بخشی از مقاله
چکیده:
داستان یکی از روشهای انتقال اندیشه و فکر به مخاطب است . بوسیله داستان می توان پیام را به صورت قابل فهم و درک برای همه اقشار جامعه در آورد. عرفان و تصوف به عنوان یک حرکت اجتماعی برای بیان آموزه های خود از قصه و داستان بسیار بهره می گیرد . داستان توبه نصوح ، یک قصه کوتاه است که معنای توبه واقعی را در قالب داستان روایت می کند. این داستان به صورت فشرده و موجز در کتاب مقالات شمس بیان شده است و در برخی منابع اضافاتی دارد.
در این مقاله سعی شده بر اساس روش تحلیلی و کتابخانه ای بر اساس نظریات »پراپ« درباره ریخت شناسی داستان، به بررسی خویشکاریهای موجود در داستان بپردازیم و همچنین عناصر داستانی آن را تحلیل کنیم . این بررسی نشان داد که داستان بر اساس نظریه پراپ، از شرارت یا کمبود و نیاز شروع می شود و با گذشت از خویشکاری های میانجی به خویشکاری پایانی که بطور کلی التیام مافات است، می رسد و در برخی منابع به ازدواج نیز منتهی می شود،. البته داستان همه خویشکاری ها را نداشت و چنین امری در داستانها طبیعی است .
مقدمه:
درتفاسیر قرآن یاذیلایﱡهاآیه »الذین آمَنو تُوبو الی االله ِ توبهً نصوحاً - «... آیه 8، سوره تحریم - تعابیر مختلفی درباره توبه نصوح آمده است: نصوح از ماده نُصح» در مقابل غش« صیغه مبالغه و به معنای خلوص و صدق است، بنابراین توبه نصوح یعنی توبه خالصانه و صادقانه. از امام صادق - ع - روایت کردند که ایشان فرمودند : » توبه نصوح، روزه گرفتن در روزهای چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه است« شاید مراد این باشد که روزه گرفتن در این ایام مانند توبه نصوح موجب آمرزش گناهان است و شاید مقصود این باشد که از شرایط توبه نصوح روزه گرفتن در این ایام است. و باز از امام صادق - ع - روایت کردند »توبه نصوح آن است که باطن و نهان شخص مثل ظاهرش و بلکه بهتر باشد« و » توبه نصوح آن است که بنده از گناه توبه کند و به آن باز نگردد - « هاشمی رفسنجانی، - 374 -373 : 1386 در رساله قشیریه آمده : » واسطی گوید:
توبه نصوح آن بُوَد کی بر صاحب او اثر معصیت نماند پنهان و آشکارا و هرکه توبه وی نصوح بود، باک ندارد که چون خسبد و چون خیزد. - « قشیری، - 142 در تفاسیر قرآن ذیل تفسیر این آیه، اشاره ای به داستان نصوح نشده است. اما در برخی کتابها همچون مقالات شمس تبریزی - تبریزی، - 307 :1377 و الاسرار شمس - - 334 و تهذیب الاسرار - نیشابوری خرگوشی، - 407 :1999 و مثنوی معنوی - مولوی،-940 :1350 - 935 داستانی با عنوان توبه نصوح آمده است. البته شکل داستان در مثنوی کمی با دیگر منابع فرق می کند و همچنین در کشکول طبسی - طبسی، - 130- 135 :1355 به نقل از انوار المجالس این داستان افزوده هایی دارد که در حین بررسی خویشکاریها به آن اشاره می کنیم.
قصه توبه نصوح ، داستان مرد مخنثی است که در حمام زنان کار می کند و کسی نمی داند او مخنث - دوجنسی - است تا اینکه یک روز گردنبند مروارید دختر پادشاه در حمام گم می شود. همراهان دختر پادشاه تصمیم می گیرند زنان را تفتیش بدنی کنند تا گردنبند را بیابند . نصوح که می ترسد رازش بر ملا شود، آشفته و نگران می شود و به گوشه ای پناه می برد . همه را می گردند تا نوبت به نصوح می رسد، او متضرعانه به درگاه خدا توبه می کند که در صورت نجات یافتن دیگر این کار را ادامه ندهد . توبه اش پذیرفته می شود و گردنبند در همان لحظه پیدا می شود . پس از این ماجرا دیگر نصوح دلاکی نمی کند. ادامه داستان در برخی منابع بدین صورت است که : نصوح برای رهایی از درخواستهای مردم جهت دلاکی در حمام زنان به کوهی می رود و در آنجا مشغول عبادت می شود . مدتی بعد در کوه، گوسفندی می بیند ،
آن را پرورش می دهد و تبدیل به گله ای می شود. منافع گله را به مردم مسافر می دهد . مردی نزد نصوح می آید و ادعا می کند آن گوسفند برای او بوده ، نصوح گوسفند و گله را به مرد می دهد . آن مرد می گوید هاتف غیبی است و به قصد امتحان نصوح آمده است و اجازه استفاده از منافع گوسفند را به نصوح می دهد . نصوح به خاطر ثروتش به حکومت می رسد و عدالت گستری می کند و با همان دختر پادشاه که در ابتدای ماجرا ذکرش آمد، ازدواج می کند . باز هاتف غیبی به شکل صاحب گوسفند می آید و از او می خواهد دختر را به دو نیم کند. نصوح می پذیرد و هنگام اقدام برای این عمل ، سروش غیبی خود را معرفی می کند و دختر را به نصوح می بخشد.
هدف این قصه ها به ظاهر خلق قهرمان و ایجاد کنش و بیدار کردن حس کنجکاوی و سرگرم کردن خواننده یا شنونده است ، اما در حقیقت درونمایه و زیربنای فکری و اجتماعی آنها، ترویج و اشاعه اصول انسانی و برادری و برابری و عدالت اجتماعی است - میر صادقی، - 58 :1380 داستان توبه نصوح در زمره داستانهای تعلیمی قرار دارد که مسئله توبه را که امری دینی و اخلاقی است، برای مخاطب بیان می کند. اصولا داستانهای دینی مایه الهام و سرمایه ای فکری برای شاعران و نویسندگان بوده که با شخصیت ها و مفاهیم و مضامین آن داستانها، به تصویر پردازی شاعرانه یا داستان سرایی پرداخته اند و همچنین در داستانهای دینی به نماد گرایی بر اساس شخصیت ها و مفاهیم دینی پرداخته اند که از یک سو مبتنی بر تاویل آیات و روایات قرآنی و اسلامی است و از سوی دیگر بر دیدگاه عارفان متکی است - تقوی، - 41 :1375
عموم روایتها ویژگیهای دارند : روایتها ساخته پرداخته ذهن بشر هستند و از حقیقت محض بدورند ، اجزایی در همه روایتها وجود دارند که به شکل تکرار شونده در همه اقسام روایات به چشم می خورد تا آنجا که می توان این موتیفها را بر مبنای شاخصه های موجود در روایت شناسی دسته بندی کرد. خط سیر همه روایتها بدین ترتیب است: در آغاز روایت نظم و هماهنگی و در میانه آشفتگی ودر پایان تعادلی نسبتا پایدار دیده می شود - تودوروف ، - 90 :1377همچنانکه پراپ در تعریف روایت می گوید:: » متنی که تغییر وضعیت را از حالت پایدار به حالت ناپایدار و دوباره بازگشت آن به حالت پایدار را بیان می کند« این تغییر وضعیت را پراپ رخداد می نامد. - پراپ، - 45 :1386 ادوارد مورگان فوستر شرایط سه گانه ای برای پیرنگ مشخص می کند که عبارتند از پیچیدگی، بحران ، بازگشایی ، همچنین راز را به عنوان عنصری که در ملازمت این سه خصیصه قرار دارد به آنها اضافه می کند - فورستر،. - 113 :1374 این تعاریف همه