بخشی از مقاله

چکیده

نقد روانکاوی، یکی از علوم میان رشتهیی است که به تحلیل زوایای پنهان یک اثر ادبی و  ساختار شخصیّتها میپردازد. این نوع نگرش، با توجه به آرای فروید و یونگ در باب ناخودآگاه شخصی و جمعی در بررسی متون ادبی مطرح گشت. این جستار میکوشد، با روش توصیفی- تحلیلی، مسأله عوامل سازنده شخصیّت انسان بر اساس نظریه فروید و فرایند فردیّت بر اساس آرای یونگ را در داستان نصّوح از دفتر پنجم مثنوی معنوی مولانا را مورد تحلیل روانکاوانه قرار دهد. نتایج تحقیق، بیانگر آن است که نهاد در نصوح، منبع اصلی غرایز نفسانی استکه از لیبیدو و اصل لذّت تبعیّت میکند و به رفتارهای او جهت میبخشد. خود، در ضمیر او در نوسان میان دو نیروی اهریمنی و اهورایی است. با توجه به روند فردیّتی که نصّوح پیمود، او درابتدا، با سایه خویش مواجه گشت و پس از چیرگی بر آنها و نفی خواطر و برانداختن نقاب خویش، با پیر خردمندی ملاقات داشت که زمینه فراخود و رسیدن بهفرایند فردیّت را در او فراهم ساخت. این جستار میکوشد تا عوامل سازنده شخصیّت نصوح و مکانیسمهای دفاعی که او از آن سود میجوید و نیز، فرایند فردیّت بر اساس آرای یونگ را مورد تحلیل روانکاوانه قرار دهد.

کلید واژه ها:نصّوح، فروید، یونگ، نهاد، فرایند فردیّت.

مقدمه

زیگموند فروید - - Sigmund Freud بنیانگذار مکتب روانکاوی - psychoanalysis - در قرن 20م. است. نظریههای او درباب ضمیر ناخودآگاه - unconscious، - تحوّلی بنیادین در علم روانشناختی ایجاد ساخت. »ناخودآگاه، جهان گستردهیی از خواستهها، تمایلات، انگیزهها و عقاید سرکوب شده است که انسان از آن آگاهی ندارد. درحقیقت، تعیین کننده اصلی رفتارهای بشر، همین عوامل ناخودآگاه او هستند - «شاملو،. - 32 :1390 از این رو، فروید میگوید: »من ضمیر ناخودآگاه را کشف نکردم، کاشفان حقیقی، شاعران و نویسندگان هستند - «هوف،. - 150 :1365

فروید با بررسی متون ادبی از جمله آثار شکسپیر به تبیین آرای خویش پرداخت. سپس، ارنست جونز - - Ernest Jonze، یکی از شاگردان فروید،شخصیّت هملت را مورد تحلیل روانکاوی قرار داد. »فروید، در اغلب تحلیلهای خود، در جستوجوی بازنمودهای روانی و کشمکشهایی است که رب محور داستان اُدیپ به گردش درآمده است - «صنعتی،. - 88 :1386 به عقیده فروید، »انگیزه اصلی یک نویسنده از نوشتن هر داستانی، ارضای میلی نهفته یا آرزویی منع شده است که احتمالاً در دوران کودکی نویسنده شکل گرفته و بیدرنگ سرکوب و در ضمیر ناخودآگاه انباشته شده است. نمود بیرونی این آرزوی سرکوب شده، همان اثر ادبی است. درواقع، فروید اظهار میدارد که به همین سبب اثر ادبی، درحکم رویا یا خیال پردازی نویسنده است - «برسلر،-183 : 1393 . - 184

یونگ که پایهگذار روانشناسی تحلیلی است، تحقیقات جدیدی را در عرصه روانکاوی به وجود آورد. »روانشناسی تحلیلی یونگ، از ایدهها و راهکارهایی برگرفته از مراقبه، تصویرسازی ذهنی، تحلیل رویا، شفای روحانی، صوفیگری، آیین بودایی، طالع بینی و تجربهیی پس از مرگ افراد است - «وست،. - 62 :1383 بنابراین، نقد روانکاوی یکی از رویکردهای حاضر در ادبیات است. ادبیات، مجلای تمام مفاهیم روانکاوی که نگرشهای روانکاوانه را در چهارچوب خاص کنشها مورد بررسی قرار داده است. »از نظر روانکاوی، ادبیات و درواقع تمام اقسام هنر، محصول نیروی خودآگاهی هستند که در نویسنده و خواننده و به زعم برخی منتقدان ادبی روانکاو معاصر، حتی در کل جامعه درحال فعالیّت است - «تایسن،. - 69 :1387 هدف از این نقد، بررسی تمام مولّفهایی که زاییده و پرداخته ذهن مولّف است. بنابراین، این نقد »ابزاری ارزشمند برای شناخت شخصیّت و حالتهای روحی خالق اثر است - «شایگانفر،:1390 . - 126

تحلیل روانکاوانه ی داستان نصوح بر اساس آرای فروید و یونگ

با نقد روانکاوی میتوان انگیزهها و خویشکاریهای اشخاص را مورد تحلیل روانی قرار داد و نیز میتوان با استفاده از نظریههای اشخاصی چون؛ فروید و یونگ به تحلیل شخصیّتهای داستانی پرداخت.

.2 بیان مسأله

بسیاری از داستانهای مثنوی همچون داستان »نصوح«قابلیّت، انطباق با آرای روان-کاوانی نظیر فروید و یونگ را دارا است. مولانا در این داستان، درصدد تبیین اصول و قواعد عرفانی به بهترین وجه ممکن است. او در این داستان، با بهرهگیری از مضامین ژرف عرفانی، به بیان تعالی روح، نفی خواطر، ترک شهوات، چیرگی بر نفس و استکمال آن پرداخته است. خویشکاریهای نصوح، برخاسته از 3بخش نهاد، خود، فراخود است که فروید بر آن تأکید فراوان داشته است. این پژوهش میکوشد تا نشان دهد که نصوح، چگونه امیال و گرایشهای غیر طبیعی رانده شده در دوران کودکی را که تحت فرمان اصل لذّت جویی است، به زیر سلطه فراخود که منشأ فضایل اخلاقی است، درمیآورد و تعادلی مسالمت آمیز را میان آن دو برقرار میسازد، ونیز برآن هستیم تا انواع مکانیسمهای دفاعی خود - - ego defense mechanisms را در ضمیر نصوح مورد تحلیل قرار دهیمنصّوح. برای رسیدن بهفرایند فردیّت، به نبرد با سایههای درون خویش پرداخت و با برانداختن نقاب و دیدار با پیر دانا، به تکامل و خویشتن دست یافت.

3.    روش تحقیق

این جستار میکوشد، با روش توصیفی-تحلیلی، داستان نصّوح از دفتر پنجم مثنوی معنوی مولانا را بر اساس آرای فروید و یونگ مورد بررسی قرار دهد. بنابراین، درابتدا عواملی که منطبق با آرای این دو روانشناس شهیر بودند، استخراج و سپس مورد تحلیل روانکاوانه قرار گرفتند.

.4 سوال های تحقیق

1.    کدام یک از نظریههای فروید، قابل انطباق با داستان نصوح در مثنوی است؟
2.    کدام مکانیسمها در خویشکاریهای نصوحموثّر قلمداد گشته است؟
3.نصّوح، پس از پشت سر گذاشتن چهعواملی، به فرایند فردیّت دست مییابد؟

.5 پیشینه تحقیق

فروید - - Freud، بنیانگذار نقد روانکاوی است. یونگ - - Jung با مطرح ساختن انواع کهن الگوها، دریچهیی فرا روی مخاطبان آثار ادبی گشود. سپس، آلفرد آدلر - Alfered

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید