بخشی از مقاله

چکیده هدف:

هدف این مقاله ارزیابی کارایی فنی ادارات آموزش شرکت های تابعه ی وزارت نفت با استفاده از روش تحلیل فراگیر داده ها می باشد.

روش شناسی: جامعه آماری تحقیق شامل ادارات آموزش شرکت های تابعه ی وزارت نفت است. دوره و زمان بررسی، سال های 1390 و 1391 است. نهاده ها در این تحقیق شامل: هزینه دوره های مدیریتی، تخصصی، عمومی؛ امتیاز ارزیابی مدرسین دوره های مدیریتی، تخصصی، عمومی؛ و ستاده ها شامل: امتیاز کل ارزیابی دوره های مدیریتی، تخصصی، عمومی می باشند . برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل BCC با رویکرد نهاده مدار و نرم افزار Deap2 و برای سازماندهی اطلاعات از نرم افزار Excel استفاده شد.

نتایج و بحث: نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد، در دوره های مدیریتی، با فرض بازده ثابت به مقیاس، واحدهای 1، 2، 5، 8، و با فرض بازده متغیر به مقیاس، واحدهای1، 2، 3، 5، 7، 8، 9، در دوره های عمومی، با فرض بازده ثابت به مقیاس، واحدهای 2، 3، 12و با فرض بازده متغیر به مقیاس واحدهای 1، 2، 3، 5، 7، 8، 9، 12، در دوره های تخصصی، با فرض بازده ثابت به مقیاس، واحدهای 1، 2، 5 و با فرض بازده متغیر به مقیاس واحدهای 1، 2، 3، 5، 6، 8 کارا بوده اند.

نتیجه گیری کلی: با توجه به نتایج به دست آمده، در سال های 1390 و 1391 نتایج کارایی ادارات آموزش مورد بررسی در حالت VRS میانگین بالایی از خود نشان می دهد، ولی باید یادآور شد که این عملکرد، فقط نشان دهنده کارایی کوتاه مدت است. اگر تمام ادارات آموزش ناکارا، توانایی کاهش مقادیر پیشنهادی را داشته باشند که با توجه به عملکرد ادارات آموزش همگن خود تعیین شده است، می توانند به میزان قابل توجهی از اتلاف منابع در کشور جلوگیری کنند.

مقدمه

جهان امروز، جهان تغییر و تحول است. به ندرت روزی بدون نوآوری در جهان اقتصاد، تغییر در تولید یا وضعیت خدمات می گذرد. در چنین شرایطی بیشتر سازمان ها به دنبال راه حلی برای تطبیق با این شرایط هستند. راه حلی که توسط بیشتر صاحب نظران عنوان شده، آموزش و بهسازی منابع انسانی است. چیرگی روزافزون انسان بر طبیعت و شناخت و آگاهی از ناشناخته ها و پژوهش برای یافتن تکنیک ها و ابزارهای جدید به منظور حل مسائل و مشکلات جامعه به ویژه در کشورهای در حال پیشرفت، مسئله آموزش نیروی انسانی را بیش از پیش مهم و مؤثر نموده است.

آموزش همواره به عنوان وسیله ای مطمئن برای بهبود کیفیت عملکرد و حل مشکلات سازمان مدنظر بوده و نبود آن یکی از مسائل اساسی و حاد هر سازمان است. از این رو آموزش به مثابه قلبی است که با هر ضربان خود، خون را به تمامی ابعاد و ارکان سازمان می رساند و آن را سرشار از اطلاعات تازه و یافته های جدید و نوآوری های تکنیکی می کند و هر دم که باز ایستد، موجب فروپاشی سازمان و نابودی کل سیستم می شود.

اما آموزشی می تواند این اهداف را تأمین نماید که با دوره های حساب شده و برنامه ریزی صحیح نشأت گرفته از اهداف سازمان همراه باشد و از تجزیه و تحلیل و مطالعه قسمت های مختلف سازمان و بررسی نظر کارشناسان، مدیران و سرپرستان مستقیم برآید. کلیه برنامه ها و فعالیت های آموزش ضمن خدمت باید به طور سیستماتیک مورد ارزشیابی قرار گرفته و از منابع ارزشیابی برای اطلاع و تکمیل برنامه ها و فعالیت های آموزش ضمن خدمت استفاده شود

آموزش کارکنان در وزارت نفت از اهمیت بالایی برخوردار است که ایجاد مؤسسات آموزش ضمن خدمت در این وزارتخانه خود شاهدی بر این مدعاست.

اهدف تحقیق حاضر به صورت عملی- کاربردی شامل موارد زیر میباشد:

1.    تعیین میزان کارایی فنی ادارات آموزش.

2.    معرفی ادارات آموزش برتر با کارایی صد درصد.

3.    معرفی ادارات آموزش مرجع برای ادارات آموزش نا کارا به عنوان الگوی عملکردی.

4.    ارائه راهکارهای کاهش نهاده ها و هزینههای غیر ضروری در جهت ارتقاء سطح کارایی ادارات آموزش ناکارا. سؤالات تحقیق حاضر عبارت است از:

1.    کارایی ادارات آموزش شرکت های تابعه ی وزارت نفت به چه میزان است؟

2.    آیا میزان کارایی فنی ادارات آموزش در طی زمان افزایش یافته است؟

3.    آیا نهاده های مورد استفاده توسط ادارات آموزش مورد بررسی با توجه به سطح کنونی ارائه خدمات قابل کاهش است؟

این مقاله در چهار بخش تنظیم شده است. بخش اول به بررسی مبانی نظری و سوابق تجربی، می پردازد. بخش دوم به روش شناسی تحقیق اختصاص دارد. در بخش سوم، نتایج حاصل از تحقیق ارائه و بررسی می شود. بخش پایانی به نتیجه گیری و ارائه پیشنهاد اختصاص دارد.

.1 مبانی نظری و پیشینه تحقیق

کارایی بیشتر در سه حوزه مهندسی، مدیریت و اقتصاد مطرح است. این اصطلاح ابتدا در حوزه علم فیزیک و ترمودینامیک مطرح شد و بعدها وارد سایر زمینه ها شد. کارایی در حوزه علم فیزیک - در سیستم های مکانیکی و بسته - از تقسیم تولید بالفعل - واقعی - بر تولید بالقوه - اسمی - به دست آمده و مقدار آن همواره کوچکتر از واحد است.

در حوزه علم مدیریت علاوه بر نهاده ها و سرمایه های فیزیکی، نهاده ها و سرمایه های انسانی نیز در نظر گرفته می شوند. لذا از آنجایی که کارایی افراد با توجه به تشویق ها و تنبیه ها، ممکن است از توان افراد نیز بیشتر و یا کمتر شود، مقدار محاسبه شده برای آن، محدود به مرز واحد نمی شود. سرانجام در حوزه علم اقتصاد نیز کارایی به صورت نسبت ستانده به نهاده تعریف شده و مقدار آن همواره کوچکتر از یک است. در این حالت؛ بنگاهی کارا تلقی می شود که برای تولید محصولات خود از نهاده های کمتری استفاده کرده باشد

در پی تعالی و تکامل دانش بشر در علم اقتصاد، متفکرین و صاحب نظران تعریف دیگری برای کارایی ارائه نمودند به گونه ای که با واقعیات موجود تطابق و همخوانی داشته باشد. بر این اساس آن ها کارایی را در حالت کلی به صورت نسبت میانگین موزون ستانده ها به میانگین موزون نهاده های مورد استفاده در تولید محصولات واحد مورد نظر تعریف نمودند

انواع کارایی از دیدگاه فارل عبارتند از: کارایی فنی، کارایی تخصیصی، کارایی ساختاری، کارایی اقتصادی. کارایی فنی نشان دهنده میزان توانایی یک بنگاه برای حداکثرسازی میزان تولید با توجه به منابع و عوامل مشخص شده تولید است. به عبارت دیگر، میزان توانایی تبدیل ورودی هایی مانند نیروی انسانی و ماشین آلات به خروجی ها، در مقایسه با بهترین عملکرد، با کارایی فنی سنجیده می شود

کارایی تخصیصی بر تولید بهترین ترکیب محصولات با استفاده از کم هزینه ترین ترکیب ورودی ها دلالت می کند. به این ترتیب، کارایی تخصیصی مستلزم انتخاب مجموعه ای از عوامل تولید است که سطح مشخصی از محصول را با حداقل هزینه تولید کند. کارایی ساختاری یک صنعت، از متوسط وزنی کارایی شرکت های آن صنعت به دست می آید. با استفاده از معیار کارایی ساختاری می توان کارایی صنایع مختلف با محصولات متفاوت را مقایسه کرد. کارایی اقتصادی، ترکیبی از کارایی فنی و تخصیصی است، چرا که بیانگر درجه موفقیت بهره بردار در حداقل کردن هزینه تولید میزان معینی محصول است

چارچوب نظری اندازه گیری کارایی در سال 1957 توسط فارل بیان گردید. ولی امکان عملی اندازه گیری آن در سال های 1977 از طریق روش اقتصادسنجی تابع مرزی تصادفی - - SFA و در سال 1978 از طریق روش برنامه ریزی خطی تحلیل پوششی داده ها - - DEA با تلاش اقتصاددانان و متخصصین تحقیق در عملیات فراهم گردید. اولین مطالعه در روش تابع مرزی تصادفی توسط ایگنر و چاو صورت گرفته که به دو روش پارامتری قطعی آماری و پارامتری آماری تفکیک می شوند. روش تحلیل پوششی داده ها مبتنی بر یک سری بهینه سازی با استفاده از برنامه ریزی خطی می باشد که به آن روش ناپارامتریک نیز گفته می شود.

در این روش نیازی به مشخص نمودن نوع تابع تولید - کاب - داگلاس، ترانس لوگ و ... - نمی باشد و منحنی مرزی کارا از یک سری نقاط که به وسیله برنامه ریزی خطی تعیین می شود، ایجاد می گردد. روش برنامه ریزی خطی، بعد از یک سری بهینه سازی مشخص می کند که آیا واحد تصمیم گیر مورد نظر روی خط کارایی قرار گرفته است و یا خارج از آن قرار دارد. بدین وسیله واحدهای کارا و ناکارا از یکدیگر تفکیک می شوند؛ کارایی به دست آمده نسبی بوده و مطلق نمی باشد

.1-1 مجموعه مزجع1 در مدل تحلیل پوششی داده ها

منظور از اندازه گیری کارایی نسبی، مقایسه کارایی یک واحد با واحدهای دیگری است که ورودی و خروجی های نسبتاً مشابهی دارند. در تعیین کارایی واحدها دو مفهوم اساسی مطرح می شود:

الف - اگر واحد A بتواند خروجی بیشتری نسبت به واحد B ولی با همان میزان ورودی - ورودی مشابه و یکسان - ارائه کند، واحد A از واحد B کاراتر است.

ب - در صورتی که واحد A بتواند با میزان مشخصی ورودی، مقدار مشخصی خروجی ارائه کند، این توقع وجود دارد که سایر واحدهای مشابه نیز بتوانند با همان میزان ورودی، خروجی مشابهی عرضه کنند و به همین قیاس، اگر واحد B با مقدار مشخصی ورودی، توانایی تولید میزان معینی خروجی داشته باشد باز هم این انتظار وجود دارد که سایر واحدها بر این امر توانا باشند. حال می توان واحد های A، B و سایر واحدها را مخلوط و از آن یک ترکیب یا ترکیبی از ورودی ها و خروجی های واحدها ساخت. اما از آنجا که واحدی با ویژگی های این ترکیب وجود ندارد، یک واحد مجازی - مجموعه مرجع - ساخته می شود.

قلب تحلیل پوششی داده ها پیدا کردن بهترین واحد مجازی از ترکیب کردن تمامی واحدهای واقعی است. حال اگر این واحد مجازی از واحد مورد بررسی بهتر باشد، یعنی با ورودی های مشابه و مساوی واحد مورد بررسی، خروجی های بیشتری عرضه یا به ازای خروجی های مشابه و مساوی به ورودی های کمتری نیاز داشته باشد، واحد تحت بررسی ناکاراست

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید