بخشی از مقاله
چکیده
هدف تحقیق تحلیل و بررسی اثر مدیریت دانش در ایجاد استراتژی رقابتی تمایز با رویکرد زنجیره ارزش فعالیتهای سازمانی است. این مقاله با استفاده از یافته های تحقیق میدانی در شرکتهای فعال در زمینه صنعت تجارت الکترونیک شکل گرفته است. برای تدوین چارچوب نظری مدل تحقیق ادبیات و پیشینه تحقیق بررسی و مدل زنجیره ارزش فعالیتهای سازمان مبنای ارزیابی اثر مدیریت دانش بر فرآیندهای سازمانی قرار گرفت.
در این تحقیق پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و اجرای مصاحبههای اکتشافی، مؤلفههای اثرگذار مدیریت دانش بر بخشهای مختلف سازمانی استخراج؛ و از طریق تحقیق زمینه یابی و ابزار پرسش نامه مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس با استفاده از پرسشنامه هر کدام از مؤلفههای تحقیق مانند فرآیندهای مدیریت دانش، نوآوری - فردی ،گروهی و سازمانی - ، مهارتهای تخصصی کارکنان و رضایت مشتریان مورد سنجش قرار گرفتند. از مدل معادلات ساختاری و نرم افزاری LISREL جهت بررسی روابط میان مؤلفهها استفاده شد و در پایان صحت روابط مؤلفهها در مدل مفهومی مورد تأیید قرار گرفت.
مقدمه
دانش به عنوان عامل اساسی و منبع حیاتی سازمانها در عرصه رقابت، برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار محسوب میگردد. همگام با چرخش از سوی اقتصاد مبتنی بر صنعت به اقتصاد مبتنی بر دانش، سازمانها نیز خود را بر آن داشتهاند تا با تکیه بر دانش و اطلاعات و استفاده از آن در فرآیند کسب و کار توان رقابتی خود را افزایش دهند. برای پاسخ به این سؤال مهمکه چرا اصولاً برخی سازمانها در صحنه رقابت موفق هستند؟ نیازمند درک نقش حیاتی دانش در آنها میباشیم. به طور کلی سازمانها به دو دسته از داراییها - سرمایه - تکیه میکنند:
داراییهای ملموس و داراییهای ناملموس. آنچه تا چندی پیش اهم توجه سازمانها را به خود جلب کرده بود کسب و بهینه سازی دارایی های ملموس مانند ماشین آلات و تجهیزات بوده است. اما امروزه سازمانها دریافتهاند که داراییهای ناملموس مانند سرمایه فکری، تجربیات، دانش سازمانی و اطلاعات موجب موفقیت و بقای آنها میشود. امروزه شرکتها به این نتیجه رسیده اند که باید به آنچه می دانند - سرمایه فکری - بیش از آنچه دارند - سرمایه مادی - اهمیت بدهند.
سازمانها با درک اهمیت و نقش حیاتی مدیریت دانش اشتیاق وافری به اعمال این سیستمها از خود نشان میدهند. اما واقعیت این است به دلیل عدم وجود تصویری روشن از آنچه میخواهند به آن دست پیدا کنند، نمی توانند به صورت ایده آل و مطلوب این سیستمها را طراحی و اجرا کنند. در صورتی که فرآیندهای مدیریت دانش مانند خلق دانش، کسب دانش، نشر دانش، کاربرد و نگهداری دانش به شیوه ای نظام مند و برنامه ریزی شده در سازمانها اعمال شود میتوان شاهد اثرات شگرف آن در ایجاد مزیت رقابتی در بخش های مختلف سازمان بود.
برای اینکه بتوانیم ضرورت توجه به اجرای طرحهای مدیریت دانش در سازمانها را مطرح کنیم نیازمند شناسایی دقیق نتایج استفاده از این طرحها در بخشهای مختلف سازمان هستیم تا کنون تحقیقات زیادی درباره مفهوم و فرآیندهای مدیریت دانش انجام شده است اما سازمانها و شرکتها به دنبال چیزی فراتر از این می باشند؛ امروزه در شرایط سخت رقابتی سازمانها به دنبال این هستند که آیا اجرای طرحهای مدیریت دانش میتواند برای آنها عامل ایجاد تمایز و مزیت رقابتی باشد؟ از این رو تحقیق پیرامون مدیریت دانش با محوریت بررسی اثرات آن بر فرآیندهای مختلف سازمان ضروری به نظر میرسد.
مدیریت دانش به عنوان ساز و کار اعمال فرآیندهایی در سطح فردی،گروهی و سازمانی جهت ایجاد شرایطی که دانش و اطلاعات بتواند در زمان مناسب در اختیار افراد قرار بگیرد،تا کنون در محافل علمی و سازمانی مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است.عمده این تحقیقات پیرامون زیر ساختها، فرآیندها، ساز و کارها، ابزارها و در موارد محدودی اثر آن بر برخی از عوامل مانند بهره وری، سودآوری یا عوامل ایجادکننده مزیت رقابتی مانند نوآوری مورد مطالعه قرارگرفته است.
تحقیق و مطالعه پیرامون مدیریت دانش از منظر محتوایی گر چه میتواند در بسیاری از موارد مدیران و سایر کنشگران سازمانی را نسبت به شناخت و آگاهی از چیستی مدیریت دانش رهنمون باشد اما به تنهایی کافی نیست. در شرایط موجود مدیران به عنوان کنشگران اصلی سازمان به موضوعهای سازمانی از منظر کارکردی و اجرایی مینگرند و اهمیت و ضرورت اعمال یک ساز و کار را از طریق ارزیابی اثرات و کارکردهای آن مورد ارزیابی قرار میدهند.
همچنین عمده تحقیقات انجام شده پیرامون مدیریت دانش از منظر کارکردی به ارزیابی اثر مدیریت دانش بر یک عامل مانند نوآوری یا مدیریت روابط با مشتریان متمرکز شدهاند و از نگاهی جامع به این موضوع غفلت نموده اند.با توجه به این موارد در این تحقیق بر آن شدیم تا با رویکردی جامع اثرات مدیریت دانش را بر بخشهای کارکردی مختلف سازمان مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم. در تحقیق حاضر، به دنبال پاسخگویی به پرسشهای زیر می باشیم:
مدیریت دانش بر زنجیره ارزش فعالیتهای شرکتهای فعال در صنعت تجارت الکترونیک چه تأثیری دارد؟ آیا میان مدیریت دانش و نوآوری در ارائه خدمات و محصولات رابطهی معنی داری وجود دارد؟
آیا میان مدیریت دانش و بهبود مدیریت روابط با مشتریان رابطهی معنی داری وجود دارد؟ آیا میان مدیریت دانش و توسعهی بازار محصولات و خدمات رابطهی معنی داری وجود دارد؟ آیا میان مدیریت دانش و پشتیبانی از تصمیم گیری مدیران رابطهی معنی داری وجود دارد؟
آیا میان مدیریت دانش و توسعهی مهارتهای تخصصی نیروی انسانی رابطهی معنی داری وجود دارد؟ مدیریت دانش چه تأثیری بر توسعه مهارتهای تخصصی نیروی انسانی دارد؟
مدیریت دانش چه تأثیری بر نوآوری در ارائه ی خدمات و محصولات دارد؟ مدیریت دانش چه تأثیری بر افزایش رضایت مشتریان از خدمات دارد؟
مبانی نظری تحقیق تعاریف و مفاهیم
افراد زیادی با توجه به زمینه کاری خود، تعاریف گوناگونی از آن ارایه داده اند اما هنوز تعریف واحدی از مدیریت دانش در مجامع علمی بیان نشده است. یکی از چالش های اساسی در مدیریت دانش، فهم دقیق مفهوم دانش می باشد، به طور کلی دانش، اطلاعاتی است که فرد در ذهن خود شکل داده است
مدیریت دانش ، به گونه ای اساسی، فعالیتی است که به اتخاذ استراتژی و تدابیری برای مدیریت سرمایههای فکری انسان محور معطوف است.
مدیریت دانش به مجموعه فرآیندهایی اطلاق می شود که در نتیجه آنها دانش کسب، نگهداری و استفاده می شود و هدف از آن بهره برداری از دارایی های فکری به منظور افزایش بهره وری، ایجاد ارزش های جدید و بالا بردن قابلیت رقابت پذیری است
مدیریت دانش مفهومی است برای جمع آوری، اشتراک و تجزیه و تحلیل دانش افراد و گروه های سازمان؛ که اثرات مستقیمی بر عملکرد سازمان دارد. مدیریت دانش به افراد سازمان کمک می کند تا با هم مرتبط شده و اطلاعات را در اختیار هم قرار دهند. مدیریت دانش روی راه های توزیع و نگهداری دانش و راه های افزایش سرعت، کارایی و شایستگی افراد در یک سازمان برای سودآوری و منافع بیشتر متمرکز می شود.
در دنیای تجارت امروز سرعت تولید و سرویس گیری از مدیریت دانش برای هر سازمانی که قصد دارد در قله ترقی و رشد قرار گیرد، حیاتی و ضروری می باشد.
ما در دوره ای به سر می بریم که در اطلاعات و داده ها غرق هستیم اما نیاز شدید به دانش داریم. در واقع افراد و سازمان ها با انبوهی از اطلاعات و داده ها رو به رو هستند که ممکن است بسیار مهم و بحرانی باشند اما مدیریت به کارگیری درست و صحیح آن کار بسیار دشواری است.
مدیریت دانش جمع آوری، سازماندهی، طبقه بندی و توزیع اطلاعات درون یک سازمان نیز تعریف شده است مدیریت دانش، یک چارچوب انطباقی را برای استفاده دانش، درون اعضا سازمان برای ایجاد فعالیت موثر بین اعضای میان رشته ای و تیم های بین اداره ای به وجود می آورد. به عبارتی مدیریت دانش، شیوه های کاری که آسان، سیستماتیک، قابل اندازه گیری و نگهداری آن آسان باشد توسعه می دهد
مدیریت دانش به الگوهای تعامل میان فن آوری ها و فنون و افراد شکل می بخشد. برای مثال تکنولوژی اطلاعات در خصوص گردآوری، ذخیره و اشاعه اطلاعات به خوبی عمل می کند ولی در تعبیر آن ناتوان است.[14] سازمانی که دانش را به درستی مدیریت می کند، تنها در صورتی دارای پتانسیل برای خلق ارزش می باشد که دانش با تمام استراتژی ها و تصمیمات استراتژیک آن پیوند بخورد
درباره مدیریت دانش تعاریف متعدد و متنوعی ارائه شده است که با توجه به زاویه دید صاحبنظران و میزان توجه هر یک به عاملی خاص، نوع تعریف آنها از یکدیگر متمایز میشود