بخشی از مقاله

چکیده

امروزه توسعه شهرنشینی حاصل از رشد و گسترش شهرها، با بروز مشکلاتی نظیر افزایش نابرابریها، آلودگیها، کاهش بیش از حد منابع طبیعی، از بینرفتن مناظر طبیعی محیط زیست و ... همراه بوده که باعث شده شهرنشینی و مشکلات ناشی از آن به عنوان اساسیترین عامل ناپایداری جهان برشمرده شود به همین دلیل در جهت رفع معضلات برشمرده، دیدگاهها و الگوهای نوینی با رویکرد توسعه پایدار در عرصههای مختلف از جمله معماری و شهرسازی مطرح گردد و توجه به توسعه پویا و دائمی که رفاه و آسایش عمومی دراز مدت برای انسانها به ارمغان بیاورد به عنوان محور اصلی در تمامی برنامهها قرار گیرد. ولی بدلیل عدم انطباق این الگوها با شرایط کنونی و چالشهای موجود تحقق اهداف و آرمانهای توسعه پایدار بصورت مطلوب و موردنظر امکانپذیر نمی باشد.

مقاله حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی در نگاه کلی به بررسی موانع و چالشهای پیشروی شهر پایدار از قبیل فقر آموزشی، فرهنگی، اجتماعی و در نگاهی ویژه به بررسی موانع موجود در حوزه معماری مانند ناپایداری ساختمانها و زیر ساختها، مصالح غیراستاندارد، عدم طراحی مناسب و همگون با اقلیم و حاشیه نشینی اطراف کلان شهرها می پردازد. بر اساس یافتههای این پژوهش، می توان با مدیریت چند وجهی و جامع نگر طرحهای توسعه پایدار، از قبیل ارائه راهکارهای مناسب با ایجاد دگرگونیهای بنیادی در ساختارها و روابط حاکم بر شهرها و همگام با تدوین و اجرای کارآمد ضوابط و مقررات شهری و تأمین صحیح نیازهای طبقات مختلف جامعه، بالابردن سطح سواد و آموزش و تقویت بنیانهای اجتماعی، توان یک شهر را در جهت رسیدن به توسعه پایدار ارتقا داد و تا حدودی با چالشهای پیش رو مقابله و به اهداف کلی طرحهای توسعه پایدار نزدیکتر گردید.

مقدمه

جهان به سرعت در حال گسترش زندگی شهری است که این توسعه در جهان و بویژه کشورهای در حال توسعه عوارض و مسائل گوناگونی را به همراه داشته است. به وجود آمدن این عوارض و معضلات باعث شد که نگرش از سمت توسعه تنها به توسعه پایدار متمایل گردد، توسعه ای درونزا و نظاممند و متعادل که بینش سیستمی را درهمه رشتهها مطرح میسازد که نخستین رشتهای که از این مفهوم بهره برد محیط زیست بود. توسعه پایدار در پی فقرزدایی، ایجاد تعادل میان کشورهای جهان وگونه ای همزیستی مسالمتآمیز است و بر استفاده بهتر از منابع تجدید شونده تأکید دارد.

در حال حاضر به دلیل معضلات و چالشهای پیشروی طرحهای توسعه پایدار تحقق تمامی اهداف آن به صورت کامل و مطلوب امکان پذیر نمیباشد. با توجه به بروز چنین معضلاتی اگر بر شناخت دقیق این چالشها و معضلات شفاف سازی گردد وضرورت راههای مقابله با آن و رفع این معضلات مشخص گردد می توان گامی بزرگ در جهت رفع این معضلات برداشت.

این تحقیق به تحلیل بر روی چالشهای پیش روی طرح های توسعه پایدار از بعد فقر شهری - شامل : فقر فرهنگی، فقر درآمدی، فقر آموزشی - و بعد معماری - شامل : فرسودگی و ناگایداری ساختمانها و زیرساختها، مصالح غیر استاندارد، عدم طراحی مناسب و سازگار با اقلیم و سوق دادن جامعه به سمتی مطلوب نهایتاً چگونگی تحقق اهداف طرحهای توسعه شهری می پردازد.

روش تحقیق

مقاله حاضر بر اینست که راه رسیدن به طرحهای توسعه پایدار را توسط مقابله و رفع چالشهای پیش رو مورد بررسی قرار دهد بدین لحاظ در بخش اول مقاله در میان نظریه های موجود و منابع کتابخانه ای به تعریف و پیشینه توسعه پایدار می پردازد. پس از آن در بخش دوم مقاله چالشها و معضلات را مورد تحلیل قرار می دهد.

در بخش سوم به بررسی مقابله و رفع این معضلات می پردازد. در نهایت تطبیق یافته ها و دستاوردهای حاصله نتایج مقاله را شکل می دهد.

تعریف توسعه پایدار

توسعه از نظر اندیشهوران علوم اقتصادی و اجتماعی،معنایبه ارتقای مستمّر کلّ جامعه و نظم اجتماعی بهسوی زندگی بهتر یا انسانیتر است اما »توسعهای که نیازمندیهای حاضر را بدون لطمه زدن به توانایی نسلهای آتی در تأمین نیازهای خود برآورده میسازد، توسعه پایدار گویند

توسعه پایدار، ترکیبی از دو واژه است که دو جنبه متفاوت - پیشرفت اقتصادی-صنعتی و کیفیت محیط زیست - را در یک نماد - توسعه پایدار - متحد میسازد.بهعبارت دیگر دو مفهوم اقتصاد و اکولوژی در کنار هم قرار گرفته و زیربنای استراتژی توسعه پایدار را شکل میدهد

آنچه در تعاریف مربوط به توسعه پایدار مشترک است، جنبه پویایی آن، رفع نیازهای اساسی، توجه خاص به حفاظت از محیط زیست و جلوگیری از تخریب و آلودگی آن است

بهرغم اینکه از ابتدای طرح توسعه، منابع طبیعی نقش اساسی در شکلگیری آن داشت؛ اما تا دهههای اخیر از توجه جدی به آن غفلت شده بود

رشد شتابان اقتصادی در دوران انقلاب صنعتی از طریق استخراج منابع طبیعی برای بهکار انداختن صنایع سنگین، بسیار مورد استفاده قرار گرفت؛ تا جاییکه هرچه بیشتر شدن دود سیاه از دودکش کارخانهها را معرف پیشرفت اقتصادی و مدرنیزه شدن بهشمار میآوردند

در این میان، بشر در اشتیاق خود بهمنظور دستیابی هرچه بیشتر به توسعه تکنولوژی و صنعت، بیشتر از آنکه بتواند محیط زیست را مجددا برای زندگی مساعد کند، از آن بهرهبرداری نمود و دیگر فراموش کرد که میزان توسعه و کاربرد منابع توسط انسانها طبیعت را با چه سرعتی تخریب و آلوده میکند.بشر حقوق نسلهای آینده را نسبت به ذخایر غیر قابل تجدید که در معرض پایانپذیری است، نادیده گرفته و به سهم فرزندان از منابع و طبیعت هیچ توجهی نکرده است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید