بخشی از مقاله
چکیده
در بسیاري از کشورهاي جهان سوم، حضور در بازار جهانی و بهرهگیري از مزیت تجارت خارجی راهگشاي توسعه اقتصادي میباشد بنابراین بررسی تابع تقاضاي واردات، اهمیت خاصی در شناخت الگوي تجارت خارجی کشور دارد. هدف از این تحقیق، شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر تقاضاي واردات کل در ایران طی دوره 1389-1358 میباشد. متغیرهاي معرفی شده در مدل واردات کل کالا، تولید ناخالص داخلی بدون نفت، درآمدهاي نفتی و قیمتهاي نسبی - نسبت کالاهاي وارداتی به کالاهاي تولید شده در داخل - هستند. براي آزمون تجربی از مدل خودهمبستگیبرداري - - VAR استفاده شده است.
نتایج نشان از وجودکی بردار همانباشتگی در بلندمدت داردبر. اساس این بردار، اثر تولید ناخالص داخلی بدون نفت و درآمدهاي نفتی بر واردات مثبت و اثر قیمتهاي نسبی منفی است. در این مقاله، آثار تکانههاي مختلف اقتصادي بر تقاضاي واردات در طول زمان و میزان تغییرات متغیرها بر تقاضاي واردات با روش تجزیه واریانس خطاي پیشبینی مورد بررسی قرار گرفته است.
نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داده است که درآمدهاي نفتی بیشترین درصد تغییرات واردات کل را در ده دوره آینده بهخود اختصاص میدهد. پس از آن در کوتاهمدت و میانمدت، قیمتهاي نسبی ولی در بلندمدت، تولید ناخالص داخلی بدون نفت بیشترین سهم را در نوسانات واردات دارا هستند.
واژگان مهم: تقاضاي واردات، قیمتهاي نسبی، مدل خودهمبستگی دارد.
مقدمه
در قالب اقتصاد جهانی، واردات نقش مهمی در تعیین استراتژي توسعه اقتصادي ایفا مینماید. براي اتخاذ یک استراتژي توسعه اقتصادي، لازم است بخش تجارت خارجی مورد توجه و دقت بیشتري قرار گیرد، زیرا تنها در سایه شناسایی ساختار بازرگانی خارجی کشور است که میتوان استراتژي اقتصادي را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
واردات از یک طرف عاملی تأثیرگذار بر تولید ناخالص داخلی و از طرف دیگر عاملی مؤثر بر تراز پرداختهاي هر کشور میباشد. بنابراین هر تغییر و تحولی در حجم واردات کشور، بر تولیدات داخلی و در نهایت بر توسعه کشور تأثیرگذار است.
بنابراین در تجزیه و تحلیل مسایل اقتصاد کلان و سیاستگذاري اقتصادي، بررسی و برآورد تابع تقاضاي واردات از اهمیت خاصی برخوردار است. بهویژه بررسی ثبات مدل برآورد شده در بلندمدت بر اهمیت آن خواهد افزود زیرا میتوان بر اساس نتایج بهدست آمده، سیاستهاي لازم را اتخاذ نمود. برایناساس هدف از این تحقیق، بررسی عوامل مؤثر بر تقاضاي واردات کل در ایران طی سالهاي 1358 تا 1389 است.
این مطالعه در ابتدا به روش کتابخانهاي صورت میگیرد و مبانی تئوریک و مطالعات مرتبط با موضوع، گردآوري و بررسی میشوند. سپس به این پرسش اصلی پرداخته میشود که مهمترین عوامل مؤثر بر تقاضاي واردات کل در ایران کداماند؟ در این ارتباط فرضیات تحقیق به شرح زیر مطرح میشوند: -1 افزایش تولید ناخالص داخلی بدون نفت اثر منفی بر تقاضاي واردات در ایران میگذارد؛ -2 قیمتهاي نسبی اثر منفی بر تقاضاي واردات در ایران میگذارد؛ -3 رابطه مثبت بین درآمدهاي حاصل از صادرات نفت و واردات کل در ایران وجود دارد.
در انتها بهمنظور پاسخ به پرسش اصلی تحقیق و بررسی فرضیات مطرح شده، تحلیل آماري و برآورد تجربی صورت میگیرد. کلیه آمار و اطلاعات مورد نیاز از گزارشات اقتصادي و ترازنامههاي بانک مرکزي جمهوري اسلامی ایران که هر ساله منتشر میشوند، استخراج شده است. سپس با استفاده از تکنیکهاي جدید اقتصادسنجی، یعنی مدل خودهمبستگیبرداري، مدل مورد نظر برآورد شده و فرضیات تحقیق بررسی میشوند.
بررسی بازرگانی خارجی ایران
واردات یک کشور از یکسو نشاندهنده امکانات و ظرفیت اقتصاد جهانی در تولید کالاها و از سوي دیگر نشاندهنده میزان نیازهاي اقتصاد داخلی کشور است. با توجه به این نیازهاي اقتصاد داخلی است که هر کشوري اقدام به تأمین نیازهاي خود از کشورهاي دیگر از طریق واردات مینماید. کیفیت و کمیت واردات ایران نیز متأثر از این نیازها و تغییرات و تحولات اقتصاد جهانی است.
واردات که بهتدریج اهمیت خاصی در اقتصاد ایران مییافت، با پیدایش نفت مرحله تازهاي را پشت سر گذاشت و ازآنجاکه درآمدهاي نفتی قادر به تأمین میزان قابلتوجهی از واردات بود بهتدریج بر میزان آن افزوده شد. با توجه به روندي که بازرگانی ایران و بهویژه واردات در طول چند دهه گذشته داشته و در سالهاي اخیر ادامه داشته است، میتوان روند واردات را در ایران بررسی نمود.
ایران در تاریخ معاصر، دو بحران شدید را در تراز پرداختها تجربه کرده است: ابتدا در جریان ملیشدن صنعت نفت در دوره مصدق؛ و دومی پس از انقلاب اسلامی. در هر دو بحران، واکنش سریع دولت، توسل به کنترل مستقیم واردات از طریق محدودیتهاي مقداري و پروانههاي وارداتی بوده است.
دولت جمهوري اسلامی ایران، تا کنون بیشتر متکی بر سیاست محدودسازي واردات بوده است که بر اساس آن براي تطابق میزان واردات با درآمد ارزي حاصل از صادرات نفتی و غیرنفتی، بودجه ارزي بهصورت سالانه تهیه و تنظیم میشود. طبق این سیاست، میزان - مورد انتظار - دسترسی به ذخایر ارزي خارجی، میزان واردات را تعیین میکند.
بهعبارت دیگر، در اقتصاد ایران همیشه میزان متغیر درآمد ارزي دولت، مسئله اصلی و تعیینکننده در روند تغییر در سایر عوامل اقتصادي بوده است و به اصطلاح »ارز« تعیینکننده »سیاست اقتصادي« بوده است. - ابریشمی، - 1375 پس از پیروزي انقلاب بهدلیل دگرگونیهاي سیاسی و اقتصادي و رکود نسبی برخی از فعالیتهاي اقتصادي، میزان واردات در سالهاي 1358-1357 کاهش یافت که عمدهترین دلیل آن، کاهش ثبت سفارش کالا از طرف بخش خصوصی بوده است. در واقع در طی این سالها، هم واردات و هم تولید ناخالص داخلی بدون نفت، سیر نزولی داشته است. در سال 1359 ارزش واردات رشد کرد که این امر ناشی از بالا رفتن قیمت کالاهاي وارداتی در پی تحریم اقتصادي ایران از جانب آمریکا و ژاپن و بعضی کشورهاي اروپایی بود. بهعلاوه، بروز جنگ و از دست دادن برخی بنادر و افزایش هزینههاي حملونقل نیز تأثیرگذار بود.
با کاهش درآمدهاي ارزي ناشی از فروش نفت از سال 1363، واردات کالاها محدود گردید و این روند کاهش با نوسانات ناچیزي تا پایان سال 1367 ادامه یافت. کمترین میزان واردات در سالهاي بعد از انقلاب اسلامی مربوط به سال 1367 میباشد که علت آن را میتوان بحرانهاي موجود در بازار ارز و خاتمه جنگ عنوان کرد. از سال 1368 با افزایش درآمد نفت؛ روند صعودي واردات کالا آغاز گشت که در سال 1369 این روند شدت یافت.
طی سالهاي 1376-1368 شاهد روند افزایش تولید ناخالص داخلی و واردات بودیم که علت آن، واردات جهت تأمین نیازهاي بخش صنعت و دیگر بخشها براي به حرکت درآوردن چرخهاي تولید کشور بود. در سال 1372 با اعمال سیاست یکسانسازي نرخ ارز، تحولات عمدهاي در بخش بازرگانی خارجی بهوقوع پیوست و واردات کالا نسبت به سال قبل کاهش یافت.
در سال 1373 به علت سیاستهاي نرخ ارز و ثبات اقتصادي و وضع پیمان ارزي مقررات، واردات و صادرات سختتر شد و واردات کاهش یافت. در سال 1375 تولید ناخالص داخلی بدون نفت، افزایش یافت همچنین همگام با افزایش درآمدهاي ارزي حاصل از صادرات نفت، واردات نیز افزایش یافت. - گزارش اقتصادي، - 1376 در سال 1376 سیاستهاي ارزي و بازرگانی خارجی کشور در جهت اهداف مورد نظر در سال قبل تداوم یافت. در سال 1378 کاهش اندکی در واردات اتفاق افتاد و در نهایت از سال 1379 به بعد، واردات دوباره افزایش یافت.
تکیه بیش از حد اقتصاد ایران به صادرات نفت موجب گردیده است کلیه بخشهاي اقتصادي کشور با توجه به درآمدهاي حاصل از صادرات نفت به واردات از خارج متکی باشند. بنابراین ملاحظه میگردد که واردات ویژگی اساسی بازرگانی خارجی کشور میباشد و اتکاء شدید واردات به درآمدهاي نفتی از ویژگیهاي مهم الگوي واردات کشور میباشد. بههمین دلیل، واردات، تابع مستقیمی از میزان درآمدهاي ارزي حاصل از صادرات نفت میباشد و در سالهایی که درآمدهاي نفتی کاهش یافته واردات به میزان چشمگیري کاهش مییابد. این مسئله همواره مشکلات بسیاري را از لحاظ عرضه و قیمت کالاها در داخل کشور بهوجود میآورد.
از اوایل دهه 1380 با افزایش قیمت جهانی نفت، ایران به درآمد قابلتوجه ارزي دست یافت و این پدیده در الگوي مصرفی ایران بهویژه در مورد
کالاهاي وارداتی، تغییرات فراوانی ایجاد نمود. در نمودارهاي شماره - 1 - و - 2 - روند واردات و درآمدهاي نفتی ایران طی سالهاي 1389-1358 نشان داده شده است. همانطورکه مشاهده میشود، روند واردات با روند درآمدهاي نفتی همخوانی دارد. معمولا همزمان با افزایش درآمدهاي نفتی در ایران، واردات کل نیز زیاد شده است و بر عکس.
نمودار شماره : - 1 - روند واردات کل طی سالهاي 1389-1358
نمودار شماره : - 2 - روند درآمدهاي نفتی طی سالهاي 1358-89