بخشی از مقاله
مقدمه
رفاه اجتماعی یک مفهوم آرمانی و ایدهآل است که زمینه مناسبی برای توسعه اجتماعی همه جانبه انسان، جهت حصول به یک زندگی شایسته، ارزشگذاری به انسان، بعنوان موجودی الهی، توانمند سازی و اجتماعی نمودن انسان در جهت مشارکت و دخالت در امور مربوط به خود را مهیا مینماید و سبک زندگی آنها را تحت تأثیر خود قرار می دهد.در زمینه رفاه اجتماعی، برداشت عمومی، تکیه بر نیازهای مادی افراد جامعه است، در حالیکه این واژه، مفهوم وسیع تری دارد. و رفاه اجتماعی را یک نظام ملی از برنامهها، کمکها، حمایت از خدماتی که به تأمین آن دسته از نیازهای جسمانی، روانی، اجتماعی و اقتصادی کمک میکند و اساس بهبود شرایط فردی و اجتماعی قرارمیگیرد، قلمداد میکنند - جغتایی، . - 2 :1378 بطور کلی، رفاه اجتماعی، زیر ساخت اساسی توسعه همگن و برابر در جامعه است که با برابر سازی فرصتها و دسترسیها برای استفاده بهینه از منابع و امکانات و بسیج نیروها اقدام میکند. برابری نسبی جامعه، راه را برای فعالیت بیشتر و گستردهتر در جهت تساوی افراد، مکانها و ملتها هموار خواهد کرد.
تعریف رفاه اجتماعی
در تعریف رفاه اجتماعی باید اعتراف کرد که بخاطر تفاوت در نگرش ها و برداشت ها، توسط برنامهریزان اجتماعی تعاریف مختلفی از این مفهوم در منابع علمی به جشممیخورد. اصطلاح رفاه اجتماعی از کلمه قدیمی Farewall گرفته شده و به معنی خوب بودن یا خوب شدن است و در معنی وسیعتر، حالتی از مناست بودن است - میجلی، :1378 . - 4 اصطلاح رفاه در گستردهترین مفهوم به معنی بهزیستی است و به راحتی و بهبود وضعیت مردم، بالاتر از درآمدهای پولی که کسب میکنند، اشاره دارد - گولد، . - 44 :1376 فیتز پتریک در تعریف از رفاه آن را در ارتباط با مفاهیمی از قبیل شادکامی ، تامین ، ترجیحات ، نیازها ، استحقاق و مقایسه های نسبی می بیند - فیتزپتریک، 1381، . - 19در تعریف رفاه اجتماعی، سه مفهوم محوری وجود دارد:
اول: حل یا کنترل مسائل اجتماعی؛ به این معنا که برنامههای رفاه اجتماعی باید در بر دارنده راههایی برای کاهش مسائلی مانند خشونت، استعمال مواد مخدر، خودکشی و فقر و ... در جامعه باشد. دوم، تأمین نیازها؛ یعنی برنامههای رفاه، علاوه بر توجه به نیازهای زیستی، مسکن آموزش و بهداشت باید به دیگر نیازهای بشری که برای زندگی سالم، سلامت جسمی و روانی افراد جامعه لازم است، توجه کنند. سوم، تأمین فرصتهای برابر؛ بدین معنا که افراد برای کسب درآمد و شغل، آموزش و ارتقای اجتماعی، صرفنظر از موقعیت فردی، از شرایط برابر برخوردار باشند - نصیری، 1383، . - 31 سازمان ملل نیز از رفاه اجتماعی تعریفی ارائه کرده است که عبارتست از:رفاه اجتماعی، دامنه وسیعی از فعالیتها و برنامههایی را که تحت نظارت و با کمک دولت برای بهزیستی افراد و جامعه انجام میشود در بر می گیرد - لیوینگیستون، 1368، . - 68 در این تعریف نظارت دولت نقطه کانونی است بطوریکه میتوان این تعریف را مبنایی برای تعریف دولت رفاه دانست.
تحولات مفهوم رفاه
مسأله رفاه و خدمات اجتماعی در طی تاریخ مراحل گوناگونی را پشت سر گذاشته است. در جوامع قبیلهای این وظایف بر عهده خانواده بوده است. با وسیع تر شدن جامعه انسانی، مؤسسات خیریه دینی و مذهبی عهدهدار برخی از مسئولیتهای مربوط به رفاه شدند. با پیدایش تشکلهای کارگری و ایجاد قوانین و حقوق کار، به تدریج علاوه بر نیازهای اولیه، مسائلی مانند امنیت، رضایت از زندگی و آزادی های فردی مطرح شد، در این مرحله رویکرد رفاه صنفی جایگزین رفاه فرد، خانواده و گروههای عملی گردید - آراسته، 1374، . - 13-15 مفهوم و محتوای رفاه اجتماعی در طول چند دهه اخیر بسیار دگرگون گشته است.در دهه 1970 رفاه اجتماعی به مجموعه قوانین، برنامهها و خدمات سازمان یافتهای اطلاق میشد که هدف آن تأمین حداقل نیازهای اساسی آحاد کشور بود. در طول سالهای دهه 1980 این مفهوم به مجموعه اقدامات و خدمات گوناگون اجتماعی در جهت ارضای نیازهای افراد و گروهها در جامعه و غلبه بر مسائل اجتماعی مرتبط بوده و در دهه 1990 رفاه اجتماعی، مجموعه شرایطی تلقی میشود که در آن خشنودی انسان در زندگی مطرح است.
تاریخچه رفاه اجتماعی
خدمات رفاه اجتماعی با اینکه امروزه بصورت مدون و سازمان یافته در قالب طرحها و برنامههای دولتی و ... برای مردم و گروههای خاص جامعه ارائه میشوند، پدیده جدیدی نیست. محققین معتقدند که در دولتهای قدیمی و تمدنهای باستانی نیز امر رفاه اجتماعی مد نظر حاکمان و برنامهریزان بوده است. رولین و چمبلیس - 1954 - اظهار میکنند که در بینالنهرین تعداد کثیری از دستورات لوحهای حمورابی مربوط به مسایل اجتماعی، خدمات و رفاه اجتماعی بوده است - میجلی ، 1378، : . - 115 در اسلام و حکومت اسلامی که کامل ترین دین آسمانی میباشد، دستورات اخلاقی و اجتماعی زیادی در خصوص رسیدگی به وضع زندگی همسایگان، بخشش و نذورات، حق مردم بر حکومت، آزادیهای مدنی، دیگر یاری، همیاری و ... وجود دارد.
بعد از انقلاب صنعتی و با مطرح شدن خسارتهای انسانی، فرآیند تکامل رفاه اجتماعی مراحل زیر را سپری کرده است: قانون فقرا، در سال 1601 با تصویب ملکه الیزابت، بدلیل وضع ناگهانی رکود اقتصادی و افزایش تعدد فقرا توسط حکومت مرکزی، آن کشور، اجرا گردید. اقدامات صدر اعظم آلمان در قرن 19 گامهای اساسی در جهت تأمین امور خیریهای اجتماعی بود. انتشار گزارش بیوریج؛ نقطه عطف برنامههای رفاه اجتماعی در سال 1947 بود که در این سال به وقوع پیوست. در سال 1935 دولت آمریکا زمینه را برای شرایط رفاه اجتماعی برای مردم آمریکا ایجاد کرد - میجلی، 115 : 1378 تا . - 117 با توجه به مطالب ذکر شده میتوان بیان کرد که رفاه اجتماعی، قدمتی به اندازه تاریخ دولتهای جهان دارد. زیرا رفاه اجتماعی و سایر خدمات مرتبط اجتماعی، زمینهساز توسعه ای تلقی می شوند که بدون آن، توسعه تمدنهای باستانی و بشری بی معنی میباشد.