بخشی از مقاله
چکیده:
طراحی بر مبنای پژوهش ، در سال های نخستین براین باور استوار بود که ذات فرایند طراحی، تا حدود زیادی مستقل از ویژگی های موضوع آن است و بر اساس این باور، طراحی در همه زمینه ها دارای فرآیندی مشابه است. سلسله پژوهش های انجام شده در چند دهه اخیر براساس چارچوب های ذهنی و نیز اتخاذ روش های گوناگونی به انجام رسیده است؛ از تأمل و نظریه پردازی گرفته تا مصاحبه با طراحان و نیز ثبت و تجزیه و تحلیل پروتکل های طراحی با طراحی و روش های کیفی و کمی دیگر.در تعامل فرایند معماری با رویکرد زمینه گرایی در مجتمع مسکونی می توان شاهد فرایندی به مراتب پیچیده تر،با داده های بیشتر و حوذه نفوذ مبانی فکری معمار در روند طراحی بود. براین اساس در این تحقیق با برسی فرایند معماری در دوران مدرن و پرداختن به ریشه ها و روش های فرایند در این دوران و پرداختن به مباحث زمینه گرایی در مجتمع های مسکونی ، به ارائه یک نمودار از فرایند معماری با رویکرد زمینه گرا از دیدگاه پژوهشگر در مقام تحلیل گر فرایند معماری ،می پردازیم. مطالعات اسنادی وکتابخانه ای اساس این پژوهش را تشکیل می دهد و با روش تحقیق کیفی و توصیفی ،تحلیلی انجام می شود . در نهایت به ارائه اصول و قواعد مبتنی بر ویژگی های فرایند معماری زمینه گرا پرداخته می شود و این که عوامل فرهنگی ،اجتماعی ،اقتصادی ،عناصر معماری زمینه ، سلسله مراتب فضا ،مصالح وبافت ،نشانه ها ،گونه اقلیمی و همچنین توجه به نیاز های معاصر استفاده کنندگان و توجه به فناوری های مدرن در به کار گیری عوامل زمینه و در فرایند معماری ، نقش معمار را در مقام تحلیل گر پر رنگ تر می سازد.
واژگان کلیدی: فرایند معماری ، زمینه گرایی ، مجتمع مسکونی ، تعامل، تحلیل .
مقدمه :
فرایند طراحی بدان گونه که در دوره های اخیر شناخته ایم ، نه در نتیجه برنامه ریزی دقیق و متعمدانه بلکه بیشتر به مثابه پاسخی برای تغیرات ایجاد شده در عرصه وسیع تر اجتماعی و فرهنگی به وجود آمده است که عمل طراحی در ان انجام می شود . - برایان لاوسون ، - 2005 توجه به بستر معماری و داده های طرح از ابزار مولد اولیه معماران درفرایند طراحی هستند و رویکرد اصلی طراحی را تعریف می کنند؛ این رویکرد، به تجلی گسترده گزینه های طراحی منجر شده است و در نهایت ارزیابی موفق تر از را ه حل ها و طراحی های کامل تری را به دنبال دارد. مجتمع های مسکونی به عنوان پیچیده ترین و اساسی ترین عملکرد در عرصه معماری سده بیستم است که محصول انقلاب صنعتی، روند فزاینده شهرنشینی و تراکم فضاهای سکونتی است.
.با توجه به این که هر مجتمع مسکونی در یک موقعیت جغرافیایی به لحاظ اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی ومعماری خاص قرار می گیرد،باید در جهت هویت بخشی و انسجام بخشی به فرایند طراحی و ساخت این مجتمع ها بر اساس اصول منطقه گرایی و توجه به زمینه تلاش کرد .فرایند طراحی یک معمار شامل تعداد زیادی تصمیم ها و مراحل تکامل آن هاست که در نهایت مفهومی خیالی متولد شده از یک سری واقعیت هاست که در آینده قرار است توسط معمار تحقق پیدا کند. این مفهوم خیالی بر گرفته از یک سری مسائل خاص مانند الزامات فرم، عملکرد، فن آوری، زیست شناسی، بوم شناسی و مقررات دولتی به واسطه ی ترسیمات، گام به گام به طرح نزدیک می شود. پیشگامان معماری پست مدرن در تکا پوی انسجام بخشی به نظریه های پراکنده عصر پست مدرنیسم ،با استفاده از مفهوم پارادایم ها تلاش کردند که الگوهای متفاوتی از خلق فضاهای معماری را تعریف کنند .
که هر یک، از اصول بنیادین خاصی پیروی می کنند و این مبانی نظری در روند کار طراحی آنها و عناصری که در خلق فضای معماری به کار می گیرند تأثیرگذار است . اما آنچه ذکر گردید در معماری معاصر ایران بسیار کم رنگ است .نکته قابل توجه این است که در طراحی مجتمع های مسکونی، محصول معماری همه آن چیزی است که ما از طراحی این مجتمع ها می بینیم ونقش فرایند معماری به عنوان بنیان و تفکر معماری ناچیز است .ضرورت انجام چنین پژوهش های درزمینه فرایند طرحی معماری مسکن بر اساس خصوصیات بستر وزمینه، به عنوان مهمترین شاکله معماری شهری آنجا اهمیت دو چندان می یابد که مجتمع های زیستی شدیدا از بی هویتی مبالغه آمیزی رنج می برد .در دهه های اخیر مباحث زمینه گرایی به یکی از دغدغه های طراحان شهری و معماران در تک بناها به عنوان سلول های کالبدی شهرتبدیل شده است .
مسئله تحقیق:
-1 سازو کارهای معماری درفرایند طراحی مجتمع مسکونی زمینه گرا چگونه خواهد بود ؟ -2 تفاوت میان فرایند طراحی مدرن با فرایند طراحی زمینه گرا در چیست؟
پیشینه تحقیق:
سید غلامرضا اسلامی، کیومرث سبحانی،در تحقیقی با عنوان - از مسکن تا خانه، راهی به سوی معماری زمینه گرا - اضهار می دارد که به نظر می آید یکی از ارکان مهم زمینه گرایی درمعماری، بر مبنای حل مسائل اقلیمی استوار باشد که تا به حال مغفول مانده است البته توجه به زمینه، تنها به منظور برآوردن نیاز های فیزیولوژیکی انسان ها، همان تجربه شکست خورده غرب می باشد چرا که معماری زمینه گرا چیزی فراتر از آن، یعنی توجه به روح مکان نیز هست. ضرورت توجه به این امر در ساختمان های مسکونی از سه جنبه دارای اهمیت است، اول اینکه بخش اعظم کالبد شهرهای ما را ساختمان های مسکونی تشکیل می دهند، دوم اینکه بیشترین زمان زندگی خود را در آن به سرمی بریم و سوم اینکه در گذشته، معماری خانه های چهار فصل، الگویی برای معماری مدارس، مساجد، کاروانسراها و ... بوده است. هدف این نوشتار ارائه چهار چوبی به منظور احیای این رویکرد بوده است. لذا دراین نوشتارسعی بر آن بوده است تا با شناسایی برخی از مهمترین پتانسیل های موجود در معماری گذشته، و مطالعه برخی از آثار موفق معماری که بر مبنای اصول بوم گرایی شکل گرفته اند، به چهار چوبی نظری در رابطه با طراحی ساختمان های بلند مرتبه مسکونی برسد. که با برسی شش اصل در شکل گیری خانه نحوه شکل گیری معماری بومی و زمینه ای در بستر تاریخی شرح می دهد و در تطابق با معماری معاصرقرار می دهد .
این شش اصل ، خانه، بدون معمار، مسکن معاصر یا خانه مرده، نظریه پنجره های باز، مسکن و شهر، تقابلی دو گانه، نقش ها و نشانه ها در خانه و سیما شناسی خانه تا مسکن است. مخرج مشترک شش اصل بیان شده در این نوشتار را احراز هویت و تعیین موقعیت شکل می دهد بطوری که احراز هویت به شکل مادی مکان و تعیین موقعیت به ادراک از نظام فضایی آن بستگی دارد. احراز هویت یعنی برقراری پیوندی سرشار از معنا با جهانی متشکل از چیزها که بیانگر این جمله هایدگر است که می گوید» خانه زبان هستی است « منظور وی از زبان همان جنبه معنایی خانه است که هویت بخش است. تعیین موقعیت آدمی بر اساس "تصویری محیطی" که به سازمان فضایی محیط بستگی دارد عمل می کند یعنی تصویری محیطی خوشایند، احساس آسودگی خیال را موجب می شود و بالعکس. پس در نتیجه هر مسکن برای آنکه کامل باشد باید دارای پنج ویژگی زیر باشد.
الف - دارای ارزش اجتماعی و فرهنگی باشد. یعنی مفهوم باورهای اجتماع هم در کالبد و هم در فضای داخلی به مصداق تبدیل شود.
ب - ارزان باشد، که البته مسکن سنتی بسیار گران است و این یک نکته منفی برای مسکن سنتی است.
ج - سلامت ساکنان را تامین نماید.
د - به حد اقل نگهداری نیاز داشته باشد.
ه - تعداد طبقات آنها محدود باشد ودارای حیاط باشند. . - اسلامی،سبحانی ،نصری،. - 1393
روش تحقیق:
این پژوهش باروش کاربردی که با استفاده از نتایج تحقیقات بنیادی انجام شده ،می باشد . روش تحقیق در این نوشتار، براساس روش کیفی و توصیفی تاریخی، استدلال منطقی استوار است. همچنین مطالعه اسنادی و کتابخانه ای اساس بیان،تحلیل، توصیف و تفسیر مطالب موجود در این پژوهش را تشکیل می دهند. پژوهش کیفی به تفسیر شرایط می پردازد و بر نقش محقق به منزله عنصری حیاتی در نتیجه حاصل از تحقیق تأکید خاص دارد هدف تحقیق کاربردی توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص است. در اینجا نیز سطح گفتمان انتزاعی و کلی اما در یک زمینه خاص است. - گروت، . - 88 : 1389
مبانی نظری پژوهش: