بخشی از مقاله

چکیده
از زمان تشکیل نهضت سوادآموزی برای ایجاد فرصت یادگیری بزرگسالان تاکنون پیشرفت چشمگیری در راستای تحقق برخی از اهداف در نظر گرفته شده صورت گرفته است. پس از سه دهه فعالیت این سازمان با توجه به تجارب ملی و تعامل آن با تجارب بین المللی ضرورت بازنگری و مهندسی مجدد در بسیاری از رویهها و روش های مورد عمل وجود دارد. این مقاله که با روش توصیفی - تحلیلی صورت گرفته به بررسی نقش نهضت سواد آموزی بر توسعه اقتصادی روستاهای استان گیلان پرداخته است.

اطلاعات مورد نیاز این پژوهش به دو روش اسنادی و میدانی به دست آده است. به منظور تعیین نقش نهضت سوارآموزی در توسعه اقتصادی روستاهای استان گیلان، تعداد 1600 پرسشنامه در سطح 384 روستا به روش نمونه گیری تصادفی در سطح روستاهای استان گیلان که از درصد باسوادی بیشتری برخوردار بودند، تکمیل شده است. متغییر مستقل تحقیق سواد آموزی و متغییر وابسته توسعه اقتصادی روستاها در نظر گرفته شده که جهت برقراری رابطه، تعداد 12 گویه تعیین و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.

نتایج بررسیها نشان میدهد که نهضت سواد آموزی در طی مدت فعالیت خود توانسته است افراد زیادی را در سطح روستاها با سواد نماید و روستاییان بعد از با سوادی و افزایش سطح معلومات و آگاهی، توانستهاند درآمد بیشتری از کار خود کسب نمایند. از طرفی روستاییان پس از سوادآموزی دارای مهارت بیشتری شده و توانستهاند به ایجاد شغل بپردازند. همچنین توانستهاند مهارتهای بیشتری را در محاسبه سود و زیان کار خود به دست بیاورند.

مقدمه
تحول، تکامل و تعالی انسانها مستلزم پرورش معنوی و آموزش مستمر آنان در زمینههای علمی، فنی و حرفهای است و این رمز تطور و پیشرفت مدنیت در جوامع بشری در طول تاریخ بوده است. برای ایجاد توانایی در جامعه معمولا سه مرحله را در نظر میگیرند. الف - مرحله سوادآموزی و برنامهریزی مربوط به به آن تا ریشه کن کردن آن در کشور، ب - برنامهریزی در زمینه سطح مهارتهای تخصصی در زمینه نیازهای داخلی جامعه مانند:

اقتصاد، بهداشت، درمان، تولید و ...، ج - حل مسائل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بین المللی و درک و پیش بینی رویدادهای محلی، منطقهای، ملی، جهانی وتصمیم گیری مناسب در برابر آن به این جهت، برنامهریزی فرهنگی باید به سرعت مرحله اول یعنی سواد آموزی را پشت سر بگذارد تا حصول به مراحل بعدی تسهیل شود.

سواد بزرگترین و پر اهمیت ترین عامل فرهنگ ساز است و برنامهریزی فرهنگی بیش از هر چیز به ریشه کنی بیسوادی به عنوان یک اقدام اساسی و اولیه نیازمند است. عمده ترین دلایل عقب ماندگی سرزمینها، ریشه در بی سوادی و وضعیت آموزشی آنها دارد. کارآیی انسانها و جمعیتها در سایه سواد و آموزش به منصه ظهور میرسد. همچنین بهروری بهینه از منابع آنگاه عملی است که دانش و تخصص کافی در اختیار باشد، بسیاری از جوامع به لحاظ سطح پایین آگاهی و مهارت، با مشکلاتی مانند سطح پایین درآمد روبرو هستند از طرفی بی سوادی یا کم سوادی در کشورهای جهان سوم و سیلهای برای تداوم استعمار آنها است.

ارو پائیان با ایجاد مدارسی به سبک خود آنان را از فرهنگ ملی خود دور ساختند و مدل توسعه خود را برآنها تحمیل کردند. این مدل توسعه غربی، برای کشورهای، جهان سوم نتیجهای جز از میان رفتن ذخایر طبیعی، انهدام محیط زیست و تغییر بافت اجتماعی و گسترش تأسف بار و ناهماهنگ نظامی با سایر بخشها در بر نداشته و ندارد. برای بهبود این وضعیت، به حرکت در آوردن چرخهای توسعه و یا بهبود و ضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در جامعهروستایی که تقریباً یک سوم جمعیت کشور را تشکیل میدهند، علاوه بر بهبود در میزان تولید و درآمد، دگرگونی اساسی در ساختار نهادی، اجتماعی روستا ضروری است برای این کار باید سطح دانش و آگاهی جمعیت از طریق آموزش ارتقاء یابد.

چون توسعه که خود شامل تحول در وضعیت اقتصادی اجتماعی و فرهنگی میباشد رابطه تنگا تنگ با رشد سواد و آموزش دارد در نتیجه به هر میزان سطح سواد افزایش یابد آن جامعه در رسیدن به توسعه موفق تر خواهد بود بدیهی است انسان آموزش دیده و ماهر قدرت و کارآیی بالایی دارد که میتواند در مسایل فردی و جمعی آگاه تر و ماهرانه تر عمل نماید.

کارآیی که مردم روستا را در جهت یک جامعه دانایی محور مانند آموزش مسائل زیست محیطی جمعیت، همزیستی مسالمت آمیز بادیگران، قدرت حفظ و استفاده خردمندانه از منابع ملی و خدادای سوق دهد و در مجموع ابرازی برای افزایش آگاهی و ایجاد تغییرات مثبت تلقی گردد. انقلاب اسلامی در بهمن ماه سال 1357 با انگیزه و پیام فرهنگی و الهی پیروز گردید و در آغازین بهار آزادی و آگاهی، امام خمینی - ره - فرمان مبارزه با بی سوادی رادر هفتم دی ماه 1358 به طور ضربتی و بسیج عمومی، صادر فرمودند و پس از آن فرمان، سازمان نهضت سواد آموزی به عنوان یک نهاد انقلابی شکل گرفت.

اینک بیش از سه دهه از فعالیت سازمان مذکور در کشور از جمله در استان گیلان میگذرد و حاصل تلاشها ، تدابیر اتخاذ شد از سوی مسئولان، مجریان سواد آموزی و آموزش بزرگسالان، دستاوردها و موفقیتهایی به دست آمده استبه. عنوان نمونه کاهش درصد بیسوادی در کشور از 52/5 درصد در سرشماری سال 1355 به 15/4 درصد در سال 1385 خبر میدهدکه نهضت سواد آموزی در طی مدت فعالیت خود توانسته است با اعزام آموزشیاران مبارزه با جهل در اغلب روستاهای استان گیلان حضور یافته و به آموزش روستاییان بپردازد تا با بالا رفتن سطح آگاهی و بینش، وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آنان را ارتقاء بخشد.

تعیین نقش نهضت سواد آموزی در افزایش سطح سواد و آگاهی و افزایش درآمد و فعالیته ای اقتصادی روستاییان استان گیلان از مهمترین اهداف این پژوهش به شمار میرود. با توجه به اهداف تعیین شده و اهمیت نقش سواد و آگاهی در توسعه روستاها، این مقاله در صدد پاسخگویی به این سوال اصلی است که : نهضت سوادآموزی در توسعه اقتصادی روستاهای استان گیلان تا چه حد نقش داشته است؟

مروری بر ادبیات موضوع
تاریخچه و اهداف نهضت سوادآموزی

سازمان نهضت سوادآموزی در هفتم دی ماه 1358 با فرمان رهبر کبیر انقلاب اسلامی و با هدف مقابله با معضل بی سوادی و ایجاد فرصت دوم یادگیری برای همه اقشار مردم تشکیل گردید. در این فرمان، به سه هدف مشخص سوادآموزی اشاره شده است:
1.    سوادآموزی با جهت گیری اسلامی.

2.    تبدیل فرهنگ وابسته به فرهنگ مستقل و خودکفا در دراز مدت.

3.    دعوت از کلیه مردم و سازمانها - به خصوص وزارت آموزش و پرورش - برای مشارکت در سوادآموزی.

اساسنامه سازمان نهضت سوادآموزی در تاریخ 1363/3/3 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است. در این اساسنامه، دو وظیفه عمده برای نهضت سوادآموزی پیش بینی گردیده است:

-    آموزش و انتقال مهارت خواندن، نوشت و حساب کردن به بی سوادان جامعه.

-    ترغیب و بالا بردن سطح فرهنگ و نشر فرهنگ اسلامی، متناسب با نیاز سوادآموزان و بر اساس اهداف و وظایف سازمان نهضت سوادآموزی

این اساسنامه دارای هشت ماده و شش تبصره میباشد. در ماده یک اساسنامه مذکور، نهضت سوادآموزی به عنوان سازمانی وابسته به وزارت آموزش و پرورش شناخته شد که وظیفه ریشه کن ساختن بیسوادی را به عهده دارد. در ماده 4 این اساسنامه، وظایف نهضت در 6 بند و 3 تبصره به شرح زیر مشخص گردیده است:
الف. آموزش بزرگسالان در حد خواندن و نوشتن و آموختن حساب.

ب. تربیت و بالا بردن سطح فرهنگ اسلامی مناسب با سوادآموزان در محدوده ضوابط نهضت سوادآموزی.
موارد

ج و د. به ترتیب درباره تدوین آئین نامههای لازم و تهیه کتب مورد نیاز با استفاده از متخصصین و منطبق با فرهنگ اسلامی ﻭ استفاده از هنر جهت جذب بیسوادان تأکید دارد.

ه..گزینش اعضاء نهضت و تربیت آنان در زمینههای عقیدتی و آموزشی و تعلیم مهارتهای لازم طبق تعالیم عالیه اسلام با استفاده از رهنمودهای مقام رهبری.

و. ایجاد اشتیاق در مردم از طریق مادی و معنوی برای شرکت در کلاسهای نهضت سوادآموزی و تشو یق اعضاء نهضت و آموزشیاران و بیسوادان و سایر افرادی که به نحوی از انحاء با نهضت همکاری دارند.

آئین نامه اجرای اساسنامه مذکور، مشتمل بر 15 ماده در جلسه مورخ 67/11/5 هیأت دولت به تصویب رسید. در این آئین نامه، سوادآموزی بزرگسالان در حد آموزش خواندن تا حد مطلوب، روخوانی قرآن و نوشتن و حساب کردن تا پایان پنجم ابتدایی مقرر گردیده است. از آنچه در اساسنامه و نیز در آئین نامه اجرایی آن آمده است، مشخص است که اولاً آموزش سواد به بزرگسالان در حد خواندن و نوشتن و حساب کردن و نیز روخوانی قرآن است.

ثانیاً، مفهوم بزرگسالان شامل افراد 10 سال به بالائی است که به دلایلی از تحصیل باز ماندهاند به موجب ماده - 1 - آئین نامه اجرایی اساسنامه نهضت سوادآموزی تنها مدت و برنامههای درسی دوره های سوادآموزی و ارزش تحصیلی آنها به پیشنهاد نهضت و به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش خواهد رسید.

نهضت نیز باید با جامعهشناسی و روانشناسی بزرگسالان، روشها و فنون تدریس بزرگسالان، اصول و فنون کلاسگذاری بزرگسالان، روشهای مشارکتی در یاددهی و یادگیری، سنجش آموزش فرایندی و... آشنا میشوند

توسعه اقتصادی

توسعه اقتصادی همان رشد اقتصادی نیست، هرچند دردهههای 1950و1960غالباً توسعه اقتصادی و رشد مادی را یکی دانستند. توسعه رشد اقتصادی به معنای تولید بیشتر است، درصورتی که مفهوم توسعه اقتصادی هم به تولید بیشتر مربوط شود همو بر مفهوم به وجود آمدن تحول در چگونگی تولید محصول و معنی عامتری داشتهازحدو تولید فراتر می رود ودلالت برتحول در چگونگی تولید و هم چنین تجدید نظر درتخصص منابع و نیروی کار در رشتههای مختلف تولید میکند. توسعه اقتصادی نه تنها تولید بلکه عوامل جانبی آن مانند: اشتغال، درآمد سرانه، رفاه کارگران وکارکنان و همچنین محیط زیست مطرح میشود،یعنی توسعه اقتصادی جنبه کیفی نیز داشته و بر سایر مسا ئل جامعه احاطه دارد. توسعه اقتصادی درحقیقت اهدافی را برای رفاه وآسایش همگانی درنظر دارد

آموزش سواد و توسعه اقتصادی

یکی از شرایط لازم برای رشد اقتصادی آموزش پایه فراگیر است. تجارب در کشورهای نظیر: آلمان، فر انسه و انگلستان در دهههای گذشته نیز مبین همین امر است. طبق پژوهشهای به عمل آمده ارتباط معناداری میان بهره وری اقتصادی و سرمایه گذاری در حوزه آموزش پایه در کشورهای در حال توسعه و جود دارد. این پژوهشها نشان میدهند که حدود یک چهارم تا نیمی از اختلاف میزان بهرهوری کشاورزی به تفاوت سطح تحصیلات نیروی کار انسانی مربوط است.

مثلا در زمینه سرمایه گذاری در زمینه سواد آموزی می توان گفت که بازگشت این سرمایه در دوره آموزش ابتدایی بیشتر است گرچه این امر در آموزش متوسط نیز چشمگیر بوده است، تحقیقات بیانگر عدم وجود تفاوت در بازگشت سر مایه آموزش دختران و پسران هستند. به طور کلی در کشورهای صنعتی سرمایه گذاری در آموزش پایه پیش نیاز رشد اقتصادی شناخته شده است و مبحث اقتصاد یاد گیری نیز در همین زمینه مطرح شده است.

مطالعاتی که سازمانهای همکاری اقتصادی و توسعه انجام داد نشان میدهد که حدود یک چهارم رشد اقتصادی به نوعی به میزان تحصیلات نیرو ی کار انسانی بستگی دارد. این نتیجه مشابه نتیجه پژوهشهای به عمل آمده در رابطه با بهرهوری اقتصادی و سرمایه گذاری در حوزه آموزش پایه است - در کشورهای در حال توسعه - . به تناسب بالارفتن سطح دانش معلومات فرایندهای تولیدی بیش از پیش پیچیده تر شده است، اساس این ایجا د نوآوری و بسط و اشاعه آن نیزبه آموزش بزرگسالان و ابسته است.

اساس رشد اقتصادی در کل جامعه به صورت سرانه عبارت از رشد قدرتهای مولد است که آن نیز به نوبه خود بر اساس کشف قوانین حاکم بر طبیعت و جامعه اختراع تکنیکهای جدید و روشها و اشکال سازماندهی داده شده و استفاده علمی اختراعات و اکتشافات و انتشار تعلیم و ترویج آنها در سراسر سیستم اقتصادی و اجتماعی جامعه استوار است. رشد تولیدات ملی تنها نتیجه رشد میزان سطح اشتغال و سایر عوامل دیگر تولید نیست بلکه نتیجه پیشرفت و ترقی تکنیکی نیز هست پیشرفت تکنیکی فرایندی است که در طی آن روشهای ظریف تر و طرق بهتر در فرایند تولید بکار گرفته میشود و یک نسل جدیدتر و تحصیل کرده تر از کارگران در فرایند تولید مشغول به کار میشوند و آموزش پیوسته در طول زندگی کارگران رواج پیدا میکند و تغییرات مثبت در سازمانهای اقتصادی و ا جتماعی تولید رخ میدهد و بسیاری از مسائل دیگران از این قبیل. از این رو پیشرفتهای تکنیکی ویژه رشد است و مطالعات اخیر حتی نشان داده است که این عامل قرار است که متغییر اصلی رشد اقتصاد غربی به شمار آید.

دانستن این نکته نیز حائز اهمیت است که نرخ رشد سالانه در کشورهای توسعه نیافته 5 درصد است و یکی از عواملی که سبب دستیابی به این رشد 5 درصد میشوند. عامل نیروی انسانی ماهر است ممکن است برای کشوری امکان ساخت دبستان یا بیمارستان وجود داشته باشد اما اگر معلم و پرستار نداشته باشد تا آنها را به کار گمارد، ساختن این مکانهای علمی بیهوده است به همین ترتیب صنعت نیازی به کارگران و کارفرمایان و مدیران کار آزموده دارد و به همین گونه کشاورزی نیز ممکن است به علت نبود افراد کار آزموده با کاستیهایی مواجه گردد.

دو وظیفه دیگر آموزش بالخص آموزش بزرگسالان القای این نیاز و وظیفه در افراد است تا همه ابعاد زندگی را با خواستههای بشر متناسب نمایند. آموزش بزگسالان در کشورهای صنعتی و در حال توسعه تا کنون در راستای پاسخگویی به نیازهای اقتصادی گام برداشته وکمتر به اهداف اجتماعی و فرهنگی پرداخته است. اعلامیه جهانی آموزش برای همه اهداف گسترده تر آموزش را خاطر نشان میکند و پس از تأیید مجدد حق بر خورداری از آموزش پایه چنین ادامه میدهد:

برآورده شدن این نیازها افراد هر جامعهای را مقتدر میسازد و مسئولیتی را به آنان محولکندمیکه برای ارتقاء آموزش دیگران بکوشند و موجبات عدالت اجتماعی را فراهم کنند و اطمینان یابند که به ارزشهای انسانی و حقوق بشر ارج نهاده میشود و خود در جهت صلح و اتحاد بین المللی در دنیایی که در آن کشورها به یکدیگر وابستگی متقابل دارند کوشش کنند مفهوم سرمایه انسانی علاوه بر آموزش رسمی شامل انواع مهارت آموزی و آموزشهای غیر رسمی نیز میشود . در واقع بررسیهای گوناگونی درباره ارزش اقتصاد آموزش انجام شده است که در آن به همبستگی بین باسوادی، امید به زندگی، توسعه اقتصادی و ...

پرداخته و بر اهمیت آموزش پایه - دوره ابتدایی و راهنمایی - بیش از آموزش متوسطه و عالی تأکید شده است. به هر حال گرایشهای دهه 1960 به سوی استقلال سیاسی و اقتصادی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و نیز پیشرفتهای تکنولوژیکی در کشورهای توسعه یافته نیاز به مهارتها و مهارتآموزی پیشرفته را در کانون توجه قرار داده اند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید