بخشی از مقاله
چکیده:
خشکسالی از جمله پدیدهای است که در اثر تغییرات الگویی آب و هوایی ناشی از کاهش نزولات جوی کمتر از حد معمول خود به خود بوجود می¬آید و ادامه آن موجب عدم تعادل هیدرولوژیکی و اکولوژیکی حوضه می¬ شود. از یک دیدگاه جامع خشکسالی را می¬توان معلول یک دوره شرایط هوای خشک غیر عادی دانست که به اندازه کافی دوام داشته باشد تا عدم تعادل جدی در وضعیت هیدرولوژیکی یک ناحیه ایجاد کند.
خشکسالی را می توان از لحاظ محدودیت آبی» نبود یا کمبود محسوس و معنی دار آب تعریف کرد« و هر فرایند و یا برنامه ای که به ایجاد زمینه برای افزایش ذخایر آب شیرین و نیز تداوم استفاده از آن منجر شود، مبارزه با خشکسالی و کم آبی به شمار می آید.
مرور آمار و اطلاعات گذشته در منطقه سیستان نشان می دهد که به طور متوسط هر 15 سال یکبار، یک خشکسالی و هر 30 سال یکبار، یک خشکسالی بحرانی در این منطقه اتفاق افتاده است. از انجاییکه که خشکسالی در سیستان عامل محیطی قدرتمندی است که موجب اضمحلال توانمندی های اکولوژیک وبروز ناهنجاری های اجتماعی و اقتصادی شده است که می توان به خشکسالی اقتصادی – اجتماعی وخشکسالی سیاسی واجتماعی تقسیم نمود.
دریاچه هامون که هنگام پر آبی نگین استان محسوب می گردد، که در سالهای خشکسالی خسارات شدیدی وارد شده شایان ذکر است که برای بررسی راه های مقابله با خشکسالی در منطقه، ابتدا ویژگی های اقلیمی منطقه بحث شده. و سپس با توجه به ویزگی منطقه پیشنهادهایی ارائه شده است.
مقدمه
پدیده خشکسالی در طول نیمه دوم قرن بیستم نمود زیادی یافته و موجب از دست رفتن محصولات کشاورزی و ظهور بلایای مختلف نظیر قحطی گسترده شده است. در طول 300 سال گذشته، وقوع خشکسالی های شدید و مستمر، در دوره های زمانی مختلف بسیاری از نقاط کره زمین را مورد تهدید قرار داده و موجب ویرانی و تخریب گردیده است. از برخی خشکسالی های بزرگ می توان به خشکسالی های بزرگ می توان به خشکسالی بزگ سال - 1726که 23 سال ادامه یافت - و نیز خشکسالی دهه 1930 در امریکا و خشکسالی های ویرانگر کشورهای منطقه ساحلی افریقا بین سالهای 1968 - 1973 و دهه 1980 اشاره نمود
شایان ذکر است که براساس گزارش سازمان های بین المللی حدودیک سوم از خشکسالی ها سهم ایران می باشد. قریب به 85 درصدازمناطق کشورمناطق خشک می باشد که استان سیستان وبلوچستان بابیش 11/5 درصدمساحت ایران وباوسعت 187502 کیلومترمربع درمنطقه خشک واقع شده است
مرور آمار و اطلاعات گذشته در منطقه سیستان نشان می دهد که به طور متوسط هر 15 سال یکبار، یک خشکسالی و هر 30 سال یکبار، یک خشکسالی بحرانی در این منطقه اتفاق افتاده است. از انجاییکه که خشکسالی در سیستان عامل محیطی قدرتمندی است که موجب اضمحلال توانمندی های اکولوژیک وبروزناهنجاری های اجتماعی واقتصادی شده است که می توان به خشکسالی اقتصادی – اجتماعی وخشکسالی سیاسی واجتماعی تقسیم نمود. دریاچه هامون که هنگام پر آبی نگین استان محسوب می گردد از سال 1378 کم کم از جغرافیای ایران محو گردید . اگر بدانیم که رود هیرمند ودریاچه هامون 68/5 درصدمنابع آبی استان سیستان وبلوچستان راتشکیل می دادند خشک شدن این پدیده ها بیشتر مارااندوهگین خواهدکرد.
هیرمندشریان حیاتی سیستان که1050 کیلومترطول راطی نموده تا تالاب بین المللی بیش از 4000 کیلومترمربعی هامون راحیات ببخشداکنون بسترآن خشک وباخشکی دریاچه هامون این منطقه به عنوان یکی ازعمده ترین کانون های برداشت شن وماسه تبدیل شده وهمه مزارع وروستاهای اطراف را تحت الشعاع قرارداده ومنجربه مهاجرت های وسیع روستائیان شده است.
یکی ازعواملی که همانندخشکسالی سال 49 - 50 منجربه مهاجرت مردم سیستان بطورفزاینده به خارج ازمنطقه نگردید وجود چاله های طبیعی ومصنوعی چاه نیمه هابودکه توان ذخیره 13/5 میلیاردمترمکعب آب راداردکه این میزان ذخیره برابرباذخیره 9 سدعظیم مخزنی ایران همانندسدهای دز – شهیدعباسپور-سفیدرود- درودزن میاندوآب – میناب می باشد که بااعمال مدیریت آگاهانه و کارآمدومستمرو برنامه ریزی اصولی می توان تاحدی درسال های خشکسالی دوام ومقاومت نمود و باحداقل آب جاری شده به منطقه اقتصاد وحیات رادوباره درسیستان احیاءکردوجلوبسیاری ازبحران های درحال وقوع راگرفت به همین لحاظ نگارنده چاه نیمه ها را دریاچه های مقدس می نامد.
چارچوب نظری خشکسالی
خشکسالی از جمله پدیدهای است که در اثر تغییرات الگویی آب و هوایی ناشی از کاهش نزولات جوی کمتر از حد معمول خود به خود بوجود می¬آید و ادامه آن موجب عدم تعادل هیدرولوژیکی و اکولوژیکی حوضه می¬ شود. از یک دیدگاه جامع خشکسالی را می¬توان معلول یک دوره شرایط هوای خشک غیر عادی دانست که به اندازه کافی دوام داشته باشد تا عدم تعادل جدی در وضعیت هیدرولوژیکی یک ناحیه ایجاد کند
همچنین، عبارت است از کاهش غیر منتظره بارش در منطقه ای کهلزوماً خشک نیست. میزان این کاهش به قدری است که روند عادی رشدرا در منطقه مختل می کند. خشکسالی یک ویژگی متناوب و طبیعی اقلیم است. اگرچه ویژگی¬های آن به طور قابل توجهی از مکانی به مکانی دیگر فرق دارد، ولی کما بیش در همه نواحی اقلیمی روی می دهد
مدیریت خشکسالی
باید بپذیریم که مشکل سرزمین ما خشکی است نه خشکسالی و مثل نیاکان خود قبول کنیم که ترسالی یک اتفاق است و خشکی یک قاعده. با پذیرش این قاعده است که باید با تکیه بر دانایی، برنامه ریزی و احراز قابلیت از همین میزان رطوبت خدادادی بیشترین بهره برداری پایدار را داشته باشیم و در این شرایط باید بهره¬برداری بی رویه از آب¬های زیرزمینی موجب هدر رفتن این موهبت الهی که حیات همه چیز به آن وابسته است نشود
و همچنین امیدوار بود با کوچکترین بارندگی¬هایی در سالهای تر، برنامه¬های مقابله با خشکسالی یا پیش¬گیری از عوارض خشکسالی و عناوینی نظیر آن به حاشیه نروند و با رفع ترسالی دوباره سروکله طرح¬های مختلف اجرایی و پژوهشی با پسوند در مناطق خشک و نظایر آن پیدا نشود. نگاهی گذرا به ابداعاتی همچون قنات، آب انبار و یخدان که توسط پیشینیان ما در کم آب ترین مناطق کشور نظیر استان¬ های کرمان، یزد ، خراسان، اصفهان و... ساخته شده¬اند این نوید را به ما می¬دهد که اکنون با بهره¬برداری از دانایی و فناوری می¬توان خشکی را به بهترین نحو مدیریت نموده و بهرهبرداری از آب را بیش از پیش افزایش داد
چالشهای پیشرو مدیریت و برنامه خشکسالی
-1 در دسترس نبودن داده¬های به هنگام با پوشش مکانی مناسب
-2کمبود نیروی انسانی متخصص به ویژه در مباحث مدیریت خشکسالی
-3 توجه گذرای مدیران به موضوع خشکسالی در کشور
-4 نبود متولی برنامه¬ریزی و مدیریت ریسک خشکسالی در کشور
-5 حاکم بودن نگرش مدیریت بحران بجای مدیریت ریسک خشکسالی در کشور
موقعیت منطقه
شهرستان زابل با مساحت 15197 کیلومتر مربع در محدوده جغرافیایی بین 60 درجه و 15 دقیقه تا 61 درجه و 50 دقیقه طول جغرافیایی و 30 درجه و 5 دقیقه تا 31 درجه و 28 دقیقه عرض جغرافیایی در جنوب شرق ایران واقع شده است. میانگین سالانه بارندگی در این منطقه 59/6 میلی متر، میانگین درجه حرارت سالانه 22 درجه سانتیگراد و میانگین سالانه رطوبت نسبی 38 درصد می باشد. براساس طبقه بندی دومارتن با شاخص خشکی 1/9 جز مناطق فراخشک طبقه بندی می شود.
ویژگی های محیطی ناحیه سیستان
سیستان ناحیه ی بزرگی است که امروزه بخش های وسیعی از آن در کشور ایران و افعانستان و قسمت ناچیزی از ان در پاکستان واقع است. این واحد بزرگ از شمال و شرق به کوه های هندوکش و در جنوب غرب و غرب به جلگه ی پست - با ارتفاع کمتر از 500 متر - محدود می گردد
سیستان ایران با وسعتی تقریبی 15197 کیلومتر مربع در شمال شرق استان سیستان و بلوچستان واقع است. این دشت علارغم یکنواختی نسبی آن از نظر ژئومورفولوژیکی دارای اشکال ناهمواری ویژه ای است که از آن جمله می توان به فرورفتگی ها و چاله های آبگیر تحت عنوان هامون هاف کوه خواجه، چاه نیمه ها، تپه های ماسه ای، پشته های شنی، تراس های دریاچه ای و یک گسل اشاره کرد
آب و هوا اقلیم
هوای سیستان در فصل پاییز معتدل و در زمستان سرد است . ولی گرمای هوا در تابستان تا 53 درجه سانتی گراد نیز می رسد. با توجه به میانگین حداکثر درجه حرارت، اقلیم سیستان بر اساس طبقه بندی کوپن از نوع بیابانی خیلی گرم و خشک است. پنج عامل اصلی این نوع آب و هوا عبارتند از:
1. بالا بودن میزان تشعشع خورشید
2. رطوبت کم
3. فراوانی دامنه تغییرات در جه حرارت روزانه و فصلی
4. بادهای شدید
5. بارندگی کم و پراکنده
بارش
یکی از عناصر برجسته اقلیمی که در کاهش یا افزایش اثرات خشکسالی نقش تعیین کننده ای را نسبت به سایر عوامل دارا میباشد بارش است. بر این اساس شناخت و بررسی میزان بارندگی، چگونگی پراکنش . نحوه توزیع سالانه، فصلی و ماهانه آن در این منطقه از اهمیت بالایی برخوردار است. منطقه سیستان در ناحیه ی خشک کشور قرار دارد. لذا اکثر بارندگی این منطقه شدید، رگباری، کوتاه مدت و توام با رعد و برق است. این محدوده که از عرض جغرافیایی پایینتری برخوردار است، شاید به دلیل حاکمیت پرفشار جنب حاره تعداد روزهای بارانی بسیار کم است.
سیستمهای بارانزای کم فشار مدیترانهای که از سمت شمالغرب و غرب وارد کشور میشوند، پس از عبور از نواحی مرتفع و ریزشهاینسبتاً شدید و مناسب رطوبت خود را کم و بیش از دست داده و به سمت شرق کشور حرکت میکند . که به سبب رطوبت کم بارشهای اندکی را در سیستان سبب می شود. سیستم باران زایی خوب سیستم کم فشار سودانی می باشد که پس از عبور از شمال آفریقا و کسب رطوبت از خلیجفارس و دریای عمان به شرق کشور رسیده و در این منطقه باعث بارشهای قابل ملاحظهای میشود از سوی دیگر سیستان به دلیل استقرار در شرق کوه های سیستان از بارندگی سالانه کمتری بهرهمند میشود
میانگین بارندگی سالیانه ایستگاه زابل بر حسب میلیمتر است. بارندگی در خشکترین ماه سال برابر با صفر میلیمتر ثبت شده است و پربارانترین ماه با 106/1 میلیمتر بارندگی گزارش گردیده است.
میانگین رطوبت نسبی با توجه به محاسبات آماری موجود، 30/83 و حداکثر رطوبت 49/5 درصد مربوط به بهمن ماه است. بر اساس آمار بیشترین رطوبت مربوط به فصل زمستان و کمترین رطوبت به فصل تابستان تعلق دارد.
دما
در منطقه مورد مطالعه متوسط درجه حرارت سالانه به حدود 21/8 درجه سانتی گراد میرسد. که در واقع از بالاترین میزان-های حرارت متوسط در سطح کشور به حساب میآید. اگر متوسط حداقل و حداکثر درجه حرارت را نیز بدان بیافزاییم مزید بر علت خواهد بود. با توجه به خشکی هوا دامنه تغییرات روزانه، ماهانه و سالانه درجه حرارت بسیار زیاد است.