بخشی از مقاله

خلاصه

این مقاله به تحلیل گفتمان انتقادی در تعاملات زبانی پزشک - بیمار با توجه متغیرهای سن، شغل و جنسیت پرداخته است. داده های آن مربوط به گفتمان پزشک و بیمار است که بصورت میدانی و از طریق ضبط مکالمات پزشک- بیمار گردآوری شده و با توجه به رویکرد انتقادی لاکلاوموف تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که متغیرهای اجتماعی سن، شغل و جنسیت در استفاده از راهبردها و تکنیک های گفتمانی نقش به سزایی ایفا کرده است آنگونه که هژمونی و قدرت و پزشک-محوری و بیمار-محوری را نیز تحت الشعاع قرار داده است. یافته ها همچنین حاکی از آن است که با توجه به سنت و باورهای فرهنگی – مذهبی، سن باعث تغییر در گفتمان پزشک و بیمار می گردد. به علاوه، مشاغل متفاوت بیماران در نوع گفتمان آنها با پزشک نقش موثری دارد.

کلمات کلیدی: تحلیل گفتمان انتقادی،گفتمان پزشک- بیمار، برجسته سازی ، سنت گرایی، متغیرهای اجتماعی.

مقدمه

تحلیل گفتمان انتقادی1 رویکردی به تجزیه و تحلیل زبان است که هدف آن آشکارسازی روابط قدرت پنهان و فرایندهای ایدئولوژیکی در زبان شناسی است. این رویکرد مخصوصا در تجزیه و تحلیل متون در ارتباط با بافت اجتماعی ای که این متون در بستر آنها بوجود آمده اند و در همان بافت باید تفسیر شوند می پردازند - دیوید کریستال،. - 87:1992 تحلیل گفتمان انتقادی با ارائه راهبردهای خاص قدرت در گفتمان، قدرت نهفته در آن سوی گفتمان را معرفی می کند نتیجه کاربرد این تحلیل آشکار شدن حقایق برای مردم جهت بهتر اندیشیدن و اتخاذ تصمیم صحیح و قضاوت منصفانه تر خواهد بود.

در بررسی جوامع زبانی مختلف متوجه می شویم که گفتار زنان و مردان کم و بیش متفاوت از یکدیگر می باشند که ممکن است ناشی از عوامل متعددی باشد - آقاگلزاده،. - 24:1385 یکی از موضوعات مهم در مطالعات جامعه شناختی زبان، بررسی گوناگونی های زبانی است. عوامل غیر زبانی مختلفی در ایجاد این گوناگونی موثرند. در گذشته عوامل جغرافیایی را دلیل اصلی پیدایش تنوعات زبانی می دانستند اما با گسترش مطالعات معلوم شد که عوامل اجتماعی نیز در این بین موثرند و چه بسا نقش مهمتری دارند. برخی از مهمترین این عوامل اجتماعی عبارتند از سن، جنسیت، شغل. همانطور که گویشوران یک زبان از نظر خصوصیات غیر زبانی یکسان نیستند. رفتار زبانی آنها نیز کاملا یکسان نیست.

در برخی جوامع زبانی، این تفاوت ها بسیار قابل ملاحظه است و در همه حوزه های زبانی آشکار است - همان،177:1368 - .گفتمان بین پزشک - بیمار از تبادلات مهم کلامی به شمار می رود. در این تعامل، همگان براین باورند که کیفیت ارتباط با توجه به آثار آن و درمان بسیار مهم است، به بیان دیگر ارتباطی که پزشک درحین روند درمان با بیمار برقرار می کند می تواند نقطه اصلی در درمان محسوب شود. لذا مسئله پژوهش حاضر آن است که متغیرهای غیر زبانی، سن، جنسیت و شغل چه تاثیری می تواند بر گفتمان پزشک - بیمار داشته باشد؟ و چه الگوهای گفتمانی در تعامل پزشک - بیمار قابل تشخیص هستند؟ همچنین این مقاله به روش تحلیلی صورت گرفته است و داده های آن،گفتمان پزشک- بیمار است.

پیشینه پژوهش

فیشرٍوگروسَ - - 1990 نیز در پژوهشی نشان داد که قدرت به عنوان یکی از ویژگی های ساختار اجتماعی در گفتار پزشکان و بیماران زن ظهور می کند. آنها اعلام کردند پزشکان به علت موقعیت برتر و معتبر اجتماعی، نسبت به بیماران در موضع قدرت قرار دارند، یعنی هنگامی که بیمار زن باشد، چنین عدم توازن قدرتی مشهودتر خواهد بود - فسولد4،. - 1990 سال - - 1990 تیلور5و همکارش پژوهشی در زمینه تفاوتهای گفتار در پزشکان زن و مرد انجام داد. در این پژوهش، پزشکان مرد برای دستور به بیماران خود بیشتر از جملات امری و از موضع قدرت با بیماران ارتباط برقرار کرده در حالیکه پزشکان زن برای بیان دستور خود بیشتر کنش غیر مستقیم استفاده می کردند و برخورد پزشکان مرد در مقایسه با پزشکان زن از بار عاطفی و احساسی کمتری برخوردار است و از این رو، بیماران نیز مشاوره با پزشکان زن را ترجیح می دادند.

شاپ،ّمیوسنْو استاک َ - 1991 - پژوهشی را در هلند انجام دادند. در این پژوهش عواملی نظیر نوع شکایت بیمار و جنسیت بیمار و پزشک مورد تحقیق قرار گرفتند. طبق نتایج بدست آمده، فرضیه نابرابری مکالمه بین پزشک و بیمار تایید شد و نتیجه دیگر، تاثیرات جنسیت بر انواع گفتار بود. دروُ و هریتیجًٌ - - 1992 در پژوهشی که برروی گفتار پزشکان و بیماران انجام دادند، نشان دادند که تمایل پزشک به حفظ رابطه یک طرفه قدرت حاکی از وجود نابرابر بین آنهاست. ضمنا اگر پزشک، در مورد بیماری اطلاعاتی هم ارائه کند بیمار سکوت کرده، گفته ها را با "بله" تایید می کند، چون در مقایسه با جایگاه علمی پزشک، موقعیت خود را در برابر وی پایین می داند. به همین دلیل به تایید صحبتهای پزشک می پردازد و به هر شکل از شرکت در گفتگو خودداری می کند.

اینس ورث - واخنٌٌ - 1992 - در مطالعه خود بر روی روند تغییر موضوع گفتگو میان پزشک و بیمار، نتیجه می گیرد زمانی که موضوع گفتگو با حمایت طرفین گفتگو و بطور متقابل تغییر می یابد. به این مفهوم است که رابطه قدرت بین پزشک و بیمار برقرار نیست. اما وقتی یکی از طرفین بطور نامتقابل و یک جانبه موضوع صحبت را تغییر دهد نشان می دهد که در موضع قدرت قرار دارد. این محقق همچنین عنوان می دارد که تغییر موضوع گفتگو بین پزشکان زن و بیماران، بیشتر بصورت نامتقابل و از جانب پزشک می باشد. وستٌٍ درخصوص رابطه قدرت بین پزشک و بیمار نشان داد که چون جایگاه پزشک از لحاظ اجتماعی، موقعیت برتری به وی می دهد، پزشک به هنگام گفتگو با بیمار، از موضع قدرت صحبت کرده، به خود اجازه می دهد که هرگاه بخواهد، گفتار وی را قطع کند - کوتسٌَ،. - 1993 بررسی تانن ٌُ - 1993 -

بر روی کاربرد زبان و تفاوتهای آن بین دو جنس نشان می دهد که در گفتار زنان بیش از مردان از جملات کنشی غیر مستقیم استفاده می گردد - سیفیانوٌِ،. - 1997 بنابر مطالعات استایلزٌّ، لیلٌْ، نایتٌَو دیگران - - 1997 و هالٌُ، ایریشًٍ، روترٌٍو دیگران - 1994 - در زمانی که تفاوت جنسیتی وجود دارد طبقه اجتماعی تعیین کننده خواهد بود و موجب بالا رفتن خود محوری کلامی بین پزشک - بیمار در مکالمه می گردد. دانش پزشکی یکی از عوامل قدرت زا در روابط پزشک و بیمار است. بررسی وی نشان می دهد که پزشکان مرد بیش از پزشکان زن از موضع قدرت صحبت می کنند و بیماران بیشتر تمایل دارند سوالات خود را از پزشکان زن بپرسند - رماناتانٍٍ، . - 2000

کروپاتٍَ، ایگرٍُ و پوتنامٍِ - 2000 - ، رابطه پزشک - بیمار اخیرا در مرحله پیشرفت قرار دارد و در شکل پزشک محور که در آن پزشک نقش پدرمآبانه داشته و بیمار مطیع است به شکل اشتراکی و همسانی در می آید. میشل پکٍّ - - 2001، اظهار می کند که پزشکان برای دوری از خستگی و فرسودگی بین خود و بیمار فاصله می اندازد استدلال آنها این است که این فاصله به آنها برای مدیریت زمان کمک می کند، تمرکز شان را افزایش می دهد، حس بی طرفی را تداوم بخشیده و تصمیمات را از سوی هیجان و احساسات نمی گیرند. فیودنرٍْ - - 2007،41 موضوع را در مورد مراکز مربوط به بیماری های کودکان که عوارض سوء آنها معمولا بازتاب ندارد مطرح کرده است. در این مراکز ریشه و مبدا اصلی بیماری معمولا ناگفته

و ناپیدا مانده و یا دستکم برای یک یا هر دو طرف ناشناس می ماندکه این موضوع احساس امنیت را سلب می کنند. بحران در اختلال عموما چالش برانگیزی است که می تواند باعث احساس درماندگی، ناکامی پریشانی، عصبانیت، بلاتکلیفی، شکست و ناراحتی شود.کولسونٍَ - - 2008 ضعف مهارتی ارتباطی پزشک و به کارگیری شیوه های ارتباطی یکسان در برخورد با بیماران، بدون توجه به تفاوت های فردی، مسائل و مشکلات روانی، نوع بیماری وجایگاه فرد در نظام فرهنگی - اجتماعی در اکثر موارد از علل عمده عدم موفقیت پزشکان در درمان و جلب رضایت و اعتماد بیماران به رغم برخورداری آنان از مهارت و دانش حرفه ای است.

چیان یوٍُ - - 2010، به توصیف مهارت گفتمان در تعاملات پزشک و بیمار و تحلیل تشخیص در تعاملات پزشکی پرداخته است. وی اعلام می دارد که تعاملات پزشک محور، برتری خاصی دارند که در آن پزشکان اطلاعات را گرفته و تایید می کنند و به بیماران دستور می دهند، در حالی که بیماران اطلاعات را گرفته و سعی در پاسخ مناسب به اقدامات پزشک دارند. علاوه بر این، از این اصول مکالمه تخطی صورت گرفته و از اصول ادب به منظور افزایش تشخیص در تعاملات پزشک و بیمار، مثل انواع دیگر ارتباطات پزشکی بجز جنبه های تشخیصی مثل تجویز، ثبت، گزارش و درمان، از جمله دکتر- دکتر، دکتر-پرستار، پرستار-پرستار و غیره تشخیص داده شده است. ناتاشاًَ، باکیکٌَ و

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید