بخشی از مقاله

چکیده

لازمه پیشرفت اقتصادی، عدم وابستگی درآمدهای دولتی به نفت و ثبات در بخش-های تولیدی از جمله بخش کشاورزی است. درآمدهای حاصل از فروش نفت سهم قابل ملاحظهای در درآمد دولت و تولید ناخالص داخلی در ایران دارد. با توجه به اهمیت بخش کشاورزی در رشد اقتصادی، توسعه روستایی و افزایش رفاه خانوارهای روستایی، بی شک مواجه شدن با شوکهای غیرقابل انتظار و زودگذر در امر صادرات نفت تأثیراتی را بر بخشهای مختلف اقتصادی از جمله بخش کشاورزی خواهد گذاشت. بر همین اساس در این مقاله با پیروی از مدل فدر - 1982 - و با استفاده از روش خود توضیح با وقفههای توزیعی - ARDL - به بررسی اثر بیثباتی صادرات نفت بر رشد بخش کشاورزی در طی دوره زمانی 1350-1390 پرداخته شده است. نتایج بدست آمده نشان میدهد رابطه بلندمدت و همجمعی میان متغیر ارزش افزوده بخش کشاورزی و سایر متغیرهای لحاظ شده در مدل وجود داشته و تأثیرات شاخص بیثباتی صادرات نفت به عنوان یک متغیر جدید در کنار سایر متغیرها، بر روی ارزش افزوده بخش کشاورزی منفی و معنیدار بوده است.

واژههای کلیدی: بخش کشاورزی، نوسانات صادرات نفتی، الگویARDL ، ایران

-1 مقدمه

لازمه پیشرفت اقتصادی، عدم وابستگی درآمدهای دولتی به نفت و ثبات در بخش های تولیدی از جمله بخش کشاورزی میباشد.هنگامی که پول یک کشور با افزایش قابل توجه ارزش روبرو میشود، صادرات این کشور به پول کشورهای دیگر گران تر شده ولی واردات به آن کشور به نسبت ارزان تر میشود بطور کلی، این وضعیت را بیماری هلندی می نامند.ثروت زیاد و ناگهانی می تواند به صورت وضعیتی درآید که پیامدهای منفی اش چشم گیر و بلندمدتند.در پیوند با محصولی چون نفت، قیمت بین المللی نفت بسیار متغیر است و وقتی درجه وابستگی اقتصاد به دلارهای نفتی زیاد باشد، همین تغییرات زیاد قیمت نفت، بی ثباتی سیاست های اقتصادی را تشدید میکند.

بخش نفت در ایران به دلیل نقش دوگانه آن در تامین انرژی مورد نیاز برنامه های توسعه از یک سو و تامین نیازهای ارزی، نیروی محرکه و بخش کلیدی اقتصاد ملی محسوب میشود بطوریکه در ایجاد درآمد برای بودجه عمومی دولت و تدارک ارز خارجی برای رفع نیازهای مصرفی اقتصاد داخلی نقش مهمی دارد. مطالعه درباره نفت در ایران و تأثیرات آن بر بخش های دیگر اقتصادی مسئله ای بسیار مهم و گسترده است که در حوزه های دیگر مانند جامعه شناسی، علوم سیاسی و حتی مسائل فنی نیز گسترش یافته است.این مسئله به دلیل اهمیت این بخش از اقتصاد ملی و تأثیرپذیری آن از جهان اطراف در شرایط بحرانی و حتی غیر بحرانی است.تأثیرات و نوسانات قیمت نفت امروزه برای هر ایرانی مهم است.

ازطرفی بخش کشاورزی نیزنفش مهمی در اقتصاد کشورما دارد.خودکفایی در بیش از80 درصد محصولات اساسی مثل گندم،برنج و جو سهم 24درصدی در تولید ناخالص داخلی، اشتغال و صادرت بیش از 40درصدی غیرنفتی گواهی بر اهمیت این بخش است.آنچه با کمی دقت و مطالعه در اقتصاد ایران قابل مشاهده میباشد این است که منابع نفتی موجب افزایش وابستگی دولت به ثروت های طبیعی، بزرگ شدن حجم دولت، اهمال در اخذ مالیات، عدم شفافیت عملکرد دولت و پیدایش رانت خواری میگردد.با استفاده درست از دلارهای نفتی و رعایت قواعد بهینه مصرف آنها میتوان مانع از ظهور و بروز بیماری هلندی شده، مردم را از اثرات موهبت نفت بهره مند ساخت که این امر خود در سایه استفاده درست از درآمدهای ارزی ناشی از افزایش در قیمت نفت و مدیریت صحیح این درآمدها حادث میگردد.و حتی با مدیریت استفاده از منابع نفتی می توان عرصه را برای پیشرفت صنعت کشاورزی فراهم تر کرد.

بسیاری از روابط جاری و عادی در اقتصاد کشور متأثر از اخبار حاصل از تعیین قیمت نفت کشور است . بسیاری از بازرگانان و تجار در شرایطی که ممکن است آشنایی مختصری از روابط کلان اقتصادی نداشته باشند، چشم به قیمت نفت دوخته اند و ممکن است خرید و فروش کالا را با توجه به قیمت نفت تنظیم نمایند.این مسئله نشان دهنده حساسیت ملت به نفت است . لذا مطالعه درباره آن از اهمیت زیادی دارد .

برخی از مطالعات رابطه بین بی ثباتی صادرات و رشد اقتصادی را با استفاده از داده های مقطعی برای کشورهای در حال توسعه موردتحلیل قرار داده انداما مطالعات مبتنی بر داده های مقطعی در مقایسه با داده های سری زمانی، مقدار متوسط اثرات را برآورد کرده و هیچ گونه اطلاعات بیشتری ارائه نمی نمایند.در سال های اخیر با بهره گیری از داده های سری زمانی به بررسی چنین رابطه ای پرداخته شده است که می توان به مطالعات لاو و ویلسون اشاره نمود . اما درتمامی موارد ازجمله دو مطالعه اخیر در رابطه با بررسی ایستایی داده ها تحلیلی انجام نشده است و این احتمال وجود دارد که رگرسیونهای برآوردی در این مطالعات رگرسیون ساختگی باشد.در رابطه با تأثیر بی ثباتی صادرات نفت بر رشد اقتصادی مطالعات متعددی در داخل و خارج صورت گرفته است، اما مطالعاتی که تأثیرات این بی ثباتی را بر بخش های مختلف اقتصاد ازجمله بخش کشاورزی به طور مجزا بررسی نماید به چشم نمی خورد .در برخی از مطالعات یک رابطه مثبت میان رشد اقتصادی و بی ثباتی صادرات به دست آمده است، در حالی که در برخی دیگر رابطه ای منفی و معدودی نیز به هیچ رابطه ای نرسیده است.مک بین از اولین کسانی است که به یک رابطه مثبت بی ثباتی صادرات و رشد اقتصادی رسیده است.کاندسن و پارنز نیز با استفاده از داده های 28 کشور در حال توسعه و در طی دوره 1958-1968به همین نتیجه رسیدند .گلزکوز، ازلر و هاریگن و ویووداس با انجام مطالعاتی یک رابطه منفی را بین بی ثباتی صادرات و رشد اقتصادی بدست آوردند.موران با استفاده از داده های مقطعی30 کشور رابطه بین بی ثباتی صادرات و رشد اقتصادی را مطالعه کرده است.وی با استفاده از داده های سال های 1974-1975 از چندین روش برای اندازه گیری بی ثباتی صادرات استفاده کرده است.او متوجه شده است که نتایج به دوره مورد بررسی بسیار حساس بوده و نمی توان یک نتیجه گیری کلی ارائه کرد .سینها به رابطه میان بی ثباتی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید