بخشی از مقاله

چکیده

در این مقاله از دیدگاه جمعیت شناسی و با استفاده از نتایج سرشماری های عمومی نفوس و مسکن در سال های مختلف و داده های آماری ازدواج و طلاق، وضع زناشویی جمعیت ایران و تغییرات آن در چند دهه گذشته بررسی و تجزیه و تحلیل شده است.

یافته های این بررسی نشان می دهد که عمومیت ازدواج در ایران، هنوز در سطح بالایی است، ولی تغییر قابل ملاحظه ای در الگوی سنی ازدواج دیده می شود که می تواند حاکی از افزایش تجرد قطعی و کاهش عمومیت ازدواج در ده ههای آینده باشد. همراه با افزایش سن ازدواج مردان و زنان از فاصله سنی ازدواج آنان کاسته شده است. این کاهش به ویژه در مناطق روستایی بیشتر بوده و میزان های ازدواج و طلاق در دهه گذشته رو به افزایش بوده است.

1 -مقدمه

درمطالعات جمعیتشناختی، ازدواج به عنوان پدیده ای که رفتارهای اجتماعی، زیستی و فرهنگی آحاد جامعه به آن بستگی دارد از اهمیت زیادی برخورداراست . ازدواج، به دلیل نقش بنیادین در تشکیل خانواده، کمیت و کیفیت نسلهای متوالی نظیر تولید نسل، پرورش کودکان، انتقال آداب و رسوم و فرهنگ و... درجامعه را تحت تاثیر قرار میدهد.

جوامع مختلف در خصوص ابعاد گوناگون برقراری پیوند زناشویی ، قوانینی خاص وضع می کنند؛ یکی از این ابعاد سن ازدواج است. » سن ازدواج درکشورهای مختلفمعمولاً بین 13 تا 27 سال متغیر است. سن قانونی ازدواج درایران 13 سال برای دختران و 15 سال برای پسران است.

آمار و ارقام بیانگر این واقیت است که ازدواج در ایران، غالبا در سنین 35-12 سال برای زنان و 40-15 سال برای مردان رخ دادهاست. با این وجود بررسی الگوی سنی ازدواج، از افت و خیزهای این پدیده در سالهای سرشماری عمومی نفوس و مسکن حکایت می کند و درمجموع برآیند این نوسانات، روند صعودی را برای سن اولین ازدواج ، طی50 سال سابقه سرشماری در کشور نشان میدهد.

علاوه بر قوانین وضع شده ، فرهنگ عامه نیز در چگونگی برقراری پیوند زناشویی تأثیرگذار است. به عنوان مثال عامه مردم ایران معتقدند سن شوهر باید بیشتر از زن باشد و میزان تفاوت سن از 5 تا 10 سال را لازم میدانند. آمارهای موجود نشان می دهد که بین سن ازدواج زوجین حدود 5 تا اندکی کمتر از 8 سال اختلاف وجود داشتهاست. اما به تدریج این اختلاف سنی کاهش یافتهاست. افزایش سن ازدواج زنان و روند کندتر افزایش سن ازدواج مردان، منجر به کاهش اختلاف سنی زوجین در هنگام اولین ازدواج شدهاست. شاید یکی از دلایل عمدهی این کاهش، افزایش سطح تحصیلات زنان و گرایش آنها به اشتغال در خارج از خانه و نیز ارتقای پایگاه اجتماعی- اقتصادی آنها باشد.

2 -وضعیت زناشویی

افراد هر جامعه انسانی به لحاظ وضعیت زناشویی در سه دسته کودکان - افرادی که به سن ازدواج نرسیدهاند - ، مجردین - افرادی که به سن ازدواج رسیده ولی هرگز ازدواج نکردهاند - و بالاخره افراد حداقل یکبار ازدواج کرده تقسیم میشوند که گروه سوم خود به سه دسته دارای همسر، بی همسر بر اثر فوت و بی همسر بر اثر طلاق قابل طبقه بندی اند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید