بخشی از مقاله

چکیده

قید و بندهای جامعه استبدادی زمان بیهقی در متن تاریخی او به صورت پیچش ها و تناقضات معنایی آشکار می شود که متن را سرشار از مقاصد ناگفته و گفته های کنایی می سازد. دریافتن معنای حقیقی متن تاریخ بیهقی بدون تحلیل این پیچش های معنایی امکان پذیر نمی باشد.

فرض اصلی این پژوهش این است که در متن تاریخ بیهقی، تداخل و جانشین شدن مفهوم قضا و قدر به جای شخصیت های تاریخی و تداخل و جانشین شدن شخصیت های تاریخی فرعی به جای عاملان حقیقی حوادث تاریخی، سبب پیچیده و کنایی شدن متن در قالب پیچش های معنایی و روایی می گردد و معنای حقیقی متن با تحلیل پیچش های معنایی در ارتباط با تمامی اجزای متن از اشعار، عبارات کنایی و تمثیل های داستانی آشکار می گردد. برای اثبات فرضیه به تحلیل پیچش های معنایی در قسمتی از متن تاریخ بیهقی - روایت بر دار کردن حسنک وزیر - می پردازیم.

 مقدمه

در تاریخ بیهقی به دلیل شرایط استبدادی و قید و بند های جامعه سیاست زده و نا امن، زبان متن رو به سوی ابهام و پیچیدگی دارد. این پیچیدگی در قالب پیچیدگی های معنایی و روایی آشکار می شود. پیچیدگی و ابهام در تاریخ بیهقی از آنرو صورت می گیرد که بیهقی از سویی تاریخ نگاری است که سعی در بیان حقایق دارد و از سویی از بیان مستقیم این حقایق، احساس خطر می کند، بنابراین زبان او رو به سوی پیچیدگی و ابهام می برد.

شناخت پیچیدگی های معنایی در متن تاریخ بیهقی در بُعدی گسترده تر، شناخت پیچیدگی موجود در فرهنگ ایرانی است، پیچیدگی های برخاسته از فرهنگ استبدادی که اهالی این فرهنگ را به ناچار به سخن گفتن و نوشتن در چارچوب استبدادی خویش می کند. استبداد موجود در فرهنگ در زبان و متون ادبی و تاریخی نیز راه یافته است.

تاریخ بیهقی یکی از این متونی است که گرفتار خود سانسوری و کنایی سخن گفتن است از این رو دریافتن معنای حقیقی آنچه بیهقی خواستار گفتن آن است مشکل می شود، این امر سبب می شود که برای دریافتن معنای حقیقی متن به تحلیل پیچش های معنایی موجود در متن روی بیاوریم. مریلین والدمن با استفاده از »نظریه کنش گفتاری-«Speech act theory در کتاب »زمانه و زندگی بیهقی« به معرفی و تحلیل تاریخ بیهقی در بستر تاریخ نگاری اسلامی - ایرانی پرداخته است.

به نظر ایشان جملات در تاریخ بیهقی، دارای بار معنایی پنهان و پوشیده ای هستند که با دقت در ارتباط با سایر اجزای متن آشکار می شود. از این رو بسیاری از نکات مبهم حقایق تاریخی را می توان در روایات تمثیلی، اشعار و کنایات دریافت

به نظر عباس میلانی برای مطالعه بهتر تاریخ بیهقی باید بیشتر به نکاتی که به صورت کنایی و پوشیده در تاریخ بیهقی مطرح می شوند توجه کرد دکتر محمدی بنه گزی، بیشتر به کارکردهای نثر تاریخ بیهقی، تاکید می ورزند و در کتاب بنیان های استوار ادب فارسی، در کنار تحلیل زبانی به تحلیل معنایی تاریخ بیهقی نیز پرداخته اند و به بسیاری از مقاصد متنی ناگفته در تاریخ بیهقی اشاره نموده اند

در تمامی این پژوهش ها اشاره ای به چگونگی آشکار شدن تناقض های معنایی در متن تاریخ بیهقی و شیوه تحلیل آنها به صورت کامل نشده است. فرض اصلی این پژوهش بر این است که در متن تاریخ بیهقی، تداخل و جانشینی میان قضا و قدر و شخصیت های تاریخی به عنوان عاملان حوادث تاریخی، سبب پیچیده و کنایی شدن متن در قالب پیچش های معنایی و روایی می گردد و معنای حقیقی متن با تحلیل پیچش های معنایی در ارتباط با تمامی اجزای متن از اشعار، عبارات کنایی و تمثیل های داستانی آشکار می گردد. در این پژوهش به عنوان نمونه به تحلیل پیچش های معنایی در روایت تاریخی بر دار کردن حسنک وزیر می پردازیم.

شیوه تاریخ نگاری بیهقی:

دیدگاه بیهقی نسبت به تاریخ نگاری و حقایق تاریخی را در آنچه پیرامون شیوه تاریخ نگاری اش در تاریخ بیهقی بیان کرده است می توان دریافت. بیهقی با بیان دیدگاه ویژه خود درباره تاریخ نگاری تفاوت خود را با دیگر تاریخنگاران درباری بیان می کند. بیهقی در تاریخی که می نگارد در پی بیان تاریخ حکمرانان، چاپلوسی و پنهان کردن زشتی های آنان در قالب نوشته های دروغین نیست.

»و تاریخها دیده ام بسیار که پیش از من کرده اند پادشاهان گذشته را خدمتکاران ایشان که اندران زیادت و نقصان کرده اند و بدان آرایش آن خواسته اند..

»غرض من نه آنست که مردم این عصر را باز نمایم حال سلطان مسعود اناراالله برهانه که او را دیده اند و از بزرگی و شجاعت و تفرد وی در همه ادوات سیاست و ریاست واقف گشته. اما غرض من آنست که تاریخ پایه یی بنویسم و بنایی بزرگ فراشته گردانم چنانکه ذکر آن تا آخر روزگار باقی ماند و توفیق اتمام آن از حضرت صمدیت خواهم.

بیهقی شیوه تاریخ نگاری خود را بر پایه علم حدیث اسلامی می نویسد و از نظر وی تاریخ نگاری با آنچه دیگران به عنوان تاریخ می نویسند متفاوت است. تاریخ نویسانی که به جای بیان حقیقت به افسانه سرایی و دروغ گویی می پردازند. در شیوه تاریخ نگاری بیهقی به خردمندانه بودن و عاقلانه بودن سیر تاریخ نگاری تاکید بسیاری می شود، اینکه هر حادثه ای که در تاریخ بیان می شود با ذکر منبع مطمئن باشد.

ریز بینی و دقت در جزییات در میان دیگر تاریخ نگاران پیش و حتی پس از او کمتر دیده می شود واغلب ایشان بیشتر به ذکر حوادث خیالی پرداخته اند. خردمندانه بودن سیر تاریخ نویسی بیهقی سبب باور پذیری آن برای خوانندگان این اثر تاریخی شده است. بیهقی به خوانندگان تاریخش اهمیت می دهد و در پی آن است که هر آنچه می نویسد قابل فهم و حقیقت باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید