بخشی از مقاله
چکیده
اصطلاح رئالیسم به مفهوم خاص برای اشاره به جنبش ادبی در قرن نوزدهم به کار میرود ونام سبک ادبی است که در ادبیات معاصر استمرار دارد. رمان درد ملت»ژانی گه ل«نوشته ابراهیم احمد نمونه بارز از آثار رئالیستی ادبیات کُردی است وبه مفهوم عام کلمه ای است که سعی و تلاش نویسنده بر این است که انسانها و اوضاع واحوال جامعه را آن طور که در زندگی واقعی مردم کردستان عراق به نظر می رسد بازگو کند. سبک رئالیستی واقعیتها را روشن می سازد. اما نویسنده نباید دیدگاه سیاسی و اجتماعی خود را به وضوح بیان کند و ابراهیم احمد این کار را به نحوه شایسته انجام داده است .در مقاله حاضر جنبه های رئالیستی رمان که بر سه اصل شخصیت پردازی،درونمایه و مکان تاکید می کند،بررسی می شود.
مقدمه
-1 تعریف
واژه »رئالیسم « در ادبیات داستانی به دو معنای خاص و عام به کار می رود. در مفهوم خاص به عنوان یک جنبش ادبی که در قرن نوزدهم شروع شد و به مرحله ای رسید که کاملاً جای اشرافیت را گرفت. بیانیه رئالیسم را شانفلوری منتشر کرد ومشهور ترین نمونه هایش را در فرانسه در رمان های بالزاک وفلوبر در روسیه تولستوی و داستایوسکی در انگلیس در رمان های جُرج الیوت و تامس هاردی و در امریکا در رمان های مارک تواین می توان دید . رئالیسم با این مفهوم حرکتی جنبشی با رمانتیسم تلقی می شود ودر مدتهاست که عمر آن سر آمده است . اما رئالیسم به مفهوم عام سبکی ادبی است که در ادبیات معاصر داستان های کوتاه و رمان ها به کار می رود.
رمان درد ملت اثر ابراهیم احمد نویسنده توانای کردستان عراق است،نمونه بارز از آثار رئالیستی در مفهوم عام کلمه است.ابراهیم احمد در سال1914 درشهر سلیمانیه متولد شد. بعداز اتمام تحصیلات ابتدایی و دبیرستان ، به دانشگاه بغداد راه پیدا کرد،در رشته حقوق از دانشکده حقوق فارغ التحصیل شد.استاد ابراهیم احمد دردهه سی فعالیتهای ادبی و سیاسی چشمگیری داشت .در سال1956رمان»ژانی گه ل« یا» درد ملت «را نوشت ،هفده سال بعد از تاریخ نگارش آن منتشر شد.
رمان فوق یکی ازبنیان های رمان کُردی به شمار می آید .جلیل رستمی فیلمی از آن ساخت به نویسندگی خسرو سینا که در فرانسه به نمایش در آمد. در رمان نخست تآثیر دکترین اصول رئالیسم اجتماعی را منعکس می کند واین اثر آیینه تمام نمای اوضاع و حصارهای تاریک و نهفته جامعه آن زمان را برای ما به تصویر می کشد.به این ترتیب قصه یک قوم است که نمایانگر فضای سیاسی -اجتماعی -کُردها در دوره حکومت صدام است ظلم و ستم آن نظام را در ذهن خواننده مجسم می کند.
شخصیت یکی ازمهمترین عناصر ساختار داستان می باشد و سعی شده است که شخصیت های داستانی از جنبه های اجتماعی وابعاد مختلف نشان داده شوند زیرا شخصیت های داستانی نمایانگر اشخاص واقعی اجتماع خود می باشند که ازدو روش شخصیت پردازی مستقیم و غیر مستقیم در قالب ویژگی های ظاهری،گفتار ،رفتار ،نام و توصیف می باشد استفاده می شود. و کوشش نویسنده بر آن است تا خصلت ها ،سوانح ؛افکار ، واکنش ها و حماسه های مردم آنچنان که هست بیان نماید. که در راه دست یابی به حقوق از دست رفته خود به مبارزه بر خاسته اند.
ابراهیم احمد در این اثر نیز از نوعی رئالیسم سیاه برای کند وکاو تاریخ زندگی پر از رنج وعذاب و مبارزات مردم این منطقه که در سرنوشت اجتماعی ، در دنیایی رو به فنا و نابودی است ،وشخصیت های اثرش در طول مسیر زندگی و مبارزات خود لحظه های تلخ رنج وادوه را به دوش می کشند، می پردازد .درون مایه رمان با چنین ویژگی های عمق پیدا می کند. نویسنده نشان می دهد که شرایط اجتماعی چه اندازه در روحیه افراد موثر است.توصیف در رمان اگرچه به خاطر نوع خاص زاویه دید کم است،اما گویاست و خواننده به کمک توضیحات کوتاه راوی موقعیت ها را به راحتی تشخیص می دهد.
در مقاله حاضر ابتدا در بخش دوم به تعریف مسئله رئالیسم، تاریخچه آن و ویژگی های خاص مکتب رئالیسم می پردازیم. در بخش سوم رمان » ژانی گه ل« ازدیدگاه رئالیسم مورد بحث و بررسی قرار گرفته، سپس در ادامه دیدگاههای مختلف درمورد موضوع رمان بررسی می شود، در قسمت پایانی این بخش شخصیتپردازی در رمان درد ملت به بحث گذاشته می شود. در بخش بعدی نظری اجمالی بر کاربرد زبان در توصیف واقعیت اجتماعی انداخته می شود . در بخش پنجم مفهوم درونمایه بررسی شده و در رمان درد ملت توسعه داده می شود.در بخش پایانی جمع بندی و نتیجه گیری آورده شده است.
-2 رئالیسم
از نظر لغوی RES به معنی چیز است و رئالیسم یعنی چیز گرایی یا شیئیت. و رئالیسم ازنظر اصطلاح بر مکتبی در ادبیات اطلاق می شودکه» تصویری از واقعیّات چشم اندازهای زندگی،خارج و آزاد از ایدئالیسم،ذهن گرایی و رنگ رمانتیک باشد. این برخورد ، نقطهمقابل رمانس است لکن نظیر ناتورالیسم، از فلسفه جبر و وضع کاملاً غیر اخلاقی ناشی نمی شود.« جالب توجه است که رئالیسم نخست از نقاشی گوستاوکوربه آغاز شد. زیرا وی هدف هنر برای هنر را بیهوده می دانست،تا جایی که با برپایی نمایشگاه آثار خود علیه رمانتیک مبارزه می کرد و این مبارزه نه تنها باعث پیروزی خودش شد، بلکه در ادبیات هم تاثیر گذاشت.
پایه گذاران رئالیسم در فرانسه نویسندگان کم شهرتی نظیر شانفلوری ،مورژه و دورانتی بودند.نام رئالیسم را نخستین بار شانفلوری به زبان آورد و اصول و عقاید خود را به صورت قطعی مطرح کرد.شانفلوری نویسنده مهمی نبود اما دفاع وی از طرز کارش به همراهی دوستانش در عالم خلاّقیت ادبی راه را برای دیگران باز کرد و وجود نویسندگان مشهور در امریکا ،روسیه و اروپا دال بر این موضوع است و پیشرفت این مکتب را به نمایش می گذارد.
افرادی مانند امی زولا،گوستا فلوبر،گی دومو پاسان،دو بالزاک موروژه، جرج الیوت، چارلز دیکنز از انگلیس،گوگول چخوف ،گورکی تولستوی از روسیه، جک لندن مارک تواین از امریکا و ... که اکثرشان رمان نویس بودند. در رئالیسم شخصیت رئالیسی رمان، فردی است که نمایندگی یک طبقه را دارد.دارای خصوصیات عمده طبقه خود هست و هم عادت و صفاتی دارد که منحصر به خود اوست و تقریباً از سایرافراد مشخص باشد اما جنبه های زندگی طبقاتی اورا نیز توصیف می کند. نویسنده داستان را چنان می آفریند که از سایر افراد مشخص باشد اما جنبه های عمومی و طبقاتی زندگی اورا نیز توصیف می کند .