بخشی از مقاله

چکیده

در چند سال اخیر و با شدت گرفتن تحریم های غرب علیه کشورمان با هدف متوقف کردن برنامه صلح آمیز هسته ای، واژه ای جدید تحت عنوان اقتصاد مقاومتی به ادبیات اقتصادی و سیاسی کشور اضافه و به فراخور حال و روز اقتصاد کشورمان مورد بحث قرار گرفته است.برای دستیابی به چنین اقتصادی لازم است نگاه بلندمدت به سیاست های اقتصادی وجود داشته تا در آینده چارچوب کلی اقتصاد در برابر انواع ناملایمات تقویت شود. از مهمترین عواملی که اقتصاد مقاومتی بر بنیاد آن شکل می گیرد، بینش، نگرش در اصلاح مصرف در جامعه می باشد. بنابراین به منظور دستیابی به اهداف اقتصاد مقاومتی، ضروری است فرهنگ اصلاح الگوی مصرف در جامعه ایجاد و نهادینه شود تا رفتارهای اقتصادی آحاد جامعه در این مسیر گام بردارند.

در این میان می توان از رسانه ها به عنوان موثرترین ابزار در جهت ارتقای سبک زندگی و اصلاح الگوی مصرف در جامعه یاد کرد. مقاله حاضر با اشاره به گسترش فناوری های ارتباطی و افزایش نفوذ و تاثیرگذاری رسانه ها بر نگرش و رفتارهای مخاطبان در ابعاد گوناگون زندگی پرداخته و با معرفی اقتصاد مقاومتی، به بیان اهمیت و ضرورت اصلاح الگوی مصرف به منزله ی وظیفه ای دینی و ملی،با اتخاذ سیاستهای خاص خود از جمله آموزش و تقویت سرمایه اجتماعی در جامعه، موجب تغییر سبک زندگی افراد شوند و کمک شایانی به بسترسازی و تحقق اقتصاد مقاومتی در جامعه کنند. از این رو در پژوهش حاضر، سعی شده است نخست، نقش و تأثیر رسانه بر اقتصاد مقاومتی مشخص شود و سپس رابطه میان رسانه ها با اصلاح الگوی مصرف در ابعاد مختلف جامعه مورد بررسی قرار گیرد. بعد از آن پیشنهاداتی نیز به منظور عملکرد هرچه بهتر رسانه ها ارائه می گردد.

واژههای کلیدی: اقتصاد مقاومتی، رسانه، اصلاح الگوی مصرف ، مقام معظم رهبری ، مردم

.1 مقدمه

در شرایطی که اقتصاد کشور ما گرفتار نارسایی هایی است که منجر به وضعیت ناهنجار بیکاری، کمبود تولید ناخالص داخلی، کاهش قدرت سرمایه گذاری دولت، ضعف در صادرات غیر نفتی و بیماری هایی از این دست شده، نیم نگاهی به وضعیت جهانی اقتصاد، ما را به سوی این باور می کشاند که رشد نوآوری، خلاقیت و کارآفرینی تنها راه بهبود بیماری امروز اقتصاد کشور و پیشگیری از وخامت حال فردا است. رسانه ها با تولید و توزیع مطلوب اطلاعات، نقش چشمگیری در ارتقای آگاهی های گوناگون و ضروری بر عهده می گیرند و جامعه را در نیل به تعالی و ترقی همه جانبه یاری می کنند. این وظیفه خطیر به عهده رسانه هاست که با ساخت برنامه های مناسب، افکار عمومی جامعه را به سمت ایجاد و توسعه فرهنگ نوآوری، خلاقیت و کارآفرینی سوق دهند.

هر زمان که امور به دست مردم سپرده شده، موفقیتهای بسیاری حاصل شده است و همانگونه که پیشرفتها در عرصه دفاع مقدس و علم و فناوری مردمی بوده است؛ در اقتصاد نیز باید حمیت و غیرت مردم برانگیخته شود و این امر با همکاری رسانهها و فرهنگسازی در ایجاد گفتمان اقتصاد مقاومتی امکانپذیر خواهد بود.در دنیای کنونی، بار اصلی اجرای سیاستهای اقتصادی و سیاسی را رسانهها و ابزارهای گفتمانساز برعهده دارند، همچنین ارتباطات و اطلاعرسانی نیز در شناخت و ادراک شهروندان جامعه از تنوع فرهنگی گرفته تا غیره میتواند زمینهساز تحول و دگرگونی در جامعه شود، بنابراین با نگاهی اجمالی به گستره شبکههای ارتباطی در جهان، میتوان متوجه شد که این مهم نشاندهنده تلاشی هدفمند، برنامهریزی شده و هوشمندانه در ترویج گفتمانهای حاکم را دارد.

در جوامع، رسانهها به ویژه شبکههای اجتماعی که در دنیای امروزی تبدیل به رسانه شدهاند و روز به روز بر تعداد آنها افزوده میشود میتواند ساز و کار جامعه را تشکیل دهند و ناگفته نماند که رسانهها میتوانند به عنوان ابزار پرقدرت ساختارها و حوادث جامعه را شناسایی و تفسیر کنند. افراد به گونهای نقشآفرینی خود را بر این اساس سامان بخشند که در تعارض اساسی با رفتار مورد انتظار دیگر افراد جامعه قرار نگیرد. البته باید گفت که رسانههای دیداری و شنیداری به ویژه صدا و سیما، سازندگان واقعیت هستند که آن را برجستهسازی کرده و در حد متعارف به آن جریان میدهند.رسانه های جمعی هم باید به عنوان بخشی از نهاد های مدنی و فرهنگی جامعه مجری طرح های فرهنگی اقتصاد مقاومتی باشند و آحاد ملت را نسبت به جوانب مختلف این فرهنگ مشتاق نمایند ؛ مردمی که حقیقتا پشتکار بسیار خوبی در کار و تولید ارزش افزوده دارند.

.2 پیدایش اقتصاد مقاومتی

»اقتصاد مقاومتی« اصطلاحی است که در سال 1389 برای اولین بار توسط مقام معظم رهبری به منظور ساماندهی نظام اقتصادی کشور متناسب با شرایط جاری داخلی و بینالمللی و با مبنا قرار دادن اصول انقلاب مطرح شد[1]از آن زمان تاکنون بسیاری از اقشار جامعه اعم از نخبگان و فعالان اقتصادی و سیاسی، به دنبال تعیین ماهیت اقتصاد مقاومتی و به بیانی دیگر ارائه تعریف اقتصاد مقاومتی بودهاند. قاعدتا باید دولتها و سیاستمداران هر کشوری برای اداره کشور متبوع خود در شرایط مختلف اقتصادی و سیاسی در عرصه داخلی و بین المللی برنامه مناسبی اتخاذ نمایند و جمهوری اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست.خصوصا پس از اعمال تحریمهای شدید در سالهای اخیر و تحولات راهبردی و حساس منطقه چنین ضرورتی برای کشورمان مضاعف میشود.

از همین روی برای چاره اندیشی مناسب جهت مواجهه بهینه با شرایط جاری و اداره مطلوب کشور، رهبر انقلاب راهکار اقتصاد مقاومتی را مطرح نمودهاند و در ادامه از سوی ایشان، این راهکار مسیر اصلی اقتصاد کشور برای مقابله با شرایط تحریم و عبور از آن و حرکت به سوی اقتصادی قدرتمند معرفی شده است.آنچه تا کنون از بیانات رهبر انقلاب در مورد اقتصاد مقاومتی میتوان استخراج نمود، تبیین آرمانها اهداف نهایی، برخی ویژگیها، ابزارها و ملزومات نیل به این اهداف است. به عنوان مثال ایشان در یکی از دیدارها، در جمع دانشجویان فرمودهاند:اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که در شرایط فشار، در شرایط تحریم، در شرایط دشمنیها و خصومتهای شدید میتواند تعیین کنندهی رشد و شکوفایی کشور باشد[2]همچنین ایشان در بیانات خود تبیین دیگری نیز نسبت به مسأله اقتصاد مقاومتی ارائه فرمودهاند:»اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که به یک ملت اجازه میدهد حتی در شرایط فشار هم امکان رشد و شکوفایی داشته باشد. [3 ]

از این تعاریف مشخص میشود که اقتصاد مقاومتی، اگرچه در شرایط تحریمی اهمیت ویژهای مییابد؛ اما فقط مختص به این شرایط نمیباشد. البته این تعاریف متناسب با سؤالاتی است که در فضای عمومی جامعه نسبت به مفهوم اقتصاد مقاومتی ایجاد شده است و تمایز اقتصاد مقاومتی با انواع دیگر اقتصادها نظیر اقتصاد ریاضتی را مشخص مینمایند .البته اهدافی که در این تعاریف برای اقتصاد مقاومتی عنوان شده است، قابل بسط بوده و به عنوان نمونهای از اهداف کلی اقتصاد مقاومتی مطرح شدهاند .لازم است این نکته در نظر گرفته شود که چنین تعاریفی بیشتر به منظور تبیین و روشن شدن موضوع اقتصاد مقاومتی انجام گرفتهاند و به همین جهت ممکن است واجد تمام ویژگیهای یک تعریف منطقی و آکادمیک نباشند.

مفهوم اقتصاد مقاومتی توسط برخی از کارشناسان حوزه اقتصاد نیز مورد مداقه قرار گرفته است. عدهای اقتصاد مقاومتی را از سنخ مدیرت دانستهاند[4]و آن را مجموعهای از تدابیر مدیریتی که آسیب کشور را در برابر ریسکها کاهش میدهد، تعریف نمودهاند. بعضی دیگر اقتصاد مقاومتی را روشی برای مقابله با تحریمها در شرایطی که صادرات و واردات مجاز نباشد، تعریف کردهاند[5]محققی، اقتصاد مقاومتی را اینگونه تبیین نموده است:»اقتصاد مقاومتی واقعی، یک اقتصاد مقاومتی فعال و پویاست نه یک اقتصاد منفعل و بسته چنانکه مقاومت برای دفع موانع پیشرفت و کوشش در مسیر حرکت و پیشرفت تعریف میشود.[6] «در این تعریف تلاش شده است تا مفهوم اقتصاد مقاومتی از نظامهای اقتصادی منفعل و بسته متمایز گردد و فعال بودن، به عنوان یکی از ویژگیهای این مفهوم معرفی شود.

با بررسی چهار نگرش بیان شده، بنابراین به نظر میرسد، منظور از اقتصاد مقاومتی چنین راهبردی نمیباشد. تعریف دوم، صرفاً وظیفه ترمیمکنندگیِ نهادهای اقتصادی و اجرایی کشور را به دوش اقتصاد مقاومتی میگذارد که در عمل نوعی اصلاح ساختاری نظام اداری کشور را مطرح کرده است. اقتصاد دفاعی مطرح شده در دسته سوم نیز همانطور که از نامش پیداست، بیشتر تصادیاق منفعل است تا فعال، که چنین تعبیری کاملاً متفاوت از توصیف رهبر انقلاب از اقتصاد مقاومتی است. بنابراین میتوان آن را تنها به عنوان یکی از مأموریتهای نظام اقتصادی در رویکرد اقتصاد مقاومتی برشمرد. شاید در میان این تعاریف اقتصاد الگو رویکردی جامعتر باشد، اما نقطه ضعف اصلی چنین تعریفی از اقتصاد مقاومتی این است که بسیار کلی و مبهم میباشد و راهکارهای ملموس و قابل اجرایی برای شرایط جاری ارائه نمیدهد؛ در حالی که طرح اقتصاد مقاومتی و شکل گرفتن چنین ادبیاتی متأثر از شرایط خاص کشور بوده و اساساً یکی از اهداف آن، مقابله و عبور از شرایط تحریم و وابستگی اقتصادی است. شکل زیرحالت کلی اقتصاد مقاومتی جهت توسعه و شکوفایی جامعه را نمایش میدهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید