بخشی از مقاله

رتبه بندی شهرستانهای استان سیستان و بلوچستان به لحاظ برخورداری از زیرساختهای گردشگری با مدل الکتر

چکیده

امروزه توسعه گردشگری بهعنوان یکی از مهمترین راهبردهای برنامهریزی است. رشد سریع صنعت گردشگری در دنیا،

همگام شدن با جریانهای برنامهریزی برای توسعه آن را ضروری مینماید. یکی از اقدامات اساسی توسعه گردشگری ایران رتبهبندی زیرساختها و تعدیل نابرابری در مناطق مختلف کشور است. استان سیستان و بلوچستان بهعنوان یکی از مناطق منحصربهفرد در زمینه جاذبههای گردشگری است. هدف این پژوهش رتبهبندی شهرستانهای استان سیستان و بلوچستان بر اساس میزان برخورداری از (جاذبههای طبیعی، جاذبههای تاریخی- فرهنگی، جاذبههای انسانساخت، هتل و مسافرخانه، رستوران و واحدهای پذیرایی، مناطق نمونه گردشگری، فاصله هر شهر تا مرکز استان، فاصله شهرها به نزدیکترین فرودگاه) با استفاده از مدل الکتر بر اساس شاخصهای مذکور است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای- اسنادی است. شهرستانهای استان سیستان و بلوچستان بر اساس شاخصهای توسعه گردشگری شهری در چهار سطح ( فرابرخوردار، برخوردار، نیمه برخوردار، روبرخوردار) رتبهبندی شد. با توجه به نتایج بهدستآمده از مدل الکتر، شهر زاهدان در سطح فرابرخوردار، چابهار، نیکشهر و زابل در سطح برخوردار، سراوان، سرباز و کنارک در سطح نیمه برخوردار، زهک و خاش در سطح روبرخوردار (محروم) قرار دارند. به لحاظ رتبهبندی شهر زاهدان در رتبه نخست، شهرستان چابهار در رتبه دوم و شهرستانهای زابل و نیکشهر در رتبه سوم به لحاظ برخورداری از امکانات و زیرساختهای گردشگری قرار دارند.

واژههای کلیدی: گردشگری، رتبهبندی، مدل الکتر، استان سیستان و بلوچستان.

 

-1 مقدمه امروزه گردشگری مفهوم و جریانیکاملاً متفاوت با گذشته پیدا کرده است و به آن بهعنوان امری اقتصادی نگریسته میشود

بهطوریکه بعد از صنایع نفت و خودروسازی؛ پردرآمدترین صنعت حال حاضر دنیا به شمار میرود (جعفری و خبره، :1392 .(11 توسعه صنعت گردشگری، بهویژه برای کشورهای درحالتوسعه که با معضلاتی همچون میزان بیکاری بالا، محدودیت منابع ارزی و اقتصاد تکمحصولی مواجه هستند از اهمیت فراوانی برخوردار است (حاجی نژاد و همکاران،.(114 :1392 هر منطقه با توجه به پتانسیلها و امکانات موجود خود میتواند از راههای مختلف در محور توسعه قرار گیرد و با توسعه در یک بخش، زمینه توسعه در سایر بخشها را فراهم کند (خاوریان گرمسیر و همکاران،.(128 :1392 صنعت گردشگری بهعنوان یکی از بزرگترین و متنوعترین صنایع و منابع اشتغالزایی، کسب درآمد، توسعه زیرساختها و توانمندسازی بخش خصوصی و جوامع محلی موردتوجه کشورهای جهان قرار گرفته است. ازاینرو کشورهایی که دارای جاذبههای متنوع گردشگری بوده، توسعه گردشگری را یکراه سالم جهت شکوفایی اقتصادی میدانند (حیدریپور،.(106 :1392 امروزه گردشگری پدیدهای است که از عناصر مختلف شامل جاذبهها، مکانهای تاریخی و انسانساخت تشکیل شده است (موحد،.(20 :1381 در عصر حاضر گردشگری بهعنوان یکی از عوامل مؤثر در گسترش روابط بین ملتها به شمار میرود، اما توسعه آن نیازمند امکانات ویژهای از قبیل آبوهوا، آثار تاریخی و فرهنگی، جاذبههای طبیعی، آداب و سنن، زیرساختها، امکانات و تجهیزات است. کشورها با درک این مهم، شروع به فراهم نمودن امکانات و تجهیزات مناسب بهمنظور جذب گردشگری میباشند. با افزایش جمعیت و رشد فزاینده شهرها از یکسو و پیشرفتهای چشمگیر اخیر در شبکه حملونقل، تکنولوژی و سایر عناصر زندگی بشر از سوی دیگر، هرروز که میگذرد انگیزههای نیاز به مسافرت و سفرهای گردشگری نیز افزایش مییابد (سبحانی،.(28 :1389 کشورمان ایران بااینکه ازنظر پتانسیلهای بالقوه برای برنامهریزی گردشگری از برجستهترین ممالک دنیاست ولی نتایج تحقیقات نشان از چالشهای عدیده در ایران است و بااینهمه قابلیتهایی که دارد نتوانسته جایگاهی در شأن خود پیدا کند و تسهیلات و زیرساختهای لازم را برای جذب گردشگر مهیا کند (امانپور و همکاران،.(202 :1392 استان سیستان و بلوچستان با داشتن پیشینه تاریخی و داشتن جاذبهها و قابلیتهای متعدد طبیعی و فرهنگی میتواند از دستاوردهای اقتصادی و فرهنگی توسعه گردشگری بهره ببرد که به دلایل گوناگونی ازجمله نبود زیرساختهای لازم و تبلیغات گردشگری مناسب این امر تاکنون محقق نشده و به لحاظ شاخصهای توسعه گردشگری تفاوت زیادی بین مناطق مختلف این استان به چشم میخورد. بااینوجود، مقبولیت گردشگری در این استان قابلاغماض نیست و اگر برنامهریزی صحیحی صورت نگیرد ادامه روند موجود توسعه، به ناهنجاریهای اجتماعی و اقتصادی دامن میزند. امروزه برنامهریزی توسعه گردشگری اهمیت زیادی دارد زیرا با بهرهگیری مناسب از منابع طبیعی و انسانی، علاوه بر رشد اقتصادی میتوان بخش کشاورزی را تقویت و صنایعدستی منطقه را رونق بخشید و گامی مهم در جهت بهبود شرایط زیستمحیطی و حفظ فرهنگ بومی و آداب رسوم محلی در این استان برداشت. لذا هدف این پژوهش ارزیابی و رتبهبندی مناطق مختلف استان سیستان و بلوچستان بر اساس شاخصهای توسعه گردشگری (میزان برخورداری از جاذبههای طبیعی، جاذبههای تاریخی-فرهنگی، جاذبههای انسانساخت، هتل و مسافرخانه، مناطق نمونه گردشگری، رستوران و واحدهای پذیرایی، فاصله هر شهر تا مرکز استان، فاصله شهرها به نزدیکترین فرودگاه) است. در این پژوهش سعی شده است تا با توجه شاخصهای مذکور در استان سیستان و بلوچستان نسبت به رتبهبندی شهرستانهای این استان به لحاظ برخورداری از این شاخصهای اقدام شود.

-1-1 اهمیت و ضرورت پژوهش نقش گردشگری در توسعه اقتصادی شهرستانها و آوردن منافع زیادی برای مردم بومی به خوبی شناخته شده است

.(Alipour & Kaboudi,2011:333) در قرن 21، گردشگری تحت تأثیر مکانهای جغرافیای و فضاهای جدید است .(Azizi et al,2011:24) وجود زیرساختهای مناسب و توزیع مناسب خدمات در جذب گردشگران بهطرف مکانهای مستعد گردشگری بسیار تعیینکننده است. مقصود از امکانات یا جاذبهها، تشکیلات یا مکانهایی است که بهمنظور تأمین خواستههای گردشگران به وجود آمده و آنها میتوانند از این امکانات استفاده و گردش کنند (تقوایی و رنجبر دستنایی،:1389

 

.(23 ارزیابی شهرستانها به لحاظ برخورداری از شاخصهای گردشگری نیاز به برنامهریزی توسعه اجتماعی و اقتصادی مخصوص هر یک از مناطق دارد .(%DOH HQWLV et al,2012:2) در این میان برنامهریزی بهعنوان یک ابزار علمی به دستاندرکاران صنعت گردشگری کمک میکند تا در یک فرآیند پیوسته و علمی، بهترین راهکار توسعه گردشگری در یک منطقه را مشخص کنند. نکته قابلتوجه در برنامهریزی گردشگری، پویا بودن این فرآیند است؛ بدین مفهوم که برنامهریزی هیچگاه متوقف نشده و با تغییر شرایط و حصول اطلاعات جدید، نیازمند بازنگری و اصلاح مستمر است (زنگیآبادی و همکاران،.(3 :1385 اکنون نکته مهم در برنامهریزی بر اساس جاذبهها، نحوه اولویتبندی در توسعه و چگونگی توسعه آنهاست. برای سنجش و اولویتبندی جاذبههامعمولاً معیارهای مختلفی؛ از قبیل اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، زیرساختی، زیستمحیطی، نهادی، قانونی و جغرافیایی توجه میشود تا بر اساس آنها بتوان نسبت به جاذبههای گوناگون تصمیمگیری کرد در شرایطی که معیارهای گوناگون همسو نیستند، تصمیمگیری باید در یک فضای چندبعدی صورت پذیرد. در چنین شرایطی روشهای ارزیابی چند معیاری، با توجه به اینکه در آنها فرض بر این است که هر یک از معیارها محور یا بعد جداگانهای هستند، میتواند استفاده شود (قالیباف و شعبانیفرد، .(149 :1390 با توجه به اهمیت صنعت گردشگری ازیکطرف و وجود پتانسیلهای گردشگری در استان سیستان و بلوچستان از طرف دیگر، ضرورت اولویتبندی مناطق مختلف این استان را جهت برنامهریزیهای مناسب و کارا بهمنظور خدماترسانی بهتر و عدالت اجتماعی و اقتصادی در سطوح مناطق مختلف و همچنین اولویتبندی برای سرمایهگذاری مناسب در بخشهای مختلف این صنعت ضروری است.

-2-1 مبانی نظری
توریسم واژهای فرانسوی از کلمه TOUR گرفته شده است که در زبان فرانسوی به معنای پیمودن، سیر کردن و گردش کردن به کار رفته است ( فاضلنیا و هدایتی،.(147 :1389 کلمه «Tornus» از واژه لاتین Tour گرفتهشده که به معنای دایره است. کلمه "Tour" به معنای حرکتی دایرهوار است که در آن فرد از یک نقطه حرکت میکند و بعد از طی مسافتی دوباره به مکان اولیه خود برمیگردد. کلمه Tourism برای نخستین بار در سال 1800 میلادی در فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد 1 چاپ گردید و به معنای کسی بود که برای تفریح یا آموختن و یا برای رسیدن به اهداف شخصی خود از چندین مکان دیدن میکند. درباره گردشگری تعاریف متعددی وجود دارد ولی سازمان جهانی گردشگری 2(WTO) که وابسته به سازمان ملل است، بهعنوان یک مرجع جهانی درباره مسائل و خطمشیهای گردشگری، سعی کرده اصطلاحات و طبقهبندیهای گردشگری را در سراسر جهان استانداردسازی کند. در این راستا، این سازمان در سال 1991 در کنفرانس بینالمللی آمار گردشگری و مسافرت3 که در کشور کانادا برگزار شد، از گردشگری این تعریف را ارائه کرد: »توریسم یا گردشگری، مجموعه فعالیتهایی است که در آن افراد به مکانهایی غیر از مکان عادی خود برای مدتی کمتر از یک سال متوالی، بهمنظور گذراندن اوقات فراغت، تجارت و دیگر اهداف مسافرت میکنند)« نوری و همکاران،.(58 :1392 گردشگری مفهومی فراگیر و گسترده است که تعریف آن در طول زمان دستخوش تغییرات اساسی شده است. همچنین گردشگری دربرگیرنده بخشهای متفاوتی است که در چارچوب کلیت و سیستمی از اجزاء مختلف عمل میکند. بنابراین سیستمی بودن و ارتباط اجزاء مختلف صنعت گردشگری با همدیگر برنامهریزی را هم در سطح ملی و هم در سطح منطقهای ضروری میسازد (قادری و همکاران،.(28 :1390 بههرحال گردشگری پدیدهای است چندوجهی که برنامهریزی آن نیز مستلزم ملاحظه ابعاد گوناگون آن است. ازجمله مهمترین رویکردها در مباحث گردشگری، رویکرد برنامهریزی استراتژیک است که کاملترین مفاهیم خود، مبتکر، پاسخگو به احتیاجات جامعه با مشاهده همزمان برنامهریزی و عمل بهعنوان قسمتی از یک فرآیند مشترک رو به رشد است. در این رابطه استراتژی ابزاری برای نیل به آمل نهایی مثل اهداف مشخصشده برای مدیریت منابع گردشگری است (حاجی نژاد و همکاران،.(115 :1392

 

در پژوهشهای گردشگری تا دهه 1990 مطالب اندکی در مورد سطحبندی نواحی گردشگری انتشار یافته است؛ اما امروزه با پیشرفت روشهای آماری و رایانهای در مطالعات جغرافیایی، استفاده از شاخصهای مختلف در موارد گوناگون، متداولترین معیار سطحبندی نواحی گردشگری است. در همین راستا پژوهشها و مطالعات فراوانی در کشورهای مختلف جهان در امر گردشگری صورت پذیرفته است بهعنوان نمونه میتوان به پژوهشهای زیر اشاره کرد:

حاجینژاد و همکاران (1392 ) در پژوهشی به رتبهبندی شهرستانهای استان مازندران به لحاظ میزان برخورداری از جاذبهها و زیرساختهای گردشگری بر اساس مدل TOPSIS و SWOT پرداختهاند. نتایج حاصل از مدل تاپسیس نشان میدهد که شهرستان ساری در مقام اول قرارگرفته، اختلاف کم رتبههای بهدستآمده در بیش از نیمی از شهرستانهای استان نشاندهنده توزیع نسبتاً یکنواخت و امکانات در سراسر استان است. همچنین نتایج مدل SWOT نیز نشان میدهد 31 نقطه قوت و فرصت بهعنوان مزیت و 25 نقطهضعف و تهدید بهعنوان محدودیت پیش روی استان مازندران جهت گسترش گردشگری قابل شناسایی است.

زنگیآبادی و همکاران (1391) در پژوهشی با عنوان تحلیل فضایی شاخصهای توسعه گردشگری با استفاده از مدل TOPSIS (مطالعه موردی: شهرستانهای استان اصفهان)، با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مدل تاپسیس شهرستانهای استان اصفهان را بر اساس 8 شاخص توسعه گردشگری در 4 سطح فرابرخوردار، برخوردار، میان برخوردار، فروبرخوردار اولویتبندی کردهاند نتایج این تحقیق نشان میدهد که از بین شهرستانهای استان اصفهان، شهرستان اصفهان در سطح فرا برخوردار و شهرهای خمینیشهر، خوانسار، دهاقان، تیران و کرون، فلاورجان، گلپایگان، چادگان و نطنز در سطح فروبرخوردار یا محروم قرار گرفتهاند.
حیدریپور (1392) در پژوهش خود به سطحبندی مناطق نمونه گردشگری استان اصفهان با مدل AHP نموده است. هدف این پژوهش سطحبندی سه منطقه نمونه گردشگری باغ بهادران، زرینشهر و تالاب گاوخونی بر اساس شاخصهای گردشگری در مناطق نمونه است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که منطقه نمونه گردشگری تالاب گاوخونی اولویت اول و منطقه نمونه باغ بهادران و زرینشهر در مرتبه دوم و سوم به ترتیب قرار گرفتهاند.

شماعی و موسیوند (1390) در پژوهشی با عنوان سطحبندی شهرستانهای استان اصفهان ازلحاظ زیرساختهای گردشگری با استفاده از مدل TOPSIS و AHP که با هدف سطحبندی شهرستانهای استان اصفهان بر اساس برخی از عوامل مؤثر در جذب گردشگر شهری به روش توصیفی و پیمایشی انجام گرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد که در سطحبندی شهرستانها، با ترکیب دو مدل فوقالذکر، شهرستان اصفهان و کاشان به ترتیب بهعنوان نواحی اول و دوم گردشگری بیشترین امتیاز را به خود اختصاص دادهاند. همچنین همبستگی بین متغیر زیرساختها و تعداد گردشگران، مثبت و ضریب همبستگی بیش از 98 درصد را نشان میدهد.

-3-1روش پژوهش روش بررسی این پژوهش توصیفی-تحلیلی و نوع آن کاربردی است. برای جمعآوری دادهها و اطلاعات موردنیاز از منابع

کتابخانهای و اسنادی استفاده شده است. آمار موردنیاز در ارتباط با جاذبهها و زیرساختهای گردشگری در سطح شهرستانهای استان سیستان و بلوچستان نیز از طریق وبسایت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری جمعآوری گردید، سپس از طریق مدل الکتر به رتبهبندی شهرستانهای و تعیین ضریب الویت هر یک از شاخصها پرداخته شده است. بهمنظور وزندهی معیارها از مدل آنتروپی استفاده گردید بهمنظور انجام این مدل پرسشنامهای تدوین و توسط 17 نفر از کارشناسان مربوطه پر شد.

-4-1 معرفی منطقه موردمطالعه استان سیستان و بلوچستان با وسعت حدود 187502 کیلومترمربع معادل 11/5 درصد مساحت کشور را به خود اختصاص

داده است. این استان بین 25 درجه و 3 دقیقه تا 31 درجه و 29 دقیقه عرض شمالی و 58 درجه 49 دقیقه تا 63 درجه و

 

20دقیقه طول شرقی واقع شده است و از شمال به استان خراسان جنوبی، از جنوب به دریای عمان، از شرق به کشورهای افغانستان و پاکستان و از غرب به استانهای کرمان و هرمزگان محدود شده است (سالنامه آماری استان سیستان و بلوچستان،.(3 :1388 در شکل شماره 1 موقعیت جغرافیایی استان سیستان و بلوچستان در کشور نشان داده شده است.

شکل شماره :1 موقعیت جغرافیایی استان سیستان و بلوچستان در کشور -2مدل الکتر1

این مدل در اواخر دهه 1980 مطرح شد و بهعنوان یکی از بهترین روشهای تصمیمگیری چند شاخصه مورد توجه قرار گرفت و برای رتبهبندی چند گزینه بکار میرود .(Zhaxu & min, 2013:549) این طبقهبندی درنتیجه مقایسه هر گزینه با پروفیلهایی که مبین مرز طبقات هستند، حاصل میشود Mousseau et al,1998)، (2002 Berger, این مدل یک راهحل ارزیابی با کارایی بالا است که فعالیتهای تصمیمگیری را با وجود شاخصهای کمی و کیفی تجهیز میکند Wen-) (chih, 2005: 14 و بجای محاسبه و تعیین ارزش عددی هر یک از گزینهها، این گزینهها را بر اساس شاخصهای مشخصشده با یکدیگر مقایسه کرده و گزینههای مسلط را مشخص میسازد (سخدری و اصغری، .(103 :1384 در این روش گزینهها بهصورت زوجی با یکدیگر مقایسه میشوند و گزینههای مسلط و مغلوب شناساییشده و سپس گزینههای مغلوب، حذف میشوند (عطائی، .(59 :1389

-3یافتههای تحقیق گام اول- تبدیل ماتریس تصمیم به ماتریس بیمقیاس (نرمالسازی ماتریس). در جدول شماره 1 ماتریس اولیه زیرساختهای

گردشگری آورده شده است.

جدول شماره :1 ماتریس اولیه زیرساختهای گردشگری

منبع: سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان سیستان و بلوچستان، 1393

بیمقیاسسازی ماتریس به کمک فرمول ذیل انجام میشود .Pang et al, 2011:596))
J=1,2,000,m i=1,2,000,n

r ij = X ij ∑m
در جدول شماره 2 ماتریس نرمال شده نشان داده شده است.
i =1Xij 2

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید