بخشی از مقاله

چکیده

خودشیفتگی یکی از اختلالهای شخصیّت است که تقریباً در همه انسانها بالقوه وجود دارد؛ اما بروز و ظهور آن بسته به شرایط و عوامل مختلفی است. این حس، در شعر مجیر بیلقانی نمود دارد تا جایی که به روشنی، شاعر به خودشیفته بودن خود اشاره میکند. در این مقاله به روش اسنادی و کتابخانهای و با استفاده از نظریههای روانشناسی، جنبههای خودشیفتگی در شعر مجیر بررسی شده-است. بیشترین نمود خودشیفتگی در قصیدههای مجیر دیده میشود. اگرچه خودشیفتگی یک اختلال شخصیّتی است، ولی باعث شدهاست تا مجیر در نهایت شخصیّتی راسخ و با صلابت کسب کند.

کلیدواژهها: مجیرالدین بیلقانی، خودشیفتگی، اختلال شخصیت.

مقدمه

آیا مجیر شاعری خودشیفته بودهاست؟ علل مؤثر بر خودشیفتگی او چیست؟ این پرسشها، موضوع مقاله حاضر است. برای یافتن پاسخ لازم است یادآوری کنیم تعریف از خود و ابراز وجود از ویژگی-های ذاتی انسانهاست. با نگاهی اجمالی به رفتار انسانهایی که هر روز در پیرامون خود میبینیم به سادگی میتوان این موضوع را دریافت. در نگاه اول، این ویژگی در حد معمول و طبیعیاش مشکلی در زندگی انسانها ایجاد نمیکند؛ اما در صورت زیادهروی و عادت به آن باعث اختلال در زندگی فردی و اجتماعی میشود و حتی فرد را به مرحلهی جنون میکشاند. نمونهی بارز افراط در خودشیفتگی را در اساطیر یونان، داستان جوانی زیبارو به نام »نارسیسوس« مثال میزنندکه با دیدن تصویرش در آب چشمه، شیفته خود میشود و در نهایت به کام مرگ فرومیرود.

کلمه »نارسیسیم« به معنی»خودشیفتگی« از همین روایت گرفتهشدهاست و »نارسیست« یا »خودشیفته« به کسی میگویند که در حدی نامتعادل و بیمارگونه به خود توجه داشته باشد. - نریمانی، - 18 :1390 روانشناسان وجودحسّ خودشیفتگی را در انسانها تأیید میکنند؛ اما بروز آن را بسته به استعدادهای فرد میدانند. آنان می-گویند وراثت و عوامل اجتماعی درشدّت وضعف حسّ خودشیفتگی دخیل است و پدیدههایی چون غرور، خودبینی، جاهطلبی و علاقه شدید به ستوده شدن را از علائم خودشیفتگی میدانند؛ چنان که گفتهاند: »خودشیفتگی را میتوان نوعی خود بزرگبینی نامید؛ بدین معنی که فرد خود را به خاطر ارزشهایی که پایبست کافی ندارند، دوست میدارد و ستایش میکند بدین مفهوم که از دیگران توقع دارد او را به نسبت صفاتی که مدّعی به داشتن آنهاست بستایند.« - چهرقانی، - 45 :1382

خودشیفتگی در ادب فارسی، بهویژه در شعر، همواره نمود داشته ولی بروز آن بسته به شخصیت،محیط اجتماعی و نظایر آن در فراز و فرود بودهاست. در روزگار ما پژوهشگران و نقادان نکتهسنج با علم به پیوند میان ادبیات و روانِ انسان و اعتقاد به اینکهروانِ» انسان ادبیات را میسازد و ادبیات روانِ انسان را میپروراند« - امامی، - 1389:131 با استفاده از نظریههای روانشناختی به نقد و بررسی آن در آثار شاعران و نویسندگان پرداختهاند و حتی سعی دارند تا جنبههای مختلف شخصیتی شاعران و نویسندگان را کشف کنند و از این رهگذر به درک صحیح تر و عمیقتری از آثار ادبی دست یابند؛ چرا که »روانکاوی وادبیّات، رابطهای دوسویه دارندادبیّات. سبب تلطیف روان میشود و روانکاوی به کالبدشکافی آن میپردازد.

آنچه امروزه روانکاوان مطرح میکنند، درادبیّات گذشته حضورداشتهاست و اکنون نیز باهویّت یافتن دانش روانکاوی، به صورت علمی مطرح میشود.« - شیرزاد طایفی وآنیتاخالقی، - 133 :1393 در تاریخ نقد شعر فارسی ابوهلال عسگری، عبدالقاهر جرجانی و ابوالحسن جرجانی، دیدگاهی روانشناسانه در پیوند شعر با شاعر و تشریح دلالتهای روانی برای تعبیرات ادبی داشتهاند. - ر.ک، امامی، - 132- 133 :1389 ادبپژوهان این سرزمین، در تقسیم انواع ادبی و تعریف شعر غنایی، خودستایی را از موضوعات شعر غنایی دانستهاند. - دشتی،44 :1325، شمیسا ،122 :1376، رستگار فسایی،157:1373 و رزمجو، - 164 : 1385 قابل ذکراست که در متون دینی واخلاقی، خودستودن و غرور،کاری نکوهیدهاست و به پرهیز از آن بسیار تأکید شدهاست. - قرآن کریم، نسا: 49 ، نجم: - 32

زیرا خودستایی، اساس بسیاری از آفتها و آسیبهای رفتاری فردی و اجتماعی است، چنانکه سبب شکست جمشید هم در شاهنامه،خودبینی اوست: منی چون بپیوست با کردگار/ شکست اندر آورد و برگشت کار... - یوسفی، - 30 :1374 ولی با وجود این، روانکاوان اندکی خودشیفتگی را برای آفرینش هنری لازم میدانند. - ستاری، - 92 :1366 بررسی و بیان مظاهر خودستایی، اغراق و مبالغههای شاعران، از نظر شخصیتشناسی و همچنین برای آشنایی بیشتر با وضع اجتماعی جامعهای که خودشیفتگی افراد را برانگیختهاست،اهمیّت دارد. میدانیم که قرن ششم هجری، از نظر تحولات اجتماعی و سیاسی، یکی از بدترین دورانهای حیات اجتماعی ایران است.

تأثیر اوضاع آشفته و بی ثبات این عصر بر همهی جنبههای زندگی، روحیه، عرش و حتّی نگاه شاعران به دنیا چنان بود که شاعران این دوره، به ویژه سبک آذربایجانی را از دیگر دورههای شعر فارسی ممتاز کردهاست. از آثار این وضع نابهسامان در این سبک، به فراوانی اشعار مفاخرهآمیز میتوان اشاره کرد. - ر. ک. حاکمی، - 228- 232 :1382 دکتر کزازی مینویسند: »خودشیفتگی یکی از نیرومندترین انگیزه-ها و زایاترین سرچشمههای آفرینندگی در هنرمندان تواناست. هنرمند خودشیفته اگر به خود باور نیافتهباشد، آفریدن نمیتواند.« - کزازی، - 216 :1376 هدف این مقاله بیانحسّ خودشیفتگی و عوامل بروز آن در شعر مجیر با بهرهگیری از نظریه های روانشناسی است.

پیشینه تحقیق

درباره خودشیفتگی در شعر فارسی، پژوهشهایی پیش از این انجام شدهاست؛ مانند: »خودشیفتگی یا نارسیسم در شعر خاقانی« دکتر رسول چهرقانی - 1382 - ، »نقد روانکاوانه سوگنامههای خاقانی شروانی« دکتر شیرزاد طایفی وآنیتا خالقی - 1393 - ، »خودستایی و مفاخره در شعر پارسی« پرفسور

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید