بخشی از مقاله

چکیده

خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است. قرآن کریم، نیکی به والدین را تالی توحید و عقوق آنها را در رتبه شرک قرار داده و به جایگاه خاص مادر تاکید می کند. مقاله حاضر به تحلیل جامعه شناختی این رابطه از حیث چرایی و چگونگی آن از دیدگاه علامه طباطبایی پرداخته است. با مطالعه آیات مربوطه در تفسیر المیزان، روشن می شود که تاسیس و تداوم جامعه، بستگی به محبت و روابط عاطفی نسلها دارد. مرکز این محبت و رابطه قوی، خانواده است. پایداری خانواده با وجود محبت و عاطفه میان والدین و فرزندان است. فرزندان به رأفت والدین همراه با اشتاق آنها و والدین به فرزندان موقع پیری و ناتوانی همراه با اکراه آنها احتیاج دارند.

بی توجهی اولاد نسبت به آنان و هنجار شدن آن، عواطف تولید و تربیت نسل را از بین می برد. افراد از تشکیل کوچکترین واحد جامعه، استنکاف می ورزند. جامعه ی بدون رابطه خویشاوندی به سرعت رو به انقراض می گذارد و هیچ سنتی فساد روی آورده را جبران نمیکند. با توجه به یافته های تحقیق نتیجه می گیریم که سعادت دنیوی و اخروی انسان، وابسته به جامعه انسانی سالم و جامعه سالم وابسته به خانواده مبتی بر محبت و علایق عاطفی است. مرکز اینعلاقه، مادر است.

واژه های کلیدی: توحید، والدین، مادر، فرزند، محبت، جامعه

مقدمه

خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی، ابعاد زیستی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و تربیتی و کارکردهای تولید فرزنذ، تامین نیازهای متقابل زیستی، روانی و اجتماعی دارد که بر اساس پیوند یک مرد و زن شکل می گیرد و با تولد فرزند مفهوم پدر و مادر در درون خانواده و جامعه ایجاد می شود. از نگاه قرآن، خانواده زیستگاه و محل زایش نیست بلکه راهبر است. خانواده زیستی مسئولیتی جز والد و والده بودن و تولید نسل ندارد، لیکن، خانواده راهیاب یا راهبر، مسئولیت راهبری، اجتماعی شدن و فرهنگ پذیری فرزندان را بعهده دارد - ساروخانی، . - 258 :1370

قرآن کریم، دوگانه های نگرشی، اخلاقی و رفتاری زیادی را مطرح می کند و مردم را از جهت اعتقادی و جهان بینی به»باورمندان« و »نا باوران - «بقره: - 6-3 و از جهت اخلاقی و رفتاری به »نیکوکاران« و»ستمگران1« و از جهت عاقبت اندیشی به » بازگشت کنندگان به راه راست« و»ماندگان در را انحرافی2« تقسیم می کند. گروههای نخست، خداگرا، تسلیم به دستورات الهی، اهل مسرت، عمل نیک، بخشیده شده از سوی خداوند، اهل بهشت، شکر بر نعمتهای خدا، نیکی به والدین و شکر به نعمت وجودشان ، عمل صالح و اصلاح نسل و دسته دیگر، خدا ناباوران، زیان کاران، محزونان و همراه باسرنوشت ترسناک، مشرک عملی، عاق والدین، غیر مومن به روز جزاء هستند.

گروه کانونی طایفه اول، فرزندان مومن به خدا و صالح نسبت به والدین بویژه مادر و طایفه دوم، فرزندان نا صالح نسبت به والدین، هستند. حال سئوال اساسی این است که کدامیک از عناصر خانواده نقش اساسی در فرایند تربیتی فرزندان دارد و بالتبع حق بیشتری، متوجه او است؟ مقاله پیش روی، با روش استنادی و مراجعه به آیات مربوطه و برخی کتب تفسیری و با تاکید بر تفسیر المیزان علامه طباطبایی، نقش مادر را اساسی دانسته و اورا عنصر مهمی مطرح می کند. این مقاله در ذیل چهار عنوان: خدا و والدین، خدا، والدین و مردم، مفهوم مادر و جایگاه مادر تنظیم شده است.لِساناًهذاعَرَبِیکِتابٌ1ا مُصَدﱢقٌلِیُنْذِرَ الﱠذینَ ظَلَمُوا وَلِلْمُحْسِنینَبُشْری - احقاف: - 12 َمُوا بِاللﱠهِ وَ 2أَخْلَصُوا دینَهُمْ لِلﱠهِ فَأُولئِکَ مَعَسَوْفَالْمُؤْمِنینَیُؤْتِاللﱠهُوَ الْمُؤْمِنینَ أَجْراًعَظیماً - نساء: - 146

.1خدا و والدین

قرآن کریم رابطه خدا و والدین را از پنج جهت توحید عملی و احسان به والدین، شرک عملی و عاق والدین، اطاعت خدا و اطاعت والدین، شکر خدا و والدین و جایگاه مادر، مورد توجه قرار داده است.

.1-1توحید عملی و احسان به والدین

دسته ای از آیات احسان به پدر و مادر را در ردیف توحید عملی خدا قرار داده و احسان به والدین را یک پیمان الهی می شمارند. هر جا به نیکی والدین امر شده قبل از آن به توحید و ترک شرک امر شده است. این نوع آیات از نظر اعتقادی، توحید و از نظر اجتماعی، احسان و نیکی به والدین را در طول هم قرار داده اند. آیه 23 سوره اسراء و آیه 14 سوره لقمان و آیاتی دیگر، عقوق والدین را بعد از شرک، در شمار بزرگترین گناهان، قرار داده اند. ایمان و خانواده دو عنصر حیاتی جامعه انسانی هستند. اساس ایمان و خانواده، محبت است. محبت تولید و بقای نسل را تضمین می کند و سرچشمهی ارتباطات اجتماعی است، مرکز این رابطه خانواده است. قوام خانواده از یک طرف به پدر و مادر و از طرف دیگر به فرزندان است.

علاقه والدین بویژه مادر به فرزندان از روی رحمت، اشتیاق و رأفت است نه از روی احتیاج. والدین هرگز فرزند خود را به دلیل بی نیازی، رها نمی کنند به همین دلیل در متون دینی کمتر به احسان والدین به فرزندان توصیه شده است، لیکن فرزندان ممکن است در زمان پیری و نیازمندی والدین به آنها، جفا نموده و آنها را رها کنند و به همین دلیل قرآن کریم بیشترین تاکید را بر احسان به والدین می کند. جفای اولاد نسبت به والدین و متعارف شدن این جفا کاری در جامعه باعث میشود عواطف تولید و تربیت به کلی از جامعه رخت بسته و کسی رغبت به تناسل و تربیت فرزند نداشته باشد و افراد از تشکیل جامعه کوچک و خانواده، استنکاف ورزد. به نظر علامه طباطبایی، چنین جامعهای به سرعت رو به انقراض گذاشته دیگر هیچ قانونی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید