بخشی از مقاله
چکیده:
طبق مطالعات نظری و تجربی صورت گرفته، تورم یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی است. در همین راستا، رابطه بین تورم و رشد اقتصادی ایران در نیم قرن اخیر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که در دووره مذکور، اثر تورم بر رشد اقتصادی در تمام سطوح تورمی، منفی و معنادار بوده است. یک درصد افزایش در نرخ تورم منجر به کاهش 0/0009 درصدی رشد اقتصادی در کوتاهمدت و 0/0001 درصد کاهش در بلندمدت میشود. بهبود رشد اقتصادی و کاهش تورم در راستای اهداف پیشرفت اقتصادی میباشند. به همین جهت شناسایی جهت و میزان تأثیر تورم بر رشد اقتصادی لازم است و در برنامهریزیهای پیشرفت اقتصادی باید به این روابط توجه شود.
.1مقدمه
بهبود رشد اقتصادی و کاهش تورم در راستای اهداف پیشرفت اقتصادی می باشند.به همین جهت شناسایی جهت و میزان تاثیر تورم بر رشد اقتصادی لازم است و در برنامه ریزی های پیشرفت اقتصادی باید به این روابط توجه شود.یکی از مهمترین متغیرهای کلان که با تورم هم در تعامل است، فعالیت بخش واقعی اقتصاد است، نرخ رشد واقعی اقتصاد از بارزترین شاخصهای عملکرد بخش واقعی اقتصاد است. با توجه به اینکه دستیابی به نرخ رشد اقتصادی مناسب از مهمترین اهداف اقتصادی کلان است، باید قبل از اجرای هرگونه استراتژی تثبیت تورم به تاثیر این سیاستها بر رشد بخش واقعی اقتصاد هم توجه کافی کرد.
وجود ارتباط بین تورم و رشد اقتصادی در کشورهای مختلف یکی از موضوعات مورد بحث در بین اقتصاد دانان است ومباحث نظری و تجربی متفاوتی در این زمیه ارائه شده است. بررسی بسیاری از این مباحث نشان می دهد که نمی واتوان به یک نتیجه قطحی در مورد تاثیر تورم بر رشد اقتصادی دست یافت و این مساله در مورد هر کشور به شرایط و ویژگیهای ان کشور بستگی دارد. مقاله حاضر درصدد بررسی رابطه بین تورم و رشد اقتصادی در ایران است و در واقع به دنبال طرح این سوال تدوین میشود که چه رابطه ای بین تورم و رشد اقتصادی وجود دارد؟
با توجه به اینکه اقتصاد ایران در مقایسه با کشورهای پیشرفته در هر دو مقوله رشد و تورم با مشکلاتی روبه رو است،های تحلیل این بحث مفید است. در بخشهای بعد ابتدا به بررسی دیدگاههای مختلف پیرامون موضوع و همچنین مطالعات انجام شده میپردازیم . سپس روند تورم و رشد اقتصادی ایران پرداخته میشود و ویگیهای مدل برو - که مبنای مطالعه فعلی است - اشاره خواهیم کرد و در نهایت به تحلیل رابطه بین تورم و رشد اقتصادی در قالب مدل 3 - ARDL - و رگرسیون خطی غلتان می پردازیم.
.2 ادبیات و پیشینه پژوهش
تئوریهای اقتصادی و مطالعات انجام شده توسط اقتصاددانان، نگزشهای مختلفی از رابطه بین تورم و رشد اقتصادی منعکس می کنند.
-2-1ادبیات پژوهش
در منحنی فیلیپس به طور معنا داری به رابطه تورم و رشد اقتصادی پرداخته میشود . بر اساس منحنی فیلیپس نوععی ارتباط منفی بین تورم و بیکاری وجود دارد. زیرا بع دلیل وجود توهم بی پولی، آثار تغییرا ت قیمت از سوی کارگران به درستی پیش بینی نشده و در نتیجه با افزایش قیمت، دستمزدها به همان اندازه افزایش نمیابند و لذا دستمزد حقیقی کاهش پیدا کرده، استخدام از سوی بنگاهها بالا رفته، تولید و اشتغال افزایش مییابد. بنابراین میتوان گت تورم و رابطه منفی ولی تورم و تولید رابطه مثبت دارند.
فریدمن و فلپس با وارد کردن انتظارات تورمی در منحنی فلیپس نشان دادند که رابطه مذکور تنهادر کوتاه مدت ملاحظه میشود و در بلند مدت و با تعدیل انتظا رات تو رمیمنحنی فلیپس عمودی میشود، لذا برخلاف الگوی سنتی، دیگر شیب منحنی منفی نبوده، تورم و بیکاری رابطه معکو س ندارند، بلکه تورم و بیکاری میتوانند به همراه هم افزایش یا کاهش یابند. در نتیجه وجود رابطه مثبت بین تورم و تولید منتفی خواهد بود. دیدگاه رلبرت لوکاس و دیگر نظریه پردازان انتظارات عقلایی از این هم فراتر میرود .
آنها تصریح میکنند در صورتی که سیاست های پولی به صورت پیش بینی شده و اعلام شده اجرا شوند، حتی در کوتاه مدت نیز منحنی فلیپس عمودی بوده و سیاست اقتصادی اثری بر تولید و اشتغال ندارد. پیوند مثبت بین تورم و تولید نه در کوتاه مدت و نه در بلند مدت قابل قبول نخواهد بود. در تئوریهای رشد نیز دیدگاههای متفاوتی در مورد رابطه تورم و رشد اقتصادی ملاحظه میشود یکی دیدگاه سیدروسکی - 1967 - 3است که با کمک روش بهینه سازی رفتار عوامل اقتصادی و با در نظر گرفتن مانده حقیقی پول در تابع مطلوبیت، نشان داد که اثر تورم پولیبر رشد خنثی است. دوم مطالعه جیمز توبین - 1965 - 4 است.