بخشی از مقاله

چکیده

تحقیق حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب علوم تجربی ششم ابتدایی بر اساس روش حیطه شناسی بلوم انجام گرفته است. در این تحقیق متون، پرسشها، تصاویر و فعالیتهای هر درس در کتاب مذکور در سال تحصیلی 95-96، به عنوان واحد تجزیه و تحلیل انتخاب شده است. و هدفهای درس به عنوان واحد ثبت به صورت جمله ثبت گردید. برای پاسخگویی به سؤالات تحقیق باید ابتدا دانش ارائه شده در هر درس را بررسی کرد تا بتوان تعیین فراوانی و بیشرین سهم در حیطه شناختی را مشخص کرد. اطلاعات استخراج شده در Excel کدگذاری و با استفاده از نرمافزار SPSS21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

نتایج حاکی از آن بود که، از 383 هدف حیطهی شناختی به دست آمده، 139 هدف - 36/29% - مربوط به سطح دانش، 105 هدف - 27/41% - مربوط به سطح فهمیدن، 51 هدف - 13/32% - مربوط به سطح کاربرد، 34 هدف - 8/88% - مربوط به سطح تحلیل، 45 هدف - 11/75% - مربوط به سطح ترکیب و 9 هدف - 2/35% - مربوط به سطح ارزشیابی میباشد.

نتایج حاصله نشان داد که، فراوانی و درصد هدفهای رفتاری سطوح حیطه شناختی کتاب علوم تجربی پایه ششم ابتدایی به ترتیب از بیشترین به کمترین شامل دانش، فهمیدن، کاربرد، ترکیب، تحلیل و ارزشیابی می باشد. به بیان دیگر، با توجه به گنجاندن تمامی سطوح رفتاری حیطه شناختی بلوم در محتوای کتاب علوم تجربی پایه ششم ابتدایی، اما از نظر میزان پوشش بر روی سطوح مختلف از توازن مناسبی برخوردار نبوده است. به بیان دیگر، نتایج حاکی از آن بود که، فراوانی و درصد هدفهای رفتاری سطوح حیطه شناختی کتاب علوم تجربی پایه ششم ابتدایی به ترتیب از بیشترین به کمترین شامل دانش، فهمیدن، کاربرد، ترکیب، تحلیل و ارزشیابی می باشد. در نتیجه محتوای کتاب علوم تجربی پایه ششم ابتدایی نیاز به بازنگری دارد تا از توازن مناسب بین همه سطوح برخوردار شود. لذا، پیشنهاد میشود مسئولین و برنامهریزان کتب درسی علوم تجربی پایه ششم ابتدایی بر روی تمام سطوح به صورت متوازن تأکید داشته باشند.

-1 مقدمه

دوره ابتدایی، در رشد مفاهیم و معانی اموری که کودک در زندگی روزمره با آنها مواجه است، نقش مهمی برعهده دارد. این دوره تداوم بخش تکوینشناختی، زیستی و اجتماعی کودک که در خانواده پیریزی شده است، میباشد. همچنین دورهای است که در آن فرصت و موقعیت مناسبی برای تحصیل، تربیت و یادگیری شیوه ارتباط صحیح با دیگران برای کودک فراهم میگردد واستعدادهای کودک به تدریج شکوفا میشود. اهمیت دوره ابتدایی بر کسی پوشیده نیست، زیرا همه متخصصان و روانشناسان تعلیم و تربیت اذعان میدارند که این دوره نقش بسیار مهم و اساسی در تکوین شخصیت کودک دارد و در اهمیت دوره ابتدایی همین بس که بدانیم زمانی که بانک جهانی در سال 1963، اعطای وام به بخش آموزشی را آغاز کرده است هدفش آن بوده تا کشورها را در توسعه کمی و بهبود کیفی آموزش ابتدایی مساعدت نماید

نظام آموزش فعلی کشور ما، یک نظام متمرکز و برنامه درسی آن منحصر به کتاب درسی است که در کل کشور استفاده میشود.

این در حالی است که با توجه به وسعت کشور، تنوع و تعدد اقوام و مشکلات ناشی از آن - دوزبانه بودن شاگردان - رشد سریع علوم و فنآوری، تغییر سریع در هنجارها و ارزشهای اجتماعی، ضرورت دارد که کتابهای درسی با دقت کافی و در حد امکان، عاری از هر عیب و نقص و مطابق با اهداف تعیین شده و اصول علمی تألیف شوند

در برنامه درسی دوره ابتدایی، کتاب علوم تجربی بنا به اظهار مؤلفان آن با هدف اصلی پرورش - سواد علمی - و - آموزش مهارتهای تحقیق - تدوین شده است. سواد علمی که توانایی درک علم و فنآوری در زندگی روزمره است به فرد این امکان را میبخشد که محصول علم و فنآوری را در زندگی خود به کار گیرد و علاوه بر آن مسائل زندگی خود را به روش علمی حل نماید. به طوری که، علوم تجربی یکی از مهمترین بخشهای برنامه درسی را تشکیل میدهد. فراگیری علوم به کودکان کمک میکند تا روشهای شناخت و دنیای اطراف خود را بهبود بخشند. برای این منظور آنان مجبورند مفاهیمی کسب کنند که در ارتباط دادن تجاربشان به آنها کمک کند 

به واسطه شرایط در حال تغییر، ممکن است تغییرات در برنامه نیز ضروری باشد. رشد و توسعه موضوعهای درسی در زمان حاضر، تغییر و تأکید بر مفاهیم جدیدی را به جای مفاهیم پیشین ضروری میسازد. تغییرات در شرایط و ارزشهای اجتماعی و توسعه تکنولوزی آموزشی، تدوین برنامههای جدید را در مقایسه با برنامههایی که در گذشته موفق بوده و امروز نیز از آنها استفاده میشود ایجاب میکند. به منظور پاسخگویی به این تقاضاهای در حال تغییر، ضروری است که هر چند وقت یکبار، برنامه درسی را در بوته آزمایش مجدد قرار داد. مواد درسی باید به طور مداوم مورد تجدید نظر قرار گرفته و تکمیل شود وظیفه گروه برنامه نویسان درسی با چاپ مواد درسی خاتمه نمییابد، مسائل جدیدی هنگام استفاده ازاین مواد مطرح می شود، که چاره جویی و پاسخ گویی به آنها ازوظایف گروه برنامهنویسان درسی است

تحلیل محتوای کتاب درسی، یک شیوه پژوهش دقیق، عمیق و پیچیده است که از طریق تجزیه و تحلیل متون به تعیین تعداد مفاهیم و واژههای درون متن میپردازد تا ارتباط بین مفاهیم، معانی، تأکیدات و دلالتها را مشخص کند و برای توصیف و طبقهبندی مقولههای موجود در پیام آشکار از طریق درک موقعیت و شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نویسنده به تفسیر آثار و پیامدهای پیام در فراگیر میپردازد

تحقیقات زیادی بر روی تحلیل کتب درسی با روشهای مختلف به خصوص روش بلوم، خود گویای اهمیت تحلیل کتب تحصیلی در مقاطع مختلف است، که به نتایج برخی از تحقیقات و مطالعات مذکور اشاره شده است. احمدیان و حسینی یزدی - 1381 - در پژوهشی که به منظور تحلیل محتوای کتاب های درسی علوم تجربی دوره ابتدایی از لحاظ میزان پرداختن به انواع پرسشهای درسی مورد برسی قرار گرفت و با توجه به نتایج در کتاب درسی علوم سال اول، سوالهای همگرا و فرد مدار، بیشترین فراوانی و سوال نتیجه مدار، کمترین فراوانی را دارا هستند. در کتاب درسی علوم سال دوم، سوالهای همگرا و زمینهای، بیشترین فراوانی و سوال نتیجهمدار، کمترین فراوانی را دارا هستند. در کتابهای درسی سال پنجم، سوالهای همگرا و موضوعمحور بیشترین فراوانی و سوالهای نتیجهمدار و پیش بین، کمترین فراوانی را دارا هستند.

در تحقیق دیگری که توسط دادستان در سال 1389 در زمینه تحلیل محتوا کتابهای علوم تجربی دوره ابتدایی صورت گرفت نشان داد، عدم وجود سوالات یا فعالیتهایی که دانشآموزان را در موقعیتهای مبهم و خلاقیت برانگیز قرار دهد از ایرادات وارد بر محتوای کتابهای علوم تجربی دوره ابتدایی میباشد. تحقیقی که توسط ابراهیمی در سال 1389 در زمینه تحلیل محتوا کتاب علوم تجربی سوم دبستان براساس الگوی مریل انجام شده، نشان داد با وجودی که در کتاب سوم به دانستنیها، تقویت مهارتها و پرورش نگرشها به حد کافی توجه نشده است و پرسشها در حد کافی واگرا بوده و با دروس ارتباط دارند اما سطح خوانایی مطالب کتاب سوم نیز برای کلاس سوم مشکل است و با الگوی مریل تطابق کامل ندارد.

نتایج تحقیقات تیموری و زارع - 1391 - در زمینه تحلیل محتوای کتاب علوم تجربی سال دوم دبستان با مؤلفههای خلاقیت و سطوح بالای حیطه شناختی بلوم انجام گرفت و محتوا، فعالیت و آزمایشهای کتاب، با توجه به سطوح حیطه شناختی بلوم مورد تحلیل قرار گرفت.

نتایج پژوهش نشان داد حدود 10 درصد از محتوا، فعالیتها و آزمایشات در سطوح بالای حیطه شناختی بلوم - تحلیل، ترکیب، ارزشیابی - قرار دارند. همچنین ضریب درگیری محتوا با مؤلفههای خلاقیت 23 درصد و ضریب درگیری تصاویر با مؤلفههای خلاقیت 31 درصد به دست آمد. همچنین این پژوهش نشان داد که تعداد فعالیت و آزمایشهای کتاب علوم دوم دبستان در سطوح بالای حیطه شناختی بلوم بسیار اندک است.

سلیمی در سال 1392 در پژوهشی با عنوان تحلیل کتاب علوم تجربی سال دوم راهنمایی بر اساس عوامل خلاقیت گیلفورد به این نتیجه رسید که در این کتاب تأکید بیش از حد به سطح حافظه شناختی و تفکر همگرا دارد و به تفکر واگرا و تفکر ارزشیاب در حد ضعیفی توجه شده است. به عبارتی در محتوای کتاب علوم تجربی دوم راهنمایی بین سطوح گوناگون خلاقیت گلیفورد تعادل مناسبی وجود ندارد و بایستی در این زمینه تمهیداتی اندیشیده شود. با توجه به مطالب فوقالذکر تحقیق حاضر به بررسی و تجزیه و تحلیل متن، پرسشها، تصاویر و فعالیتهای کتاب علوم تجربی پایه ششم ابتدایی بر اساس حیطه شناسی بلوم در سال تحصیلی 94-95 پرداخته است.

-2 روش بررسی
نوع روش تحقیق به صورت توصیفی - تحلیلی - روش تحلیل محتوا - انجام میشود. فصلهای کتاب شامل متون، پرسشها، تصاویر و فعالیتها است که مورد تحلیل قرار میگیرد و هدف از کاربرد این روش در تحلیل محتوا آن است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید