بخشی از مقاله
چکیده:
در تحقیقی که با پرسشنامه اي با47 گویه و 6 مولفه - مسئولیت پذیري،قانونگرایی،تعاون و همیاري ، علاقه فراوان به جامعه،اعتماد و بعد ساختاري و مکانی - پیش رفت،جامعه آماري تحقیق متخصصین علوم انسانی در حوزههاي مرتبط باموضوع بود؛ و حجم نمونه 120نفر از کارشناسان است. روش جمعآوري دادهها، کتابخانهاي و میدانی - پرسشنامه - است. جهت تجزیهوتحلیل داده ها از فرایند تحلیل شبکهاي - ANP - استفادهشده است. نتایج فرایند تحلیل شبکه اي در اولویت سنجی شاخص هاي مشارکت مردمی در تحقق آمایش سرزمین شبکه نشان میدهدکه: به ترتیب مؤلفه قانون گرایی با مقدار 0/242، مسئولیت پذیري با مقدار 0/173، بعد ساختاري ومکانی با مقدار 0/106 و تعاون وهمیاري با مقدار 0/088، علاقه فراوان به جامعه 0/032، و اعتمادبا مقدار به دست آمده 0/023 به ترتیب از لحاظ تحلیل شبکه در اولویت قرار میگیرند.
کلید واژه: مشارکت مردمی ،آمایش سرزمین،فرایند تحلیل شبکه - - ANP
-1مقدمه و بیان مسئله
درسالهاي پایانی سده بیستم میلادي توافق گستردهاي در بین اندیشمندان شکلگرفته است که باور دارد نیل به توسعهاي پایدار، فراگیر و راستین،نیازمند رهیافت و راهکارهایی متفاوت از آنچه متداول است، آنچه که با نگرشی مهندسی در پی توسعه آفرینی بود جاي خود را به نگرشی اقتصادي داده و نارسائی هاي این یکنیز جوامع را به سوي نگرش هاي اجتماعی و بوم شناسانه - اکولوژیک - رهنمون ساخته است؛تا ضمن تصحیح نگرش مسلط اقتصادي به رهیافتی کل گرا و انسان-پایه دست یابد. واقعیت آشکار این است که لازمه دستیابی به توسعه، تحولی اجتماعی و تحرکی مردمی است و تحولی اقتصادي و تحرکی دولتی هرگز کافی نمی باشد. توسعه راستین در روند مشارکت فراگیر اجتماعی و نه در تولید کالایی اقتصادي حاصل میشود - صرافی،. - 1377
به درستی آگاهیم که:در جامعه اي مانند ایران خدماتی که دولت ارائه میکند غالبا توسط برنامه ریزانی در سطوح مرکزي تهیه میشود که معولا آشنایی چندانی با نیازهاي واقعی ذي نفعان ندارند. طرح هایی مانند طرح جامه و تفصیلی و...به طور متمرکز طراحی شده و تفاوتهاي اجتماعی و فرهنگی را به حساب نمی آورند که، نتیجه آن عدم تناسب بین نیازها و خدمات،کاهش بهره وري و در نتیجه اتلاف منابع بوده است. امروزه در سطح جهانی رویکردي تحت عنوان - مشارکت محوري - در برنامه ها تقویت شده است. اهمیت یافتن نقش مردم در اداره امور زندگی اجتماعی خود،درس گرفتن و یافتن نقاط ضعف و قوت تجارب و روندهاي برنامه ریزي در گذشته، لزوم انطباق طرح ها و الگوهاي برنامه ریزي با نیازها و خواسته هاي مردم، در تقویت رویکرد مشارکت محوري موثر بوده است.
بنابراین موفقیت برنامه ریزي در گرو حرکت از مشارکت صوري به سمت مشارکت واقعی و هدفمند است. در این نوع مشارکت،سازوکارهاي مشارکت واقعی تبیین می شود ضرورت هاي مشارکت تعیین و زمینه هاي آن فراهم میگردد و ذي نفعان به طور مدام در جریان نتایج ارزیابی ها و روند اجراي برنامه ها قرار میگیرند. از سوي دیگر باور و اعتماد به توانمندي ذي نفعان و اثر گذاري آنان در برنامه ریزي ها به طرح توسعه عمق بخشیده و مشروعیت آن راتضمین میکند .بنابراین میتوان به قطعیت بیان نمود که : دستیابی به عدالت اجتماعی، توسعه و برقراري تعادل میان پدیدههاي محیطی، اقتصادي و اجتماعی نیازمند سازماندهی صحیح فضا و آمایش سرزمین است.
ازاینرو دانش میانرشتهاي آمایش سرزمین در چهارچوب نگرش سیستمی و با توجه به فرمها وفرایندها، به تحلیل و تنظیم رابطه فضاي جغرافیایی، سازمان اجتماعی و سازمان اقتصادي میپردازد - ابراهیمزاده و موسوي،. - 13:1393 پس میتوان با توجه به ضوابط ملی، رویکردهاي آمایش سرزمین که عبارتاند از: حفظ محیطزیست و دستیابی به توسعه پایدار، جلوگیري از تمرکز و قطبی شدن توسعه، توزیع متعادل جمعیت فعالیت در پهنه سرزمین، کاهش نابرابريهاي سرزمینی ، از مشارکت مردمی - اما در حد والاو اعلاي آن - به عنوان پایه اساسی این عمل بهره گرفت. از این رو هدف این پژوهش در وهله اول شناسایی مشارکت مردمی و آمایش سرزمین می باشد. سپس به بررسی نقش مشارکت مردمی در تحقق آمایش سرزمین در آذربایجان غربی خواهیم پرداخت .
-2مبانی نظري:
1-2مشارکت: در مفهوم لغوي آن:کلمه مشارکت به عنوان قسمت،جزء و بخش گرفتهشده است. این کلمه از ریشه لاتین participato به معناي با خود داشتن ، در نفس خویش چیزي غیر از خود داشتن است. یعنی سهیم شدن در چیزي و گرفتن قسمتی از آن است - آریانپور،. - 1374 واژه مشارکت از حیث لغوي به معناي درگیري و تجمع براي منظوري خاص است. در مورد معناي لغوي آن بحثهاي فراوانی شده است ولی در مجموع میتوان جوهره اصلی آن را درگیري، فعالیت و تأثیرپذیري دانست - علوي تبار،. - 15:1379
مشارکت اگرچه به معناي عام آن از دیرباز بازندگی انسان پیوند داشته، اما به معناي جدید از عرصه سیاست و پس از جنگ جهانی دوم آغازشده است. این نوع مشارکت در برخی از کشورهاي صنعتی جهان - به ویژه آنها که در جنگ شکستخورده بودند - در قلمرو اقتصادي و صنعتی آغاز شد تا مردم را در مالکیت شریک سازد و پایههاي پایدار و تداوم صنعت و اقتصاد را مستحکم سازد. با گسترش معناي مشارکت و راه یافتن آن به تمام عرصههاي زندگی، امروزه سخن از شرایطی است که همه مردم در تعیین سرنوشت خویش دخالت