بخشی از مقاله
چکیده
قصه و افسانه گونهای از فرهنگ عامه - فولکلور - است که بی تردید گنجینه ای بیبدیل از فرهنگ مردم را در خود جای داده است و برای شناخت اندیشهها، باورها و آرمانهای مردم، دستمایههای بسیاری را فراروی پژوهشگران قرار میدهد. افسانه، قصهای با سرگذشت و ماجراهای شخصیتهایی است که بر حسب تصادف با حوادث شگفت روبهرو میشوند و با نیروی تخیل شاخ و برگ میگیرند. افسانهها بر حوادث خارقالعاده تأکید دارند که در تحول و تکوین شخصیتها رخ می نماید. در یکی دو قرن اخیر پژوهشگران ضمن گردآوری افسانهها به طبقه بندی و نقد آنها پرداختهاند. آرنه بر اساس مضمون و درونمایه افسانهها فهرستی ارائه داد. تامسون کار وی را ادامه داد و گونههای مختلف قصهها را گردآورد و با افزودن فهرستی آن را منتشر کرد که به فهرست آرنه-تامسون شهرت یافت. اوته نیز با ادامه کار، فهرست آرنه-تامپسون- اوته را منتشر کرد. پراپ با نگاه ساختارگرایانه، قصههای پریان روسی را بررسیکرد و به این نکته دست یافت که شخصیتها در قصهها با وجود تفاوتها کارهای مشابهی را انجام میدهند . وی عمل شخصیتها را که در روند قصه اهمیت دارند و واحد سازنده روایتاند، خویشکاری یا کارکرد - function - نامید. دیگر پژوهشگران با نقد و تکمیل روش پراپ افسانههای ملل و ایرانی را بررسی کردهاند. مازندران با شرایط اقلیمی خاص، باورهای سنتی و فرهنگی، نیز آیینهای بر جای مانده از گذشتههای بسیار دور و تعامل آن با باورهای اسلامی- شیعی با دیگر مناطق ایران متفاوت است و افسانههای ویژهای در آن رایج است. در این مقاله با روش پراپ و دیدگاه دیگر محققان، هفت افسانه منتشرشده با بنمایههای مذهبی را بررسیکردهایم، همچنین شباهتها و تفاوتهای کارکردهای افسانههای مازندرانی را با کارکردهای بررسی شده دو پژوهشگر - پراپ و خدیش - نشان دادهایم. با نقد و تحلیل افسانههای مازندران سعی کردهایم بنمایههای فرهنگی- مذهبی این دیار بازشناسی شود.
-1 مقدمه
-1-1 بیان مسئله
قصه و افسانه گونهای از فرهنگ عامه - فولکلور - ، گنجینهای بیبدیل از فرهنگ مردم را در خود جای داده است. امروزه فرهنگ عامه برای شناخت باورها و آرمان های مردم هر سرزمینی دستمایه جدی و مهمی است. افسانه » قصهای است که از زمانهای دور درباره شخصیتهای ملی- تاریخی و مردمی یا اولیای دین و عارفان و مقدسان، قهرمانان ملی یا وقایعی خاص به جا مانده باشد« - میرصادقی، . - 22 :1377 افسانه روایت شخصیتها و ماجراهایی است که به مدد نیروی تخیل مردم گسترش می یابد و در ضمن ماجراها، خواستهها و آرمانهای مردمی را به شکل هنرمندانه در خود جای میدهد. تحول در روایت افسانهها و شخصیتهای افسانه ای، نوع نگرش و ساختار ذهنی، روحی و روانی مردم را نشان میدهد . افسانه با ویژگیهایش در مطالعات علوم مختلف از جمله جامعهشناسی، تاریخ، مذهب، تاریخ ادیان و مذاهب، علوم ادبی و هنری و برخی از علوم بین رشته ای جایگاه ویژهای دارد. علاوه بر این، امروزه افسانهها نوعی از انواع ادبی است که در دنیای ادبیات و نقد ادبی قابل توجه است. در یکی دو قرن اخیر برخی از پژوهشگران از جمله آرنه - Antti Aarne - ، تامسون - Stith Thampson - ، پراپ - Propp - و اشتروس Claud Levi- - - Strauss ضمن گردآوری افسانهها به طبقهبندی و نقد آن ها پرداخته اند، اما به افسانههای ایران توجه جدی نکردهاند. اولریش مارزلف -Marzolph - پژوهشگر آلمانی - به اهمیت بررسی و طبقهبندی افسانههای ایرانی پیبرد. وی در مقدمه کتابش از فهرست آرنه- تامسون سخن گفت و نوشت: »از نظر تعیین سهم ایران، چه به عنوان سرزمینی که قصه در آن ایجاد شده و چه به عنوان موضعی که قصهها را به نقاط دیگر انتقال داده، نقص عمدهای به چشم میخورد؛ تا به امروز هنوز فهرستی از تیپهای قصههای ایرانی در دست نیست که بتوان آن را در فهرست آرنه- تامسون جای داد« - مارزلف، . - 16 :1376
طبقهبندی افسانهها با روش ریختشناسی پراپ گونهای دیگر از پژوهش بر روی افسانههاست، در ایران پژوهش جدی برای طبقهبندی و ریختشناسی را پگاه خدیش انجام داده است و دست مایه اصلی وی، طبقهبندی پراپ و پژوهشهای دیگران بود. وی به یافتههای جدیدتری درباره افسانههای ایرانی رسیده است - خدیش، . - 1387 در این مقاله به افسانههای مازندرانی توجه کردهایم. چند افسانه مازندرانی را به عنوان نمونهای از میان انبوه افسانههای ایرانی، با توجه به نقدها و نظریههای محکخورده از جهت ریختشناسی تحلیل کردهایم.
-2-1 هدف
هدف کلی این پژوهش بررسی ریختشناسانه افسانههای مردم مازندران برای نشاندادن نقش اندیشه، باور و خیال مردم مازندران در پرداخت و روایت افسانههاست. مردم مازندران نیز با ویژگیهای منحصر به فردی که از این پس اشاره خواهیم کرد و در همآمیختگی باورهای مذهبی و بومی، روایتهای ویژهای از افسانهها دارند. به عبارت دیگر هدف ما مطالعه و بررسی اندیشه و تخیل مردم مازندران است که چگونه بنمایههای مذهبی را به افسانهها می افزایند و با نگاه خود آنها را روایت میکنند.
-3-1 سوالهای پژوهش
-1 افسانههای مازندرانی از جهت ریختشناسی چگونهاند، آیا با روش پراپ قابل بررسی و تطبیقاند؟
-2 خویشکاری افسانههای مازندرانی کدام است، آیا با خویشکاری افسانههای بررسی شده پراپ و خدیش تفاوت دارد؟ -3 با توجه به خویشکاریها، اندیشه، احساس و تخیل مازندرانیها بر روایت افسانهها تأثیرگذار است؟
-4 اندیشه های مذهبی مردم مازندران چه نقشی در افسانهها دارد؟ مردم چگونه بنمایههای مذهبی را به افسانهها میافزایند؟ بر این اساس چه خویشکاریهایی به افسانهها اضافه میشود؟
-4-1 شیوه پژوهش
در ریختشناسی افسانه های مازندرانی از روش نقد ساختارگرایانه پراپ در »ریخت شناسی قصههای پریان« استفاده کرده ایم. در این روش صورت و محتوای افسانهها به هم پیوسته و از یک سرشت در نظر گرفته میشوند و اعمال شخصیتها - خویشکاریها - در روند افسانه کلیدی محسوب میشود. همچنین به روش پگاه خدیش در »ریختشناسی افسانههای پریان« نظر داشتهایم.
-5-1 جامعه آماری تا کنون حدود پازده جلد کتاب از افسانههای مازندرانی گردآوری و منتشر شده است. همچنین در مجموعه افسانههای ایران، افسانههایی از مازندران آمده است. در این مقاله هفت افسانه را از پنج جلد کتاب منتشر شده انتخاب کردهایم که عبارتند از:
- افسانه »عارف و دختر پادشاه« از: افسانههای مردم مازندران، اسداالله عمادی، 1382، افسانههایی از مرکز مازندران، راوی: سیده خانم عمادی - قریشی - ؛
- »بچه خراسانی« از: افسانههای مردم مازندران، اسداالله عمادی، 1382، افسانههایی از مرکز مازندران، راوی: سید حسین عمادی؛
- افسانه »نذر عبداالله« از: افسانه های مردم نور و رویان مازندران، قوامالدین بینایی، 1385، افسانه هایی از نور و رویان، راوی: شهربانو محمدی، نور؛
- افسانه »بهشت شداد« از: افسانههای سوادکوه، احمد باوند سوادکوهی، 1389، افسانههایی از سوادکوه، راوی: محمدعلی رشیدی؛
- افسانه »زنی که دستش و در راه علی - ع - داد« از: افسانههای ایرانی به روایت دیروز و امروز، شین تاکههارا و سیداحمد وکیلیلان، 1389، افسانههایی از ایران، راوی: طاهره قریب، آمل.
- »سفره بی بی سهشنبه« از: افسانههای ایرانی به روایت دیروز و امروز، شین تاکههارا و سیداحمد وکیلیلان، 1389، افسانههایی از ایران، راوی: طاهره قریب، آمل؛ روایتی دیگر از همین افسانه: »نذر بی بی شهربانو«، افسانههای مردم نور و رویان مازندران، قوامالدین بینایی، 1385، افسانههایی از نور و رویان، راوی: شهربانو محمدی، نور؛
- افسانه »بچه درویش« از: افسانههای دهستان اِشکِور، کاظم سادات اشکوری، 1390، افسانههایی از دهستان اشکور، رامسر، راوی: مظفر کیایی، سپارده.
این افسانهها در فهرست آرنه- تامسون- اوته در ردهها - تیپها - ی مختلفی جای می گیرند، اما در افسانههای مازندران با رنگی مذهبی روایت شدهاند. در واقع کار یا اتفاقی مذهبی ماجرای افسانه را شکل داده و بخشی را به روایت اصلی موجود در فهرستهای افسانههای ملل افزوده است.
-6-1 پیشینه
آغاز قرن 19 میلادی پژوهشگران به ضرورت گردآوری و طبقهبندی افسانهها توجه کردند. نخستین قصههای عامیانه آلمانی را ویلهلم گریم در سال های 1812 -14م جمعآوری کرد. از آن زمان تا کنون صدها افسانه و قصه گردآوری و نظریههای گوناگون درباره نقد و بررسی آنها مطرح شده است. بیشترین توجه پژوهشگران به افسانه و قصه به چند نکته معطوف است: »خاستگاه، چگونگی پراکندگی، معنا و پیام، ویژگیهای خاص، چگونگی دگرگونی و پیدایش روایتهای جدید، اهداف و انواع آنها« - خدیش، . - 1 :1387 پژوهشگران تلاش گستردهای برای طبقهبندی و تحلیل افسانه و قصه انجام دادهاند که نمونههایی را یادآور میشویم:
آنتی آرنه سال 1910م فهرستی از انواع قصه بر اساس مضمون و درونمایههای آنها منتشر کرد. استیث تامسون این فهرست را گسترش داد و تمام گونههای قصه کشورهای مختلف را به آن افزود. این اثر با نام فهرست آرنه- تامسون شهرت یافت. هانس یورگ اوته - Hans- Jorj Uther - سال 2004م این فهرست را کامل و منتشر کرد - نقل از: مارزلف، 10 :1376؛ خدیش، :1387 . - 2 در فهرست جدید هفت عنوان اصلی وجود دارد: قصههای حیوانات - ANIMAL TALES - ، - 1–299 - ، سحر آمیز - TALES OF - MAGIC، - 300–749 - ، مذهبی - RELIGIOUS TALES - ، - 750–849 - ، واقعی - REALISTIC TALES - NOVELLE - - ، - 850–999 - ، دیو ابله - - - GIANT, DEVIL - TALES OF THE STUPID OGRE، - 1000–1199 - ، شوخیها و لطیفهها - ANECDOTES AND JOKES - ، - 1200–1999 - و قالبی - FORMULA TALES - ، uther, 2004 - . - 2000–2399 - ؛ خدیش، . - 224 : 1389
آدرین پولون نخستینبار 103 افسانه و متن را از منطقه خراسان مطابق فهرست آرنه- تامسون طبقهبندی کرد. این اثر به عنوان آغاز تدوین فهرستی از تیپهای افسانههای ایرانی اهمیت دارد، اما به دلیل اندک بودن شمار افسانههای طبقهبندی شده، نتایجی کلی و قطعی به همراه ندارد - مارزلف، . - 22 :1376 اولریش مارزلف قصههای ایرانی را - از راویان ساکن در ایران، به زبان فارسی، شامل 1300 متن - بررسی و طبقهبندی کرد. این اثر با عنوان »طبقهبندی قصههای ایرانی« منتشر شد. چنانکه مارزلف تأکید کرد این اثر با اندک تفاوتهایی در نوع طبقهبندی و موارد آن »به منزله متممی برای فهرست آرنه- تامسون محسوب میشود« - همان: . - 30 وی در ادامه فهرستش بنمایهها و شواهد مربوط به هر تیپ را در طبقهبندی بدون توالی منظم آورده است - همان: . - 32 مارزلف مضامین قصههای عامیانه ایرانی را چنین تقسیمبندی کرده است:
-1» قصههای مربوط به حیوانات -2 قصههای به معنی اخص
الف- قصههای سحر و جادویی ب- قصههای مقدسین و قصههای تاریخی ج- قصههایی با جنبه داستان کوتاه د- قصههای مربوط به دیو ابله
-3 قصههای خندهدار و لطیفهها -4 قصههای مسلسل و مربوط به هم« - همان: . - 48