بخشی از مقاله

چکیده

شکلگیری میدان ریشه در فرهنگ معماری و شهرسازی ایران دارد که تقرباًی در دوره ساسانیانبه صورت کاملاً ابتدایی ساخته شده است. رابطه میان میدانهای ساخته شده از دوره ساسانیان تا شکل-گیری میدان نقش جهان به عنوان زیباترین میدان جهان موضوعی است که به صورت تحلیل تاریخی و ریختشناسانه در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.

سلاطین مغول، شاید به دلیل عدم محبوبیت و مقبولیت عام، شروع به ساخت و ساز بناهای عامالمنفع ه کردند و سعی نمودند با این عمل محبوبیتی کسب کنند . در کنار شهر تبریز، دو شهرک شنب غازانخان و ربع رشیدی را احداث کردند.

در مرکز این دو شهرک، مجموعهای از بناهای عمومی - سلطنتی با عنوان ابوابالبّر احداث کردند که خصوصیت مشترک این مجموعه بناها، وجود مقبره بانی آن به عنوان مهمترین بنای مجموعه بود. حدود 30 سال پس از این دو مجموعه، مغولان تصمیم به ساخت یک پایتخت باشکوه به نام خود کردند و اولجایتو، آخرین پادشاه قدرتمند امپراطوری ایلخانی، در سال 704 هجری، ساخت شهر سلطانیه را به شکل شطرنجی در محل شرویاز آغاز کرد و در هسته مرکزی شهر ابوابالبّری احداث نمود و مقبره سر بر آسمان برافراشته خود را مهمترین عنصر آن مجموعه قرار داد.

در دوره تیموری، میدان به عنوان فضای سازماندهنده شهرها، عملکردی چندگانه مییابد. به طوری که عملکرد آموزشی نیز به آن افزوده شده و در کنار بازار، استخوانبندی شهر را تشکیل میدهند. این فضا، در شهرهایی که به عنوان پایتخت انتخاب میشدند محک خورد و کمکم تجارب ساخت آن در شهرهای گوناگون پیش زمینه ساخت میدان نقش جهان شد، که نقطه عطفی در شهرسازی ایران به شمار میرود. نتیجه حاصل از این تحقیق، بازشناخت ابواب البر در معماری و شهرسازی ایران است که الگوی شکلگیری تمامی میدان-ها در دورههای بعد از ایلخانی شده است.

مقدمه

میدان، نقطه عطف شهر است و ارزش و اعتبار تمامی عناصر اطراف خود را تعیین میکند و به آنها هویت میبخشد. میدان همان کلمه میان است و معرب آن میدان است و به معنی دلِ شهر و فضایی باز برای اجتماع مردم همراه با بازار اطراف آن بوده است .[1] در دنیای معاصر میدانها، فاقد عملکرد هستند و غالباً آنها را میتوان فضایی باز محصور بین ساختمانهای گوناگون و مستقل از یکدیگر دانست.

در شهرسازی دوره صفوی، میدان برای پاسخگویی به فعالیتهای گوناگون و متنوع شهری و اجتماعی از لحاظ کالبدی با توجه به اصول کمابیش معینی طراحی و ساخته شدند .[2] میتوان گفت در شهرهای مهم و به خصوص پایتختها، یک میدان حکومتی- عمومی ساخته میشد که بسیاری از مراسم اجتماعی- مذهبی و ملی در آن برگزار میشد. پیشینه این میدانها را میتوان در دوره ایلخانی و پس از حمله مغول جستجو کرد.

سلاطین مغول، شاید به دلیل عدم محبوبیت و مقبولیت عام، شروع به ساخت و ساز بناهای عامالمنفعه کردند و سعی نمودند با این عمل محبوبیتی کسب کنند 

در کنار شهر تبریز، دو شهرک شنب غازانخان و ربع رشیدی را احداث کردند. در مرکز این دو شهرک، مجموعهای از بناهای عمومی- سلطنتی با عنوان ابوابالبّر احداث کردند که خصوصیت مشترک این مجموعه بناها، وجود مقبره بانی آن به عنوان مهمترین بنای مجموعه بود. حدود 30 سال پس از این دو مجموعه، مغولان تصمیم به ساخت یک پایتخت باشکوه به نام خود کردند و اولجایتو، آخرین پادشاه قدرتمند امپراطوری ایلخانی، در سال 704 هجری، ساخت شهر سلطانیه را به شکل شطرنجی [4] در محل شرویاز آغاز کرد و در هسته مرکزی شهر ابوابالبّری احداث نمود و مقبره سر بر آسمان برافراشته خود را مهمترین عنصر آن مجموعه قرار داد.

در دوره تیموری، میدان به عنوان فضای سازماندهنده شهرها، عملکردی چندگانه مییابد. به طوری که عملکرد آموزشی نیز به آن افزوده شده و در کنار بازار، استخوانبندی شهر را تشکیل میدهند. این فضا، در شهرهایی که به عنوان پایتخت انتخاب میشدند محک خورد و کمکم تجارب ساخت آن در شهرهای گوناگون پیش زمینه ساخت میدان نقش جهان شد، که نقطه عطفی در شهرسازی ایران به شمار میرود.

شکل :1 طرحی از شنب غازان خان بر اساس مینیاتور زمان رشیدالدین

پیشینه شکلگیری میدان

میدان در دوره ساسانی محل ظهور فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی است و فرمانهای حکومتی در آن به گوش مردم رسیده و اجرا میشده است. با تحقیقات به عمل آمده این گونه به نظر میرسد که در این دوره، میدان هنوز شکل کالبدی به خود نگرفته و در واقع فضای بازی است که از تقاطع چند راه به وجود آمده است. در سالهای ابتدایی سلطه اعراب، ساختار شهر بدون تغییرات کالبدی، پذیرای عناصر جدیدی میشود که ارتباط مستقیمی با دین اسلام دارند.

با توجه به برنامههای سیاسی و جهانبینی دین اسلام که همان عدم تبعیض بین انسانها و عدم وجود طبقات اجتماعی است، ربض فرصت رشد و گسترش پیدا میکند و بر شارستان پیشی میگیرد و بر آن مقدم میگردد. با توجه به اهمیت مسجد، بالاخص مسجد جامع، مرکزیت شهر از ارگ حکومتی و کهندژ به مسجد جامع منتقل میشود. مسجد جامع نه تنها یک پایگاه مذهبی، که نقش اجتماعی و سیاسی بسیار مهمی ایفاء میکند و ارتباطی که مردم با این مکان برقرار کرده و آمد و شدهای مکرر در این مسیر، به وجود آمدن بازار در نزدیکی آن را باعث میشود. به این ترتیب مرکز سیاسی- مذهبی دوره ساسانی به مرکز اقتصادی- مذهبی- اجتماعی اسلامی تبدیل میشود.

پس از فتح ایران توسط مسلمانان، نه تنها دین اسلام بلکه عناصر وابسته به زندگی مسلمانی نیز به این سرزمین وارد شد. یکی از تأثیرات اسلام در ایران، تغییر ساختار شهر و نظام شهرنشینی است. البته باید اضافه کرد که در قرون اولیه ورود اسلام، به دلیل تأثیرات به جا مانده از نظام شهرنشینی دوره ساسانی، ساختار شهر هم چنان دنبالهرو تفکرات گذشته است اما با گذشت زمان به تدریج تفکرات اسلامی و سیاستهای شهرنشینی اسلامی جای گزین آن میشود. مرکز شهر در دوره ساسانی با آتشکده و کهندژ است که شارستان و ربض در اطراف آن شکل گرفته و بازار به عنوان ستون فقرات شهر از دل شارستان شروع شده و دامنه خود را به ربض میگستراند و در مسیر خود محلات را شکل میدهد

در واقع بازار به عنوان قلب تپنده شهر فعالیت میکند و کاروانهای مختلف تجاری با حرکت خود بازار و در نهایت شهر و حکومت را زنده نگاه میدارند. در محل تلاقی ورودیهای شارستان و ربض محوطه وسیعی شکل میگیرد که راه ارتباطی بازار است و میدان نامیده میشود.

اوضاع به سامان سیاسی و رونق اقتصادی در چند قرن بعد باعث گسترش ساختمان سازی و ایجاد بناهای عمومی مختلف میشود. بناهایی چون مدرسه، حمام، آبانبار و کاروانسرا در کنار بازار و مسجد جامع شکل گرفته و جزء عناصر اصلی شهر میشوند.

در این دوره کالبد شهر کماکان بر میدان میانی - میدان کهنه اصفهان به عنوان مثال - پی افکنده شده است که در اطراف آن دیوانها، بازار و مسجد جامع قرار دارد [6] و بر گرداگرد این مجموعه است که محلات شهری بنابر موقعیت اجتماعی، اقتصادی، و فرهنگی خویش در کنار هم قرار میگیرند.

شکلگیری ابوابالبّر در دوره ایلخانی

از شروع حمله مغول در سال 616 هجری تا فتح بغداد به دست هولاکو در سال 656 هجری [7]، تمامی شهرهای این مسیر از ماوراءالنهر تا ری و بغداد نابود شدند. هولاکو پس از فتح بغداد، مراغه را پایتخت خود قرار داد و این شهر بین سالهای 656 تا 664 هجری بسیار آباد بوده است و باید اذعان کرد که تا سال 728 هجری که گنبد غفاریه [8] ساخته میشود نیز دارای اعتبار بوده است. در این سالها رصدخانه مراغه [9] به دست خواجه نصیرالدین طوسی در مدت 12 سال ساخته شد.

بناهای به جا مانده از دوره چند حاکم اولیه ایلخانی، نشان میدهد کار ساختمانی رونق چندانی نداشته است. شاید متصرفات مغول، هنوز آرامش لازم برای تولید آثار هنری را به دست نیاورده بود. در واقع مغولان پس از ویران کردن شهرها، مجبور شدند برای بقاء و ایجاد حکومت خود چارهای بیاندیشند و اوضاع نا به سامان مملکت را به سامان کنند

رونق دوباره ساخت و ساز را میتوان از زمان ارغونخان - حکومت 683 تا 690 هجری - دانست. در این زمان پایتخت از مراغه به تبریز منتقل گشته و وی به آباد ساختن شهر تبریز مشغول میشود. در ظاهر پادشاه بسیار علاقهمند بوده که نام نیکی از وی بماند. دستور میدهد در موضع شم تبریز شهری معظم بنا کنند و در آنجا خانههای عالی پی افکنند. حتی جهت ساخت و ساز محلات مسکونی، تسهیلاتی را برای مردم فراهم میآورد، زیر ساختهای شهری را گسترش میدهد و کاریزی به نام خود احداث میکند

در زمان ارغونخان، حجم ساخت و ساز در تبریز به قدری زیاد است که در کتب تاریخی عنوان بنا کردن یک شهر به نام ارغونیه لقب میگیرد.

بعد از ارغونخان، پس از وقفهای چند ساله، غازانخان معروف به سلطان محمود - 694 تا 703 هجری - به قدرت میرسد. اوج ساخت و ساز دوره ایلخانی در زمان وی و برادرش اولجایتو است. در این زمان، تبریز هم چنان در اوج است و در سمت شرق و غرب آن، شنب غازانخان و ربع رشیدی احداث میشود. فرمان مرمت نیشابور ویران شده به دست لشگریان خود را میدهد و شهر غازانی یا شادیاخ را در آن جا احداث میکند

در تمام دوره مغول، غرب ایران حاکم نشین و شرق ایران ولیعهد نشین بوده است .[13] غازانخان در زمان ولیعهدی در خراسان، از مشهد امام رضا - ع - ، مقبره بایزید بسطامی، مزار ابوالحسن خرقانی، بقعه شیخ ابوسعید ابوالخیر [14] و تربت دیگر بزرگان این مرز و بوم دیدن میکند و وقتی که مسلمان میشود به زیارت بارگاه امیرالمؤمنین علی - ع - و دیگر اولیاء بغداد میرود. ناگهان فکر بکری به ذهنش خطور میکند و آن احداث آرامگاهی باشکوه برای خویش است. وی چنان مشتاق ساخت قبهای عالی برای خویش است که شخصاً بر کار استادان بنا و عمله نظارت میکند

نیاز به ساخت و شور و اشتیاق به آبادانی چنان همهگیر میشود که تعدادی از فرمانروایان ایلخانی برای خود طرح شهر و گنبد و ... میکشیدند! غازانخان به همین منظور در غرب تبریز، شنب غازانخان را بنیاد مینهد و املاک بسیاری بر آن وقف میکند . هم چنین دستور میدهد در هر شهری یک مسجد و یک حمام ساخته شود و درآمد حمام را صرف مسجد کنند 

شنب غازانخان بر اساس دانش شهرسازی ایرانی پیش از حمله مغول ساخته میشود. میدانی در وسط به عنوان هسته شهر که عناصر مهم شهری در اطراف آن قرار دارد. اما تفاوتی که با شهرهای پیش از قرن هفتم دارد احداث مقبره بانی مجموعه به عنوان مهمترین عنصر آن است که تا این زمان بیسابقه بود.

شکل :2 مجموعه ابوابالبّر سلطانیه که فقط مقبره آن باقی مانده است.

آرامگاه سازی ناگهان از سده چهارم هجری ظاهر میشود [18] اما نه به عنوان عنصری مهم در مرکز شهر. در دورههای قبل، مسجد جامع، مهمترین عنصر شهر است، ولی در این زمان، آرامگاه نیز مانند مسجد جامع و حتی برجستهتر از آن وارد فضای شهری میشود. در کنار عناصر قبلی، علاوه بر آرامگاه، بناهای عامالمنفعه هم ساخته میشود. این گونه مجموعه سازیها که دارای بناهای عامالمنفعه است و آرامگاه بانی شاخصترین بنای آن محسوب میشود نام ابوابالبّر [19] بر خود میگیرد. میتوان این گونه استنباط نمود که اجزاء بافت شهری در دوره ایلخانی، بسیار منسجم است و در کمتر دورهای بتوان مانند آن را دید. شهرهای ساخته شده توسط ایلخانان، دارای طرحی از پیش تعیین شده بودهاند که ابوابالبّر، هسته مرکزی آن را تشکیل میداده است

در واقع، ابوابالبّر نوعی وقف است که در آن اصل وقف را نگاه میدارند و منافعش را بر کسانی و یا برای جهتی از جهات خیر قرار میدهند و حدیث آن چنین است: " ان یحبس الرقبه و یجعل منافعها لموجود معین... او الی وجهه مِن ابوابالبّر".

شکل :3 قرارگیری فضاهای ابوابالبّر در ارگ سلطانیه

ابوابالبّر را در شهرسازی دوره ایلخانی، میتوان طرحی دانست شامل مقبرهای در مرکز و فضاهای دیگر مجموعه شامل: مسجد جامع، مدارس، خانقاه، دارالسیاده، دارالضیافه، رصدخانه، دارالشفاء، بیتالکتب [21] و بناهای عامالمنفعه دیگر. دلیل احداث بناهای عامالمنفعه در جوار آرامگاه این است که بانی باید مطمئن میبود که مجموعهاش همیشه رونق دارد و میتواند دوام بیاورد و از یاد مردم نمیرود. حتی برای هزینه جاری و نگهداری این مجموعهها، وجوهی نیز در نظر گرفته شد تا رونقش تضمین شود. در ربع رشیدی نیز همه این عناصر به چشم میخورد [22] و میتوان گفت از یک طرح پیروی میکردهاند.

در دورههای قبل از حمله مغول، فتوت خانههایی احداث میشد که مدیریت آن شخصی بود و عملکردی آن عمومی و بسیار شبیه ابوابالبّر در این دوره است. ساخت ابوابالبّر را در این دوره، میتوان برگرفته از فتوت خانههای دورههای قبل دانست با این تفاوت که مدیریت آن جنبه دولتی و سیاسی گرفته است. به دلیل رواج بیش از حد تصوف در این دوره، صوفیگری از شأن و منزلتی عظیم نزد ایلخان برخوردار است و در این زمان آیین فتوت و جوانمردی آن چنان گسترشی مییابد که در اکثر بلاد آسیای صغیر و ایران فتوت خانه وجود داشته است [23] و میتوان مجموعه ابوابالبّر را نوعی فتوت خانه دولتی دانست.

در شهرسازی دوره ایلخانی، ابوابالبّر جای گزین کهندژ است، اما جنبه سیاسی آن کاملاً دگرگون میگردد و جنبه اعتقادی- اجتماعی به خود میگیرد و از فضایی خصوصی به فضایی عمومی تبدیل میشود .[24] در این زمان شهرسازی به معنای واقعی آغاز میشود.

حکام دولتی در تبریز حومههایی ساختند که اماکن عمومی، هسته مرکزی آنها را شکل میداد. شهرهای تبریز، سلطانیه، اصفهان، یزد و کرمان در این دوره، میدانی متصل به مسجد جامع و بازار داشتهاند.

این شیوه شهرسازی و احداث مجموعهها، به مذاق ایلخانان مغول خوش میآید و در دوره بعد یعنی عصر سلطان محمد خدابنده اولجایتو برادر غازانخان نیز ادامه پیدا میکند. اولجایتو پایتخت را از تبریز به سلطانیه منتقل میکند و رویای پدرش ارغونخان را در ساخت شهری به نام مغولان عملی میکند 

در بعضی از کتب تاریخی هم عصر احداث شهر سلطانیه، از ابوابالبّر سلطانیه نام میبرند. بعضی ابوابالبّر را خود گنبد سلطانیه عنوان کردهاند [27] و در بعضی منابع آن را مجموعهای معرفی کردهاند که مقبره بانی مجموعه، قسمتی از آن است 

با توجه به منابع تاریخی و توصیف ابوابالبّر، ارگ سلطانیه ابوابالبّر است، چون همه خصوصیات مجموعه را داراست. مقبره بانی به عنوان مهمترین بنای مجموعه و بناهای عامالمنفعه با موقوفات بسیار در کنار آرامگاه قرار گرفتهاند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید