بخشی از مقاله
بررسي جامعه شناسانه خشونت و پرخاشگري تماشاگران در ورزشگاهها
فهرست مطالب
سپاسگزاري 3
تقدیم به 4
بررسي جامعه شناسانه خشونت و پرخاشگري تماشاگران در ورزشگاهها 5
چكيده: 5
مقدمه: 9
ادبيات و پيشينه تحقيق : 14
ضرورت تحقيق : 18
علل و عوامل پرخاشگري در ورزشگاهها: 23
نتيجهگيري: 28
پيشنهادات: 32
منابع و مآخذ فارسي: 40
منابع و مآخذ لاتين: 41
بررسي جامعه شناسانه خشونت و پرخاشگري تماشاگران در ورزشگاهها
چكيده:
هدف اين مطالعه بررسي علل و عوامل خشونت و پرخاشگري تماشاگران ورزش در ورزشگاهها و راهكارهائي جهت كاهش اين معضل اجتماعي است تا با تحليل كاركرد اجزاي تشكيل دهندهي ساختار رفتار تماشاگران ، مشخص شود اختلال در كدام يك از آنها سبب بروز ”سوءكاركرد“ ميگردد.
گسترش روزافزون ورزش سبب شده است كه مرزهاي جغرافيايي، نژادي، قومي، سياسي و عقيدتي را در نوردد. تحليلگران اجتماعي و فرهنگي در دهههاي اخير به پژوهش دربارهي انواع آداب، مناسك، ارزشها و الگوهاي اجتماعي رايج در ورزش مبادرت ورزيدهاند. از جمله مسائل مهمي كه به ويژه در دو دههي اخير مورد توجه انديشمندان اجتماعي و جامعه شناسان قرار گرفته،
بررسي و تبيين رويدادها و حوادث خشونت بار مربوط به مسابقات ورزشي است. ”خشونت ورزشي“ چيست و چه عاملهايي در بروز آن مؤثر هستند ؟ پرخاشگري به رفتار و عملكردي گفته مي شود كه از روي نيت و قصد قبلي همراه با يك رفتار به منظور آزردن جسمي و روحي انجام گيرد. بايد توجه داشت كه نيت و هدف آزردن مهم است اگر در پياده رو شخصي با سرعت در حال
راه رفتن باشد و در اين بين ، به فرد ديگري برخورد كند ، چون نيت آسيب رساندن را نداشته ، پرخاشگر نيست . اما اگر به قصد آسيب رساندن به فرد تنه بزند ، پرخاشگر است . از طرف ديگر ا
گر شخصي در حين سوار شدن در مترو بخواهد عمدا پاي فرد ديگري را لگد بزند اما موفق نشود چون عملي صورت نگرفته ، پرخاشگر بحساب نمي آيد.در ورزش نيز اينگونه اتفاقات زياد روي مي دهد.
بسياري از انديشمندان با استفاده از چارچوبهاي نظري متفاوت براي پاسخ دادن به اين پرسش تلاشكردهاند. تحقيق حاضر به كاوش نمونهاي از معضل هاي اجتماعي حايز اهميّت در ورزش ،
يعني خشونت و پرخاشگري تاكيد دارد. در اين پژوهش، رفتارهاي پرخاشجويانه و بعضاً خشونتآمي
ز تماشاگران مسابقات ورزشي ، مورد مطالعهي جامعهشناسانه قرار گرفتهاند.متغيّرهاي اهميّت و حساسيت نتيجه بازي از نظر كسب امتياز و تعيين جايگاه تيمهاي مورد علاقه در ردهبندي مسابقات قهرماني،حركات خشونتآميز و پرخاشجويانه بازيكنان در هنگام بازي و كيفيت داوري، عمدتاً بر بروز
پرخاشگري كلامي طرفداران فوتبال تأثير ميگذارند. متغيّرهاي سن، ميزان كنترل و نظارت خانواده، پايگاه اقتصادي و اجتماعي تأثير منفي برگرايش طرفداران تيمهاي ورزشي مورد مطالعه به انجام
رفتارهاي پرخاشجويانه و خشونتآميز دارند. متغيّرهاي سابقهي دعوا و نزاع، سابقهي تنش و ناكامي در فعاليّتهاي تحصيلي و آموزشي، مصرف سيگار، سابقهي تنش در محيط خانواده، سابقهي رفتار مجرمانه، داشتن دوستان و همسالان داراي سابقه جنايي، ارتباط با خويشاوندان
داراي سابقهي جنايي، عزيمت جمعي و گروهي به ورزشگاه و ناسازگاري انتظارات ورزشي و راههاي تحقق آنها، داراي تأثير مستقيمي برگرايش به ارتكاب رفتارهاي پرخاشجويانه و خشونتآ
ميز ورزشي طرفداران تيمهاي ورزشي دارند. فعاليت هاي آموزشي از طرف خانواده ، آموزش و پرورش ، رسانه ها و مطبوعات مي تواند موجب كاهش فرايندپرخاشگري در ميادين ورزشي و ورزشگاهها شود.ارائه خدمات رفاهي و تفريحي در ورزشگاهها و فراهم آوردن امكانات لازم در اين مكانها ، شناسائي افراد خاطي و داراي سابقه دعوا و خرابكاري از طرف نيروي انتظامي و حتي المقدور جلوگيري از ورود اين افراد به ورزشگاهها و سالنهاي ورزشي ، بالا بردن اطلاعات فني ، روانشناسي و مديريتي داوران مي تواند در كاهش رفتارهاي پرخاشگرايانه تماشاگران تاثير بسزائي داشته باشد.
ورزش و تربيت بدني يك نهاد اجتماعي است كه مي تواند موجب تعالي جسم و روح شود . ورزشكاران الگوهاي رفتاري مهمي براي نوجوانان و جوانان هستند. ورزشگاهها مكانهائي مقدس و داراي احترام هستند چون در اين محيط است كه روح و جسم افراد و اخلاقيات در آن مي بايست به حد كمال برسد. نوجوانان و جوانان تحت تاثير شرايط موجود در ورزشگاهها قرار مي گيرند پس سالم سازي محيط ورزشي موجب تاثير مثبت در روحيه و رفتار جوانان و بالعكس ، پرخاشگري و خشونت ، تاثيري منفي بر ابعاد وجودي فرد مي گذارد.
مقدمه:
ورزش و فعاليّتهاي مربوط به آن، زمان و انرژي فراواني از افراد هر جامعه را به خود اختصاص داده و جايگاه مهمي در فرهنگ جوامع پيدا كرده است. رقابتهاي ورزشي، ورزشكاران و تماشاگران را در وضعيتهايي قرار ميدهند كه ممكن است قواعد، هنجارها و تقسيم كار رايج به آساني نقض و به روياروييهاي پرخاشجويانه و خشونتآميز منجر شود. آشكارترين نمونهي رفتار خشونتآميز بين
طرفداران رشته هاي مختلف ورزشي، پديدهي موسوم به”اوباشگري“است كه امروزه به شكل نسبتاً سازمان يافتهاي در كشورهايي كه در زمينه ورزش پيشرفت چشمگيري داشته اند ،به ويژه در اروپا رواج دارد. پژوهشگران و نظريهپردازان علوم اجتماعي دلايلي را مطرح و تفسيرهاي متفاوتي در مورد رفتار اوباشگرانه و خشونت تماشاگران مسابقات ارائه داده اند كه گسترهي آن، از دگرگونيهاي كلان اجتماعي تا عاملهاي خُرد را دربر ميگيرد. با گسترش تدريجي فرهنگ طرفداري و تماشاگري در ورزش، همچنين مسايل پرخاشگرانه آن نظر محققان و پژوهشگران را در سالهاي اخير به خود معطوف داشته است.
برخي از جامعه شناسان پرخاشگري را واكنشي غريزي به ناكامي و رقابت براي دستيابي به منابع ميدانند، كه عمدتاً از طريق برخورد بدني تجلي مييابد.”اريش فروم“ همهي اعمالي را كه سبب آسيب رساندن به شخص، شيي يا جانور ديگر ميشود يا با چنين قصدي صورت گيرد پرخاشگري مينامد”اسميت“ و ”بوند“پرخاشگري را هر نوع رفتاري تعريف ميكنند كه به ديگري آسيب وارد ميسازد . ارونسون خشم و پرخاشگري را عملي ميداند كه هدفش اعمال صدمه، آسيب و رنج است . در تعريفي ديگر از پرخاشگري چنين آمده است:” هر نوع رفتاري كه معطوف به آسيب رساندن يا اعمال صدمه به فرد ديگر است و عليرغم ميل وي صورت ميگيرد.
براساس نظر بارون ، پرخاشگري كنشي است كه شامل هر دو شكلِ آسيبرساني بدني و رواني است، جنبه تعمدي دارد، امري تصادفي به شمار نميآيد، تنها شامل افراد انساني ميگردد، و در آن آسيبرساني به اشياء مورد نظر نيست. ”بركويتز“نيز با تعريف پرخاشگري به عنوان آسيب رساندن عمدي به ديگري، ميافزايد اين آسيب ممكن است رواني يا فيزيكي باشد. خشونت معمولاً براساس شدت آسيب از پرخاشگري متمايز ميشود و كنشي است كه عامل آن به عمد تلاش براي آسيبرساني فيزيكي به ديگري مينمايد .
كاكلي“ در تعريفي نسبتاً جامع از پرخاشگري آن را چنين تعريف ميكند: ”پرخاشگري ناظر به رفتاري است كه با نيت تخريب اموال يا صدمه زدن به شخص ديگر انجام ميشود و متضمن بي توجهي محض به سلامت ديگران و احتمالاً خود است؛ پيامدهاي پرخاشگري ممكن است فيزيكي يا روان
شناسانه باشد. وي آنگاه در تعريف خشونت و تمايز آن از پرخاشگري به كنش فيزيكي اشاره ميكند: ”خشونت، كنشي فيزيكي است كه با بي توجهي كامل به سلامت خود و ديگران، يا به منظور آسيب رساندن به شخص ديگر يا تخريب داراييها انجام ميشود.
بنابراين، ميتوان خشونت و پرخاشگري را از نظر مفهومي به عنوان كنش و عملي در نظر گرفت كه از روي اراده و آگاهي، به منظور آسيبرساني فيزيكي يا روحي– رواني به ديگري انجام ميپذيرد. افزون براين، در تعريف پرخاشگري و خشونت، به عامل بيتوجهي به پيامدهاي عمل كه منجر به آس
يب ديدگي ديگران يا خود ميشود نيز تاكيد ميشود. بنابراين، خشونت با رفتار، كنش و كاربرد نيروي فيزيكي آسيبزا مشخص ميگردد. همچنين، خشونت را ميتوان به مثابه تجلي افراطي و شديد خشم و عصبانيت به شكل احساسي يا كلامي در نظر گرفت.
پرخاشگري و خشونت به هم مرتبط هستند، امّا وضعيتهاي متفاوتي را به وجود ميآورند. پرخاشگري در عرصهي فعاليّتهاي ورزشي به شكل ابزاري و بازتابي يا كلامي و فيزيكي تجلي مييابد و
از سوي افراد حاضر و شركتكننده در رويدادهاي ورزشي در قبال ساير بازيكنان، تماشاگران، مربيان، مقامات ورزشي، عامهي مردم و اموال صورت ميگيرد.
ادبيات و پيشينه تحقيق :
”پيترمارش“و همكارانش در دانشگاه آكسفورد به دو نوع پرخاشگري، يعني پرخاشگري واقعي و آييني عقيده دارند. اولي را اعمال خشونت جسماني عليه ديگران تعريف ميكنند و دومي را كِنايي يا نمادين مينامند. پرخاشگري آييني محصول توافق در مورد مجموعهاي از قواعد است كه از گفتههاي شركتكنندگان در آن ميتوان استنباط كرد. قواعد درباره زمان مناسب حمله، شكل و اهداف حمله، و ختم آن است .
برخي محققين براساس شيوهي تجلي پرخاشگري و خشونت ، آن را به دو نوع كلامي و فيزيكي تقسيمبندي كردهاند. پرخاشگري كلامي در جريان تقابل و روياروئي دو فرد يا گروه و از طريق تهديد، جنجال، تمسخر و استهزاء و سخنان توهينآميز بروز ميكند. دانينگ و همكارانش در دانشگاه ليسستر با اشاره به فرضي و خيالي بودن تقسيمبنديهاي صورت گرفته در مورد انواع خشونت و پرخاشگري، حالتهاي مختلف آن را رفتار واقع بر طيفي ميدانند كه بازتاب آميزهاي از فكر و احساس است و هيچ شكلي از خشونت در آن هرگز به صورت خالص يافت نميشود. به بيان اين پژوهشگران ”خشونتِ ابزاري ميتواند هيجان انگيز هم باشد، يا خشونت عاطفي ممكن است طراحي يا تدارك شده باشد.
ارونسون با تمايز بين دو نوع پرخاشگري، يعني پرخاشگري ابزاري و بازتابي يا عاطفي، امكان وقوع هر دو را در عرصهي ورزش متذكر ميشود .پرخاشگري بازتابي با هدف آسيب فيزيكي يا رواني انجام ميشود. هدف از اين نوع پرخاشگري كه احساسي بوده، آسيبرساني است پرخاشگري ابزاري شامل ضرب و جرح و ايجاد درد و رنج به عنوان ابزاري براي دستيابي به يك هدف است كه شكل محسوس آن ميتواند دستيابي به هدفهاي گوناگوني مانند پاداش مادي، پيروزي، افتخار يا تحسين باشد. اين نوع پرخاشگري، خشونتي غيراحساسي و هدف از آن انجام وظيفه است . دانينگ و همكارانش در دانشگاه ليسستر با اشاره به فرضي و خيالي بودن تقسيمبنديهايي كه در مورد انواع خشونت و پرخاشگري صورت گرفته، حالتهاي گوناگون آنها را رفتارهايي ميدانند كه بازتاب
آميزهاي از فكر و احساس هستند و هرگز در آنها هيچ نوع خشونتي به صورت خالص يافت نميشود . بنابراين، هرگاه طرفداران يك تيم ورزشي با هدف تضعيف روحيه بازيكنان تيم حريف بخواهند زمينهاي براي پيروزي تيم خود ايجاد كنند، شعارهاي تحقيرآميز ميدهند يا به اصطلاح به پرخاشگري ابزاري مبادرت ميورزند. امّا اگر طرفداران، اشيايي به سوي بازيكنان تيم حريف پرتاب، يا نزاع فيزيكي كنند، آنگاه گفته ميشود مرتكب خشونت فيزيكي شدهاند. حال اگر اتفاقي خلاف ميل طرفداران يك تيم روي دهد- مانند خطاي بازيكن تيم حريف روي بازيكن تيم محبوب يا تصميمگيري داور به زيان تيم مورد علاقه در پاسخ رفتار يا اعمال پرخاشجويانه و خشونت آميز از خود بروز ميدهند، آنگاه مرتكب پرخاشگري بازتابي شدهاند، اين نوع پرخاشگري نيز ميتواند كلامي يا فيزيكي باشد.
از جمله نظريههايي كه در سالهاي اخير ،توجه جامعهشناسان را در تبيين و تحليل مسائل اجتماعي موجود در عرصهي ورزش و رويدادهاي مربوط به آن، از قبيل خشونت و پرخاشگري به خود معطوف كرده است، ديدگاه كاركردگرايي ساختي است .ديدگاه كاركردگرايي ساختي ب
ه نقش سيستمهاي اجتماعي يا جوامع، اجزاء، ساختارها، يا نهادهاي مختلف در يكپارچگي، هماهنگي، سازگاري و سلامت كل سيستم يا جامعه توجه دارد. براساس ديدگاه كاركردگرايي ساختي، نيروي محركهي موجود در كليهي جنبههاي زندگي اجتماعي، تمايل هر سيستم اجتماعي به حفظ خود در وضعيتي متعادل است، به گونهاي كه امكان استمرار عملكرد مؤث
ر آن را ممكن ميسازد. اين تعادل در راستاي گسترش و شكلگيري وفاق، ارزشهاي مشترك و عملكرد هماهنگ در عرصههاي اصلي زندگي اجتماعي (مانند خانواده، اقتصاد، دين، آموزش
و پرورش، سياست و…) است.
دادههاي يك پژوهش نشان ميدهد بخش عمدهاي از تماشاگران به پرخاشگري كلامي مبادرت ميورزند، و برخي ، معادل 6 درصد مرتكب خشونت نيز ميشوند. ميانگين خشونت و پرخاشگري ورزشي بين تماشاگران كه مبادرت به پرتاب اشياء به داخل زمين ميكنند، بيش از دو و نيم برابر تماشاگراني است كه فقط به ناراحتي اكتفا كرده و واكنشي نشان نميدهند.
ضرورت تحقيق :
اگرچه مشخصترين كاركردهاي اجتماعي نهاد ورزش تفريح، سرگرمي و كسب هيجان ذكر شده است، اما افزون بر اين، كاركردگرايان ساختي كاركردهاي ديگري مانند افزايش سازگاري رواني و اجتماعي افراد، جامعهپذيري با نقشهاي اجتماعي، همبستگي اعضاي جامعه از طريق علايق و فعاليتهاي مشترك ورزشي، ايجاد هويت ملي و اجتماعي، و فراهم ساختن عرصهاي مناسب براي افزايش تحرك اجتماعي را نيز جزو كاركردهاي مهم نهاد ورزش برميشمارند ، كه نمايش اجتماعي ورزش تماشاگران، بينندگان، و ورزشكاران را در هر سن و موقعيت اجتماعي، تشويق به پذيرش ارزشهاي فرهنگي رايج ميكند. برخي از اين انديشمندان با تاكيد بر ورزشهاي جمعي و گروهي كه بين جوانان انجام ميشود، نتيجه ميگيرند كه مشاركت در چنين ورزشهايي، تجربهها و درسهاي ارزشمندي در مورد زندگي به جوانان ميآموزد. همچنين، فعاليتهاي ورزشي از طريق بازنماييهاي جمعي اعضاي يك جامعه را با يكديگر پيوند ميدهند. همچنين، فعاليتهاي ورزشي در جوامع صنعتي ساز و كاري است كه افراد جامعه را از ”با هم بودن“ آگاه ميسازد و به اين ترتيب عاملي براي برقراري ارتباط اجتماعي بين آنها ميگردد. در جوامع پيشرفته صنعتي، ورزش يكي از عرصههاي محدودي است كه افراد كماكان ميتوانند به تقويت مهارتهاي فيزيكي خويش و بهبود سلامت و تندرستيشان بپردازند .
جامعهشناساني كه با استفاده از ديدگاه كاركردگرايي ساختي به تحقيق و مطالعه درباره
مسائل اجتماعي ورزش ميپردازند، توجه خود را معطوف به اين موضوع ميكنند كه ورزش با چه كاركردهايي و از چه طريق به تحقق نيازهاي سيستمي– همنوايي، انسجام و همبستگي، هدف يابي، و مديريت تنشها و حفظ الگوها – كمك ميكند. به اين ترتيب، ميتوان اذعان نمود كه در تئوري كاركردگرايي ساختي ارتباط بين مشاركت ورزشي و شكل گيري شخصيت اجتماعي مناسب يكي از محورهاي مهم و مطالعه پژوهش به شمار ميآيد. در اين مطالعه به بررسي اين موضوع پرداخته ميشود كه آيا فعاليتهاي ورزشي ميتوانند تجربههايي از جامعهپذيري ارائه كنند ك
ه از طريق آنها مردم ارزشها و هنجارهاي اجتماعي را فرا گيرند، و آيا فعاليتهاي ورزشي ميتواه رهايي از تنشها و ناكاميهاي خويش نمايند، به گونهاي كه نظم و ثبات جامعه نيز حفظ شودفعاليتهاي ورزشي و عرصههاي برگزاري آنها حيطهي مناسبي براي تخليه سودمند انرژي پرخاشجويانه و خشونتآميزي است كه احتمالاً در ساير عرصههاي زندگي اجتماعي متراكم
شدهاند. خشونت و پرخاشگري در صورتي كه خارج از ضوابط و مقررات حاكم بر ميادين ورزشي صورت پذيرد، به عنوان ”رفتاري كجروانه“ و داراي كاركرد نامناسب تلقي ميشود كه بر ساختار نهاد ورزش و سيستم عملكردي آن پيامدهاي سوء و منفي ميگذارند. از اين منظر، ميتوان خشونت و پرخاشگري را به عنوان رفتاري كجروانه كه نتيجه كاستي در تركيب اجزاي مختلف تشكيل دهندهي رفتار است مورد مطالعه قرار داد.
ورزش بخشي از يك سيستم ساختاري و كلان اجتماعي است كه به همراهِ، و در كنار ساير نهادهاي اجتماعي كاركرد و نقش موثر و سودمندي در حفظ نظم و ثبات اجتماعي دارا ميباشد.
در صورتي كه بين اهداف فرهنگي جامعه و ابزارهاي نهادي تحقق آنها شكاف ايجاد شود، ثبات اجتماعي دچار اختلال ميشود. مقالهي حاضر به تفسير و تبيين پديدهي خشونت و پرخاشگري تماشاگران ميپردازد.
علل و عوامل پرخاشگري در ورزشگاهها:
عواملي مانند وضعيّت تجرد/ تاهل، مصرف مواد مخدر، تعداد تماشاگران، سابقهي برگزاري مسابقه بين دو تيم، كيفيّت گذران اوقات فراغت، فروپاشي خانواده مي تواند از علل پرخاشگري افراد باشد. همچنين، متغيّرهاي اهميّت و حساسيّت نتيجه بازي از نظر كسب امتياز و تعيين جايگاه تيمهاي مورد علاقه در ردهبندي مسابقات قهرماني، حركات و اعمال خشونت آميز و پرخاشجويانه بازيكنان در هنگام بازي، و كيفيّت داوري عمدتاً بر بروز پرخاشگري كلامي طرفداران تيمهاي مورد اشاره تأثير ميگذارند. متغيّرهاي سن، ميزان كنترل و نظارت خانواده، پايگاه اقتصادي و اجتماعي داراي تأثير منفي و معناداري بر گرايش طرفداران تيمهاي ورزشي دارند، و متغيّرهاي سابقهي دعوا و نزاع، سابقهي تنش و ناكامي در فعاليّتهاي تحصيلي و آموزشي، مصرف مشروبات الكلي، مصرف سيگار، سابقهي تنش در محيط خانواده، سابقهي رفتار مجرمانه، داشتن دوستان و همسالان داراي سابقهي جنايي، ارتباط با خويشاوندان داراي سابقهي جنايي، عزيمت جمعي و گروهي به ورزشگاه، ارتباط با باشگاه و مسئولان آن، ناسازگاري انتظارات ورزشي با شيوههاي تحقّق آنها داراي تأثير مثبت و معنادار بر گرايش به ارتكاب رفتارهاي پرخاشجويانه و خشونتآميز ورزشي
طرفداران تيمهاي ورزشي ميباشند.
تجربهي حاصل از مشاهدات نشان ميدهد كه افزايش تعداد تماشاگران در ورزشگاه به گونهاي معنادار سبب افزايش پرخاشگري كلامي ميگردد. در مجموع، اين فرضيه كه افزايش تعداد تماشاگران به تنهايي سبب افزايش خشونت و پرخاشگري ورزشي ميگردد ، تأئيد نميگردد و اين امر هنگاميكه با عاملهاي ديگري مانند سوء مديريت، برنامهريزي نامناسب و...همراه شود، اح
تمال شكلگيري رويدادهاي خشونت آميز و پرخاشجويانه را به وجود ميآورد.