بخشی از مقاله
چكيده
امروزه جوامع انساني،به لحاظ تعدد باورهاي ديني و فرهنگي، چند هويتي شدهاند و كمتر جامعهاي را ميتوان يافت كه هويت خالص ديني داشته باشد .از اين رو،بسياري از پديدههاي اجتماعي نوين در جوامع رخ داده و يا در حال شكل گرفتن هستند كه از جمله آنها ميتوان به فرقههاي نوظهور ديني اشاره كرد .اين فرقهها كه عمدتا در فرايند جهاني شدن و بدون اتكا به هويت ملي كشورهاي مقصد رشد يافتهاند، اصالتا ماهيت شرقي داشته كه پس از ورود به غرب شكل غربي به خود گرفته و مجددا وارد حوزههاي شرقي شدهاند.از اين رو،ماهيت و كاركرد آنان متفاوت با شكلهاي اوليه است.و بعضا باورهاي ديني رسمي را نيز دچار چالش كردهاند.
مخالفان صوفيه مدعياند كه پيشوايان ديني،اين گروه را تخطئه كردهاند و در تأييد اين مدعا رواياتي را برميشمرند. در نوشتار حاضر تأكيد بر منابع شيعي و روايات موجود در اين منابع است و رواياتي مد نظر قرار خواهند گرفت كه به نحوي به كليت تصوف و صوفيه ناظرند و به طور كلي به تخطئه و رد ان ميپردازند و رواياتي كه به افراد خاصي از اين گروه نظر دارند بررسي نخواهند شد.اين نوشتار در صدد است نشان دهد خاستگاه، منزلت و جايگاه تصوف به لحاظ روايي،آن چيزي نيست كه نگاه ابتدايي و غير محققانه به ما ميدهد.
روشن است كه بررسي روايات ناظر به نقد اين گروه،به معناي ناديده گرفتن نقدهاي ناظر به انحرافات،متاعفروشيها و عوامفريبيهاي برخي فرقههاي صوفيه - كه شايد بتوان مشابه آن را در ديگر گروههاي اسلامي نيز سراغ گرفت - و ديگر مدعيان دروغين نيست؛همانگونه كه تعميم كژيها و خطاهاي اين گروهاند كه به همهء صوفيه نيز به دور از صواب است مقاله حاضر ضمن بررسي مفهوم فرقه و عبارات مرتبط با آن،به بررسي شكل گيري آن پرداخته و در ادامه،به بررسي فرقه صوفيه پرداخته و تاثير آن بر امنيت ملي را توضيح ميدهد.سپس با تشريح ويژگيهاي فرقه صوفيه،به كالبد شكافي آسيبهاي آنان در جامعه ايراني ميپردازد و در انتها نيز روش هاي برخورد با اين پديده را توضيح ميدهد.
مقدمه
تغيير در باورها و عقايد مردم جهان،يكي از ويژگيهاي اساسي عصر حاضر است؛به گونهاي كه در تمامي شئون زندگي فردي و اجتماعي شهروندان تغييراتي رخ داده است.جهاني شدن موجب شده جنبشهاي ديني،خواه فرقه خواه كيش،يكي از عوامل مهم تحولات و دگرگونيهاي اجتماعي و اعتقادي باشند.جنبشهاي نوپديد ديني، واكنشي در برابر بحرانها،نابسامانيها و بن بستهاي جامعه هستند كه اكثرا بيرون از گفتمانهاي مسلط و نهادهاي رسمي،كه مردم آنها را در برآورده شدن نيازهايشان ناتوان ميبينند،رخ ميدهند.
اين جنبشهاي نوپديد،در واقع،نمايانگر يأس و نااميدي مردم جامعه از دولتها و نهادها و روندهاي رسمي ديني براي پاسخگويي به نيازها،مطالبات و خواستههايشان ميباشند و هدف از تلاش و فعاليت آنان،ارائه طرحها و الگوهاي بيبديل براي سعادت بشر است.عامل اصلي اقبال مردم به اين پديده،عرضه بديلهاي مقبول و ظاهرا ماندگار از سوي آنان است . جنبشهاي ديني،مستقل از نهادهاي رسمي و ساختارهاي مسلط،خود را سازمان داده و به بسيج منابع و نيروهاي اجتماعي ميپردازند،چرا كه آنها ساختارها و روندهاي مسلط را براي دستيابي به هدفهاي خود شايسته و مناسب نميبينند .
به طور كلي،شكل افراطي جنبشهاي ديني با عنوان فرقهها،هنگامي پا به عرصه حيات ميگذارندكه نهادهاي رسمي يا ناكار آمد باشند يا در انجام وظايفشان شكست خورده باشند. برخي انديشمندان معتقدند دين با سرعت در حال تبديل به حرفهاي تفنني شده كه ممكن است محرمانه و شخصي،انفرادي و يا به گفته لاكمن نامرئي شود - ويلسون و كرسول،
از اين رو،در جامعه غربي شاهد افول گرايش مردم نسبت به دين در عصر صنعتي بوديم و نظريات متعددي در مورد غير ديني شدن جامعه از سوي جامعه شناسان ديني مطرح شد كه تأكيد عمده آنان بر ميزان احساس امنيت ضرورياي بود كه مردم دارند؛يعني مردم احساس ميكنند كه حياتشان چنان مصون از خطر است كه ديگر به دين اهميتي نميدهند - اينگلهارت و نوريس،. - در شرايطي كه جامعه اندك عمومي فراهم ميشود و در نتيجه اين مسئله،بستر رشد گروههاي فرقهاي فراهم ميشود،كه نمونه آن در ايران امروز نيز مشاهده ميشود
مفاهيم عملياتي يا نظري:
مفهوم امنيت ملي : درواقع امنيت ملي دولت ملتها تحت تأثير نوع فضاي استراتژيك مسلط بر امنيت منطقهاي است چنانكه تشكيل جزيره ثبات در درياي ناامن منطقهاي ممكن نيست و ناپايدار خواهد بود.
مفهوم امنيت : در مفهوم كلي و اساسي خود به مجموعهاي از چالشها تعاملات، روابط هماهنگيها و بايدها و نبايدها اطلاق ميشود كه تعيي ن و تدوين ضوابط و هنجارهاي حاكم بر آن قالب اسناد متقن صورت ميپذيرد. - عزتي، - : از ديدگاه فردي به تأمين امنيت خود و دايره رابطه ؟؟ علاقمند است و از اين رو در ابعاد كلانتر هر جامهاي به حفظ و بقاي خود اهميت ميدهد اگر صيانت نفس در افراد غريزي است حفظ امنيت ملي در جامعه از علايق پايدار محسوب ميشود.
آلفرد ولفرر ميگويد: امنيت در يك مفهوم عيني به فقدان تهديدها نسبت به ارزشها اكتسابي تلقي ميشود و در يك مفهوم ذهني براساس فقدان دلهره و نگراني از به مخاطره افتادن ارزشها توانمند لازم در كسب نتايج منصفانه ارزيابي ميشود
ابعاد امنيت ملي:
- امنيت سياسي: كه ناظر بر ثبات سياسي و حفظ حكومت وجوديت، كشور و ملت وحدت انسجام و آشتي ملي و تعامل سازنده بين گروهها و نخبگان سياسي ميباشد :
بر اين اساس هر چيزي كه شناسايي، مشروعيت با قتدار حاكمه دولت را مورد ترديد قرار دهد ميتواند تهديدي وجودي براي حاكميت باشد. - بوزان و ديگران، - : - امنيت اقتصادي: كه ناظر بر روند طبيعي و رو به رشد فرايندهاي اقتصادي و نهادها توليد، توزيع و مصرف حيات فعال و بدون دغدغه بنگاههاي اقتصادي، مالي، بانكي، سرمايهاي، بيمهاي در بخشهاي عمومي، دولتي و خصوصي تعامل سازنده با سيستم اقتصادي بين الملل و روند فرايند تبادلات و دادهها و ستاده در بازار تجارت بينالملل و نظاير آن ميباشد.
اقتصاد كل كشور را ميتوان موضوعي امنيتي دانست ولي در عمل، تهديد بقاي اقتصادي ملي به ندرت مستقل از بسترهاي امنيتي گستردهتر مانند جنگ پيش ميآيد. - بوزان و ديگران، - : - امنيت اجتماعي: كه ناظر بر آرامش و آسايش و رفاه مادي و معنوي جامعه توأم با عدالت اجتماعي، فقدان تبعيض و فقر، برقرراي نظام اجتماعي و پايبندي دولت و حكومت و آحاد ملت به قانون و حقوق قانوني و تضمين مالكيت و دارايي، حفظ جانف مال و ناموس مردم از تعرض، فقدان ناهنجاريهاي اجتماعي و فساد استقرار نظام بهينه تأمين اجتماعي و رسيدگي به امور نيازمندان و نظاير آن ميباشد.
امنيت طبيعي: كه ناظر بر آرامش گهواره و بستر طبيعي حيات زندگي افراد است و فقدان سوانح طبيعي است. نظير سيل، زلزله و توفان، گرما و سرماي طاقت فرسا، خشكسالي، بيماريهاي واگيردار و بسترهاي توليد و گسترش اين گونه بيماريها ميباشد
دين:
دين ،مجموعه اي از برنامه هاي عملي هماهنگ با نوعي جهان بيني است كه انسان براي رسيدن به سعادت خود،آن را وضع ميكند و يا از ديگران مي پذيرد.
فرقه هاي نوظهور:
فرقه به تنهايي يعني جرياني كه خود را متمايز از يك جريان و اعتقاد عمومي مردم يك جامعه بكند.
فرقه صوفي:
تصوف در واقع مخلوطي از تفكرات فرقه ها و اديان اعم از بودايي ،ميترايي ،زرتشتي و....است كه از هر كدام از اين اديان قسمتي را برگرفته است. تصوف در لغت به معناي پشمينه پوشي است.
تصوف در واقع مخلوطي از تفكرات فرقه ها و اديان اعم از بودايي ،ميترايي ،زرتشتي و....است كه از هر كدام از اين اديان قسمتي را برگرفته است.
براي صوفي شدن آداب خاصي وجود دارد كه فرد بايد براي ورود به تصوف انجام دهد كه در مقاله به طور مفصل آورده شده است . ازجمله عقايد صوفيان بدعت چله نشيني ،تعطيل كردن احكام دين ،انزوا و...ميتوان نام برد.
مهمترين اعتقاد اجتماعي كه براي صوفيان ميتوان در نطر گرفت اين است كه ولايت را اكتسابي ميدانند و هر كس ميتواند خودش را به قطبيت برسانند.
رقص سماع يكي از آداب صوفيان است كه از قرن سوم هجري بنا گذاشته شده است. صوفيان در نماز جماعت شركت نميكنند.آنها خانگاه ها را در برابر مساجد بنا كرده اند و به علت مخالفت هاي زيادي كه عليه اين عمل آنها شد ادعا كردند كه اين مكانها خانگاه نيست بلكه حسينه است.