بخشی از مقاله

چکیده

هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب علوم تجربی پایه ششم ابتدایی بر اساس مؤلفه های تفکر انتقادی لیپمن می باشد . روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل یک جلد کتاب علوم تجربی می باشد. حجم نمونه برابر با حجم جامعه می باشد. ابزار جمع آوری داده ها در این تحقیق فرم تحلیل محتوا می باشد که این فرم با توجه به مؤلفه های تفکر انتقادی لیپمن تهیه شده است. به منظور تعیین روایی ابزار تحقیق از دیدگاه صاحبنظران و متخصصان تعلیم و تربیت استفاده گردید. پایایی ابزار تحقیق با استفاده از فرمول هولستی 0/90محاسبه گردید.

برای تحلیل محتوای کتاب علوم تجربی پایه ششم ابتدایی از یک فرم کدگذاری شده استفاده گردید، در مرحله اول واحدهای فعال و غیر فعال کتاب های علوم تجربی پایه ششم ابتدایی مشخص گردید، در مرحله دوم واحدهای غیرفعال حذف گردید و در مرحله بعد واحدهای فعال بر مبنای مؤلفه های تفکر انتقادی لیپمن کدگذاری شدند و در مرحله بعد داده های حاصل از یافته های تحقیق با استفاده از آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که به مؤلفه های تفکر انتقادی لیپمن در محتوای کتاب علوم تجربی پایه ششم ابتدایی ابتدایی به میزان متعادل توجه نشده است. در کتاب علوم تجربی پایه ششم ابتدایی به مؤلفه مهارت سؤال کردن بیشتر از سایر مؤلفه های تفکر انتقادی توجه شده است. کمترین توجه به مؤلفه مهارت قضاوت صحیح درباره مسئله ها شده است .

مقدمه

در دنیای فعلی، موضوع اساسی، تربیت انسانهایی است که خوب بیاندیشند. امروزه فراگیران برای روبرو شدن با تحولات شگفتانگیز قرن بیست و یکم باید به طور فزایندهای مهارتهای تفکر را برای تصمیمگیری مناسب و حل مسائل پیچیده جامعه کسب کنند. بسیاری از صاحبنظران مانند انیس، پول و لیپمن3 - به نقل از شعبانی، - 1382 بر این باورند که یکی از اهداف اساسی تعلیم و تربیت باید تربیت انسانهای متفکر باشد.

تفکر دارای شیوه های گوناگونی است که یکی از آنها،» تفکر انتقادی« است. لیپمن تفکر انتقادی را تفکر ماهرانه و مسئولیت پذیری می داند که قضاوت صحیح را تسهیل می سازد؛ چون بر ملاک ها تأکید دارد، خود تصحیح کننده است و به موضوع ها حساس است

در حال حاضر هر چه به سمت جامعه ی اطلاعاتی پیش می رویم، به همان نسبت مهارت های تفکر انتقادی به منظور پردازش اطلاعات، در اولویت ویژه قرار می گیرد. به طوری که می توان گفت آموزش این مهارت، از عناصر مهم اصلاح آموزش و پرورش به شمار می رود و لازمه ی این امر، قبل از هر چیز آن است که در نگرش ها و عادات ذهنی یادگیرنده تغییراتی پدید آید. یکی از راهبردهای ایجاد این تغییرات، آموزش مهارت های تفکر انتقادی است. آموزش تفکر انتقادی شامل ایجاد عمدی جو عدم تعادل است تا شاگردان بتوانند فرایندهای فکری خود را اصلاح کنند یا دوباره از نو بسازند. متأسفانه در طول سال های طولانی تعلیم و تربیت، آگاهیها و حقایق بی شماری به دانش آموز عرضه می شود، ولی نحوه ی تفکر و اصول اندیشیدن در او تقویت نمی شود.

گویی استعداد اندیشیدن در جریان عمل به طور خودکار بروز می کند. یافته های پژوهش نشان دهنده ی فقر مهارتهای نقد و ارزیابی در کلاسهای درسی است و شاید به همین دلیل است که در حال حاضر تفکر انتقادی به عنوان یک کمبود در سطح جهان، نظر کارشناسان را به طور جدی به خود جلب کرده است

در میان محققان صاحب نظر در عرصه تفکر انتقادی متیو لیپمن دارای نقشی بسزاست. وی نخستین کسی بود که به اهمیت نقش فلسفه در آموزش تفکر انتقادی پی برد و در سال 1988 در مقاله ای با عنوان »تفکر انتقادی چه می تواند باشد« به تبیین این نقش پرداخت. لیپمن در این مقاله سعی کرد به ارائه خطوط کلی »فلسفه کاربردی« بپردازد و آموزش تفکر انتقادی را بر این اساس توجیه کند. وی که آغازگر نهضت فلسفه برای کودکان است، اعتقاد دارد که باید دانش آموزان را از همان کودکی با تفکر انتقادی آشنا کرد

از دیدگاه لیپمن تفکر انتقادی دارای نه مؤلفه می باشد:

مهارت ارزیابی شواهد، مدارک واظهارات

یکی از مؤلفه های تفکر انتقادی است این مهارت به شناسایی ایده های اصلی متن و راه حل های مختلف یک مساله را به دانش آموز تفهیم می کند

مهارت تفسیرداده ها

یکی از مؤلفه های تفکر انتقادی است این مهارت به معنای درک و بیان معنی یا اهمیت انواع تجارب، شرایط داده ها، رویدادها، قضاوتها، آداب، عقاید، قوانین، فرایندها یا معیارها است

مهارت منطقی بودن

یکی از مؤلفه های تفکر انتقادی است این مهارت به اجرای اصول منطقی در بررسی امورتاکید داشته وراه نفوذ خطاهای منطقی را می بندد

مهارت جمعی بودن

یکی از مؤلفه های تفکر انتقادی است که بر کندوکاو همگانی و مشترک تأکید دارد.که در آن به اظهار نظر در جمع و گوش دادن و انعکاس و بحث با دوستان اشاره دارد

مهارت قضاوت صحیح درباره ی مسائل

یکی از مؤلفه های تفکر انتقادی است که این مهارت به قضاوت خودتنظیمی که باعث تفسیر میشود توجه و به استفاده از معیارها در قضاوت ها و بررسی ابعاد فلسفی موضوع اشاره دارد.

مهارت صراحت داشتن

از مؤلفهیهای تفکر انتقادی است که به بیان صریح و بدون دلهرهی نظرها و باورها، هر چند اشتباه باشند و همچنین پذیرش نقد دیگران اشاره دارد. در ادامه نمونه هایی از صراحت داشتن، بیان می شود.

مهارت سؤال کردن

یکی از مولفههای مورد نظر در تفکر انتقادی است که ضمن ایجاد زمینهی لازم برای شناسایی و بیان مسأله در ذهن دانشآموز، پرسشهای روشنکنندهی مسأله و چالشبرانگیز را مطرح مینماید

مهارت تحلیل وارزیابی

یکی دیگر از مؤلفه یهای تفکر انتقادی است که به عمل تحلیل تفکر یعنی روابط مفهومها و معنیها و سازماندهی دادهها توجه دارد. پیدا کردن شباهت ها و تفاوت ها، شناسایی ایده های اصلی، ارزیابی دلایل ارائه شده و همچنین مراحلی که به یک تفکیک و جداسازی مفاهیم بیانجامد، را شامل می شود.

مهارت استدلال کردن

از مؤلفههای تفکر انتقادی است که توجه به اجرای اصول منطقی در بررسی امور و سازماندهی نظریات و مفاهیم و بستن راه نفوذ خطاهای منطقی و استفاده از آن در هنگام تفکر انتقادی و همچنین برقراری ارتباط منطقی میان رویدادها، واقعیتها، مفاهیم و اصول کلی مطرح شده در درسها را شامل میشود

حال این سوال مطرح است که در حال حاضر آموزش و پرورش ما تا چه اندازه در ایجاد تفکر نقاد و خلاق در بین دانش آموزان موفق بوده است؟

شواهد موجود و نظر متخصصان تعلیم و تربیت بر این است که در ایران نظام آموزشی و شیوه های تربیتی به گونه ای است که اغلب حافظه مدار بوده، کمتر بر مبنای استدلال و درک و تجزیه و تحلیل مطلب، به عنوان مهارتهای برخاسته از تفکر، استوار است. اگر نگاهی به نتایج آزمونهای بین المللی تیمز و پرلز که تحت نظر انجمن بینالمللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی IEAبرای کشف و شناسایی نقاط ضعف و قوت نظامهای آموزشی کشورهای دنیا و با سوالاتی از سطوح دانستن، به کار بستن و استدلال کردن استنتاج مطالعات بین المللی تیمز بیانگر است عملکرد ضعیف دانش آموزان ایرانی است. اگر نظامی بخواهد دگرگونی اساسی در روشهای آموزش خود را به وجود آورد، باید به دگرگونی و تجدید بنای تمام عواملی که به نحوی در ایجاد فضای تفکر خلاق مؤثر است، بپردازد و از میان این عوامل، کتاب درسی نقش مهمی در تأمین اهداف آموزشی هر کشور ایفا میکند.

یکی از مهمترین راهکارهای پرورش افراد منتقد و دارای تفکر انتقادی در دنیایی واقعی گنجاند تفکر انتقادی در محتوای کتب درسی است. محتوا یک ویژهگی خاص دارد و آن اینکه مستقیمأ با روح دانشآموز ارتباط دارد

در عصر فناوری اطلاعات، در حالی که اطلاعات علمی روز به روز در حال افزایش است، آموزش علوم نقش حیاتی برای آینده جوامع و تاثیرات زیادی بر همه جنبههای زندگی دارد. اگر کیفیت آموزش علوم در جامعهی ما وضعیت مطلوبی داشته باشد، دانشآموزان امروز ما که پیکرهی اصلی جامعهی فردا را تشکیل میدهند، از چرخهی آموزش، پیشرفت، هماهنگی و همگامی با توسعهی علمی و صنعتی دور نمیمانند و توانایی آن را پیدا میکنند که پا به پای توسعهی جهانی علم و صنعت، معلومات خود را توسعه دهند.

آموزش علوم تجربی همواره به عنوان یکی از حوزههای مهم آموزشی در نظامهای تعلیم و تربیت قلمداد شده است - مهرمحمدی، . - 1379 آموزش علوم تجربی از یک سو، در ایجاد بصیرت و بینش عمیق نسبت به درک دنیای اطراف و زمینهسازی برای تعظیم خالق متعال از طریق فهم عظمت خلقت ضرورت دارد، و از سوی دیگر با عنایت به وابستگی روزافزون ابعاد گوناگون زندگی انسان به یافتهها و فراوردههای علمیفنّاورانه ضروری میماید.

نتایج مطالعات بین المللی درس علوم و ریاضی معروف به طرح تیمز1، اطلاعاتی در خصوص نگرش دانشآموزان برای کشورهای شرکت کننده ممکن میسازد و به کشورها امکان میدهد تا میزان پیشرفت خود را در آموزش علوم و ریاضی در سطح بین المللی در طول زمان ارزیابی نماید.

طبق نتایج اخیر مطالعه تیمز که در سال 2011 میلادی صورت گرفت، دانش-آموزان ایرانی در علوم ، عملکرد ضعیفی داشته اند و در قسمت ترکیب و تلفیق دانش خود از علوم و اطلاعات مربوط به زندگی روزانه و بافت و زمینههای مجرد پایین ترین عملکرد را داشته اند ، یافتههای ملی مطالعات تیمز دورههای قبل از سال 2011 میلادی هم نشان میدهد عملکرد دانش آموزان ایران همواره بطور معناداری پایین بوده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید