بخشی از مقاله

چکیده

بی شک حرکت بسوي اقتصادي پیشرو، کارا و پویا که بحرانها و چالشهاي داخلی و بین المللی را با اتخاذ راه حلهاي منطقی و سیاستهاي روشن و همگام با تعییرات جهانی پشت سرگذارد جز با تقویت نمودن زیرساختهاي اقتصادي مبتنی بر نوآوري همه جانبه ممکن نیست. ایجاد فضاي نوآوري و زمینهسازي براي حضور و ظهور خلاقیت و درگیر نمودن همه آحاد جامعه در فرآیند نوآوري اساسیترین گام بسوي تحقق اقتصاد مقاومی میباشد. در این مقاله سعی شده است ضمن بررسی اسناد موجود در زمینه ضرورت استفاده از فرآیند نوآوري و الگوسازيهاي بومی در برنامهریزيها و تهیه نقشه راه پویایی اقتصاد با تمرکز بر منابع انسانی، از طریق ماتریس سوات به تحلیل نقش نوآوري و ابتکار در عملی نمودن اقتصاد مقاومتی پرداخته و راهبردهایی را براي اجرایی نمودن صحیح اقتصاد مقاومی ارائه مینماید.

-1 مقدمه

یکی از الزامات اجرایی نمودن اقتصاد مقاومتی که بحق مهمترین آن محسوب میشود باید پایهریزي بنیانهاي اقتصادي بر پایه نوآوري و خلاقیت بومی به گونهاي باشد که بتوان تهدیدها و فشارهاي خارجی را کاهش داد و با آیندهنگري نسبت به تحولات جهانی برنامه اي براي رویارویی با فشارهاي پیش آمده طراحی نماید. نوآوري همواره بعنوان یکی از پیش شرطهاي اقتصادهاي موفق در دنیا مطرح بوده است. به همین دلیل دولتها سعی میکنند اطلاعات بیشتري درمورد انواع مهارتهاي مورد نیاز براي نوآوري و راه هاي موثر دخالت دادن افراد جامعه در فعالیت هاي نوآورانه، به دست آورند تا بتوانند جایگاه رقابتی خود را در جهان ارتقاء بخشند. در این مقاله با توجه به اهمیت سرمایه انسانی بعنوان بازوي اصلی و موتور اصلی جریان نوآوي و ابتکار ضمن بررسی اسناد موجود با استفاده از ماتریس سوات راهبردهایی را براي ظرفیتسازي استفاده حداکثري از جریان نوآوري و ابتکار جهت عملی نمودن اقتصاد مقاومتی پیشنهاد مینماید.

-2 اقتصاد مقاومتی

تا کنون در هیچیک از منابع اقتصادي تعریفی واضح و روشن از اقتصاد مقاومتی دیده نشده است اما آنچه از سخنان اقتصاددانان و بزرگان بر میآید تعاریف مختلفی دارد که گاهی از اقتصاد مقاومتی به اقتصاد الگو و یا اقتصاد دفاعی نیز تعبیر میشود اما بهترین تعریف همان تعریفی است که رهبر فرزانه انقلاب از آن دارد: یعنی آن اقتصادي که در شرایط فشار، در شرایط تحریم، در شرایط دشمنیها و خصومتهاي شدید میتواند تعیینکننده رشد و شکوفایی کشور باشد که داراي ارکان زیر میباشد:

الف: مقاوم بودن اقتصاد     ب: استفاده از همهى ظرفیتهاى دولتی و مردمی       ج: حمایت از تولید ملی          د: مدیریت منابع ارزى ه: مدیریت مصرف

-3 اقتصاد دانش بنیان

مطالعه در اقتصادهاي موفق در دنیا نشان میدهد که دوره اقتصاد مبتنی بر تولید سنتی به سر آمده و بجاي آن تولید مبتنی بر دانش و فناوري قدم به عرصه ظهور گذاشته است. طبق تعریف سازمان همکاري اقتصادي و توسعه اقتصادي، اقتصاد دانش بنیان اقتصادي است که بر اساس »تولید و توزیع و کاربرد دانش و اطلاعات« شکل گرفته و سطح بالایی از سرمایهگذاري در آن به »ابداع« و »نوآوري« اختصاص می یابد و فناوري هاي کسب شده با شدت بالایی مصرف می شوند و نیروي کار از تحصیلات عالی برخوردار است. - گزارش سازمان همکاري اقتصادي و توسعه، - آمیندا، - 2005 یکی از مهمترین محورهایی که در سیاست هاي ابلاغی اقتصاد مقاومتی به آن توجه خاصی شده است، پیشتازي اقتصاد دانشبنیان میباشد. در همین راستا رهبر معظم انقلاب ارتقاي جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان و دستیابی به رتبه ي اول اقتصاد دانش بنیان در منطقه را بعنوان یکی از اهداف اقتصاد مقاومتی دانستند. یکی از اموري که می تواند کمک نماید تا کشور به میزان تولید دانشبنیان دست یابد، درك ضرورت تولید دانشبنیان در جامعه میباشد و این امر جز با ایجاد فضاي نوآوري و خلاقیت در جامعه امکان پذیر نیست.

-4 نوآوري
امروزه از نوآوري فرآیندي بعنوان فرآیند رسیدن به بازار براي محصولات خلق شده یا بهبود یافته شده یاد میشود.

شومپیتر اقتصاددان بزرگ اتریشی نوآوري را چنین تعریف مینماید: نوآوري ایجاد کسب و کارهاي جدید با استفاده از قطعات جدید، ارائه فرآیندهاي جدید، ایجاد بازارهاي جدید و یا بکارگیري تشکلهاي سازمانی جدید میباشد. بعبارتی نوآوري ترکیبی از دو حوزه تجارت و فناوري است. هنگامی که تغییري در فناوري رخ دهد اختراعی صورت گرفته و هنگامی که این تغییر به عرصه تجارت وارد شود نوآوري اتفاق میافتد. لازم بذکر است که همین فرایند نوآوري موتور اصلی و محرك ایجاد و شکلگیري اقتصاد دانش بنیان میباشد.

-5 نگاهی عمیقتر به نقش نوآوري در شکلگیري اقتصاد دانش بنیان

نقش کلیدي نوآوري این نیاز را ایجاد می کند که افراد براي کسب تحصیلات بالاتر تلاش کنند، خلاقتر باشند، توانایی خود را براي دریافت دستاوردهاي ضروري در علم، تکنولوژي و نوآوري توسعه دهند و آن را در فعالیت هاي روزانه اجرا کنند.بنابراین، پیشرفت در دنیاي امروز نه تنها به سطح توسعه اقتصادي در علم و تکنولوژي و نوآوري وابسته است، بلکه به عمق نفوذ آن در جامعه، پتانسیل فکري جوامع، قابلیت تولید و بهکارگیري دانش جدید و نیز توانایی سازگاري آن با رویدادهاي جدید توسعه در علم، تکنولوژي و نوآوري بستگی دارد. جوامع نقش چندگانه اي در نوآوري دارند: یکی از این نقش ها این است که جمعیت عامل تولید است؛ نقشی که علاوه بر دانش پایه دانش و فناوري، به توانایی بکارگیري مداوم مهارتهاي فنی و حرفه اي نیازمند است.

مردم بعنوان مصرف کننده، محصولات و تکنولوژي هاي جدید را دریافت می کنند و مورد استفاده قرار می دهند. آنها بعنوان شهروندان جامعه درگیر مباحث حیاتی در علم، تکنولوژي و نوآوري و سیاست هاي دولتی مربوط به آن می شوند. نبود مهارت هاي لازم در هر بخش خاص از جوامع، به مانعی براي ایجاد و توزیع تکنولوژيهاي جدید درون جامعه تبدیل می شود. چون تحولات تکنولوژیک سریع و در مقیاسی جهانی اتفاق میافتند، چنین کمبودي باعث میشود کشورهایی که نتوانسته اند به موقع خود را با این تحولات سازگار کنند، از رقابت عقب بمانند. لذا دولتها باید بسترهاي فرهنگی، سیاسی و اقتصادي و اجتماعی جامعه را به گو نهاي آماده نمایند که افراد امکان خلاقیت و نوآوري را چه بصورت فردي و چه سازمانی - خلاقیت و نوآوري عامل : تولیدات و خدمات، افزایش کیفیت، کاهش هزینه، افزایش انگیزه، حس رقابت و ... - را فراهم نماید.

لزوم درگیري همگانی در نوآوري درگیر شدن افراد در فعالیتهاي نوآورانه نیازمند توجه بیشتر سیاستگذاران و کل جامعه است. یافته هاي تحقیقی نشان میدهد که در بیشتر موارد افراد از اهمیت نوآوري براي توسعه اقتصادي آگاهند، اگرچه این آگاهی همیشه با نفوذ نوآوري به سبک هاي زندگی آنها همراه نیست. عده زیادي از مردم خود را با پیشرفت هاي تکنولوژیک همراه نمی کنند و در نتیجه درگیر فعالیت هاي نوآورانه نمی شوند. این انزوا را می توان با موانع اجتماعی و نبود رویکردهاي شخصی و مهارت هاي مورد نیاز براي توسعه دانش و تکنولوژي توضیح داد. گروههاي جمعیتی که در اجرا و مصرف نوآوري شرکت ندارند، در معرض خطر محرومیت اجتماعی و عواقب منفی آن قرار دارند. این اتفاق بهدلیل نبود ابزارها و مهارت هاي کافی و حتی اعتماد به نفس ضعیف و ناتوانی در سازگاري با محیط متغیر رخ می دهد. همه این عوامل میتوانند فرآیندهاي نوآوري را تخریب کنند، همچنین عمومیت دادن نوآوري و فعالیتهاي نو به هدف ارتقاي شایستگیهاي فردي و ایجاد محیطی نوآورانه، عناصر مهم افزایش رقابت پذیري هستند.

عامل مهم دیگر، مدرن سازي نظام آموزشی است، به طوري که توسعه دانش، مهارت هاي نوآورانه و کیفیت هاي شخصی - مانند کارآفرینی، تحمل پذیري، اعتماد به نفس، رهبري، خلاقیت، فعال بودن و ریسک پذیري - از همان دوران کودکی تضمین شود با توجه به ماهیت متغیر نوآوري و بلندمدت بودن آگاهی عمومی و فرآیندهاي اعتمادسازي، سیاست هایی که به این حوزهها میپردازند باید سازگارپذیر و مداوم باشند و کارآیی آنها تا حد زیادي می تواند تعیین کننده رقابت پذیري در میان کشورها باشد ذکر این نکته ضروري است که دولتها علاوه بر فراهم آوردن فضاي ظهور و بروز خلاقیت چه در قالب نظام تعلیم و تربیت، چه در قالب فرهنگسازي و نهادینه نمودن رفتارها و فعالیتهاي نوآورانه و چه در قالب تدوین قوانین و مقررات مرتبط باید ضمانتهاي اجرایی را نیز پیش بینی نمایند تا امکان ارزیابی و روند حرکت جامعه بسوي پیش شرطهاي اقتصاد مقاومتی مشخص گردد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید