بخشی از مقاله

چکیده

استان سیستان و بلوچستان دارای توانمندی های بسیاری در زمینه توسعه گردشگری است. با این وجود، این استان نتوانسته است که تمام ظرفیت های گردشگری خود را بالفعل نموده و سهم متناسب با توانمندی هایش را از بازار گردشگری کشور به دست آورد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش، تحلیل وضعیت عرضه و تقاضای گردشگری استان سیستان و بلوچستان به شکلی است که تطابق و توازن بین این دو وجه در زمینه توسعه گردشگری این مقصد، مورد بررسی قرار گیرد.

داده های موردنیاز، با استفاده از روش های کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده اند و روش تجزیه و تحلیل داده ها، فراتحلیل کیفی بودهاست. بر اساس یافتههای این پژوهش، توازن، تعامل و همپیوندی بین عرضه و تقاضای گردشگری استان سیستان و بلوچستان وجود ندارد. در این پژوهش بر مبنای داده ها و اطلاعات تحلیل و تلفیق شده، راهکارهایی برای برون رفت از وضعیت موجود و دستیابی به وضعیت مطلوب توسعه گردشگری استان سیستان و بلوچستان در چارچوب تطابق بین عرضه و تقاضای گردشگری، پیشنهاد شدهاست.

-1 مقدمه

صنعت گردشگری در سالیان اخیر بدل به یکی از بزرگترین بخش های اقتصادی جهان شده است، به گونه ای که در سال 2014 ، بیش از 1133 میلیون گردشگر بین المللی در سطح جهان به سفر پرداخته اند که درآمدی در حدود 1245 میلیارد دلار را ایجاد نمودهاست. بر اساس آمار ارائه شده در سال 2014، سهم صنعت گردشگری در تولید ناخالص داخلی جهانی 9 درصد، صادرات جهانی کل 6 درصد، صادرات جهانی خدمات 30 درصد و میزان اشتغال ایجاد شده در سطح جهان، 1 شغل از هر 11 شغل برآورد شده است

گردشگری پدیده ای است که با توجه به اثرگذاری بالای آن بر توسعه در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، زیست محیطی، سیاسی و فناوری، مورد توجه سیاست گذاران و برنامه ریزان توسعه در سطح جهان قرار گرفته است. نیاز به ارتباطات مثبت بین جوامع و ارتباطات سیاسی پایدار بین کشورها از یک سو و درآمدزایی و شناسایی میراث های فرهنگی و طبیعی ارزشمند آن ها از سوی دیگر، این توجه و اقبال به توسعه گردشگری را دوچندان نموده است

صنعت گردشگری یکی از بزرگترین بخش های ارزیابی پویایی یک ملت در سطح کلان و یا یک مکان در سطح خرد است؛ زیرا همزمان میتواند بهترین داشتهها و میراث ملت را در زمینههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، محیطی، فرهنگی، سیاسی و فناورانه به معرض نمایش بگذارد

موارد مطرح شده فوق، بر این مهم تاکید مینماید که صنعت گردشگری در ابعاد و سطوح مختلف تاثیرگذار بوده و از عوامل گوناگونی نیز تاثیر می پذیرد. این تاثیر و تاثر در صورتی به بیشینه سازی منافع و کمینه سازی مضرات توسعه گردشگری خواهد انجامید که با برنامهریزی همراه گردد.

نوین بودن و عدم وجود تجربه کافی در بخش عمومی-دولتی و بخش خصوصی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، پیچیده و چندبخشی بودن، اهمیت و هم پیوند بودن ابعاد چندگانه توسعه اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، زیستمحیطی در فرآیند توسعه گردشگری، ملاحظات پایداری توسعه، هم پیوندی بخش های عرضه و تقاضا در شکلگیری محصول گردشگری، نقش حیاتی نیروی انسانی در موفقیت توسعه گردشگری و ... نیز عوامل و دلایلی هستند که بر ضرورت برنامهریزی در صنعت گردشگری تاکید مینمایند

در این میان، ایجاد تعامل و تعادل بین عرضه و تقاضای گردشگری، از اهمیت حیاتی در جهت دهی صحیح به فرآیند برنامه ریزی توسعه گردشگری برخوردار است که در نهایت به عملکرد مناسب تر صنعت گردشگری می انجامد. در حقیقت توسعه عرضه باید در توازن با تقاضا صورت گیرد. بر اساس این دیدگاه، علاوه بر عرضه، تقاضا نیز به هدایت توسعه گردشگری می پردازد. در حقیقت توسعه کالبدی و برنامه های مربوطه باید در راستای برآورده ساختن خواسته ها و نیازهای مسافران صورت گیرد. در غیر این صورت - توسعه بدون توجه به تقاضا و فروتر یا فراتر از آن - منافع اقتصادی کسب نمی گردند، محیط زیست تخریب میگردد و تضادهای جامعه محلی با توسعه گردشگری بروز مییابد

استان سیستان و بلوچستان دارای توانمندی های بسیاری در زمینه توسعه گردشگری است. از جمله این توانمندی ها، می توان به موقعیت جغرافیایی ویژه، آثار و ابنیه تاریخی و باستانی، مانند شهرسوخته، کوه خواجه، دهانه غلامان، قلعه بمپور، صنایع دستی و هنرهای سنتی متنوع، خوراک ها و نوشیدنی های سنتی، غنا و تنوع اقلیمی، پدیده های زمینریختشناسی - بهویژه گل فشان ها و آتشفشان های تفتان و بزمان - ، مناطق ساحلی مکران، پوشش گیاهی و حیات جانوری گوناگون و منحصربفرد، مانند جنگل های مانگرو و گاندو - تمساح پوزه کوتاه - ، تنوع قومی، فرهنگی و مذهبی، روستاهای گردشگری سنگان، کوته، کوشه، تمین و تمندان، منطقه آزاد چابهار و ... اشاره نمود. با این وجود این استان نتوانسته است که تمام ظرفیت های گردشگری خود را بالفعل نموده و سهم متناسب با توانمندیهایش را از بازار گردشگری کشور بهدستآورد. عدم موفقیت در برقراری توازن، تعامل و هم پیوندی بین عرضه و تقاضای گردشگری استان سیستان و بلوچستان، در زمره مهم ترین عوامل بهوجود آورنده این وضعیت بودهاست.

بنابراین هدف از انجام این پژوهش، تحلیل وضعیت عرضه و تقاضای مقصد گردشگری سیستان و بلوچستان به شکلی است که تطابق و توازن بین این دو وجه در زمینه توسعه گردشگری این مقصد، مورد بررسی و واشکافی قرار گیرد.

در ادامه ضمن بررسی مبانی نظری پژوهش، پیشینه پژوهش های صورت گرفته در حوزه موردنظر و وضعیت موجود عرضه و تقاضای گردشگری استان سیستان و بلوچستان به اجمال تشریح شده، تا داده های لازم برای تحلیل تطبیقی عرضه و تقاضای گردشگری و در نهایت جمع بست نتایج حاصل از پژوهش و ارائه راهکارهای پیشنهادی دستیابی به نتیجه مطلوب در فرآیند برنامهریزی توسعه گردشگری در استان سیستان و بلوچستان فراهم گردد.

-2  مبانی نظری پژوهش

در ادبیات موضوع برنامه ریزی توسعه گردشگری، توجه به وجوه عرضه و تقاضا از اهمیت بسیاری در تبیین چارچوب سیستم گردشگری برخوردار بوده است. در حقیقت تعریف عناصر شکل دهنده سیستم گردشگری و تعیین سازوکار تعامل این عناصر در توسعه فعالیت های گردشگری، نقشی به سزا در به سامان رسیدن تلاش های صورت گرفته برای برنامهریزی دقیق و اثربخش توسعه گردشگری دارد.

در زمینه بررسی و تحلیل سیستم گردشگری، صاحب نظران و پژوهشگران بسیاری به ارائه دیدگاه پرداخته اند. از جمله مهم ترین این افراد، می توان به میل و موریسون - 1985 - 1 ، لیپر - 1990 - 2، اینسکیپ - 1991 - 3 ، گان - 1993 - 4 و ونهوف5 - 2005 - اشاره نمود. عمده این افراد سیستم گردشگری را در چارچوب تعامل بین عرضه و تقاضا تحلیل نموده اند. بر اساس نظر این پژوهشگران، توسعه عرضه گردشگری و ارائه محصولات و خدمات گردشگری با توجه به وجه تقاضای بازار موجب ایجاد تعادل و پایداری توسعه می گردد. بنابراین ایجاد تطابق بین نیازهای بازار و عرضه محصولات و خدمات گردشگری از مهم ترین مفاهیم مدیریت و برنامه ریزی توسعه گردشگری است و در ادامه تعاریف عملیاتی از وجوه عرضه و تقاضای گردشگری ارائه میشود.

-1-2 عرضه گردشگری

در زمینه عرضه گردشگری و عناصر آن پژوهشگران بسیاری اظهارنظر نمودهاند. از جمله این پژوهشگران می توان به پیرس6 - 1981 - ، جعفری - 1982 - ، مورفی - 1985 - 7، میل و موریسون - 1985 - ، بلانک - 1989 - 8، اینسکیپ 1991 - - ، گان - 1993؛ - 2003، گولدنر و دیگران - 2000 - 9 و ونهوف - 2005 - اشارهنمود. با تلفیق موارد ذکر شده توسط پژوهشگران و صاحبنظران فوق میتوان عناصر عرضه گردشگری را به شرح زیر دستهبندی نمود

·    جاذبهها - منابع - : جاذبههای طبیعی، فرهنگی- تاریخی و انسانساخت - ویژه - ؛

·    زیرساختها: حمل و نقل و دسترسیها - جاده ای، ریلی، هوایی، دریایی - ، آب، برق، سوخت، ارتباطات، بهداشت، فاضلاب و دفع زباله؛

·    تسهیلات و خدمات: اقامتگاهها، خدمات غذا و نوشابه، دفاتر خدمات مسافرتی و جهانگردی، خدمات تفریحی، ورزشی و سرگرمی، خرده فروشیها و تسهیلات و تاسیسات خرید، خدمات پزشکی و درمانی- سلامتی، اطلاعات، خدمات بانکی و ارزی، فعالیتهای بازاریابی/ تبلیغات پیشبردی و سایر تسهیلات و خدمات، مانند خدمات آموزشی.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید