بخشی از مقاله
چکیده
در عرفان اسلامی از دنیا با عناوین سراي غفلت، دشمن، محل هبوط انسان، گذرگاه و... یاد می- شود. در قرآن و دیدگاه عرفا آنچه نفی میشود دلبستگی زیاد و توقف در امور دنیوي است. عطّار نیشابوري دیدگاهی تعلیمی به دنیا دارد که تا حدودي تحت تأثیر فضاي اجتماعی حاکم در آن دوران بوده است. تصاویري که در اسرارنامه و الهینامه از دنیا ارائه شده است، اساطیري و تاریخی و دینی و.... هستند. عطّار دنیا را عرصهي قدرت شیطان و محل ظهور نفس میداند. در این مقاله دنیا را از دیدگاه عطّار به دنیاي مذموم و دنیاي ممدوح تقسیم کردهایم.
دنیا زمانی ممدوح است که تمام مواهب و فرصتهاي آن در راستاي سراي جاوید قرار بگیرد و زمانی مورد نکوهش شیخ قرار میگیرد که هدف نهایی تلقی شده و موجب غفلت و قطع رابطه با فضاي روحانی شود. در آثار او قدرت و ثروت مذموم بوده و نمایندگان این گروه پادشاهان، امرا، ثروتمندان و عالمان و عابدان ریایی هستند. نقد مظاهر و نمادهاي ثروت و قدرت و دنیاداران گاه از زبان درویشان و گاه از زبان پیرزنان و عمدتاً از زبان عقلاي مجانین صورت میگیرد.
نمادهاي ممدوح قدرت و ثروت در نظر وي، ابراهیم ادهم و ابراهیم خلیلاالله است. وي دو تن از پادشاهان را ستایش میکند. یکی پادشاه نمادین الهینامه است و دیگر محمود غزنوي که ساختهي خود عطّار است. وي به عنوان نمونهاي از سلطان عادل و الگوي آن در برابر شاهان دیگر قرار میگیرد. راه نجات از بند علایق و مظاهر دنیوي در نظر شیخ، قبول ملامت و عشق و ریاضت است که یوسف روح را از زندان این تعلقات میرهاند.
.1 مقدمه
در نظام اسلامی تلاش براي آبادانی دنیا، منافاتی با رشد معرفتی وبعد روحانی انسان ندارد. تأمل در مفهوم آیهها این نکته را مشخص میسازد که دنیا و آخرت نه تنها از یکدیگر جدا نیستند بلکه دنیا زمینهاي است براي رسیدن به حیات جاودانی و رشد و کمال انسان. اسلام ضمن دعوت به آباد کردن جهان، هدف اصلی آفرینش را نیز به آدمی گوشزد میکند. تصوف اسلامی راهی را پیش روي طالبان آن قرار میدهد که از طریق معرفت و زهد و ریاضت و راه و رسم صوفیانه به هدف نهایی آفرینش خویش پی ببرند و به کشف حقیقت دست یابند.
براي رسیدن به حیات مثبت و روحانی در این جهان باید دید ما نسبت به ماهیت اصلی دنیا تغییر کند و این اصلاح تنها زمانی امکانپذیر است که بتوان از ظاهر فریبندهي دنیا گذشت و باطن آن را دریافت و به حقیقتی که مورد نظر عرفاست رسید. این حقیقت را با فلسفه و توصیفات منطقی نمیتوان دریافت. هرچه آدمی خود را از بند تعلقات دنیوي و مادي برهاند و پا در راه کشف بگذارد، از طریق نور باطنی هدایت میشود تا به مقام وحدت که هدف غایی تمام عرفاست برسد. نیرویی که سالک را در این راه دشوار ثابتقدم میدارد نیروي عشق و معرفت است. »عرفان و تصوف را میتوان به عنوان عشق به مطلق تعریف نمود، چرا که نیرویی که معرفت حقیقی را از زهد و ریاضتکشی محض جدا میسازد، همان عشق و محبت است.
عشق به خداوند تبارك و تعالی فرد سالک را قادر میسازد تا همهي دردها و آلامی را که خداوند به منظور آزمایش و تطهیر روح بر او نازل میکند تحمل نموده و بلکه آن را لذتبخش یابد. - «شیمل، - 37 :1384 متصوفه با چشم بستن بر روي جهان، تمام فکر خود را معطوف خداوند میکنند، براي آنان هر چیزي غیر از حق در حکم مانع و بت است که آن را باید پس بزنند و از راه بردارند. آرزوي عطّار عبور از زندان و محدودیتهایی است که از عقل مصلحتاندیش پدید میآید. وي سرچشمهي این همه ظلم و بیداد را به دلیل غفلت از جوهر اصلی وجود آدمی و هدف نهایی آفرینش میداند. بررسی دنیا و مظاهر آن در الهینامه و اسرارنامه امکان شناخت دیدگاه عطّار و آشنایی با اعتقاد عرفانی وي را براي ما میسر میکند.
تصوف عطّار نیز این چنین است ...»تصوفی است به دور از هرگونه ریا، در نظر وي سلوك واقعی و رسیدن به حقیقت برگرفته از عشق است و عشق و تصوف هم از درد آغاز میشود و ادامه مییابد و به کمال میرسد. تعلیمات وي نیز بر این اساس است. عطّار شریعت و طریقت و حقیقت را از هم جدا نمیداند حاصل ریاضت اهل سلوك گذر از شریعت و طریقت و رسیدن به حقیقت است. در نظر وي اصل، سپید کردن دل است نه سیاه کردن کاغذ، از همین رو بوده که بزرگان و علماي قوم از همصحبتی سادهدلان برکت میجستهاند و به خود مغرور نمیشدند. - زرینکوب، - 157 :1386
دیدگاه عرفانی عرفا در باب زهد و دنیاگریزي متفاوت از یکدیگر است، اما در کل، در متون عرفانی دنیا به آنچه سالک را از حق باز دارد اطلاق میشود اعم از نماز و روزه و هر آنچه که بین سالک و حقیقت حایل شود. »دنیا زندگانی حاضر، جهانی که در آن هستیم، نقیض آخرت که فارسی آن را گیتی نامند. دنیا اگر از دنو باشد به معناي نزدیکی است و اگر از دنی باشد به معنی پستی است.کلمه دنیا اغلب مقابل آخرت به کار میرود و نزد اهل سلوك، دنیا چیزي است که انسان را از خدا باز دارد. - «سعیدي: ذیل واژهي دنیا - »حضرت مصطفی فرمود: این دنیا سراي بینوایی است. دولت بیدولتی است. طبل میان تهی است. بساط فرومایگی است. روي معرفت سیاه کند، جامهي عصمت چاك کند. خبر نداري که این دنیاي دنی دیري است تا به مثال عروسان آراسته، بر طارم طرّاري نشسته و از شبکهي شک بیرون مینگرد و با تو میگوید:
من چون تو هزار عاشق از غم کشتم نالود بخون هیچکس انگشتم«
- سجادي: ذیل واژهي دنیا -
عطّار دنیا را اگر براي رشد و پیشرفت سالک باشد میپذیرد اما زمانی که دلبستگیهاي دنیوي تبدیل به مانعی براي وصول به حقیقت باشد آن را مورد نکوهش قرار میدهد. »عرفان با تصوف فرق دارد. هر عارفی، پشمینه پوش و مخالف دنیا نیست و هر پشمینه پوشی هم عارف نیست. همهي عرفا نیز مسلک و روش عرفانی یکسانی ندارند. برخی از عرفا به عرفان عابدانه گرایش دارند و برخی دیگر عرفان عاشقانه را بر عرفان عابدانه ترجیح میدادند. لذا نگرش این دو گروه به دنیا متفاوت است. دنیا براي عارف هدف نیست، بلکه ابزاري براي رسیدن به هدف است ولی بسا براي برخی از انسانها تبدیل به هدف میشود و آنان را از فهم حقیقت و هدف خلقت باز میدارد. - «محرّمی، - 6 :1388 از نظر عطّار مقام انسان بالاتر از قدسیان آسمان است و ارزش او نیز در رشد معنوي است.
به این دلیل که دنیا فانی و محل گذر است، وي دلبستگی به دنیا را شایسته نمیداند. »ریاضت و جهاد با نفس اماره بلااستثناء در تمام آثار عرفانی آمده است. از طریق این مجاهدت، شخص از دست قوتهاي شهوت و غضب خلاص میشود و شخص نور که اسیر زندان تن و دنیا و نابینا از حجاب غبار و ظلمت است، آزاد و بینا میگردد و در صورت شخصی لطیف و نورانی با حواس و قواي ادراك نوري به رفیق ملأ اعلی که خود اوست، میپیوندد و با حقیقت خود و روحانیت ماوراي تاریخی خویش دیدار میکند.
«پورنامداریان، - 58 :1382 وي در اشعارش انسان را به ترك طمع و خواستههاي این جهانی فرا میخواند و دنیا را به مردار تشبیه میکند. افرادي را که به دنبال دنیا و دلبستگی آن هستند به شدت مورد انتقاد قرار میدهد و آنها را دور از حق و حقیقت میداند. مسألهي اصلی در این طرح، بررسی دنیا در اندیشهي عطّار و نگرش عرفانی وي در اسرارنامه و الهینامه به این مسأله است. ما دنیا را از دیدگاه عطّار در دو منظر بررسی میکنیم:
-1 نکوهش دنیا
-2 نگرش مثبت به دنیا.
-2 تعریف لغوي و اصطلاحی دنیا