بخشی از مقاله
چکیده
این مقاله به تحلیل توزیع مکانی فضای سبز سطح شهر مهریز میپردازد. بدین منظور و در چارچوب روش تحقیق توصیفی تحلیلی و با استفاده از نرمافزارGIS، سنجش درجه توزیع متعادل با استفاده از ضرایب آنتروپی و جینی؛ تعیین الگوی پراکنش فضای سبز از ضریب موران، نحوه تمرکز آنها با تکیه بر ضریب G عمومی و تکنیکهای مربوط به خودهمبستگی فضایی بررسی شدهاست. بعلاوه، جهت تعیین نوع پراکندگی فضای سبز از روش تحلیل نزدیکترین همسایگی استفاده شده است.
دادهها به روش کتابخانهای و با مراجعه به منابع و سازمانهای ذیربط گردآوری شد. نتایج نشان داد: مقداری نابرابری و ناهماهنگی در توزیع فضای سبز در سطح شهر مهریز وجود دارد و الگوی توزیع و تمرکز آنها از نوع تصادفی به سمت پراکنده با تمرکز بالا - نقطه داغ - است که بیانگر این است که فضاهای با دسترسی بالا در مجاور یکدیگر متمرکز شدهاند. در مجموع، نتایج تحقیق حاکی از نابرابریهای اجتماعی و نبود عدالت در توزیع کاربری فضای سبز در سطح شهر مهریز است.
واژههای کلیدی: تحلیل توزیع مکانی، فضای سبز، بحران زیستمحیطی، شهر مهریز
مقدمه
با افزایش جمعیت، توسعه و گسترش شهرنشینی، انسانها به تدریج از طبیعت دور شده و تراکم بیش از حد جمعیت و دخالت در محیط طبیعی و ایجاد محیطهای انسانساخت نیازهای زیستمحیطی، جسمی و روحی انسان را بیشتر بروز داده است امروزه اهمیت و نقش فضای سبز شهری در حیات شهرها و پایداری آنها و تأثیرات فیزیکی و طبیعی آن در سیستم شهری و بازدهیهای مختلف اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی آن انکارناپذیر است.
در عمده نظریههای جدید شهرسازی که هدف نهایی آنها مدیریت پایدار شهر است فضایسبز جایگاه ویژه و ساختاری دارد. خدمات قابل تصور از این گونه عرصهها متنوع و در عین حال بسیار پیچیده است مفهوم شهرها بدون فضای سبز موثر در اشکال گوناگون آن دیگر قابل تصور نیست. پیامدهای توسعه شهری وجود فضایسبز و گسترش آن را بیش از هر زمان دیگر ضروری ساخته و امروزه شهرها از جنبه احیای طبیعت شهری نیازمند توجه ویژه به افزایش کمی و کیفی فضای سبز دارند.
فضاهای باز و سرسبز نه تنها به دلیل اهمیت تفریحی آنها مورد توجه است، بلکه موجب برقراری ایمنی روانی در انسانها میشود؛ روح انسان ماشین زدهی شهری را به طبیعت پیوند میدهد ؛ به عنوان جزء ضروری و لاینفک پیکره یگانه شهرها در متابولیسم آنها نقش اساسی دارند و کمبود آنها میتواند اختلالات جدی در شهرها بوجود آورد - احمدی و همکاران. - 151 :1390 در واقع برخورداری از فضای سبز به مثابه یکی از شاخصهای توسعهیافتگی در کشورها مورد توجه است.لذا، تحلیل توزیع فضایی سبز شهر مهریز با طرح این سوال که »آیا پراکنش فضایی فضای سبز و میزان آن در سطح شهر مهریز مناسب است؟« در این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته است.
مبانی نظری
فضاهای باز عمومی و محلهای در برآورده ساختن نیازهای فردی و اجتماعی کودکان و نوجوانان نقش منحصر به فردی دارند و از دیدگاه مهندسی عوامل انسانی ارتقاء کیفیت این فضاها در سلامت و رشد و خلاقیت کودکان و نوجوانان مؤثر است از طرفی پارکها و فضاهای سبز به عنوان یکی از مهمترین مراکز خدمات رفاهی و تفریحی بوده که علاوه بر جنبه بهداشتی و روانی در توسعه پایدار شهری از اهمیت بالایی برخوردارند بنابراین اهمیت فضای سبز شهری در حیات و پایداری آن و تاثیرات فیزیکی و طبیعی و اجتماعی آن در سیستم شهری انکارناپدیر است، به همین علت وجود کاربری فضای سبز در شهرها، توزیع مناسب آن و همچنین سرانه اختصاص یافته به آن بر اساس نیاز جمعیتی یکی از مباحث اساسی در برنامهریزی و مدیریت شهری تلقی میشود.
از مواردی دیگر که بر اهمیت فضای سبز در شهرها میافزاید، موضوع چندکارکردی - طبیعی، زیباشناختی، اجتماعی و ... - بودن این کاربری است که پرداختن به این مساله را در حوزه شهری تبدیل به موضوعی مهم میکندپژوهش حاضر بر اساس نظریه توسعه پایدار، و مفاهیم شهر پایدار و پایداری شهری شکل گرفته است؛ چرا که در بطن همه آنها عدالت اجتماعی در توزیع خدمات شهری و تأمین نیازهای اساسی در جهت داشتن شهری با امکانات مطلوب جهت زندگی بهتر شهروندان نهفته است.
نظریه توسعه پایدار
توسعه پایدار را میتوان بازتابی از عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی دانست که به صورت بسیار نزدیکی با یکدیگر در ارتباط میباشند و در آن چشم انداز بلندمدت مد نظر قرار میگیرد مسائل و مشکلات موجود به ویژه در شهرها نشانگر عدم تحقق مشخصههای پایداری درشهر های جهان سوم است شهرهای مدرن امروزی شهرهایی ناپایدار هستند و برای تبدیل این شهرها به شهرهای پایدار باید به گونهای عمل شود که به زیست بوم نسلهای آینده آسیبی نرسد و عدالت اجتماعی کافی در شهرها به وجود آید به عبارتی شهر پایدار شهری است که خود شهروندان آن را خلق میکنند و شهری که نتواند نیازهای شهروندانش را براورده سازد نمیتوان پایدار نامید.
شهر پایدار سامباموکو در تعریف شهر پایدار میگوید توسعه شهری بایستی به گونهای باشد که کاربریها در تمام سطوح، مناسب بوده تمامی ساکنین شهر از تأمین نیازهای اساسیشان رضایت داشته و شهر از نظر طبیعی در تمامی زمانها مکانی با هوای پاک، آب بهداشتی، خاک بدون تخریب، آبهای زیرزمینی حفاظت شده و ... باشد. همینطور از نظر اقتصادی بایستی قادر به سازش دادن تکنولوژی و تغییرات صنعتی در حمایت از شغل افراد بوده، برای افراد مسکن مناسب فراهم کرده و درآمد سرانه مشخص را ایجاد نماید.از نظر اجتماعی الگوی کاربری زمین باید باعث افزایش قدرت انتخاب اجتماعی در نواحی مختلف شهر برای ساکنین شود به گونهای که ساکنین در سلسله مراتب شهری احساس رضایت داشته باشند.