بخشی از مقاله

بررسی تحلیلی و اولویت بندی عمده ترین موانع و چالشهای مدیریت کسب و کار در استان سیستان و بلوچستان(مطالعه موردی : بخش معدن)

 

چکیده :

معادن از اين جهت كه مواد اولیه را جهت صنايع تأمین می كنند می توانند به عنوان زيربناي توسعه هر منطقه محسوب شده و ساير بخشهاي اقتصادي را به تحرك وادارند. پژوهش حاضر با هدف شناسايی مهمترين موانع پیش روي كارآفرينان در بخش معدن استان سیستان و بلوچستان انجام گرفته است. روش مورد استفاده در اين پژوهش روش توصیفی- پیمايشی می باشد. نمونه ي آماري تحقیق شامل 111 نفر كارآفرين بخش معدن از سراسر استان می باشد. براي جمع آوري اطالعات از پرسشنامه اي محقق ساخته استفاده شد. يافته هاي پژوهش نشانگر اين بود كه از ديدگاه معدنکاران عمده ترين چالشهاي پیش روي كارآفرينان بخش معدن به ترتیب اولويت عبارتند از : .1قوانین و مقررات دست و پاگیر، .2عدم توان رقابتی تولیدات استان در مقايسه با تولیدات ساير استانها، .3كمبود نیروي انسانی ماهر و متخصص، .4هزينه هاي سنگین اكتشاف و .5اختالفات و مسائل قومی و قبیله اي.


واژگان کلیدی :كارآفرينی، اشتغال، معادن، سیستان و بلوچستان.


مقدمه

از نظر بسیاري از اقتصاددانان و صاحبنظران، كارآفرينان موتور محركۀ رشد و توسعه اقتصادي يک جامعه هستند كه در يک محیط رقابتی و شرايط عدم تعادل، جامعه را به حركت در می آورند و توسعه می بخشند)احمد پور داريانی، .)1311 گسترش كارآفرينی در هر جامعه اي باعث افزايش اشتغال، انتقال تکنولوژي، بهبود كیفیت زندگی مردم، افزايش رفاه، ثروت و سرمايه، توسعه نوآوري و خالقیت، افزايش سرمايه گذاري ها و رفع نیازهاي پاسخ داده نشده بازار می شود )سعیدي كیا، .)1312 اثرات مثبت و چشمگیر كارآفرينی باعث شده است تا دولت ها در جوامع توسعه يافته و در حال توسعه به موضوع كار آفرينی توجه خاص نموده و براي گسترش آن اهتمام ويژه اي صرف نمايند. توسعه كار آفرينی در هر كشور مستلزم فراهم آوردن امکانات سخت افزاري و نرم افزاري و نیز طراحی و ايجاد ساختارهاي مناسب می باشد. از آنجا كه شبکه هاي ارتباطی، بازارهاي گوناگون تولید و عرضه خدمات را در سطح ملی، منطقه اي و جهانی به يکديگر متصل ساخته و كلید ورود به اين بازارهاي جهانی را رقابت پذيري دانسته اند، بديهی است كه در اين رقابت جهانی نه تنها كشورها بلکه كلیه نهادها و افراد بايد دائما قابلیت هاي رقابت پذيري و سازگاري خود را افزايش دهند)مشايخ، .)1311

بخش معدن بعنوان يکی از زير ساخت ها از اصلی ترين و مهمترين صنايع مادر در فرايند توسعه قلمداد میگردد كه وظیفه تأمین مواد مصرفی عمده صنايع را عهده داراست و با نظر به ماهیت آن از تعدد و پراكندگی گسترده اي در جهان برخوردارست در جهان بطور متوسط زندگی 111 میلیون نفردر ارتباط با درآمد حاصل از كار در معادن كوچک است. امکانات رشد و توسعه صنايع مختلف،شکوفايی كلیه بخشهاي اقتصادي،جذب و اشتغال نیروي انسانی و افزايش درآمد سرانه مهمترين عملکردهاي توسعه معادن محسوب می گردد)امامی، .)1314 بر هیچ يک از ما پوشیده نیست كه امروز، معدن و صنايع معدنی در اليه هاي مختلف ساختار اقتصادي جوامع، نقشی تاثیرگذار و بنیادين بر عهده دارند. تا جايی كه در بسیاري ازموارد برنامه ريزي هاي كالن براساس توانمندي هاي جامعه در اين حوزه صورت می پذيرد.

موقعیت جغرافیايی ويژه و مناسب سیستان و بلوچستان و قابلیت هاي منحصر به فرد مرزي، كشاورزي، تجاري، صنعتی، گردشگري و معدنی، فرصت هاي اشتغال بی نظیري را فراهم كرده است كه افق روشنی را براي آينده جوانان اين ديار ترسیم كرده است. در اين میان اگر چه سرزمین كويري سیستان و بلوچستان بر روي كمربند فلزي و معدنی جهان، كه از يوگسالوي تا پاكستان كشیده شده قرار دارد ولی به نظر می رسد كه از اين ظرفیتهاي بالقوه، تاكنون بهره برداري مناسبی صورت نگرفته است. براي دستیابی به اين مهم بايد موانع پیش روي ايده هاي خالق و كارآفرين عالوه بر شناسائی، رفع و برطرف گردند. اين مهم زمانی آشکارتر می گردد كه بدانیم براي رفع معضل بیکاري كه كشور به شدت با آن دست به گريبان است، پرورش افراد كارآفرين و ترويج تفکر خود اشتغالی به عنوان راه حل هاي مقتضی از طرف سیاستگذاران و مديران اقتصادي مرد توجه جدي قرار گرفته است.


بیان مسئله:

در تحلیل بخش معدن كشور بسیاري سئواالت و ابهامات قابل طرح است كه پاسخ به آنها می تواند راهبرد بخش صنعت و معدن را سامان دهد. سرمايه گذاري معدنی در ايران همواره از لحاظ تاريخی با مشکالت بسیاري مواجه بوده است. اداره واحدهاي صنعتی و معدنی بزرگ در كشور بخصوص در سالهاي اخیر گرفتار مسائل پیچیده اي بوده كه اين امر مانع مهم و اساسی پیش روي سرمايه گذاران اين بخش قرار داده است. آنچه كه در واقعیت مشاهده می گردد اين است كه از اين قابلیت ها و فرصتهاي بالقوه به نحو شايسته اي استفاده نشده است. كشور ايران با وجود برخورداري از توان باالي معدنی، از نظر معدنکاوي و صنايع معدنی نسبت به ساير كشورهاي معدنی دنیا، از جمله استرالیا، آفريقاي جنوبی، كانادا و برزيل، در موقعیت بسیار پايینی قرار دارد و سهم معدن در تولید ناخالص ملی از 4 درصد كمتر است)امامی، .)1314

علیرغم پتانسیل گسترده معدنی در سطح استان سیستان و بلوچستان به علت عوامل متعدد مانند فقدان سرمايه گذاري مناسب، عدم مطالعه سیستماتیک و علمی و نبود يک تشکیالت منسجم، بسیاري از استعدادهاي معدنی منطقه يا مورد شناسايی دقیق قرار نگرفته و يا اينکه در صورت شناسايی توسط افراد محلی و فاقد تجربه علمی، پس از اكتشاف مقدماتی و حفر ترانشه و انفجارعملیات، كاوش متوقف شده است.

در مقاله حاضر سعی بر اين است كه مهمترين مشکالت در زمینه بهره برداري از فرصتهاي كارآفرينی بخش معدن در استان سیستان و بلوچستان شناسايی و اولويت بندي گردد. بدين منظور براي تحقق اين امر به كمک پژوهش میدانی، عمده ترين مشکالت و معضالت حاكم بر ساختار بخش معدن در استان از طريق پرسشنامه محقق ساخته مورد ارزيابی قرار گرفت.

کارآفرینی چیست و کارآفرین کیست؟
واژه كارآفرينی از ريشه فرانسوي Entrepreneure است كه مفهوم تعهد كردن كاري را در بر می گیرد. كارآفرين كسی است كه تعهد می كند تا سازماندهی و مديريت كسب و كار جديدي را كه توأم با ريسک است، بپذيرد) Kuratko

.)& Hodgettes . 2001

كارآفرينی موضوعی میان رشته اي است كه رشته هاي مختلفی همچون اقتصاد، روان شناسی، مردم شناسی، جامعه شناسی و مديريت در تکامل آن نقش اساسی داشته اند)مقیمی، .)1311 در تاريخ توسعه اقتصادي، اقتصاددانان كالسیک، همچون آدام اسمیت و ديويد ريکاردو، نقش مهمی براي كارآفرين در توسعه اقتصادي قائل نبودند. به نظر آنان عوامل تولید، عبارت اند از: سرمايه، ماشین آالت و نیروي كار كه به طور خودكار و خود تنظیم توسعه اقتصادي را موجب می شوند)..)Khanka . 2003


ژان باتییست سی اولین كسی بود كه بر نقش حیاتی كارآفرينان در بسیج منابع اقتصادي بر اساس اصول بهره وري تأكید كرد).)Schiller & Crewson . 1997

يکی ديگر از تعاريف كامل و جامع كارآفرينی، توسط ژوزف شومپیتر ارائه شده است. وي در كتاب خود با عنوان "تئوري توسعه اقتصادي" بین مفهوم واژه نوآوري و اختراع تفاوت قائل شده است و نوآوري را استفاده از خطرپذيري اختراع براي ايجاد يک محصول يا خدمت تجاري می داند. وي كارآفرينی را مفهومی ايده آل می داند كه به عنوان موتور تئوري پوياي توسعه اقتصادي ايفاي نقش می نمايد. در اين نگرش، نیروي خالقانه، بینش، ايده كسب و كار، عدم تمايل به مديران اداري غیر خالق، مهارت وسوسه انگیز براي جلب سرمايه گذاري سرمايه داران، توانايی اعمال ريسک براي حمله به موقعیتهاي ناشناخته مورد توجه است. و تنوع وسیعی از نوآوريها)محصوالت يا فرايندهاي جديد، دگرگون سازي محصوالت، بازارهاي جديد، تنوع سازي، مواد اولیه جديد يا ساختارهاي بازارهاي جديد( در آن به اجرا در می آيد
.)Grave & Salaff. W. Janet:2003)

عالوه بر اقتصاددانان، صاحب نظران روانشناسی، مديريت، جامعه شناسی و مردم شناسی نیز به بررسی جنبه هاي مختلف كارآفرينی پرداخته اند. مطالعه كارآفرينی در روانشناسی بر درك اين نکته كه چطور صفات افراد مختلف با انگیزش و عملکرد كارآفرينانه ي آنان ارتباط دارد، متمركز بوده است. جامعه شناسان در شناسايی گروه بندي هاي اجتماعی بر اساس مذهب و نژاد و تأثیر آنها در فعالیتهاي كارآفرينانه، تالش هايی كرده اند و مردم شناسان نیز بر نقش هاي فرهنگ و روابط اجتماعی در كارآفرينی تأكید داشته اند )مقیمی، .)1313

با توجه به موارد گفته شده می توان گفت در واقع، هنوز هم تعريف كامل، جامع و مانع كه مورد پذيرش همۀ صاحبنظران قرار گیرد از واژه كارآفرينی ارائه نشده است، لیکن در اين بین تئوري و تعاريف اقتصاددان مشهور اتريشی به نام جوزف شومپیتر از كارآفرينی و نقش كارآفرينان در فرآيند توسعه، مورد توافق و ارجاع اكثر محققین در اين زمینه است. بر طبق نظر وي كارآفرين نیروي محركۀ اصلی در توسعۀ اقتصادي و موتور توسعه میباشد و نقش وي عبارت است از نوآوري يا ايجاد تركیبهاي تازه از مواد. شومپیتر مشخصۀ اصلی كارآفرين را "نوآوري" میدانست و كار يک كارآفرين را "تخريب خالق" تعريف كرد. وي در كتاب "نظريۀ اقتصاد پويا" اشاره میكندكه تعادل پويا از طريق نوآوري و كارآفرينی ايجاد میگردد و اينها مشخصۀ يک اقتصاد سالم هستند.

نقش کارآفرینی در توسعه
از دهه 1811 نويسندگان زيادي كارآفرينی را به عنوان عامل توسعه اقتصادي مورد مطالعه قرار دادند. نتايج حاصل، آن را يکی از مهمترين ابزارهاي توسعه معرفی كردند(.) Mohanty, Sangram Keshari :2006 كارآفرينان نقش خاصی در پیشبرد اقتصادي، اجتماعی يک كشور ايفا می كنند. كارآفرينان عامالن تغییري هستند كه به منظور ايجاد رفاه،


فعالیت هاي اقتصادي انجام می دهند. بدين صورت كه موجب خود اشتغالی شده و راههاي درآمد را براي ديگران فراهم می كنند(.) Nandan, H : 2007

افراد كارآفرين چیزهاي متعارف را بر هم می زنند و تركیب جديدي از عوامل تولید ايجاد می كنند. اين افراد نه تنها نقش يک نوآور را بازي می كنند بلکه همچنین به پیشرفت اقتصادي نیز كمک می كنند. چنین افرادي فرصت هاي جديد، ريسک پول شان، و شانس را در نظر می گیرند، و منابع را در روش هايی غیر معمول براي نوآوري و ايجاد محصوالت جديد، فنون نوين تولید، طرح كاال يا خدمات، تركیب می كنند. اين افراد كه به عنوان عامالن تغییر، نقش نوآوران و فرصت گرايان را ايفا می كنند و به رفاه مالی كمک می كنند، كارآفرينان هستند. اين دلیل تأكید بسیاري از مورخان اقتصادي بر نقش كارآفرينی در فرآيند رشد و توسعه اقتصادي- اجتماعی است. بطور كلی كارآفرينی بذر توسعه را می پاشد(.) Hulbert, Carig :2002

كارآفرينان نقش مهمی در زندگی اجتماعی بازي می كنند. آنها وظايف اقتصادي را انجام می دهند كه اشتغال را افزايش می دهد، سازمان هاي نوين ايجاد می كنند، روش ها و فرآيندهاي جديد، تولید و كشف می كنند، و ديگر فعالیت هاي كسب و كار را كه موجب ارتقاء رفاه جامعه می گردند، انجام می دهند Mohanty, Sangram Keshari .):2006) يکی از راههاي نوآوري كارآفرينان كه شومپیتر اشاره كرد ارائه روش هاي جديد تولید بود. كارآفرينان با كشف راههاي نوين كه مقرون به صرفه تر باشند باعث كاهش هزينه شده و به مصرف كنندگان كمک می نمايند. لذا كارآفرينان با كاهش هزينه و بهبود كارايی، موجب ايجاد ارزش در جامعه می گردند(.) Matlay, Harry :2005 از يک چشم انداز كلی اجتماعی، اقتصادي و سیاسی، كارآفرينان اغلب به ايجاد رفاه، ايجاد شغل، و كیفیت باالتر زندگی كمک می كنند(.) Chen, Jin ; Zhu, Zhaohui ; Anquan, Wang :2005

لذا امروزه كشورهاي جهان، گفته شومپیتر مبنی بر اينکه كارآفرينی موتور توسعه است، را پذيرفته اند. چرا كه كارآفرينی نقش اجتناب ناپذيري در بهبود بهره وري و ارتقاء رشد اقتصادي دارد)ملیتو اس. ساالرزا و سونیا تیونگ-آكینو و پاز اچ دياز، .)1313 در واقع كارآفرينی با موفقیت فردي، سازمانی و ملی مترادف است(.) Matlay, Harry :2005

اين امر در مدل مفهومی ارائه شده توسط سازمان ديده بان كارآفرينی جهانی))GEM به خوبی به تصوير كشیده شده است.

قابلیت های معدنی استان سیستان و بلوچستان

ايران از معدود كشورهاي جهان است كه از موهبتهاي سرشار الهی در تمامی زمینه ها برخوردار است. منابع معدنی، نفت و گاز از جمله اين موهبت ها هستند كه سبب شده اند ايران از نظر ذخاير زمینی و معدنی جايگاه ويژه اي در دنیا داشته باشد. استان سیستان و بلوچستان با داشتن 11/1 درصد از مساحت كل كشور، پهناور ترين استان كشور است. اين استان از

يک سو به لحاظ ويژگیهاي زمین شناسی، داراي قابلیت هاي بسیار ارزشمند معدنی است و از سوي ديگر به سبب داشتن مرز مشترك با كشورهاي پاكستان، افغانستان و نیز ارتباط با آبهاي بین المللی، از اهمیت خاص و استراتژيکی در زمینه دسترسی به بازارهاي جهانی برخوردار است. عمده ترين مواد معدنی كه تاكنون در استان شناسائی گرديده اند عبارتند از: گرانیت، كرومیت، سنگ الشه، منگنز، سنگ آهک، مرمر، مس، منیزيت و تیتانیوم و ...؛ علیرغم پیشرفتهايی كه در سالهاي اخیر صورت گرفته، اين منطقه هنوز فاصله زيادي تا كسب جايگاه واقعی خود تا حد متوسط جهانی به لحاظ تولید مواد معدنی و صنايع وابسته به آن دارد. شناسايی ذخاير معدنی استان يکی از راهکارهاي توسعه در بخش معدن استان است كه در اين راستا اجراي طرحهاي اكتشافی بر روي مناطق مستعد استان باعث شناسايی ذخاير معدنی جديد در استان می شود. در سال 1381 تعداد 4 پروژه با اعتباري بالغ بر 3/131/111/111 ريال به اجرا در آمد. همچنین طی سالهاي گذشته نیز سازمان صنايع و معادن استان، مناطق مستعد را مورد شناسائی و اكتشاف قرار داده كه منجر به شناسائی ذخاير جديدي در استان گرديده است)سايت سازمان صنعت, معدن و تجارت سیستان و بلوچستان، .)1381

مهمترین چالشها و تنگناهای توسعه کارآفرینی در بخش معدن :

داليل عقبماندگی بخش معدن را میتوان در موارد مختلفی به شرح ذيل خالصه كرد)المعی، بهزاد، :)1311

چالشهای مربوط به قوانین و مقررات و سیاستهای موجود دولت:

نداشتن تعريف مشخصی از فعالیتهاي معدنی در سازمانهاي جنگلها و مراتع و آبخیزداري كشور و محیط زيست و برخورد منفی آنها با فعالیتهاي معدنی در كشور، به طوري كه به بهانه حفاظت منابع طبیعی و محیطزيست بسیاري از فعالیتهاي اكتشافی و معدنی در كشور معطل مانده يا به كندي پیش میرود.

نبود متولی قانونی در توسعه معادن كوچک و در حاشیه بودن معادن كوچک در چارت تشکیالتی چون سازمان صنايع كوچک و شهركهاي صنعتی

تناقض در قوانین نهادهايی چون محیط زيست، منابع طبیعی و... با قانون معدن و نبود مجري مستقیم و تعريف شده اي مانند گمرك يا ديگر بخش ها براي اجراي آن

عدم هماهنگی نظام بانکی كشور با بخش معدن توجه متمركز دولت به مجتمعهاي صنعتی و معدنی مادر از جمله فوالد و مس و عدم توجه به توسعه معادن و صنايع

معدنی كارگاهی و كوچک


موانع محیطی و جغرافیائی:

نبود جذابیتهاي نسبی در اكتشافات معدنی موقعیت جغرافیايی نامناسب و تمركز بیش از حد ذخاير معدنی كشور در مناطق محروم

كمبود عوامل زيربنايی در اكثر نقاط ايران به ويژه مناطق محروم و دورافتاده وجود اقتصاد تکمحصولی متکی به نفت، مانع از حضور پررنگ بخش معدن در عرصه اقتصاد كشور میشود.


موانع مربوط به اختالفات قومی و پائین بودن سطح آگاهیهای عمومی:
تعیین عرفی محدوده اراضی توسط مردم محلی نبود فرهنگ ريسک پذيري در خانواده ها پايین بودن سطح سواد و آگاهی هاي عمومی
عدم ظرفیت سازي و فرهنگ سازي در رويکرد و اقبال بخش خصوصی در سرمايه گذاري در معادن كوچک و ...

آگاه نبودن مردم به تأثیر مثبت فعالیتهاي معدنی بر اقتصاد منطقه

موانع سرمایه گذاری:

ريسک باالي سرمايهگذاري در اكتشاف طوالنی شدن بیش از حد طرحهاي معدنی و اكتشافی به دلیل كافی نبودن اعتبارات مالی تخصیص يافته به معادن و

طرحهاي معدنی و عدم تولید ماشینآالت و تجهیزات معدنی و فراوري در داخل كشور و گران بودن اقالم وارداتی مالیات هاي به نسبت سنگین و گرانی نرخ حمل و نقل جادهاي، ريلی و دريايی در ايران )در مقايسه با ساير كشورها، يکی از ناكامیهاي صادرات معدنی ايران، معلول اين وضعیت است(.

تفاوت هاي اساسی فعالیت هاي معدنی نسبت به ساير فعالیت هاي اقتصادي از قبیل سرمايه بر بودن، مخاطره باال، زمان بربودن دورة اجرا، عدم آزادي در انتخاب محل اجراي طرح و غیرقابل تجديد بودن ذخاير معدنی استخراج شده عدم تمايل بانک ها و مؤسسات اعتباري در تأمین منابع مالی بخش معدن)زالی، محمد رضا، رضوي، سید مصطفی، )1311


کمبود دانش فنی و نیروی متخصص، بخصوص در مناطق محروم:

فقدان شركتهاي توانمند مشاور و پیمانکار اكتشافی عدم برخورداري از سطح دانش فنی مطلوب به ويژه در بخش فراوري مواد معدنی و ساير رشتههاي مرتبط فقدان مراكز كارورزي معدن براي دانشجويان معدن

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید