بخشی از مقاله
چکیده
در دنیای معاصر، معماران، طراحان شهری، شکل دهندگان فضا و فرم و تاثیرگذاران بر محیط، سعی وافری در شناخت رفتارهای انسانی بر پایه دانش روانشناسی دارند. این تلاش از این جهت است که فکر می شود بین رفتارهای انسان و ویژگیهای محیط و فضا رابطه متقابل و غیر قابل انکاری وجود دارد. به عبارت دیگر، امروزه تاثیر متقابل محیط و انسان بر یکدیگر امری مشخص است.
بنابراین در اینجا مسئله، ایجاد ارتباط بین کالبد و ابعاد روانی انسان و پرداختن به تاثیرات روحی و روانی است که نماهای شهری بر ناظران خود می گذارند. این تحقیق به دنبال بررسی تاثیرات محیط بصری با تاکید بر میدان های شهری بر روان انسان و یافتن توقعات روحی ناظران از نماهای شهری و بدست آوردن شاخص هایی است که نماهای شهری را برای بیننده خود خوشایند جلوه کند.
در این راستای هدف مقاله حاضر تحلیل و بررسی تاثیرات روانشناختی میدان بر شهروندان - نمونه موردی میدان اسکندری بوکان - میباشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای، اسنادی و بررسیهای میدانی و بهره گیری از مدل های AHP میباشد. نتایج نشان میدهد که شاخص - A - افزایش تعاملات شهروندان در رتبه اول و شاخص - - E انتشار افکار و عقاید ارزشی - ارزش های فرهنگی، و خرده فرهنگ ها - در رتبه اخر قرار میگیرد.
مقدمه
مطالعه شهر از دوران کهن، به خصوص شهرهای ایران بعد از اسلام، تا زمانیکه شهرسازی از لحاظ ورود مفاهیم تازه، غریبه و گسستن از ارزش های گذشته خود قرار نگرفته است، گویای آن است که همواره میدان نیز همچون دیگر اندام های موثر و کارکردی، در حیات جاری شهر، حضوری موثر دارد به طوریکه میدان از دوره سلجوقیان به بعد شروع به تثبیت خود کرد و در دوره صفویه به مفاهیم عمیق و کارآمدی در معماری و شهرسازی رسیده و در دوران قاجار به نهایت نقش خود دست یافته است، اما رفته رفته نقش می بازد تا جایی که از سال های میانی دوره پهلوی هویت خود را از دست داده و در دو دهه اخیر نیز در بلاتکلیفی مطلق به سر می برد.
درکی که اکنون از میدان وجود دارد همانی است که در ذهن همگان و به طور یکسان از تقاطع چند خیابان که فضایی در میانه آن برای تفکیک حرکت سواره پدید آمده و با ترکیبی از پوشش گیاهی، آب نما و فواره شکل می گیرد و هیچ ارتباط معقولی با انسان، حرکت انسانی و حضور معنی دار انسان برقرار نمی سازد. میدان بدون حضور موثر و امن انسان و به منظوری معین معنی خارجی ندارد و حضور انسان در این فضای میانی تقاطع ها نه دارای معنی است، نه موثر است و نه امن.
میدان بر حسب ضرورت های مکانی و زمانی نقش و عملکرد های مختلفی به خود گرفته است. گاهی به صورت مکانی برای عرضه کالا بوده و زمانی فضایی حکومتی و دیوانی و یا مذهبی داشته است و در دوران معاصر بسیاری از عملکرد های کلاسیک آن به بنا ها منتقل شده است و به علت وضیعت و موقعیت فعلی، نمی توان عملکرد های گوناگون اجتماعی دوران گذشته را از آن انتظار داشت.
آنچه امروزه در مورد میدان های شهری مطرح است چگونگی فرم، نوع استفاده و پیوند آنها با بافت شهری است؛ در حالی که اکثر میدان های نوساز شهری در ایران فاقد طراحی صحیح برای این ویژگی ها است و تنها از جنبه معماری قابل بررسی است و بیشتر، محوطه ای است که به آن میدان اطلاق می شود و در عمل به اشغال وسایل نقلیه درآمده و به کلی تغییر شکل یافته است. برای میدان ویژگی ها و تعاریف مختلفی را می توان مطرح کرد که در زیر به نمونه هایی از آنها اشاره می کنیم:
- میدان فضایی است با سه بعد کاملا مشخص، دارای محدوده ای معین به داخل و خارج، که کف و بدنه آن از معماری تعریف شده ای برخوردار است. گرچه میدان های جدید و مهمی نیز وجود دارند که فضای شان جزء به جزء طراحی شده ولی دارای بدنه مشخصی نیستند.
- میدان فضایی است عمومی و قابل استفاده برای همگان و این وجه تمایزی است بین یک میدان و فضای باز و اختصاصی یک بنای مسکونی.
- میدان شهری مسقف نیست و همین مورد سالن های بزرگ و مسقف - پاساژ ها - را از آن متمایز کرده است.
- غالبا میدان شهری فضایی است، با سوابق ویژه تاریخی، یادبودها و آثاری از رخدادهای دوران گذشته شهر که چون خاطره ای محترم و مشترک برای شهروندان محسوب می شود.
- میدان، اگر کیفیت اقامت و گذراندن اوقات فراغت در آن مطلوب باشد، با اتبوه جمعیت، آمد و شد مداوم مواجه می شود، که دال بر جاذبه و کشش آن است؛ چنین میدانی از میدان های مورد علاقه مردم خواهد بود.
از دیر باز تاکنون بین طرفداران دو دیدگاه متضاد درباره شهرسازی، بحثی در گرفته است که هنوز نیز ادامه دارد: گروهی از شهرسازان اولویت را به جنبه های هنری شهرسازی داده و بیشتر بر روی فضاهای شهری تاکید می کنند، دسته دیگری اولویت را به جنبه های اجتماعی داده و بیشتر عملکرد فضا را مد نظر دارند. گرچه تاکنون اصول و قوانین بسیاری برای شهرسازی تدوین و تصویب شده و به اجرا در آمده است ولی این قوانین تا کنون نتوانسته است از ساختههای ناهنجار و بی قاعده در شهر ها جلوگیری کند. عکس العملی که در مقابل این ناهنجاری ها مشاهده می شود، نمایاگر علاقمندی بیشتر به فضاهای شهری و بازگشت به ایده ها هنری در شهرسازی است.
اینک با توجه به افزایش اوقات فراغت، فرصت مناسبی به دست آمده است تا با نوسازی میدان های قدیمی و احداث میدان های جدید امکانات مطلوبی برای گذران اوقات فراغت به شهروندان داده شود. نکته مهم اینکه آیا در طرحی که ارایه می شود انتظارها و سلیقه های گروهی مختلف مردم به اندازه کافی رعایت می شود یا خیر؟ و در همین جا تفاوت آشکار بین معماری و طراحی شهری و سایر هنرها به طور مشخص روشن می شود؛ زیرا برای مردم میدان شهری فضایی است که از آن استفاده های مختلفی می شود و این قابلیت در استفاده روزانه مردم از آن مشخص خواهد شد.
امروزه در شهرهای ما میادینی طراحی شده که بر گرفته از ذوق معماری و ابتکارات شهرسازی و معماری داخلی نیست.
این فضاها بدون توجه به فرهنگ ساکنان شهرها و همچنین نیازهای فوری و روزمره شان طراحی می شود و صرفا جنبه صوری و زیبایی ظاهری دارد. از این رو باید به اهمیت میدان ها و میزان تاثیر فضایی آنها در شهرها و همچنین رابطه آن با هویت ساکنان این شهرها بیشتر توجه کرد. یکی از ابتدایی ترین روش های طبقه بندی فضاهای عمومی شهری تقسیم آن به 2 بخش اصلی فضاهای حرکت و فضاهای مکث است. در این روش فضاهای حرکت معبر و فضاهای مکث استقرار میدان نامیده می شود. یکی از عوامل کیفی شهرهای ما ایجاد آرامش در آنهاست که طراحی فضاهای شهری می تواند پیام آور این موضوع باشد.
البته توجه به این نکته ضروری است که آنچه در میدان شرقی ایرانی اهمیت داشته کاربرد اجتماعی- اقتصادی آن است که به مراتب بیشتر از کاربرد دسترسی بوده است; اما امروزه به علت دوری و بی توجهی به سبک های ایرانی - اسلامی سبک های اصیل ایرانی در طراحی ها، به ویژه طراحی میدان شهری کمرنگ شده است. از این رو این سوال همواره مطرح است که طراحی میدان شهری باید چگونه باشد؟ یک میدان چه نقشی در شهر ایفا می کند؟آیا صرف زیبایی کافی است؟ آیا میدان ها باید به اشکال زیبایی مزین شوند؟ نقش میدان از نظر هویت بخشی به شهرها چگونه است؟ میدان های شهری در تامین آرامش روحی و روانی شهروندان چه نقشی ایفا می کنند؟
طراحی میدان ها، موضوع پیچیده ای است که بی توجهی به آن و توجه به قضایای صوری و ظاهری می تواند ما را از نظر شناخت نقش و اهمیت میدان ها باز دارد. میدان ها باید به گونه ای طراحی شوند که علاوه بر نشان دادن هویت شهر، کالبد وجودی سالیان دراز شهرها را نیز به نمایش بگذارند. از این رو شهر خوب باید دارای ساختارهای مطلوب نیز باشد. آلدورسی نیز مانند کریر با نگاه راسونالیست و کلاسیسیزم عقیده دارد کیفیت شهر به کیفیت کوچه و میدان ها بستگی دارد و شهر مطلوب، اجتماع ساختمان های مطلوب است نه میادین بی روح و بی هویت که زیبایی شهرها را به شکل صوری تضمین می کند. برای طراحی فضاهای عمومی میدان ها باید به تاثیر آنها بر شهر توجه لازم و کافی شود. به منظور درک اهمیت طراحی نقش میدان ها در شهرها میدان ها را از جنبه های مختلف بررسی می کنیم تا جایگاه نقش میدان ها در شهرهای ایرانی بیشتر نمایان شود.
از لحاظ آموزشی نقش میدان ها ظاهرا زیاد نمایان نیست. اما اگر طراحی میدان ها با فرهنگ ساکنان شهرها و پیشینه شهرها مغایرت نداشته باشد یا در طراحی از جنبه های فرهنگی ساکنان شهرها استفاده شود می توان آموزش های زیادی را به افراد جامعه داد. از این رو از منظر آموزشی نقش میدان ها غیرقابل انکار است. میزان تاثیرگذاری میدانی با تندیس یکی از بزرگان اهل علم و ادب مانند سهروردی و یک میدان با درخت نخل یا سنگ های تزئینی به یک اندازه نخواهد بود. بر این مبنا پرداختن به زیبایی ساختمان یک میدان کافی نیست بلکه باید جنبه های مختلف در طراحی یک میدان منظور نظر قرار گیرد.
شهری که دارای پشتوانه تاریخی و فرهنگی طولانی است، اما میدان های ایجاد شده در آن چیزی از هویت کالبدی شهر و آموزش و فراگیری تاریخچه شهر به نمایش نمی گذارد، یعنی فواصلی بین گذشته و امروز در شهر وجود دارد که شهر را از پشتوانه خود دور کرده و شکل بی روحی را به شهر بخشیده است. هر میدان یک فضای موقتی و دنیوی و یک پدیده کالبدی و اجتماعی است. به عقیده آلدروسی با وجود مسائل مختلف در طراحی میدان ها یک میدان باید در خور هویت یک شهر ساخته شود و یک شهر خوب باید از ساختارهای خوبی نیز برخوردار باشد. از این رو در ایجاد میدان ها باید از هنر معماری به نحو خوب بهره گرفت و با ادغام گذشته و امروز طرحی نو در خور یک شهر ارائه کرد که هویت خاص شهر را به نمایش گذارد که هم نشانگر ساختار خوب و با کیفیت برای شهر و هم نمایشگر علت وجودی یک شهر باشد اما متاسفانه امروزه در طراحی میدان ها به موارد اساسی توجه نمی شود.
مبانی نظری فضا
شاید نتوان کلمه فضا را به تنهایی تعریف کرد که یک عده از افراد در مکان خاصی فعالیتی را انجام میدهند، معنی فضا نمود پیدا میکند از این پس فضا به بستر برای فعالیت و رفتارهای انسانی و محلی برای تخیل و واقعیت تبدیل میگردد
فضا در بستر مکان و زمان، همچون هر پدیده اجتماعی دیگری در معرض تغییر و تحول قرار می-گیرد. عنصر اصلی تحول در فضا، قابلیتهای محیط فرهنگی و عوامل و نیروهای مادی و معنوی دخیل در آن میباشد؛ بنابراین با توجه به این که فرهنگ گروههای انسانی در اصل به آرامی دگرگون میگردد، دگرگونی نظام فضایی نیز پیوسته به کندی صورت میگیرد.
فضا به عنوان واقعیتی مکانی، نه تنها تحت تأثیر نیروها و روندهای درونی یک مکان - شهر، روستا، منطقه و... - قرار میگیرد، بلکه از نیروها و عوامل بیرونی نیز به طریق مختلف تأثیر میپذیرد. این گونه تعامل نیروهای درونی و بیرونی، از قانونمندیهای حاکم بر نظام فضایی و البته تمام نظامهای محیطی و اجتماعی-اقتصادی، به شمار میرود
فضاهای شهری
عرصه های خالی و ساخته نشده محیط پیرامون که در شهرها قابل مشاهده و درک میباشد و محل حرکت استفاده و تکاپوی طیف عام مردم و شهروندان میباشد و قابلیت جانمایی کلیه فعالیتها و خدمات شهری را دارد.
هر چه شناخت فضای شهری قویتر باشد تحلیل فضای شهری دقیقتر است.
فضاهای شهری به مفهوم صحنهای است که فعالیتهای عمومی زندگی شهری در آنها به وقوع میپیوندند. خیابانها، میادین و پارک-های یک شهر فعالیتهای انسانی را شکل میدهند. این فضاهای پویا در مقابل فضاهای ثابت و بیتحرک محل کار و سکونت، اجزاء اصلی و حیاتی یک شهر را تشکیل داده، شبکههای حرکت، مراکز ارتباطی و فضاهای عمومی و تفریح در شهر را تأمین میکنند.
راب کریر فضای شهری را جزئی از ساخت شهر میدادند که محصور بوده، خوانایی، خصوصیات هندسی، کیفیت زیبایی و الگوهای خاص عملکرد آن موجب شده که فضای خارجی در شهر به عنوان فضای شهری خوانده شود. دو عنصر اصلی فضای شهری خیابان و میادین هستند. میدان اولین نحوه استفاده از فضای شهری بوده که لاجتماع بناها در اطراف فضای باز ایجاد شده و خیابان حاصل گسترش مجموعه بناهای است که در اطراف فضاهای قابل دسترس به میدان قرار گرفتهاند
جنبه های قابل تعریف فضای شهری
تا سال 1990 بیشتر مباحث کالبدی و مباحث فضایی - به مفهوم تجسمی و فرمیک - تعریف کننده فضاهای شهری بودند. اما بعد از سال 1990 به مفاهیم دیگر مثل مفاهیم اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی نیز اهمیت داده شد. بنابراین روند تاریخی شناخت فضاهای شهری بدین صورت بوده است :
ماقبل سال : 1990
مباحث کالبدی- فضایی حائز اهمیت بوده است. عرصه فعالیت بیشتر عرصه معماران و هنرمندان و شهرسازان و برنامهریزان فیزیکی و بیشتر جنبههای زیباییشناسی و فرمگرایی در شناخت آنها اهمیت داشته است.
بعد از سال :1990
مباحث فرهنگی- اجتماعی نیز وارد شد. عرصه فعالیت مجالی برای جامعه شناسان و بومشناسان، اقتصاددانان و فرهنگشناسان نیز فراهم کرد تا به این عرصه نیز پا گذارند.
بهترین راه ادراک فضای شهری نگاه دقیق به تجربه طراحی فضا در طول تاریخ است، این تجربه در یونان با ایجاد تپههای مقدس مانند آکروپلیس یا میدان آگورا، در روم با فروم رومی، در ایران با فضاهایی کنده شده در دل صخرهها و سرانجام در فضای شهری دوران قرون وسطی و رنسانس به اوج میرسد.
زوکر اعتقاد دارد که فضای شهری ساختاری است سازمان یافته، آراسته و واجد نظم، به صورت کالبدی برای فعالیت انسانی و بر قواعد معین و روشنی استوار است که عبارتند از: ارتباط میان شکل بدنه ساختمان های محصور کننده، هم شکل و یکدست یا متنوع بودن آنها، ابعاد مطلق این بدنهها نسبت به پهنا و درازای فضایی که در میان گرفته شده، زاویه گذر خیابانهایی که به میدان میرسند و سرانجام موقعیت و محل بناهای تاریخی، آبنماها، فوارهها یا عناطر سه بعدی دیگر، تأثیر اصلی در خود فضا است.
فضایی در بردارنده میدان و مجموعه ساختمانهای مرتبط با آن، ساختمانها و میدان موضوع بحث است نه یک عنصر منفرد. تأثیر متقابل و رابطه ساختمانها با هم، کنار هم و با فضای میدان معنی دارد و از ساختمانها اثر مجموعه نماهایی مرتبط با هم مورد نظر است نه یک نما، و در واقع مقصود رابطه میان توده ساختمانی و فضا است. بیکن یادآور میشود که عامل زمان در طراحی را نمیتوان نادیده گرفت