بخشی از مقاله
چکیده
انتخاب روش تدریس از مراحل مهم طراحی آموزشی است. از میان انواع روش تدریسروش، قصّه گویی بیش از سایر وسایل تربیتی در رفتار کودک مؤثر است. ادبیات کودکان و نوجوانان در هر اجتماعی با توجه به نظامهای حکومتی، دین و مذهب، قوانین و مقررات، فرازها و فرودهایی داشته که درخور تأمل و بررسی است
ارزش قصّه گویی مانند یکشکل ادبی در میان سایر دروس ادبیات بهآسانی قابلتشخیص است؛ که میتوان آن را بهعنوان راهی برای گسترش رشد زبان و وسعت دادن گنجینهواژگانی کودکان از طریق ارتباط متقابل با قصّه گو و با قصّه به شمار آورد. بهکارگیریقصّه و عناصر داستانی و روایی در کتب درسی برای انتقال مفاهیم علمی، کاری ارزشمند و قدمی شایسته در جهت پیشرفت آموزش است.
با توجه به این ارزشمندی و ضرورت، هدف از نگارش این مقاله: توجه بیشتر نظام آموزشی رسمی کشور در خصوص روش تدریس با رویکرد قصّه و قصّه گویی، بیان تأثیرات در احساسات و عواطف دانش آموزان، و بیان ارتباط آن با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان میباشد.
مقدمه
از مراحل مهم طراحی آموزشی، انتخاب روش تدریس است. مربی بعد از انتخاب محتوی و قبل از تعیین وسیله، باید خط مشی و روش مناسب تدریس خود را انتخاب کند. به مجموعه تدابیر منظمی که برای رسیدن به هدف، با توجه به شرایط و امکانات اتخاذ میشود "روش تدریس" گویند. بهطور خلاصه انواع روشهای تدریس شامل: الگوی عمومی تدریس، روش نمایشی، روش آزمایشی، بحث گروهی، الگوی حل مسئله، الگوی پیش سازمان دهنده، آموزش انفرادی، آموزش بهوسیلهی کامپیوتر، سخنرانی میباشند
روش تدریس قصّه گویی نیز تلفیقی از روشهای تدریس ذکرشده است؛ که میتوان آن را برای تدریس انواع موضوعات درسی به کاربرد.
قصّه و قصّه گویی پدیدهای است که قدمت آن به قدمت پیدایش زبان و گویایی آدمیزاد است. آنچنانکهتقریباً هیچ قوم و ملت کهنی را نمیتوان یافت که دارای قصّهها و حکایتهای مذهبی، حماسی ، اجتماعی و امثال آن نباشد. در طول تاریخ علیرغم پیشرفتهای سریعفنّاوری هنوز زبان سادهیقصّه نقش بسیار مهمی در بیان مسائل آموزشی دارددر. همه قرون گذشته قصّه یک نوع وسیله برای ارضای نیازهای روانی کودکان، نوجوانان و حتی بزرگسالان بوده است.
به طورکلی قصّه بیش از سایر وسایل تربیتی در رفتار کودک مؤثر است، بهشرط آنکه درست و دقیق انتخاب شود. قصّه میتواند ریشهی بسیاری از انحرافات را در کودکان و نوجوانان بخشکاند و تأثیرات عمده تربیتی بر آنها داشته باشد. بچهها میتوانندبا خواندن و شنیدن قصّهها به سرمایههای تمدن و میراث فرهنگی خود دست یابند، با آداب و سنن جامعه خویش و جامعه جهانی آشنا شوند و خود را برای زندگی آینده آمادهتر سازند
کودکان از طریق قصّه ها با محیط پیرامون خود آشنا میشوند. هرقصّهای میتواند فضایی را به وجود بیاورد که کودکان هنگام رویارویی با نمونههای واقعی، رفتار و واکنش مناسبی را از خود نشان دهند. هرچند با توجه به تغییرات فنّاوری، تغییراتی اساسی در استفاده ازقصّهها صورت گرفته است و بهسختی رویکردهای ابقس نسبت به قصّه گویی ایجاد میشود ، اما با هماهنگی بین بخشهای مختلف نظامهای آموزشی میتوان خلأ موجود در آن را پر کرد
قصّه کودک را در همهی اوقات زندگی پرورش میدهدو باعث مسرت خاطر ، وسعت تخیّل و قوت تصور او میشود و نیز نیروی ابتکار و ابداع به او میبخشدقصّه.هایی که کودکان میخوانند و میشنوند اثری عمیق در فکر و روحیهی آنان میگذارد و آنها را برای رویارویی با مسائل رشد و معاشرت با دیگران آماده میسازد و نیز در درک و فهم مشکلات زندگی آنها را یاری میدهدقصّه،. بهویژه در زمینههای زبانآموزی و آموختن کلمات تازه به کودکان نقش قاطعی دارد
کودک در داستان مایهی زندگی خود را مییابد و خصوصیات رفتاری افراد را درک میکند. داستانها منعکس کنندهی نگاه انسان به جهان هستی ومحیط پیرامون اوست و به همین دلیل قصّه گویی راهی برای انتقال و آموزش آدابورسوم وسنن از نسلی به نسل دیگر است. در تجدید حیات جاری قصّه گویی، تعیین مرز ظریف بین اجرا و گفتن قصّه بهگونهای فزاینده دشوار است و این تفاوت مربوط به رابطهیبین گوینده و شنونده است و قصّه در کانون این رابطه قرار دارد. دانشآموز باید بتواند در لطوقصّه با قصّه گو همراه باشد. اگر در نظام آموزشی به این مسئله توجه شودکه قصّه میتواند بسیاری از آموزههای تربیتی را بهخوبی به مخاطب منتقل کند،مطمئناً رویکردها نسب و به فعالیت قصّه گویی تغییرات جالبی پیدا خواهد کرد
قصّه به لحاظ نیاز فطری انسان، همیشه یکی از برنامههای موردعلاقهی اوست. در طول تاریخ علیرغم پیشرفتهای سریعفنّاوری هنوز زبان سادهیقصّه نقش بسیار مهمی در بیان مسائل آموزشی دارد. هرچند با توجه به تغییرات فنّاوری، تغییراتی اساسی در استفاده ازقصّهها صورت گرفته است و بهسختیرویکردهای سابق نسبت به قصّه گویی ایجاد میشود، اما با هماهنگی بین بخشهای مختلف نظامهای آموزشی میتوان خلأ موجود در آن را پر کرد.
در این راستا توجه به این نکته ضروری به نظر میرسد، که یکی از بخشهایمهم ادبیات کودک، قصّه میباشد.قصّه کودک را در همهی اوقات زندگی پرورش میدهدو باعث مسرّت خاطر، وسعت تخیّل و قوت تصور او میشود و نیز نیروی ابتکار و ابداع به او میبخشدقصّه.هایی که کودکان میخوانند و میشنوند اثری عمیق در فکر و روحیهی آنان میگذارد و آنها را برای رویارویی با مسائل رشد و معاشرت با دیگران آماده میسازد و نیز در درک و فهم مشکلات زندگی آنها را یاری میدهد
هر قصّه گو، با تقویت زمینههای متنوع برنامهی درسی میتواند به کار تدریس خود آهنگ و جلوهای تازهای ببخشد. این هنر قادر است بسیاری از مطالب بهظاهر کسالتآور و خستهکننده را به اوج باروری و هیجانانگیزی در یادگیری برساند. غیررسمی بودن محیط و نزدیکی به طبیعت، از عواملی است که بر خلاقیت دوجانبهای که درقصّه گویی - میانقصّه گو و شنونده - نهفته است، میافزاید و نتایج سودمندی به ارمغان میآورد. تقویت زمینههای برنامه درسی، انتقال تجارب زندگی به کودکان، تقویت و پرورش نیرویتخیّل در کودکان، کمک به پرورش قدرت بیان و عواطف و افکار کودکان، برآوردن نیازهای عاطفی کودک و آماده ساختن او برای دریافت پیامهای اخلاقی و انسانی و شهروندی خوب بودن .... مواردی از اهداف آموزشی قصّه گویی در نظام آموزشی هستند
قصّه گویی از مهمترینوسایل توضیح و تشریح دروس مدارس ابتدایی است. اگر قصّه گویی در برنامهی منظم دانش آموزان دورهی ابتدایی نباشد، برنامهی تحصیلی آنان بهویژه آموزش درس ادبیات آنها ناقص خواهد بود.صّهق گویی در نظام آموزشی میتواند با اشکال مختلف درسی بیامیزد، به شرطی که روی برنامهها بهخوبی فکر شده باشد و ارتباط بین بخشهای آن منسجم باشد. مؤثرترین برنامهها آنهایی هستند که بر درونمایه یا موضوع درسی یا نویسندهای خاص متمرکزشده باشند. شرط موفقیت یکبرنامه نظیر قصّه گویی در مدارس روانی و موزون بودن آن است.
برای کسب جایگاه مناسب برای فعّالیّتی نظیر قصّه گویی لازم است در دانشگاهها و سایر مؤسسات مرتبط رشتهای خاص ایجاد گردد تا نیروهایی توانمند برای قصّه گویی تربیت شوند
قصّهها موجب میشوند تا کودکان باتجربهها، احساسها، عواطف و شیوههای نگرش بزرگترها آشنا شوند. کودکان ازآنجاکه هنوز تجربه گستردهای در شناخت دنیا ندارند، سعی میکنند که با ارتباط دادن بین آموختههای قبلی و موضوعهای جدید به تعادل ذهن خود کمک کنند. این روندمعمولاًبا تخیّل کودک عجین میشود و او را یاری میکند که با منطق خود به کشف و شناخت دنیا اقدام کند و بر اساس چنین روندی است که ازقصّههایتخیّلی لذت میبرند و از آنها بهره برداری میکنند