بخشی از مقاله

چکیده:

اکوسیستم دریاچه ارومیه به عنوان نیرویی موثر در ایجاد محرکهای مختلف اجتماعی، اقتصادی، محیطی، فرهنگی و با ارزشهای بین المللی در زمینه گردشگری و جذب فعالیتهای وابسته به آن، میتوانست سازمان فضایی فعال و پویایی را نه تنها در حوزه آبریز آن بلکه به عنوان محرک اصلی توسعه فضایی در منطقه شمال غرب کشور ایجاد کند. اما امروزه با نابودی آن نوع جدیدی از روابط و نظام حاکم بر محدوده اطراف آن بویژه در پهنههای غربی استان آذربایجان شرقی را رقم زده است. هدف اصلی از این مقاله بررسی نقش اکوسیستم دریاچه ارومیه در تعادل و توازن سازمان فضایی منطقه کرانه شرقی است. روش شناسی آن به طور کلی توصیفی-تحلیلی و هدف آن ماهیتا در جهت تدوین سیاستهای توزان و تعادل منطقهای با رویکرد آمایش سرزمین، کاربردی است. در این مقاله با استفاده از تلفیق رویکرد روشهای تصمیم گیری چندشاخصه و GIS اقدام به شناسایی پهنههای جذب و دفع جمعیت در سازمان فضایی محدوده مطالعاتی در سالهای آتی گردید. مطابق به نتایج بدست آمده، شهرستانهای ملکان، بناب و عجب شیر، بیشترین میزان دفع جمعیت و نیروی انسانی رها شده از عملکرد اکوسیستم دریاچه ارومیه را در نظام فعالیت این منطقه خواهند داشت و شهرهای تبریز و مراغه با بیشترین میزان جذب جمعیت روبرو خواهند شد.

.1  مقدمه و عناوین بخشها

آمایش سرزمین در واقع برنامه ریزی راهبردی توسعه فضائی ملی است که مقوله محوری در آن، مدیریت توسعه فضا به عنوان عامل یکپارچگی، هم افزایی و تعادل بخشی برای مجموعه اقدامات توسعه در قلمرو کشور و در رقابت پذیری/همیاری با قلمرو های مجاور است. به عبارتی دیگر، آمایش سرزمین به معنای برنامه ریزی توسعه فضایی، از نوع راهبردی، مشکل سو و آرمان سو میباشد - صرافی، . - 1396:6 استفاده نادرست از بخشی از سرزمین، بهرهبرداری بیرویه و بارگذاری بیش از ظرفیت تحمل سرزمین بدون توجه به قابلیتها و توانمندیهای سرزمین باعث شده است تا از یک سو فشار مضاعفی بر سرزمین و تحمل محیط زیست تحمیل شود و از سوی دیگر موجب تمرکز جمعیت و فعالیتها در بخشها و مناطق خاص و در انزوا و حاشیه قرار گرفتن سایر مناطق شده است. به همین علت موضوع آمایش سرزمین برای باز توزیع جمعیت و فعالیت در پهنه سرزمین و همچنین کاهش فشارهای وارد شده به محیط زیست در چارچوب علم آمایش در کانون توجه برنامهریزان و سیاستگذاران توسعه قرار گرفته و بر این اساس رویکردهای متعددی در چارچوب علم آمایش سرزمین بسط و توسعه یافته است - سازمان برنامه و بودجه کشور، . - 18:1396 در ایجاد تعادل، توزان و پایداری منطقه ای، ارتقاء همزمان وضعیت اقتصادی، سرمایههای طبیعی، کیفیت زندگی و روح سرزندگی در جوامع انسانی مورد نیاز است. امروزه در علوم پایداری بررسی ارتباط بین سیستمهای انسانی و اکولوژیکی با رویکرد پایداری مورد توجه قرار میگیرد - . - Billie L Turner et al., 2003 از این منظر نگرانیهای پایداری منطقهای در چارچوب یک سیستم پیچیده مشتمل بر سه زیر سیستم اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است، که با تعاملات فشرده و همبستگی میان مولفههای ذکر شده در گیر است - Ding, de Vries, & Han, . - 2014

در این میان، تغییرات جمعیتی در یک حوضه آبریز ناشی از تاثیر مولفههای درونی و بیرونی همانند جنگ و خشونت، بلایای طبیعی، تغییرات فرهنگی، تغییر سبک زندگی و تحولات اقتصادی است که در تغییر الگوهای سکونت، تغییر در ساختار اشتغال و کاربری زمین و در نهایت در تقاضای مصرف آب در شرب، کشاورزی و صنعت تجلی مییابد. بنابراین بر کیفیت و کمیت منابع آب و شرایط زیست محیطی حوضه و همچنین بر رفتار مدیریت آب حوضه تاثیر دارد - ستاد احیای دریاچه ارومیه، . - 13:1393 تالابها و دریاچهها منابع آبی ارزشمندی از نظر اکولوژیکی و اقتصادی هستند که میتوانند در ابعاد منطقهای و یا بین المللی مطرح گردند - بهروزی راد، . - 2005 لذا، اکوسیستمهای طبیعی به عنوان نیرویی اثر بخش در ایجاد تعادل و توسعه منطقهای میتوانند موثر واقع گردند. اما به دلیل ایجاد فشارهای حاصل از توسعه فعالیت انسان بر منابع محیطی و تغییرات اقلیمی که به عنوان یکی از محرکهای اصلی تغییر چشماندازها پیش بینی گردیدهاند، روند تغییرات اکوسیستمی با سرعتی بیش از پیش رو به زوال و نابودی است. بنابراین، الگوهای تولید، مصرف و توسعه رفاه تنها وابسته به روابط اقتصادی و اجتماعی بین مناطق نیست بلکه ظرفیت اکوسیستمهای مناطق دیگر نیز تاثیر گذار میباشد - Folke, Pritchard, Berkes,

. - Colding, & Svedin, 2007
ادبیات حوزه علوم پایداری طیف وسیعی از تحقیقات و مقالهها را در زمینههای مختلف علمی در بر میگیرند. با توجه به ماهیت مسئله پژوهش که در جهت، بررسی ارتباط بین سیستمهای اکولوژیکی و نقش از بین رفتن ارزشهای یک اکوسیستم در نظم و توازن منطقهایی است، لذا در این بخش به پژوهشهای انجام گرفته در این حوزه تمرکز مینماید. از این رو، در تحقیق انجام گرفته توسط - - Wang, Sun, Wang, & Lou, 2015، جهت نیل به پایداری منطقهای اجرای برنامه ریزی اکولوژیکی و زیست محیطی در جهت توسعه پایدار را به عنوان راه اصلی و حیاتی ذکر میکنند. - Shaker, 2015 - در تحقیقی با عنوان اندازهگیری پایداری منطقهای با استفاده از هماهنگی توسعه مدلهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی توسط - Ding et - al., 2014 بر لزوم نگرش یکپارچه و سیستمی جهت رسیدن به توازن منطقهای تاکید میکنند. از مطالعات مرتبط داخلی میتوان پژوهش حقی و همکاران - - 1395 در رابطه با بررسی تاثیر روند خشک شدن دریاچه ارومیه بر وضعیت اقتصادی مناطق روستایی اشاره کرد. از منظر این پژوهش با خشک شدن دریاچه ارومیه، مشاغل روستایی از بین رفته و منجر به کاهش تولیدات کشاورزی و کاهش فعالیتهای گردشگری به این منطقه میشود. در پژوهشی دیگر، پالاش و کردوانی - - 1388 نقش دریاچه هامون هنگام آبی و خشکی را در اوضاع اقتصادی و اجتماعی سیستان مورد بررسی قرار دادند و اذعان داشتند که نتیجه خشکی دریاچه هامون تغییرات اقتصادی و اجتماعی کل سیستان را رقم زده است. امروزه اندیشه رایج در مطالعات علوم پایداری چگونگی توزیع منابع طبیعی جهت رفاه انسان در میان خدمات اکوسیستم است، که افراد از تعاملات میان خود و اکوسیستمها بدست میآورند. مفهوم خدمات اکوسیستم پیوند بین ساختار اکوسیستم و عملکرد آن را در زمینههای مختلف مانند؛ تامین و ذخیره منابع، تنظیم و جنبههای فرهنگی با مولفههای متنوعی از رفاه و سعادت انسانی را در برمیگیرد - . - Selomane, Reyers, Biggs, Tallis, & Polasky, 2015

در طی سالیان اخیر اکوسیستم دریاچه ارومیه تحت تاثیر عوامل طبیعی و انسانی اثرات زیست محیطی مخربی را محتمل گردیده است. تغییرات آب و هوایی، سدسازی بی رویه، بهره برداری ناپایدار از منابع آبهای زیر زمینی، گسترش حفر چاههای آبی مجاز و غیرمجاز در حوضه آبریز دریاچه ارومیه از جمله عواملی هستند که تعادل اکولوژیک این اکوسیستم را تحت تاثیر قرار داده و موجب از بین رفتن آن شده است. بنابراین با وقوع شرایط حاضر، بدون شک جوامع محلی و نظام سکونتگاهی در سالهای آتی تحت تاثیر عملکرد این دریاچه قرار خواهند گرفت. با توجه به گسترش روزافزون جمعیت و فرایند شهرنشینی، تمرکز جمعیت و فعالیتها از الگوی مناسب و متعادل پیروی نکرده و سبب عدم تعادل فضایی را در سطح کشور شده است. محدوده مورد مطالعه نیز به تبع آن خارج از این مستثنی نبوده و ضعف نظام سلسله مراتبی و پیوندهای بین مراکز سکونتگاهی باعث ضعف سازمان یافتگی درونی مراکز در حاشیه را منجر شده است. از این رو پژوهش حاضر با مطالعه چگونگی روند شکل گیری سکونتگاههای انسانی و نظام توزیع جمعیت، فعالیت و بارگذاری آن در منطقه کرانه شرقی دریاچه ارومیه به پیش بینی و    روند تحول سازمان فضایی در این منطقه میپردازد. در این مطالعه اکوسیستم دریاچه ارومیه به عنوان نیرویی موثر در تعادل و    توازن منطقهای در جهت چگونگی توزیع جمعیت در سکونتگاههای انسانی مورد بحث قرار داده میشود. بنابراین با توجه به شرایطی که محدوده مطالعاتی با آن روبرو است این پژوهش اقدام به شناسایی پهنهها و گرههایی که در سازمان فضایی منطقه موجب جذب و دفع جمعیت در سالهایی آتی است، پرداخته است. بدین ترتیب پرسش بنیادین پژوهش چنین مطرح میشود که نقش و اثر اکوسیستم دریاچه ارومیه در میزان تعادل-توازن و یا عدم تعادل-توزان منطقهی کرانه شرقی با توجه به رویکرد توسعه پایدار به چه صورت خواهد بود؟

.2  روش شناسی و معرفی محدوده مطالعاتی

روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و هدف آن با توجه به مسئله محور بودن نظام برنامهریزی در ذات خود و تاکید اسناد فرادستی توسعه بویژه برنامه 5 ساله توسعه ششم در منطقه حاشیه دریاچه ارومیه را میتوان کاربردی عنوان کرد. در این پژوهش با الگو قرار دادن رویکرد برنامهریزی آمایش در مدیریت و بهرهوری منابع و همچنین در مدیریت یکپارچه حوضه آبریز ، در ابتدا با مطالعه مبانی و کاربست رویکردهایی تئوریک همانند ارتباط سیستمهای بهم پیوسته طبیعی-انسانی یا اکولوژیکی-اجتماعی سعی در بررسی نقش تغییرات اکولوژیکی دریاچه ارومیه و اثرات آن بر ساختار اجتماعی منطقه مورد مطالعه است. محدوده مطالعاتی به منظور بررسی وضعیت تغییرات ساختار اجتماعی شامل منطقه کرانه شرقی دریاچه ارومیه - شهرستانهای آذرشهر، اسکو، بناب، شبستر، عجبشیر و ملکان - است. این منطقه طبق تقسیم بندیهای مطالعات پایه طرح آمایش سرزمین استان آذربایجان شرقی یکی از مناطق همگن شناسایی گردیده است. در پژوهش پیش رو، به منظور تحلیل و بررسی تغییرات اکوسیستم دریاچه ارومیه، گرهها و نقاطی که در ساختار و سازمان فضایی منطقه میتوانند جمیعت را جذب و دفع کنند شناسایی گردید. بدین منظور به منظور اجرایی کردن این فرآیند، 8 معیار با توجه به شرایط خاص منطقه و محرکهایی موجب عدم تعادل و توزان در ساختار اجتماعی منطقه را احتمال پذیر میسازند انتخاب گردید. از این رو کاربست معیارهای حاضر در قالب دو گروه عوامل جذب و دفع جمعیت طبقه بندی گردید - جدول شماره . - 1 شایان ذکر است که به منظور وزن دهی معیارها از روش وزن دهی فرآیند تحلیل سلسله مراتبی - مقایسه زوجی - در محیط نرم افزار Expert Choice صورت گرفته است. در گام بعدی اقدام به تشکیل بانک اطلاعاتی لایههای مربوطه در محیط نرم افزار Arc GIS گردیده است. برای پهنه بندی فضاهای دفع و جذب جمعیت از رویکرد تصمیمگیری چندشاخصه استفاده شده است که در این مرحله الگوریتم ویکور به عنوان مدل انتخابی پژوهش حاضر انتخاب شده است.

.1-2روش ویکور

تکنیک ویکور از جمله روشهای رویکرد تصمیم گیری چندشاخصه است که توسط آپریکوویج و زنگ توسعه یافته است. در این روش یک مقدرا بیشینه مطلوبیت گروهی برای اکثریت و یک کمینیه تاثر انفرادی برای مخالفت در نظر گرفته میشود. الگوریتم ویکور برای دست یابی به یک یا چند راهکار سازشی برای یک مسئله با معیارهای متضاد کاربرد دارد. در اینجا راهکار سازشی نزدیک ترین جواب موجه به ایدهآل است که یک توافق متقابل بین مطلوبیت گروهی و میزان مخالفهای انفرادی بوجود میآورد - . - Gwo-Hshiung, 2010; Opricovic & Tzeng, 2007 مراحل روش ویکور در یک مسئله تصمیم گیری چندشاخصه، با n معیار و m شاخص به شرح ذیل است:

-1 تشکیل ماتریس تصمیم

-2 تعیین بردار وزن معیارها - در این بخش از روش مقایسه زوجی یا تحلیل سلسله مراتبی استفاده گردید -

-3     تعیین نقطه ایدهآل مثبت و ایدهآل منفی
-1     محاسبه مقدار سودمندی - - Si و مقدار تاسف - - Ri برای هر شاخص

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید