بخشی از مقاله
چکیده:
فضاي سبز که بخشی از سیماي شهر را تشکیل می دهد بهعنوان یکی از پدیده هاي واقعـی از نخسـتین مسـائلی اسـت که انسان همواره با آن در تماس بـوده و خواهـد بـود. ایـن مقولـه داراي ابعـاد زیسـت محیطـی، اجتمـاعی، فرهنگـی، اقتصادي و کالبدي می باشد. از اینرو در این تحقیق با ابزارهاي مـدیریتی و راهبـردي ، اقـدامات سـازمان پـاركهـا و فضاي سبز شهرداري تبریز در مسیر توسعه فضاي سبز مورد بررسی قرار گرفتـه اسـت. بـر ایـن اسـاس ابتـدا وظـایف، اهداف کلان، بیانیه ماموریت، چشم انداز سازمان و ... مورد شناسایی قرار گرفته اسـت. پـس از آن بـا اسـتفاده از ایـن ابزارها توسط نقاط ضعف و قدرت، فرصت ها و تهدیدها ماتریس 1SWOT را تشـکیل دادهایـم، نتـایج ایـن تحقیـق حاکی از این امر است که سازمان پارك ها در موقعیت تهاجمی قرار دارند. متعاقبا به تشکیل ماتریس عوامـل داخلـی و خارجی پرداختهایم و در نهایت ماتریس 2QSPM را تشـکیل دادهایـم کـه بـا اهمیـت تـرین اسـتراتژي، اسـتراتژي بهبود عرصه هاي فضاي سبز در راستاي افزایش کیفیت بهـره بـرداري مـی باشـد. در ایـن بـین، وجـود نیـروي انسـانی متخصص و مجرب در سازمان پاركها و همچنین اهمیت دادن به فرایند هاي علمی و پژوهشی در حیطه فضـاي سـبز در کنار اختصاص اعتبارات ریالی جهت انجام پروژه هاي عمرانی و طرح هاي تحقیقاتی سازمان از سـوي شـهرداري در کنار فرصت هاي حمایتی شهروندان و تشکل هاي غیر دولتی از موضوع فضاي سبز و وجود عرصـه هـاي مناسـب در جهت توسعه فضاي سبز در اختیار ارگان هاي دولتی و صنعتی از با اهمیتترین رهیافت هاي عینی ایـن اسـتراتژي می باشد.
واژگان کلیدي: توسعه فضاي سبز شهري، اقدامات راهبردي و مدیریتی، سازمان پاركها و فضاي سبز شهرداري تبریز، تحلیل .SWOT
Strengths, Weaknesses, Opportunities and Threats
١
Quantitative Strategic Planning Matrix
٢٨
٢
مقدمه:
تنها راه برون رفت از محیط تصمیم سازي هاي روزمره و سیاست هاي سلیقه اي که بدون شک آینده شهر و شهرداري را مورد تهدید قرار می دهند، هدایت و مدیریت راهبردي است که بر مبناي چشم انداز و ارزش هاي مشترك و برداشت از آینده شکل گرفته باشد. شهرداريها بارزترین سازمان هاي غیرانتفاعی عمومی به شمار می روند و در بسیاري از شهرداري هاي جهان از ابزارها و تکنیک هاي مدیریتی و برنامه ریزي استفاده می شود.
یکی از مناسبترین ابزارها و تکنیک هاي مدیریتی و برنامه ریزي، رویکرد برنامه ریزي راهبردي می باشد، که به دلیل توانمنديها و ویژگی هاي منحصر به فرد آن در ایجاد یک فرآیند ساده و مدون برنامه ریزي براي استفاده در ارگانها و سازمان هاي درگیر با ساماندهی و کنترل شهرها، به عنوان ابزار مناسبی ارزیابی می شوند.
در گذشته نه چندان دور در بسیاري از شهرها و کلان شهرهاي کشورهاي جهان اول شاهد استفاده از ابزارها و تکنیک هاي مدیریتی و برنامه ریزي بودهایم. همان گونه که دستیابی به نتایج مطلوب در هر کاري مستلزم برنامه ریزي و مدیریت مناسب است (Irwin & Hooper, 1992)، در سیستم هاي پیچیده اي مانند کلان شهرها که شهرداریها و سازمان هاي مرتبط به عنوان یکی از اهرم هاي قدرتمند نظارت و سامان دهی بر شهر در آنها فعالیت می کنند، لزوم بکار گیري تکنیک هاي برنامه ریزي بیشتر محسوس می باشد .(Landry, 2001)
در کشور ما چارت سازمانی شهرداريها به گونه اي تعریف شده است که از 7 معاونت تشکیل شده است. معاونت ها عبارتند از: معاونت اداري و مالی، معاونت برنامه ریزي پژوهشی و فناوري اطلاعات، معاونت شهرسازي و
٢٩
معماري، معاونت عمران شهري، معاونت فرهنگی و اجتماعی، معاونت حمل و نقل و ترافیک و معاونت خدمات شهري. سازمان پاركها و فضاي سبز زیر نظر معاونت خدمات شهري مشغول کار است .(www.moi.ir ,1391)
یکی از مناسب ترین ابزارها و تکنیک هاي مدیریتی و برنامه ریزي، رویکرد ”برنامه ریزي استراتژیک“ می باشد که به دلیل توانمنديها و ویژگی هاي منحصر به فرد آن در ایجاد یک فرآیند ساده و مدون برنامه ریزي، براي استفاده در ارگانها و سازمان هاي درگیر با سامان دهی و کنترل کلان شهرها، به عنوان ابزار مناسبی ارزیابی می شوند. برنامه ریزي استراتژیک با استفاده از جدیدترین تحقیقات، تجربیات و تجزیه و تحلیل هاي موردي توانسته است زمینه را براي تقویت بینش، دانش و مهارت هاي مناسب براي رویارویی با دنیاي امروز کلان شهرها که با شتابی متفاوت از گذشته در حال تغییر است، فراهم آورد .(Echenique, et al.,1969) از آنجا که هر سازمانی نمیتواند منابع نامحدودي داشته باشد، مدیران ارشد سازمانها باید در این مورد که کدام یک از راهبردهاي مختلف می توانند بیشترین منفعت را به سازمان برسانند، تصمیم گیري نمایند. با توجه به اینکه ماهیت راهبردها تشخیص فرصت هاي اصلی براي پیشرفت سازمان و تمرکز منابع موجود در سازمان در جهت تحقق منافع نهفته در فرصت ها است، اهمیت برنامه ریزي استراتژیک در سازمانها مشخص می شود. به طور خلاصه در این رویکرد مدیریتی، ابتدا ماموریت سازمان تعیین شده، پس از آن محیط هاي داخلی و خارجی اثرگذار بر سازمان شناسایی و اهداف بلندمدت تعیین می شوند، سپس راهبردهاي مختلف با توجه به اهداف بلندمدت ارائه، بررسی ونهایتاً اجرا و ارزیابی خواهند شد .(Kearns, 1992)
واژه استراتژي از لغت یونانی ”استرت گوس“ یا ”استرت گی“ به معناي ”هنر ژنرالها“ اقتباس شده است. مفهوم استراتژي حداقل به 340 سال قبل از میلاد مسیح باز می گردد، اما استراتژي به مفهوم امروز آن دستاورد پس از جنگ جهانی دوم و حاصل سیر و تحول برنامه ریزي است. آنچه تا قبل از جنگ جهانی دوم در سازمانها رواج
٣٠
داشت برنامه ریزي سالیانه و یا بودجه ریزي بوده است که طی آن هزینهها و درآمدها مورد پیش بینی و برآورد قرار می گیرند. پس از جنگ جهانی دوم پیشرفت تکنولوژي و توسعه حمل و نقل و ارتباطات و حمل و نقل هوایی تحرك بیشتري را در کسب و کار ایجاد کرد و برنامه ریزي در افق بلند مدت تري را ضروري ساخت. برنامه ریزي بلند مدت که طی آن عملیات سازمان در یک افق سه تا پنج ساله برنامه ریزي می شد، دستاورد این دوران است. در اوایل دهه 1960 وزارت دفاع آمریکا تصمیم گرفت تا تجربیات زیادي که از تصمیم گیريهاي استراتژیک بعد از جنگ جهانی دوم حاصل شده بود را تدوین کند و با این اقدام مبانی برنامه ریزي استراتژیک پایه گذاري شد. در سال بعد آلفرد چندلر استاد دانشگاه هاروارد این مفاهیم را به دنیاي کسب و کار وارد کرد و به دنبال او کنت آندروز در سال 1965 طی مقاله اي ”استراتژي کسب و کار“ را بر مبناي افکار و نظریات چندلر مطرح ساخت. ایگو راسوف این رویکرد را پسندید و آن را در محیط واقعی کسب و کار پیاده کرد. موفقیت اسوف در بکارگیري رویکرد استراتژي توجه همگان را به مفاهیم و متدلوژیهاي ارایه شده جلب نمود . در اوایل دهه 1970 گروه مشاورین بوستون متدلوژي پرتفولیوي محصول را به ادبیات استراتژي اضافه کرد. دهه 1980 با نظرات مایکل پورتر در زمینه مزیت هاي رقابتی و حوزه رقابت سپري شد و در دهه 1990 عصر جدید رویکردهاي استراتژي که در آن ”خلاقیت“ عنصر اصلی اثر بخش استراتژي به شمار می آید با نظریات صاحب نظرانی مانند هنري مینتزبرگ و گري هامل آغاز شد (شکوهی و نثاري،.(113 : 1381