بخشی از مقاله
هدف از انجام این پژوهش پاسخگویی به چهار پرسش است: نخست اینکه آیا پیشرفت مهارتهای دستور زبانی در کودکان دو و نیم ساله و کودکان سه و نیم ساله تفاوت دارد؟ دوم، آیا بین این دو گروه سنی تفاوت چشمگیری در »میانگین طول پارهگفتار - MLU - « مشاهده میشود؟ سوم، آیا بین »میانگین طول پارهگفتار - MLU - « کودکان و مربیان مهد کودک ارتباطی وجود دارد؟ و چهارم اینکه آیا محدوده طبیعی پیشنهادی براون در فراگیری زبان فارسی نیز وجود دارد؟ برای این منظور شش نمونه زبانی مربوط به کودکان و مربیان مهد کودک طی یک دوره زمانی شش هفتهای جمعآوری شد و مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج بررسیها نشان داد که هیچ پاسخ قطعی یا ثابتی برای پرسش نخست وجود ندارد. یعنی در برخی موارد تفاوت-هایی مشاهده شد و در موارد دیگر تفاوتی بهدست نیامد. اما درباره میانگین طول متوسط گفتار، تفاوت مشخصی میان دو گروه سنی مشاهده شد. حال آنکه اختلاف چشمگیری در میانگین طول پارهگفتار کودکان و مربیان بهدست نیامد. در نهایت مشخص شد که محدوده طبیعی پیشنهادی براون در فراگیری زبان فارسی نیز وجود دارد.
.1 مقدمه با وجود مطالعات سودمندی که در تشریح فرایند یادگیری زبان اول انجام شده است، هنوز هم ابهامات و کاستیهای بسیاری در این حوزه وجود دارد. این امر از یک سو به دلیل کمبود شواهد و مستندات پژوهشی و از سوی دیگر به دلیل ماهیت پیچیده موضوع مورد بحث، قابل بررسی است. از همین روست که ارائه نظریهای واحد درباره چگونگی فرایند یادگیری زبان اول بسیار دشوار مینماید. بااینحال برای توضیح این پدیده به-صورت جزئی و نه کلی، سه رویکرد نظری عمده مطرح شده است: نخست رویکرد تجربی - رفتاری - ، دوم رویکرد استدلالی - فطری - و سوم رویکرد کنشی - تعاملی - .
رویکرد تجربی - رفتاری - در فراگیری زبان اول، بر اساس برداشت کودک از دادههایی است که والدین به او عرضه میکنند. رویکرد استدلالی - فطری - ، موهبتی ذاتی و غیراکتسابی را در کودک مورد توجه قرار میدهد. و رویکرد تعاملی دو رویکرد رفتاری و استدلالی را به چالش میکشد. بر این اساس، فراگیری زبان اول نه بر پایه دادههای محیطی و نه بر مبنای موهبتی فطری و غیراکتسابی در نظر گرفته می شود. در واقع رویکرد کنشی فراگیری زبان اول را حاصل تعامل میان بیرون راندن دادههایی از ذهن کودک و دریافت کامل دادههایی دیگر میداند. بر اساس دیدگاه تعاملی، محیط آشنایی با زبان اول و نیز گفتار والدین - نقش گفتاری مستقیم کودک - اهمیت ویژهای مییابد.
پکی - - Peccie در مطالعات خود چنین میگوید که »گفتار مستقیم کودک« و نخستین تعاملات بین مادران و کودکان پاسخی است به بحث »فقدان انگیزشی« چامسکی - Chomsky - که در سال 1987 مطرح شد. بر این اساس غیرممکن است که کودک زبان را به عنوان نظامی انتزاعی و پیچیده بتواند فرا بگیرد، بیآنکه درباره کاربرد آن اندکی پیشآگاهیهای مادرزادی داشته باشد. - پکی، - 75 :2006 این بحث با نظریهای که کوک - Cook - در سال 1988 ارائه داد، همسو است. - کوک، - 82 :1988 آنچه چامسکی مطرح کرد، ناظر بر این موضوع است که چگونه میتوانیم بر فراگیری زبان به مثابه دانشی خاص و غنی فائق آییم. به بیان دیگر، زمانی که داشتههای انسان ناکافی است، چگونه میتوان چنین نظام پیچیدهای را در راستای باورها و افکار آدمی به-کار گرفت؟ - چامسکی، - 55 :1987
همچنین مطالعات اسنو - Snow - گویای آن است که گفتار همگان با کودکان در سنین مختلف باید با توجه به »گفتار مستقیم کودک« یا گفتار سرپرست وی صورت گیرد. پس در مواجهه با کودکان نه فقط گفتار مادران، بلکه گفتار دیگران نیز دستخوش تغییرات خاصی میشود. تا همین اواخر، فراگیری زبان اول بدون در نظر گرفتن گفتار مستقیم کودک مورد مطالعه قرار میگرفت؛ زیرا تصور بر این بود که توانایی زبانآموزی عوامل درونی گستردهای را دربرمیگیرد و همین امر در برابر پیچیدگیها و ابهامات موجود در دادههای زبانی ایستادگی میکند.
از جمله روشهای بررسی فراگیری زبان اول، ارزیابی »میانگین طول پاره گفتار - MLU - « است. با اینکه توجه به میانگین طول پارهگفتار در تشریح فرایند زبانآموزی کودکان کارایی بسزایی داشته است، محققان نسبت به کاربرد آن واکنشهای متفاوتی نشان دادهاند. ولس - Wells - بر این باور است که اعتبار این نوع ارزیابی بسیار بحثبرانگیز است، اما از آنجا که بهراحتی قابل محاسبه است، تاکنون بهطور گستردهای مورد استفاده قرار گرفته است. - ولس، - 118 :1997 لاست نیز معتقد است که اگرچه ارزیابی میانگین طول پارهگفتار ابزار مفیدی برای تخمین میزان پیشرفت فراگیری زبان اول در مراحل اولیه آن است، نمیتواند ما را نسبت به دانش دستور زبانی کودکان آگاه سازد. بر این اساس هنوز مسائلی همچون دلایل تفاوت طول پارهگفتار در کودکان، اینکه کودکان چگونه بر کاستیها و مشکلات زبانی خود چیره میشوند و یا چگونه جملات کودکان میتواند نموداری از دانش دستور زبانی آنان باشد، برای ما مشخص نیست. طبق نظریه لاست توسعه طول پاره-گفتار در کودکان چندان به پیشرفت دانش دستور زبانی آنان بستگی ندارد.
بر اساس مطالعات جانسن - Johnson - ، از زمان تحقیقات براون - Brown - ، طول پارهگفتار یکی از شاخص-های کاربردی در بررسی پیشرفت فراگیری زبان اول بهشمار رفته است. طبق نظریه براون، میانگین طول پاره-گفتار معیاری ساده و مفید برای ارزیابی توسعه و تکامل دستور زبان کودک است؛ چراکه هر نوع از اطلاعات و دریافتهای جدید، خود موجب تغییر در طول گفتار میشود. - جانسن، - 159 :2001 براون پیشتر چنین گفته بود که هرگاه کودک به مرحله پنجم فراگیری زبان اول میرسد، ممکن است شاخص میانگین طول پارهگفتار کارایی کمتری در ارزیابی پیشرفت مهارتهای دستور زبانی داشته باشد و در مراحل بعدی اثرگذاری آن افزایش یابد.در واقع زمانی که طول مستقیم گفتار به چهار تکواژ یا بیشتر از آن میرسد، این شاخص دیگر نشانگر پیشرفت مهارت دستور زبانی نیست؛ بلکه بازتابی از چگونگی ماهیت تعامل میان کودک و مربیاش است.
پنج مرحله براون از این قرار است:
- 1 نقش معنایی و روابط ترکیبینحوی؛ که در آن فراگیری بر اساس ارتباط معنایی اولیه و زیربنایی رخ میدهد. مثلاً کودک کلمه »شلوغ« را در برابر کلمه »آرام« فرامیگیرد.
- 2 سازماندهی معنایی؛ که در آن کودک شروع به یادگیری صرف کردن کلمات و تکواژهای دستوری می-کند.
- 3 یادگیری افعال کمکی در جملات ساده، کلمات پرسشی و کلمات امر و نهی.
- 4 نشاندن جملهای در خلال جملهای دیگر و بهکارگیری جملات مرکب و بندهای موصولی.
- 5 همپایگی جملات ساده و ارتباط گزارهها با کاربرد حروف ربط.
گروه دیگری از پژوهشگران همچون میلر - Miller - و همکاران او بر این باورند که بررسی شاخص میانگین طول پارهگفتار ارزیابی معتبر و پیشرفتهای برای سنین مدرسه است. اما محققان دیگری مانند بلوم - Bloom - و لی - Lahey - کاربرد شاخص MLU را تا سه سالگی تخمین زدهاند. - جانسن، - 82 :2001 مطالعات پکی گویای آن است که برای ارزیابی فرایند زبانآموزی هر کودک، سن وی را در پیوند با میانگین طول پارهگفتار و دیگر جنبههای کاربردی زبان کودک باید در نظر گرفت. در این صورت مشخص میشود که آیا کودک نسبت به محدوده سنی معمول خود پیشرفتهتر عمل میکند یا در فراگیری زبان دچار تأخیر و اختلال است. میانگین طول پارهگفتار در محدوده 1,6 تا 2,3سال عموماً در حد 1,75 است. کودکی که بین 1,9 تا 2,6 سال است، میانگین طول پارهگفتاری برابر 2,25 دارد و این شاخص برای کودکان 1,11 تا 3,1 ساله 2,75 است. در محدوده 2,2 تا 3,8 سال میانگین طول پارهگفتار کودکان در حد 3,50 و در بازه 2,3 تا 4 سال در حدود 4 است.
ساکس Sachs - Sachs - و دوین - Devin - در ارزیابی میانگین طول پارهگفتار، شرح حال چهار کودک 3,9 تا 5,5 ساله را در گفتوگو با فردی بزرگسال، با یک دوست صمیمی، با کودک همسال و با عروسکی که به مثابه کودک ایفای نقش میکرد، تهیه کردند. بر حسب اینکه کودکان با چه کسی گفتوگو میکردند، نتایج متفاوتی بهدست آمد. برای نمونه در گفتوگوی کودک با مادر میانگین طول پارهگفتار در حد 4,35 بود، در گفتوگو با دوست 3,84، در گفتوگو با همسال 3,98 و در گفتوگو با عروسک 2,38 بود. - ساکس و دوین، - 92-88 :1976 اما مطالعاتی که در زمینه سنجش دستور زبانی صورت گرفته، به شرح زیر است:
برای مطالعه چگونگی فراگیری زبان دوم، محققان فراگیری زبان انگلیسی را در میان یک گروه چینی مورد توجه قرار دادند. فراگیران میبایست عباراتی را میخوانند و با هم مقایسه میکردند؛ عبارتهایی که هم اختلاف معنایی داشتند و هم اختلاف و نحوی. برای مثال: «The proof of the theorem» - اثبات قضیه - در برابر «Of proof the theorem» - از اثبات قضیه - . طبق نتایج بهدست آمده، درک ناهمسانیهای معنایی در افرادی که قبل از 16 سالگی به یادگیری زبان انگلیسی پرداخته بودند و در افرادی که انگلیسی زبان مادری-شان بود و بعد از 16 سالگی با آن روبهرو شده بودند، نزدیک و مشابه بود.
در تحقیقات جانسن و نیوپورت - Newport - نیز سنجش دستور زبان به عنوان ابزاری برای جمعآوری اطلاعات بهکار رفته است. جانسن و نیوپورت در نخستین بررسی خود تعدادی چینی و کرهای را برگزیدند که زبان دومشان انگلیسی بود. از آنان خواستند به 246 جمله گوش دهند و بگویند آیا همه جملات درست بود یا نه. این جملات بر اساس 12 نمونه از ساختارهای زبان انگلیسی تهیه شده بود. مانند زمان گذشته، جمع، سوم