بخشی از مقاله

چکیده:

افزایش سریع و بی رویه شهر نشینی در ایران به علت تمرکز سرمایه گذاری ها، امکانات و ... در شهر های بزرگ موجب ماکروسفالی شهری شده است، که برای مهار رشد شهر های بزرگ و مقابله با مسائل رشد شهر نشینی در آینده وزارت مسکن و شهرسازی در سال های اخیر سیاست احداث شهر های جدید را مورد توجه قرار داده است. کشور ما الگوهای برنامه ریزی و طراحی شهری جدید را مانند سایر عناصر فرهنگی از غرب اقتباس کرده اند و بکار گرفته است.

در برنامه ریزی شهری توجه یک طرفه به شهر نمی تواند پاسخگو باشد در واقع حل بسیاری از مشکلات بایستی همزمان با توسعه موزون و یکپارچه کشور باشد. شهر یک سیستم "مکانی- فضایی" است که دارای اجزاء و عناصر کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، محیطی و ... میباشد.

این اجزاء در ارتباط متقابل با هم نقش عمدهای در شخصیت کلی سیستم دارند شهر های جدید در نظام شهرنشینی ایران که با هدف حل مسائل و مشکلات شهری در ایران مطرح شدند با گذشت زمان اغلب دچار شکست شدند و دلایل زیادی در توجیه این عدم موفقیت و عدم تحقق اهداف شهر های جدید در ایران بیان شده است. این مقاله به روش کتابخانه ای - اسنادی - انجام گرفته است.

در این مقاله ضمن بررسی تحولات شهر های جدید و دلایل عدم تحقق برخی از اهداف، مورد تجزیه تحلیل جامعه شناختی قرار گرفته است و بررسی هایی در زمینه برنامه ریزی سیستمی در احداث و اداره امور شهرهای جدید انجام گردبده است. در آخر راهبردهایی در زمینه سیاست گذاری و برنامه ریزی در شهر های جدید ارائه می شود.

-2بیان مسئله:

بیش از صد سال از نقطه آغازین حرکت شهرسازی مدرن گذشته و مردم در جهانی کاملا متفاوت زندگی می کنند. این تغییرات و تحولات سریع، بنیادی و بدیع در عرصه ها و صور مختلف حیات فردی و اجتماعی بشر امروز در حال وقوع است و پدیده ای جهانی لقب گرفته است. نمود این تغییرات را همچون گذشته باید در شهر سراغ گرفت؛ شهری که دیگر به زعم دنبال کنندگان آن، شهری مطلوب و در مقیاسی انسانی است. زمانی مردم معتقد بودند شهر را باید شهرسازان از قبل طراحی کنند. این باور به مرور زمان بدیهی تلقی شد و مردم اختیار را از خودشان سلب کردند. اما به تعریف الکساندر به مرور زمان معلوم شده است که ساختار شهر امروزی بسیار عمیق تر و پیچیده تر از نقشه و طرح جامع شکل می گیرد و هیچ لحظه ای در آن لحظه پایان و هدف نهایی نیست

افراطی ترین شکل زندگی شهری امروز در آنچه بعضی ها آن را کلان شهر یا شهر شهر ها نامیده اند، نمایان است. گسترش شهر ها در نتیجه افزایش جمعیت و نیز مهاجرت از روستا ها و شهر های کوچک و شهرک ها پدید آمدند.

در واقع رشد مناطق کلانشهری به همراه افزایش جمعیت بدون در نظر گرفتن ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی و اقلیمی شهرها، سبب بوجود آمدن آسیب هایی شده است که می توان گفت مختص به کلان شهرها است. پیش از حیات مدرن آنچه اصلأ مد نظر قرار نمی گرفت، وضعیت زندگی و مسکن مردم در شهر ها بود. اما جریانی که با اندیشه مدرن به راه افتاد، باعث شد تا درک این واقعیت فراهم گردد که شهر اندام واره ایست که کالبد فیزیکی و ابنیه منفرد، تنها بخشی از آن است و ساکنان شهر اصلی ترین بخش شهر یعنی محتوای آن را تشکیل می دهند

شهرهای. جدید معمولاً با هدف جلوگیری از گسترش بی رویه شهرهای بزرگ و جذب سرریز جمعیت آنها و نیز جلب مهاجرین احتمالی به عنوان موج گیر تأسیس می شوند . احداث شهر جدید، یک عمل آگاهانه و ارادی است که در جهت تجمع زیستگاهی و تولیدی انسان در محیطی معین صورت میگیرد. تصور عمومی بر این است که احداث شهر جدید و اساسأ هر گونه توسعه شهری با فشار افزایش جمعیت ملازمه دارد. 

در ایران رشد شتابان شهرنشینی در سه دهه گذشته با توان تجهیز فضاهای شهری و گسترش زیر ساختها متناسب نبود و مشاغل مورد نیاز را ایجاد نکرد، از آنجا که توزیع فضایی شهرها وجمعیت درچارچوب یک برنامه جامع مبتنی بر هماهنگیهای بخشی و ناحیه ای صورت نگرفته، مشکلات ناشی از رشد شتابان جمعیت شهرنشین ابعاد پیچیدهای یافته است .

افکار، ایدهها و روشهای عنوان شده برای برخورد با مسائل شهری با یک فاصله زمانی به کشور ما رسید، البته جریان توسعه شهرنشینی نیز در ایران با تأخیر صد ساله نسبت به جوامع صنعتی رخ داد و همین فاصله زمانی و نسنجیده عمل کردن باعث گردید که ما اشتباهات و اقدامات کشورهای اروپایی را عیناً در کشور اجراء کنیم؛ زیرا زمانی که در اروپا بر ارزشهای معماری و انسانی و حفظ آنها در شهرها تأکید میشد، در کشور ما به تقلید از اقدامات »هوسمان« و بدون توجه به ارزشهای تاریخی و معماری، ساختمانهای ارزشمند تاریخی و میراث دوره قاجاریه ویران و ساختمانهای جدید بر ویرانهها بنا میشد.

به دنبال تغییر و تحولاتی که در اروپا آغاز شد و طرحهای جامع بر پایه نظریات گدس رواج یافت، این طرز تفکر با تأخیری پنجاه ساله وارد کشور ما شد، یعنی درست زمانی که مدل طرحهای جامع، مورد انتقاد کوبنده بود و در بسیاری از کشورها این مدل را کنار گذاشته و به برنامهریزی "ساختاری- راهبردی" گرایش یافته بودند. اکنون پس از پشت سر گذاشتن تجربه طولانیمدت اجرای طرحهای جامع، بسیاری از مشکلات حاصل از آنها نمود یافتهاند.

در دهه های اخیر، شهرهای بزرگ کشور با مشکلات جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی زیادی مواجه بوده اند.

در حال حاضر برای ایجاد شهرهای جدید که حجم عملیات احداث آن در تاریخ شهرسازی ایران و حتی در میان کشورهای در حال توسعه نیز بی سابقه است، اهداف بسیار مهمی پیش بینی گردیده است که هر یک از این اهداف ناشی از تنگناها و نیازهای موجود عرصه های شهری است.

با این وجود پس از گذشت چند سال از آغاز عملیات احداث شهرهای جدید هنوز این سؤال مطرح است که ایجاد شهرهای جدید چگونه می تواند پاسخگوی اهداف پیش بینی شده باشد؟ شهر جدید، به رغم کمک های متعدد نمی تواند همانند شهرمادر باشد، زیرا جذابیت های خاص آن را ندارد. حال آن که شهر جدید با توجه به این که با فاصله جغرافیایی تعیین شده در اطراف شهرمادر ساخته می شود.

به راحتی نمی تواند خود را تکمیل کند و مجبور است به عنوان شهر اقماری و وابسته در کنار شهر متروپل قرار بگیرد. تنوع گروه ها و اقوام، ناشناخته شدن آنها توسط دیگر گروه ها و تنش های فرهنگی که این وضع ایجاد خواهد کرد، نمی تواند سیمای مطلوبی از شهر ارائه نماید.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید