بخشی از مقاله

چکیده

بستر افزایش توجهات بین المللی به محیط زیست و مسائل مربوط به کیفیت زندگی، تلاش برای دستیابی به پایداری اجتماعی در بین محلات اهمیت ویژه ای یافته است در واقه می توان گفت از ابتدای قرن بیست و یکم، نگاه توسعه پایدار صرفا توجه به ابعاد زیست - محیطی و یا اقتصادی نیست، بلکه مباحث اجتماعی دریچه جدیدی را در رسیدن به توسعه پایدار برای ما گشوده است.

پایداری اجتماعی به عنوان یک جزء اساسی از توسعه پایدار مورد توجه ویژه سیاست مداران و برنامه ریزان قرار گرفته لست. امروزه مفهوم توسعه پایدارتقریباً1 یکی معنای ضمنی و صرفاً زیست محیطی سازمان یافته نیست بلکه بنا به تعریف سازمان ملل در یک رشته کنفرانس ها و اجلاس های ترتیب داده شده، عبارتی نظیر "توسعه پایدار زیست محیطی"، "توسعه پایدار اجتماعی" ، "توسعه پایدار اقتصادی" را هم می توان برای آن به کار برد.

از آنجا که در فرآیند برنامه ریزی شهری توجه به مباحث اجتماعی اجتناب ناپذیر و جزء جدایی ناپذیر طرح های شهری محسوب می شود، با تعیین ابعاد پایداری اجتماعی می توان رویه های موثر بر موفقیت طرح های توسعه پایدار را بررسی کرد. لازم به ذکر است که گفته شود که توسعه پایدار برای تمامی بخش های جوامع انسا نی ضرورتی انکار ناشدنی است، لیکن جوامع شهری، با توجه به شرایط و وضعیت کنونی، اولویت دارند. هدف از این پژوهش بررسی مولفه های پایداری اجتماعی و میزان تاثیر این مولفه ها - در صورت تحقق - در دست یابی به توسعه پایدار است.

مقدمه

توسعه روزافزون جامعه شهری، متاثر از رشد بی رویه جمعیت و مهاجرت، به ساخت و سازهای بدون برنامه ریزی و گسترش مهار نشدنی شهرها منجر شده و تغییرات زیادی در ساخت فضایی آنها به وجود آورده است که لزوم هدایت آگاهانه و طراحی فضای زیست مناسب برای شهرها را به دنبال داشته است. با این نرخ بالای شهرنشینی، رشد فزاینده برنامه های توسعه - چه آگاهانه و چه خودبه خودی - در دهه 1970 به هشدارهای زیست - محیطی، اقتصادی و اجتماعی منجر شد. در پاسخگویی به مسائل و بحرانهای ناشی از اتفاقات فوق الذکر، مفاهیم و رویکردهای جدیدی برای توسعه های آتی مطرح گردید که می توان توسعه پایدار2، عدالت زیست - محیطی3 ، شهرنشینی جدید و اخیرا نیز توسعه هوشمند4 را نام برد

مطرح شدن توسعه پایدار به عنوان شعار اصلی هزاره سوم نیز ناشی از تأثیرات شهرها بر گستره زیست کره و ابعاد مختلف زندگی انسانی است. بدون شک، بحث از پایداری و توسعه پایدار بدون توجه به شهرها و شهرنشینی بی معنا خواهد بود. شهرها به عنوان عامل اصلی ایجاد کننده ناپایداری در جهان به شمار می روند و در واقع، پایداری شهری و پایداری جهانی هر دو مفهومی واحد هستند. بر این اساس، با توجه به پیچیدگی ذاتی شهرها و ابعاد مختلف تاثیرگذاری آنها، شناخت عوامل اصلی و کلیدی در جهت دستیابی به پایداری شهری ضروری به نظر می رسد. در این راستا، رضایتمندی شهرنشینان از وضعیت موجود شهرها و توجه به خواسته ها و نیازهای آنان می تواند مدیران شهری را در دستیابی به پایداری بیشتر شهرها، بویژه پایداری اجتماعی یاری رساند.

اندیشه توسعه پایدار سابقه چندانی در حقوق بین الملل ندارد . برای نخستین بار در سال 1983 مجمع عمومی سازمان ملل متحد »کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه « را تشکیل داد که « در آن، سندی تأثیرگذار به نام »آینده مشترک ما« توسط گروهالم برونتلند6، نخست وزیر وقت نروژ، ارائه شد. این گزارش خواستار توسعه پایدار به عنوان مبنای هر فعالیت اقتصادی انسانی با تمرکز بر نگرانی جدی نسبت به محیط زیست و پیوند آن با تلاش برای بالا بردن سطح زندگی فقرا در جهان بود

به این ترتیب توجه به توسعه پایدار از دهه هشتاد میلادی به این سو به یکی از دغدغه های اصلی جامعه بین المللی تبدیل گشت و پس از ارائه گزارش نهایی برونتلند در سال1987 ، در کانون توجهات بین المللی قرار گرفت.

یک سال پس از آن، مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامه ای تصویب کرد و خواستار تشکیل کنفرانسی در مقرسازمان ملل متحد درخصوص محیط زیست و توسعه گردید و در نهایت پس از دو سال بررسی مداوم و اظهارات بحث برانگیز در این خصوص، سرانجام کنفرانس مورد نظر در ژوئن 1992 در بیستمین سالگرد کنفرانس استکهلم در مورد محیط زیست در ریودوژانیرو برگزار گردید

ثمره این کنفرانس طرح مجدد و تأکید بر مفهوم » توسعه پایدار « در قلمرو حقوق بین الملل بود؛ مفهومی که گرچه از همان آغاز حرف و حدیث هایی را به همراه داشته، اما از آ نجا که در کانون پیوند میان مباحث اقتصادی، دغدغه های زیست محیطی و اصول بنیادین حقوق بشر قرار دارد

نیازمند تأملی جدی است و حقوق بین الملل معاصر نمی تواند نسبت به مبانی نظری آن یا تجلی آن در رویه بین المللی بی تفاوت باشد.

مبانی نظری

در مقام تعریف می توان پایداری اجتماعی را به این صورت تعریف کرد: پایداری اجتماعی با عنوان زندگی سالم، بارور و هماهنگ با طبیعت تعریف شده است . دراین تعریف، به بقا و حیات انسان توام با تأمین نیازهای انسانی و همگام با حفظ کیفیت محیطی و مرتبط با نظام های اقتصادی در جهت حصول به بالاترین سطح رضایت از زندگی اشاره شده است. بستر سازی برای ظهور و بروز خلاقیت ها ، بسیج همه مردم برای تأمین اهداف توسعه پایدار و نیز اطمینان از آینده ای بهتر برای همه با تأکید بر رفاه مردم بومی و نقش حیاتی آنان در مدیریت محیطی و توسعه، از ارکان تعریف پایداری اجتماعی است 

"درک لانگ"10 در تعریف پایداری اجتماعی برخواست مردم برای زندگی در یک مکان معین اشاره داشته و بر توانایی در جهت استمرار چنین روندی هم در حال حاضر و هم در آینده تأکید می کند، بنابراین تداوم استقرار مدم در یک مکان مشخص و داشتن حق انتخاب مکان برای زندگی، در این تعریف از الزامات پایداری اجتماعی است

به طور کلی می توان گفت که پایداری اجتماعی که با شاکله اصلی آن یعنی ثبات و بقا مورد سنجش و ارزیابی قرار می گیرد که عبارت است از: تأمین شرایط بهتر زندگی که در آن توازن، هماهنگی، مطلوبیت و برابر عادلانه - یا زمینه های لازم برای زندگی همراه با سلامت، امنیت، آرامش ، نشاط ، خلاقیت و زیبایی - پدیدمی آید. در تبیین ارزیابی پایداری اجتماعی شاخص هایی چون: احساس بهتر بودن، کیفیت ارتباطات افراد با خانواده، دوستان، همکاران و اجتماع، نشانه های روانی شامل: اضطراب، افسردگی، ترس و میزان محرومیت نسبی، کیفیت محیط پیرامونی زندگی برای زیست، میزان رضایت از درآمد، نوع شغل و یا رضایت شغلی و مانند اینها مورد ارزیابی قرار می گیرند

امروزه مفهوم توسعه پایدار11تقریباً یکی معنای ضمنی و صرفاً زیست محیطی سازمان یافته نیست بلکه بنا به تعریف سازمان ملل در یک رشته کنفرانس ها و اجلاس های ترتیب داده شده، عبارتی نظیر "توسعه پایدار زیست محیطی"، "توسعه پایدار اجتماعی" ، "توسعه پایدار اقتصادی" را هم می توان برای آن به کار برد . این عبارت منعکس کننده یک نوع تقسیم بندی ساماندهی شده به وسیله سازمان ملل و ساختارهای دولتی و دانشگاهی آن است. توسعه پایدار از منطقی کارآمدبرخوردار خواهد بود که سه بعد آن یعنی اقتصاد، محیط زیست و اجتماع در ارتباط متقابل با هم موردبحث و توجه قرار گیرند

پایداری شاملسه بعد اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی می باشد که به طور مختصر به هر کدام از آنها خواهیم پرداخت. مراد از پایداری اقتصادی حفظ سرمایه اقتصادی است. با این وجود پایداری اقتصادی را می توان براساس ارزش افزوده درآمد تعریف کرد، همانطور که هیک12 به شکل زیر تعریف کرده است: " میزانی که هر فرد می تواند طی یک دوره مصرف کند و درانتهای دوره از نظر رفاهی همان وضع آغاز دوره را داشته باشد

امروزه به پایداری زیست محیطی نسبت به پایداری توسعه انسانی دراین سیاره توجه بیشتری می شود که این امر به دلیل رشد جمعیت، مصرف منابع، تهی سازی ذخایر مناب طبیعی و تجدیدپذیری بالقوه آنها بوده است. در عین حال، این عوامل باعث تولید بیشتر مواد زائد شده است که خود سبب تخریب بیشتر سیستم های طبیعی و خاتمه عمر فرآیندهای حمایتی ضرورتی مانند چرخه کربن و حفظ اوزن استراتوسفر می گردد. در حقیقت، صدمات حاصل از مصرف منابع و آلودگی در طی سال ها روی هم انباشته شده است و فقط با اندوختن سرمایه ها می توان این عوامل را در سال های آینده محدود کرد

بیتلی13 به روشنی بیان نموده است که باید به پایداریف یک جزء اجتماعی قوی ملحق نمود تا یک الگوی بادوام داشته باشیم و چنین استدلال نمود که در جوامع پایدار باید به طور برابر به مسائل اجتماعی و انسانی همگام با موضوعات اکولوژیک توجه نمود

بنا به نظر کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه - 1987 - یک دیدگاه پایداری به عنوان یک جامعه با سه جنبه پایدار، ارائه شده است. تمامی تأثیرات زیست محیطی و تعاملات اقتصادی نتیجه ارزش های اجتماعی است. سپس وزن خالص تعاملات اقتصادی. در این سیستم، تعاملات اجتماعی مبتنی بر پول است و آنها را می توان با سیستم های دیگر اجتماعی مانند ارزش ها، قوانین، اخلاق و فرهنگ تنظیم کرد.

در نهایت، تمام این فعل و انفعالها در محیط به وجود می آید و اثرات زیست محیطی رخ می دهد که به دلیل هزینه های اقتصادی پیگیری که در نظر گرفته می شود بیش از حد بزرگ تحت ارزش ها و اولویت های جامعه یکی از ویژگی های عصر ما شهرنشینی و افزایش جمعیت شهرها و به تبع آن توسعه شهرای کوچک و بزرگ است به طوری که امروزه بیشتر مردم در شهرها زندگی می کنند. به هر حال با توسعه شهرها و تمرکز فعالیت های صعتی و اقتصادی در مراکز شهری، توجه به اصل پایداری اجتماعی به مراتب ضرورت بیشتری پیدا میکند.

-1پایداری

-1-1معنای لغوی پایداری

کلمه پایا به معنی ثابت، باقی و پاینده و پایدار به معنی ثابت، با ثبات، دائم، باقی، استوار پابرجا، جاودان، ماندنی در مقابل رفتنی به کار رفته است - مفیدی؛ اخترکاوان - و در فرهنگ دهخدا کلمه پایداری به معنی بادوام و ماندنی ذکر شده است

واژه پایدار امروزه به طور گسترده به منظور توصیف جهانی آن، که در آن نظام های انسانی و طبیعیتواماً بتوانند تا آینده ای دور ادامه حیات دهند به کار گرفته می شود

پایداری به عنوان وجه وصفی توسعه، وضعیتی است که در آن مطلوب بودن و امکانات موجود در طول زمان کاهش پیدا نمی کند، و بر حمایت یا دوام بلندمدت دلالت می کن و در زبان لاتین ریشه لغوی و عبارات مرتبط با پایداری تحت عناوین: Sustain :حمایت، زنده نگه داشتن، ادامه دادن مستمر می باشد. :Sustainable پایداری، صفتی که چیزی را توصیف می کند که باعث آرامش و تغذیه و تأمین زندگی و در نتیجه به تداوم زندگی و طولانی کردن آن منجر می شود.

-2-1مفاهیم پایداری

از دیدگاهی دیگر می توان گفت توسعه پایدار زمانی تحقق می یابد کهمؤلّفه های اقتصاد، محیط و اجتماع در تعامل با یکدیگر باشند

شکل : - 1 - دیاگرام عوامل موثر و تشکیل دهنده پایداری

پایداری را باید توانمندی رفع نیازهای مادی و معنوی امروزه با احترام به نسل های آینده و حفظ و بقاء منابع برای نسل های آینده دانست که در این مفاهیم اصول حفاظت از محیط زیست و اصول همساز با طبیعت از یک سو، همچنین پیش رو داشتن الگوهای بومی و منطق های و از طرفی دیگر مفاهیم وایسته به اخلاق و تعهد با رویکرد عدم تخریب منابع برای آیندگان، سه رأس مثلث پایداری را تشکیل می دهند

-3-1معماری پایدار

در مباحث معماری پایدار که زیرشاخ های از توسعه پایدار است هدف، یافتن راه حل های معمارانه برای تأمین شرایط زیستی مناسب با به کارگیری روش های طراحی اقلیمی و بهره گیری از مصالح بوم آورد است تا از اثرات منفی معماری موجود بر محیط زیست کاسته شود

منظور از معماری پایدار طراحی ساختمان هایی است که از نظر انرژی و بهره برداری از منابع طبیعی کمترین آسیب را بر محیط زیست تحمیل کند. ساختمانی که کمترین ناسازگاری و مغایرت را با محیط طبیعی پیرامون خود و در پهنه وسیع تر با منطقه و جهان دارد

-4-1آماده سازی بستر پایداری

همان طور که گفته شد، اطلاعات و دانش درباره ایدهها و مهارت های جدید و بسیاری از فن آوری های نو را، به سختی می توان به دیگر فرهنگ ها و کشورها انتقال داد . حتی بعد از اینکه به یک زمینه فرهنگی جدید معرفی شده اند، یا به صورت جزئی اجرا شده اند یا سازگار نبوده اند و جایگزین گشته اند و یا حتی نادیده گرفته شده اند . به نظر می رسد که کلید این مشکل در ناتوانی کسانی باشد که در طراحی و ترویج تکنولوژی های جدید، انتظارات و آرزوها و نیازهای فرهنگی محلی را به شمار نیاورده اند . قبل از اینکه ادعا شود، این تکنولوژی ها، به عنوان یک واقعیت، قابل اجرا و با ارزش هستند، می بایست دریافت، که آنها به صورت پیچیده ای به فرهنگ پیوند خورده اند و تکنولوژی هایی که برای یک گروه مردم پذیرفته شده است،لزوماً توسط بقیه پذیرفته نخواهد شد در موضوعی که فشار آن روی محورهایی چون آینده، راه های بهتر طراحی و برنامه ریزی قلمرو عمومی متمرکز شده است، مواردی جالب، در خور توجه است:

استدلال های کلیدی، مفاهیم شهرسازی - معماری و پایداری هستند کهشدیداً به هم گره خورده اند . نه روش های اکولوژیکی و نه پایداری فرهنگی نمی توانند جداگانه و مجزا متعهد شوند . مسئولیت ضمانت محیطی، به معنی حساسیت فرهنگی، پایداری فرهنگی می باشد که می بایست شامل آگاهی های اکولوژیکی باشد. برای شهرهای بدون ترکیب سازگار این دو هیچ آینده ماندنی و قابل دوام نخواهد بود

بنابراین درک زمینه و محتوای فرهنگ محلی به منظور اجرا و انتقال موفقیت آمیز تکنو لوژی ها ضروری می باشد . تکنولوژیها و تمارین جدید، برای اینکه پذیرفته شوند و کار کنند، نیاز دارند که با انتظارات و نیازها، دانش مردم و فرهنگی که احتمالا آن را به کار میگیرند، در یک خط باشند.

وقتی به این مو ضوع اندیشیده می شود که چه تکنیکها و روش هایی می توانندعموماً قابل قبول باشند و معماری پایداری را ارائه دهند که پاسخگوی مشخصات ذکر شده باش ند، ضوابط و معیار های ذیل می توانند اساس و پایه ارزیابی و اظهار نظر درباره معماری پایدار باشند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید