بخشی از مقاله
چکیده
مجیرالدین بیلقانی یکی از شاعران قصیدهسرای قرن ششم و منتسب به سبک ارّانی است. وی به دلیل همدوره بودن با شاعران بزرگی مانند نظامی و خاقانی کمتر مورد توجه مخاطبان و نقد و نظر ادیبان و منتقدان قرار گرفته است. این مقاله، با اذعان به اینکه شناخت سبک شخصی یک شاعر مقدمه نقد آثار اوست، اشعار مجیر بیلقانی را از رهگذر علم سبکشناسی در سه سطح اندیشگانی، زبانی و ادبی مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه منجر شد که اگرچه بسیاری از ویژگی ها و خصایص سبک خراسانی در شعر وی نیز دیده می شوند، ولی مختصات اصلی و بارز شعر وی، همان خصایصی هستندکه وجه ممیزه سبک ارّانی از سبک خراسانی و سبک قرن ششم است. بدین ترتیب، اصالت سبکی وی و انتساب وی به سبک ارّانی که سبک ویژه شاعران منطقه ارّان در قرن ششم است، اثبات گردید.
مقدّمه :
یکی از شاعران بزرگ قرن ششم مجیرالدین بیلقانی - متوفی 586 ه . ق. - است. زادگاه اوشهر بیلقان از شهرهای ارّان است و در خانواده-ای بینام و نشان متولد شد . تبار مادری او ارمنی بود و از تبار پدریاش اطلاعی در دست نیست. مجیر همانند بیشتر شاعران عصر خود مداح دربار شاهان بوده و از هنر خویش در جهت تحصیل معاش بهره برده است. وی به دربار اتابکان آذربایجان تعلق داشته و از پادشاهان آنان رکنالدین ارسلان بن طغرل - 555-571 - ، شمسالدین ایلدگزاتابک اعظم - 555-568 - ، نصرهالدین جهان پهلوان محمّدبن ایلدگز - 568-581 - و قزل ارسلان عثمان بن ایلدگز - 581- 587 - را مدح گفته است. از دیگر ممدوحان مجیر سیفالدین ارسلان بوده که به بیانی همان »دارای دربند« است و خاقانی نیز قصیدهای در مدح وی دارد. - فروزانفر، - 584 :1350
تاریخهای متعددی برای وفات مجیر ذکر شده است؛ از جمله: .594 - 591 -589 - 586 -577 -568 دکتر ذبیح االله صفا با استناد به دلایلی، سال 586 را برای وفات مجیر قریب به تحقیق میداند.1 مزار او در مقبرهالشعرای تبریز است. یکی از حوزههای مهم شعر فارسی در عصر زندگی مجیر در منطقه ارّان، یعنی همان منطقه زندگی او بود که رئیس این حوزه ادبی ابوالعلای گنجوی بود و مجیر بیلقانی، فلکی شروانی، خاقانی و نظامی از شاعران معروف این حوزه بودهاند. مجیر با دیگر شاعران منتسب به سبک ارّانی روابطی از نوع شاگردی، دوستی و گاهی دشمنی داشته است. در کودکی به خدمت خاقانی رسیده، » مرید کمالات و کاتب مقالات او شده، خاقانی نیز او را تربیت کرده بهرتبه فرزندی برداشت و مجیر نیز قصایدی در مدح خاقانی گفته] است« .[ - بیگدلی، : 1336 - 105 او شاگرد خاقانی بوده است؛ اما کیفیت این شاگردی مشخص نیست.
امیرخسرو دهلوی در مقدمه »غرهالکمال« شیوه بیان و طرز سخن وی را بر خاقانی ترجیح داده است. - به نقل از تربیت، - 325 :1314 اگرچه چنین نظری بهدور از نکتهسنجی و تا حدی اغراقآمیز است، ولی نشاندهنده قدرت و مهارت مجیر در سخنوری است. درباره سبک شاعران ارّانی گفتهاند: مختصّات» شعری آنان از نظر بنیان زبان، همان زبان خراسانی استاما؛ از نظر فکری و مخصوصاً مختصّات ادبی تحول شگرفی را نشان میدهد.
« - شمیسا؛ 141 :1382 و - 142 و این سبک را با وجود مشترکات زبانی با سبک خراسانی، در حوزه فکری و مواردی مثل فاضل نمایی شاعران، اشاره به علوم مختلف، آوردن تلمیحات فراوان، آوردن عقاید و باورهای عامیانه در شعر و ... متمایز از سبک خراسانی دانسته و چنین بیان داشته اند که: »در بررسیثارآ گویندگان ارّان چون خاقانی و مجیرالدین بیلقانی و فلکی شروانی و ابوالعلای شروانی شیوه ای جز شیوه سخن شاعران سایر نواحی یافته اند و به مختصاتی به ابهام اشاره کرده اند که می توان مجموع آنها را " نازک خیالی و پیچیده گویی" خلاصه کرد.« - ریاحی، - 1366:18
این سخن درباره مجیر نیز صادق است. اگرچه نشانههای سبک خراسانی و آثار پیروی از فرخی و منوچهری در شعر او دیده میشوند، ولی بسامد بالای شاخصههای بارز و اصلی سبکارّانی در شعرش، اصالت انتساب وی به این سبک را اثبات میکند. مجیر شاعری درس-خوانده و علمآموخته است، دیوان اشعارش 5256 بیت و شامل قصاید، قطعات، غزلیات، ملمعات و رباعیات است. درباره شعر او گفته اند: » مجیرالدین به لطافت طبع و جودت قریحه بر بیشتر سخنگویان زمان خویش رجحان دارد و قصایدش به روانی الفاظ و وضوح و روشنی معانی ممتاز است و قسمتی از آنها چندان لطیف و دلپذیر است که بیحد مؤثر میافتد. « - فروزانفر: - 579 :1350 اما حضور شاعران بزرگی مانند خاقانی و نظامی در قرن ششم، موجب شده است که مجیر و شاعران دیگر با وجود داشتن اشعار خوب و خواندنی، کمتر مورد توجه اهل ادب قرار گیرند و آثار شعری آنان از دید مخاطبان و منتقدان پنهان بماند.
پیشینه تحقیق:
منتقدان جسته و گریخته در باب مجیر و جایگاه شعری او اظهار نظرهایی کلی داشته و در تذکره های قدیم به اختصار به شعر و زندگی او اشاره کرده اند و دیوان اشعار او نیز در سال 1358 به کوشش محمد آبادی تصحیح شده و به چاپ رسیده است؛ اما تاکنون کمتر پژوهشی بهطور خاص به شعر وی اختصاص یافته است؛ بهویژه که تنها تصحیح انتقادی دیوان وی نیز خالی از ایراد نیست.2 این پژوهش، با هدف تعیین جایگاه شعر مجیر، از رهگذر سبکشناسی شعر او را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد.
برای تجزیه و تحلیل جامع یک متن، »یکی از سادهترین و در عین حال عملیترین راهها این است که متن را از سه دیدگاه زبان، فکر و ادبیات مورد دقت قرار دهیم تا بدین وسیله بتوانیم به اجزای متشکلّه متن اشرافی پیدا کنیم و ساختار متن را با توجه به رابطه اجزا با یکدیگر دریابیم. « - شمیسا، - 153 :1372 از اینرو در این مقاله، شعر - اشعار فارسی - مجیرالدین بیلقانی در سه سطح زبانی، اندیشگانی و ادبی مورد مطالعه سبک-شناسانه قرار میگیرد.
1. سطح زبانی:
زبان ابزار گفتار در انسان است گفتارو وسیله ای است که انسانِ پیچیده خود را در آن به هستی عرضه می دارد، واژگان از خود اصالتی ندارند، واژگان ابزار ابراز موجودیت هستند و گفتار در عین حال که اولین تجلیات ابراز وجود است، مهمترین اصل آن نیز به شمار می آید. نگاه به زبان،بازکردن دریچه ای از بیرون به یک هستیِ عمیق و پیچیده است؛ دریچهای که هنرمند ادیب آن را با تلاش و کوشش رو به روان انسان گشوده است.
نگاهی کوتاه به سیرتحول زبان شعر در جهان نشان می دهد که در همه ی مراحل تحول، تلاش زبان، کنکاشی بوده است برای باز کردن گره ای به نام »انسان«که در هیچ قالبی معنا نمی شود و هر زبانی در بیان حتی قسمتی از او ناتوان است و بدون تردید تحلیل و بررسی سبک زبان هر شاعر در شناخت و پی بردن به درون و اندیشه او بسیار مفید خواهد بود. زبانشناسان زبان را در سه سطح آوایی، واژگانی و نحوی بررسی میکنند و در سبکشناسی زبانی نیز، متن ادبی را در این سه سطح مورد بررسی قرار میدهند؛ بر این اساس شعر مجیر را از این سه دیدگاه تحلیل می کنیم:
الف. سطح آوایی - موسیقایی - :
الف - - 1 سطح آوایی: در تحلیل ساختارگرایانه یک شعر بررسی ساختار واجی اولویت دارد؛ چرا که بنا به اعتقاد یاکوبسن شعر نقش برجسته سازی صورت پیام را دارد و آواشناسی از دستمایه ها و ارکان اساسی آن به شمار می آید. - قویمی، - 89 : 1383 مهمترین خصایص آوایی شعر مجیر که در خلال ابیات دیوانش یافت می شوند، به ترتیب بسامد تکرار در موارد زیر قابل ذکر هستند که هر مورد با ذکر مثالی از دیوان بیان شده است:
-تخفیف مشدّد:
از باده درد ناز ساقی بتر است وز صبر گریزپای عاقی بتر است - دیوان: - 389
-تشدید مخفّف:
نقل خشک از لب چونشکّر معشوق برند می روشن به سماع غزل تر گیرند - دیوان: - 73
- حذف حروف:
دلم ربود بدان زلف همچو چنگل باز تو هیچ باز شنیدی که دل شکار کند؟ - دیوان: - 78
- افزودن حرف:
تویی که سجده جاه تو می برند به طوع سپاه دولت یک تاه و آسمان دو تاه - دیوان: - 176
- اماله:
نفس ایشان نقش گرمابه است و می دان کز هوس با زنیچشم و جسم الّا جنب در نگذرند - دیوان: - 72
- ابدال:
کاج = کاش
کاج از درد عزیزان شربتی خوردی فلک تا زمین را از فغانش هرزمان افغان بدی - دیوان: - 281
به سطح آوایی میتوان سطح موسیقیائی - musical - نیز گفت؛ زیرا در این مرحله متن از نظر ابزار موسیقیآفرین مورد بررسی قرار می-گیرد. - شمیسا، - 83 :1372 در شعر فارسی مختصات آوایی متن را در سه دسته موسیقی بیرونی، کناری و درونی میتوان بررسی کرد.