شرایط کنونی و فعالیتهاي اجتماعی پیشین، اطلاعاتی به دست آورد. سپس با شناسایی روستاهاي محدوده طرح، محدوده اراضی تحت مالکیت مربوط به هر روستا استخراج شده و با توجه به نواحی تحت پوشش هر یک از آبگیرها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

پس از آن کارشناسان با حضور در روستاهایی که شرکت آب منطقهاي در اراضی متعلق به آنان شبکهي فرعی آبیاري بارانی اجرا نموده درباره آبیاري بارانی، چگونگی اجرا، مشارکت آنان و علل عدم بهرهبرداري از آن تاکنون، بطور تصادفی در خیابانهاي روستا با کشاورزان گفتگو کرده و دیدگاه هاي آنان را در این موارد جویا شدند. اولین چیزي که در گفتگوهاي اولیه نمایان و ملموس بود، سطح اعتماد پائین روستائیان به شبکه و عوامل اجرا و نظارت آن و همچنین ضعف روحیهي خودباوري جامعه بومی جهت به دست گرفتن مدیریت بهرهبرداري و نگهداري از شبکه بوده است.

طولا نی شدن روند اجراي شبکه اصلی و سپس فرعی در طول بیش از ده سال گذشته، فقدان دفتر تسهیلگري اجتماعی و مشارکت مردمی در طول اجراي شبکه فرعی آبیاري با هدف ایجاد ارتباط مستمر بین ارکان پروژه و عموم بهرهبرداران باعث و عامل ایجاد بیاعتمادي، معارضتهاي مردمی، چالشهاي اجتماعی شده بود. همچنین دانش و اطلاعات پائین نسبت به شبکه تحت فشار و مزایا و محدودیتهایش به این مسئله دامن زده بود.

بطوري که در اولین روز حضور تسهیلگران در میان مردم، آنان ساعتها به مطرح نمودن گلایهها، پرسشهاي متعدد و درخواستهاي خود که برآورده نگردید، پرداختند. عدم بکارگیري کارشناس تسهیلگري اجتماعی جهت همراه ساختن جامعه محلی با ارکان پروژه و هدایت مطالبات در راستاي منافع کلان دلیل دیگري بر نا آشنایی و عدم احساس مسئولیت حقیقی کشاورزان در قبال تأسیسات اجرا شده و حفاظت از آنها بوده که علائم آن در گفتارهاي روستائیان به وضوح قابل لمس بوده است.

اطلا عات و سوابق موجود در کارگاه در مورد اقدامات پیشین اجتماعی براي ساماندهی نظام بهرهبرداري با تشکیل شرکتهاي تعاونی آببران در محدودهي تحت پوشش شبکه آبیاري و انتقال مسئولیت آبیاري به ذينفعان نشان میدهد که عواملی مانند عدم پیوستگی و منقطع بودن فعالیتها و عدم نیازسنجی آموزشی در میان کشاورزان منطقه نتوانسته منجر به توانمندسازي، سازماندهی اجتماعی بهرهبرداران و اثرات بهبودبخش گردد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید